تقدیم
به زنان و
مادران
فلسطینی
در
دنیائی که زن
آزاد نباشد،
مرد هم آزاد
نیست
در
8 ماه مارس سال 1402
مجددا
بزرگداشت روز
زن فرا رسید.
دو
دسته در ایران
هستند که تلاش
دارند این روز
تاریخی را که
مشعلی در دست
زنان مبارزه
برای رسیدن به
تساوی حقوق
اجتماعی با مردان
است به گمراهی
بکشانند.
دسته
اول روحانیت
حاکم بر ایران
است که از تمدن
و تحول باک
دارد و دشمنی
خویش را در
قالب مخالفت
با حجاب
اختیاری زنان
بارها و حتی
به ضرب اسید
پاشی و
چاقوزنی و قمهکشی
به ثبوت
رسانده است.
آنها اگر
امروز مجبور
شدهاند به
عقبنشینیهائی
در این زمینه
تن در دهند،
یکم ناشی از
مبارزه مردم
ایران و به
ویژه زنان
شجاع کشور
ماست و دوم
این که
فرزندان
تحصیل کرده
جامعه روحانیت
که با علم و
دنیای امروز
آشنا شده و
خود را از
تارعنکبوت
دین و خرافات
تا حدود زیادی
رها ساختهاند،
حاضر نیستند
با چادر و چاقچور
به خیابانها
بیایند.
حاکمیت
جمهوری
اسلامی برای
تخطئه و مخدوش
کردن تاریخ و
سنت مبارزه
زنان جهان و از
جمله ایران
روز تاریخی 8
مارس را با
تولد حضرت
زهرا دختر
پیغمبر
مترادف جلوه
میدهد و
مانند شاه که
روز 17 دی را روز
آزادی زنان معرفی
میکرد قصد
دارد از اعتبار
این روز
تاریخی و
جهانی که در
پیکره جامعه
ایران ریشه
دوانده است
بکاهد و اهمیت
این روز
تاریخی و
جهانی را که
ربطی به فاطمه
زهرا و 17 دی ندارد
کاهش دهد.
رژیم جمهوری
اسلامی مانند
محمدرضا شاه
نظر به عقب
دارد و از
پیشرفت
گریزان است.
همین
روش را امروزه
جنبش «فمینیستی»
و
«همجنسگرائی»
و نظایر آنها
به عهده گرفتهاند
تا ماهیت
طبقاتی
مبارزه زنان
جهان و میهن ما
را مخدوش
کنند. برای
این جریانهای
ارتجاعی که
آلت دست
امپریالیسم
نیز بوده و در
همه جا از
آنها بر ضد
استقلال
کشورها استفاده
میشود،
مبارزه برای
حقوق اجتماعی
زنان را به
مبارزه
جنسیتی میان
زن و مرد بدل
کرده و زنان
را بر ضد
مردان بسیج میکنند
و در واقع در
خدمت منافع
زنان بورژوا و
طبقه حاکمه
ممالک
امپریالیستی
عمل کرده و
عمیقا
ارتجاعیاند.
ما با نمونههای
مشمئزکننده
این حرکت در
غائله «زن،
زندگی، آزادی»
روبرو شدیم که
پارهای زنان
با اندامنمائی
کار مبارزه
دموکراتیک را
به ابتذال کشاندند
و با پرچم «زن،
زندگی آزادی»
که از آن برای
ستر عورت
استفاده میکردند
اوج درک خود
را از آزادی و
شخصیتی که یک زن
باید داشته
باشد به منصه
ظهور رساندند.
مغز آنها نیز
مانند مغز
آخوندها از
کمر به پائین
کار میکند و
«آزادی جنسی»
هرزهدری و
آزادی جنسی
همگانی و
«دموکراتیک»
را با دشمنی
به جای
وفاداری،
تعهد و کرامت
بشری به بهانه
مختاریت بر
اندام شخصی
جایگزین مینمایند.
بیماران
روانی و
غریبانی که
کمبودهای
زندگی طبیعی،
دموکراتیک و
بدون تعصب را
با توسل به
غائله «زن،
زندگی آزادی»
پوشش میدهند
و درک خود را
از آزادی و
زندگی زن به
نمایش میگذارند.
ارتجاع جامعه
روشنفکری
ایران که در این
منجلاب غرق
است تلاش دارد
روز پرافتخار
مبازات زنان
یعنی روز
تاریخی 8 مارس
را با غائله «زن،
زندگی، آزادی»
پیوند زند و
این روز جهانی
را در جعبه
محدود و سیاه
مبارزه
فمینیستی،
صهیونیستی،
ضدفلسطینی و
ارتجاعی-
امپریالیستی
جهانی
بپوشاند. در
این زمینه و
نقش کثیفی که
پیروان منصور
حکمت از هر
نوع و قماش و
با هر سایه
روشنی که از
بدو انقلاب با
ماموریت انجام
دادند میگذریم
و تلاش میکنیم
زنان شجاع
کشور ایران را
با تاریخ
مبارزه
انقلابی زنان
جهان آشنا
کنیم. همانطور
که کلارا
زتکین گفته
است: «تنها در
یک جامعه
سوسیالیستی،
زنان و کارگران
به طور کامل
از حقوق خود
برخوردار
خواهند بود.».وی
سپس در افشاء
فمینیستها
بیان میکند:
«زن پرولتر
رهائی
اجتماعی خویش
را نه مانند
زن بورژوا و
همراه با وی
در مبارزه با
مردِ هم طبقهاش
بلکه اولیتر
در همکاری و
پیوند با مردِ
هم طبقهاش در
مبارزه با به
اصطلاح جامعه
بورژوائی بدون
نادیده گرفتن
اکثریت خانمهای
بورژوا، به کف
میآورد».
حال
به تاریخچه
این مباره
برای درس آموزی و ممانعت
از تحریف
تاریخ توسط
دشمنان
رنگارنگ آن
بپردازیم.
وقتی
در روز 8 مارس،
روز جهانی
مبارزه زنان،
با هم به
خیابان میآییم
و برای آزادی
زنان میجنگیم،
تاریخ آن روز
و ریشههای آن
اغلب فراموش
میشود. ما
مبارزات جنبش
کارگری آلمان
و در نتیجه
یکی از مهمترین
نمایندگان
جنبش زنان
پرولتاریا - »کلارا
زتکین» (Clara Zetkin) - را به
یاد داریم.
«کلارا
زتکین» (Clara Zetkin) در سال 1857
به دنیا آمد و
در محیطی خردهبورژوائی
رشد کرد. از
آنجایی که
مادرش «ژوزفین
آیسنر» (Josephine Eißner)
در جنبش مدنی
زنان فعال و
در تماس با
فعالان این
جنبش بود، در
اوایل با
افرادی مانند
«لوئیز اتو
پیترز» و
«آگوست اشمیت» (Louise
Otto-Peters و Auguste
Schmidt) که از
پیشگامان
جنبش مدنی
زنان آلمان به
شمار میروند،
در تماس قرار
گرفت. از سال 1874
به بعد، زتکین
در سمینار
آموزگاران در
لایپزیگ به
سرپرستی «آگوست
اشمیت» شرکت
کرد. وی در
همان زمان، در
دهه 1870 با افکار
سوسیالیستی
آشنا شد و
اولین ارتباط
خود را با
جنبش سوسیال
دموکراسی
برقرار کرد.
در طی فعالیت
خویش برای
تحقق حقوق
زنان با «اوسیپ
زتکین» (Ossip
Zetkin)
انقلابی روس
آشنا شد و با
او رابطه
برقرار کرد.
آغاز دخالت
فعالانه
سیاسی زتکین
به زمان قانون
سوسیالیستی
بیسمارک برمیگردد
که تمام
خواستههای
مترقی،
سوسیال
دمکراتیک و
سوسیالیستی و همچنین
اتحادیههای
کارگری خارج
از رایشستاگ
(مجلس ملی
آلمان) را تحت
تعقیب قرار میداد.
با وجود این،
زتکین در سال 1878
به حزب کارگران
سوسیالیست
آلمان و با
نام بعدی (SPD)
پیوست. او به
جرم اعتقادات
سوسیالیستی
نتوانست حرفه
آموزگاری خود
را در آلمان
انجام دهد و
به همین دلیل
در نهایت به
کشور سوئیس
مهاجرت کرد.
او در آنجا با
اثر «آگوست
ببل» (August Bebels)
به نام «زن و
سوسیالیسم»
آشنا شد که
تأثیر زیادی
بروی باقی
گذاشت. او
همچنین در
ارگان حزب سوسیال
دموکرات به
عنوان «سوسیال
دموکرات» کار
می کرد. در
پایان سال 1882 وی
به دنبال
«اوسیپ» که دو پسر
از او داشت به
تبعید در
پاریس، که در
آن زمان مرکز
جنبش بینالمللی
سوسیالیستی
بود، رفت.
در
کنگره موسس
انترناسیونال
دوم در سال 1889،
زتکین در
مقابل 400 شرکت
کننده به
عنوان تنها
یکی از شش زن
حاضر در کنگره
سخنرانیای
کرد، که بعداً
مبنای کار
زنان سوسیال
دموکرات (SPD)
قرار
گرفت و
سرانجام موفق
شد حضور و
فعالیت زنان
در جنبش
سوسیال
دموکراتیک را
به پیش ببرد.
زیرا زتکین در
کنار خواست
برابری حقوق
زنان با مردان
از مشارکت
زنان در
مبارزه
طبقاتی حمایت کرد.
موضع زتکین
روشن بود: هر
طبقه مسئله
زنان خود را
دارد.
زتکین
که خود را
بخشی از جنبش
کارگری و یک
سوسیالیست میدید،
مسئله آزادی
زنان را با
آزادی
کارگران به
طور کلی مرتبط
میدانست. به
این ترتیب،
خود را به شدت
از جنبش زنان
بورژوازی
متمایز کرد،
که عمدتاً
برای حق رای
زنان در آغاز
قرن بیستم
مبارزه میکردند.
برای زنان
طبقه متوسط که
نه مجبور بودند
کار کنند و نه
خودشان
کارهای خانه
را انجام میدادند،
حق رای زنان
به معنای
مشارکت و
رهایی بیشتر
در مقایسه با
همسرانشان
بود. برای زن
پرولتاریا،
برای زتکین
روشن بود که
حق رای هیچ چیز
اساسی را
تغییر نمیدهد؛
خواستههای
او فراتر از
آن بود:
استثمار
سرمایهداران
که او را از
نظر اقتصادی
وابسته و تحت
ستم قرار میداد،
حتی بعد از
تساوی حقوق
باقی میماند.
زنان کارگر
برخلاف زنان
بورژوا خود را
اسیر مناسبات
استثماری میدیدند
که همسران
پرولترشان در
آن قرار داشتند.
زتکین میدانست:
«تنها در یک
جامعه
سوسیالیستی،
زنان و کارگران
به طور کامل
از حقوق خود
برخوردار خواهند
بود.» علاوه بر
این، هنوز کار
خانهداری و
تربیت
فرزندان نیز
وجود داشت که
بار مضاعفی بر
دوش آنها میگذاشت.
مبارزه با
همسر که در
همان موقعیت
طبقاتی قرار
داشت، راه حل
آزادی زن
پرولتر نبود.
زتکین آن را
چنین خلاصه
کرد: « زن
پرولتر رهائی اجتماعی
خویش را نه مانند
زن بورژوا و
همراه با وی
در مبارزه با
مرد هم طبقهاش
بلکه بیشتر در
همکاری و
پیوند با مرد
هم طبقهاش در
مبارزه با به
اصطلاح جامعه
بورژوائی بدون
نادیده گرفتن
اکثریت خانمهای
بورژوا، به کف
میآورد».
برخلاف
جنبش زنان
بورژوازی، که
مطالباتشان انتقاد
از وضعیت
بنیادی جامعه
نیست، زنان
پرولتر باید
دوشادوش
مردان خود
برای کسب حقوق
خود مبارزه
کنند.
در
سال 1889 شریک
زندگی او
«اوسیپ»
درگذشت. پس از
لغو قانون ضد
سوسیالیستی
بیسمارک،
زتکین به اشتوتگارت
نقل مکان کرد.
در سال 1895 او
نخستین زنی بود
که به رهبری
سوسیال دموکراتها
پیوست و از
سال 1895 تا 1913 بخشی
از کمیسیون
تفتیش حزب و
از سال 1909 تا 1917
عضوی از اعضاء
هیئت اجرایی حزب
شد. با گذشت
زمان، زتکین
به یک چهره
برجسته رهبری
در جنبش زنان
پرولتری در
حال رشد تبدیل
گردید: از سال
1892، به مدت بیش
از 25 سال، مجله «Die
Gleichheit»
(برابری)
را که صدای
رسای زنان
کارگر بود
اداره میکرد.
در سال 1907 اولین
کنفرانس بینالمللی
زنان
سوسیالیست
برگزار شد که
در آن وی به
عنوان رئیس
دبیرخانه بینالمللی
زنان انتخاب
گردید. از سال 1910
به بعد، در همین
بستر زنان خطر
فزاینده جنگ
در سطح بینالمللی
را مورد بحث
قرار داده و
شناختند. مقاومت
در برابر
امپریالیسم و
جنگ به محور
فعالیتشان
بدل شد.
زتکین
در کنفرانس
بعدی در
کپنهاگ در سال
1910، انگیزه «روز
جهانی زن» را
مطرح کرد.
برای نخستین بار
این انگیزه در
19 مارس 1911 با
شعار «برای
مطالبه حق
انتخاب زنان به
خیابان
بیائید» آغاز
شد. این روز به
عنوان فرصتی
برای دستیابی
به بسیاری از
زنان و جلب توجه
آنها به این
خواستها در
نظر گرفته شد.
در
انترناسیونال
زنان کمونیست
در سال 1921، 8 مارس
به عنوان روز
مبارزه زنان تعیین
شد.
با
سوءقصد در
«سارایوو» (Sarajevo) ،
سرانجام جنگ
جهانی اول
آغاز شد، سالهایی
که با خونریزی
و ویرانیهای
غیرقابل
توصیف همراه
بود. در سطح
بینالمللی،
جنبش کارگری و
در نتیجه زنان
پرولتاریا با
نزاعها و
رویزیونیسم
مواجه شدند.
در امپراتوری
آلمان در سال
1914، سوسیال
دموکراتها نیز به
اعتبارات
جنگی در رایشتاگ
رای دادند و
در مقابل
ناسیونالیسمی
که توسط جنگ
افروزان
برانگیخته
شده بود، سر
تعظیم فرود
آوردند و به
انترناسیونالیسم
پرولتری
خیانت کردند.
با این حال،
زتکین قویا
سیاست صلح
خانگی را که
از طرف سوسیالدموکراتها
به پیش برده
میشد رد کرد
و به
سازماندهی
اعتراضات
زنان پرولتر
علیه سیاست
جنگی ادامه
داد. زتکین در
نشریه
«برابری» زنان
را علیه جنگ
برانگیخت؛ در
بیانیهای که
نوشت، از
کارگران زن در
سطح بینالمللی
خواست تا برای
صلح دست به
اقدامات خرابکارانه
بزنند.
تظاهرات و
اعتصابات با
شعار به «این
نظام نه مرد و
نه پشیزی»
باید داد،
سازماندهی شد.
زنان پرولتری
تبلیغات ضد
میلیتاریستی
خود را در هر
کجا که میتوانستند
پخش میکردند.
زتکین در سال 1915
به بهانه تلاش
برای خیانت به
میهن به مدت
چهار ماه
زندانی شد.
وی
در کنار رزا
لوکزامبورگ
در تأسیس لیگ
اسپارتاکوس
در سال 1916 و حزب
سوسیال
دموکرات
مستقل آلمان (USPD) در سال 1917
مشارکت داشت.
در سال 1919 به حزب
کمونیست آلمان
KPD
پیوست و تا
سال 1933 نماینده
آن در رایشتاگ
بود.
زتکین
در اولین سفر
خود به اتحاد
جماهیر شوروی
با لنین دوست
شد که بعدها
در کتابش در
مورد «خاطراتی
از لنین»
درباره آن سفر
نوشت. او از
سال 1924 در مسکو
در آلمان و
اتحاد جماهیر
شوروی
سوسیالیستی
زندگی میکرد.
زتکین از سال 1921
مجله «بینالمللی
زنان کمونیست»
را هدایت میکرد.
زتکین به
عنوان یکی از
مخالفان جنگ،
در کنگره بینالمللی
جنگ در اوت 1932
به عضویت کمیته
جهانی علیه
جنگ امپریالیستی
انتخاب شد. یک
سال قبل از
مرگش، زتکین
که اکنون 75 سال
داشت،
رایشتاگ
منتخب جدید را
در 30 اوت 1932 در
برلین افتتاح
کرد. او برای
یک جبهه متحد
علیه فاشیسم
مبارزه کرد و
در مورد جنگ
آینده هشدار
داد. پس از به
قدرت رسیدن
ناسیونال
سوسیالیستها
در سال 1933 و
ممنوعیت حزب
کمونیست
آلمان KPD، زتکین
به اتحاد
جماهیر شوروی
گریخت و در
همان سال در
آنجا درگذشت.
استواری
کلارا زتکین و
نقش او در
ساختن جنبش
زنان
پرولتاریا،
همچنان
راهنمای ماست
که چگونه ما
زنان کارگر
باید مبارزات
خود را به پیش
ببریم. جشن 8
مارس، روز جهانی
زن روز کلارا
زتکین نیز
هست.
نقل
ازتوفان
شماره 289ارگان
مرکزی حزب کارایران
فروردین ماه1403
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در
توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام