ابتکار عمل
در جنگ
اوکراین از
دست غرب خارج
شده است
ما
درسطور زیر
سعی خواهیم
کرد تا به
خوانندگان
عزیز نشان
دهیم که
کشورهای ناتو
به رهبری آمریکا
و هم
پیمانانشان
در جنگ
اوکراین،
چگونه در همۀ
زمینهها،
از تحریمهای
شداد و غلاظ
گرفته تا
تسلیحات و جنگ
و نیز در کارزار
وسیع
تبلیغاتی،
علیرغم
استفاده از
ماشین دروغسازی
ودروغپراکنی،
عرصه را باخته
و ابتکار عمل
را از دست
دادهاند.
بر
کسی پوشیده
نیست که هدف
امپریالیسم
آمریکا از بدو
جنگ جهانی اول
و به ویژه بعد
از آغاز فروپاشی
اتحاد جماهیر
شوروی،
محاصره و در
نهایت تجزیۀ
روسیه به
منظور سلطه بر
منابع متنوع این
کشور پهناور،
از منابع عظیم
انرژی فسیلی
گرفته تا فلزات
نایاب و
محصولات
کشاورزی بوده
است.
گسترش
بازی شطرنج
ناتو در
شرق اروپا که
آخرین مهرۀ آن
اوکراین میباشد،
آن ابزار
کلیدی بود که
میبایست
آمریکا را به
این هدف سلطهجویانه
واستعمارگرانه
نزدیک کند.
جنگ
اوکراین که در
واقع با
کودتای
«میدان» و روی
کارآوردن
نازیهای
سرشناس و
آدمکش برای
نسلکشی روستباران
در سال 2014 آغاز
گشته بود، با
حمله روسیه در
فوریه 2022 میبایست
نقش پیشگیرانه
داشته باشد.
پیشگیری از
تنگتر کردن
حلقۀ محاصره
روسیه و
جلوگیری از
استقرار موشکهای
آمریکا در مرز
روسیه با
اوکراین. این
اقدام بر ضد
تفسیر یک
جانبه احترام
به حق حاکمیت
ملی با لگدمال
کردن حریم
امنیت ارضی و
سیاسی متقابل
و به ویژه
روسیه بود.
اوکراین تا
دندان برای
تجاوز به
روسیه مسلح میشد.
ناتو
به سرکردگی
آمریکا که سالها
با حضور
هزاران
مستشار نظامی
مشغول تقویت
کادر و تسلیح
ارتش دستراستی
اوکراین بود،
ابتکار عمل را
به دست گرفت و
با یک کارزار
وسیع
تبلیغاتی در
عرصه بینالمللی
وارد یک
درگیری
نیابتی و
فرسایشی با روسیه
شد. با این هدف
که روسیه را
درگیر جنگ دیگری
نظیر
افغانستان میکند
و از فرسودگی
روسیه سود
برده و
اقتدارش را در
اروپا تقویت
نموده و سرکردگی
خویش را به
عنوان
استیلاگر
جهانی به سراسر
گیتی تحمیل میکند.
به موازات این
جنگ، کشورهای
غربی و در راس
آنها آمریکا
به علاوه
ژاپن، کره
جنوبی، استرالیا،
سنگاپور و
تایوان بیشترین
و شدیدترین
تحریمهای
تاریخ را علیه
روسیه اعمال
کردند. ولی
بسیاری از
کشورهای
پرجمعیت
مانند چین،
هند، آفریقای
جنوبی، اندونزی،
برخی از
کشورهای
آمریکای
لاتین، ایران
و... وقعی به این
تحریمها
ننهاده و به
داد و ستد، به
ویژه خرید نفت
و گاز از
روسیه ادامه
دادند، حتی
بیش از گذشته.
به قسمی که فروش
منابع انرژی
روسیه افزایش
یافت و اقتصادش
رشد کرد. برای
نمونه واردات
نفت چین از
این کشور 40%
نسبت به
ژانویه همان
سال رشد کرد
وبه 800 هزار
بشکه در روز
رسید و هند
نیز در همان
بازۀ زمانی
وارداتش را
از صفر به 700
هزار بشکه در
روز رساند. به
همین نسبت هر
دو کشور خرید
گاز و ذغال
سنگ خود از
روسیه را افزایش
دادند.
از
همان زمان سنگ
بنای خارج شدن
ابتکار عمل در
درگیری با
روسیه از دست
غرب نهاده شد.
سیاست محاصره
اقتصادی
روسیه، ضبط
اموال قانونیاش،
اخراجش از
نظام سویفت با
واکنش به موقع
و روشنبینانه
روسیه با شکست
روبرو شد. غرب
در جبهه
اقتصادی که
خیلی روی آن
حساب باز کرده
بود مغلوب شد
و نتوانست
روسیه را به
زانو در آورد
در حالی که
کمر اروپا و
به ویژه آلمان
را شکاند.
روسیه
نیز متقابلا
واردات مواد
غذائی از کشورهای
غربی را ممنوع
اعلام کرد.
اقدامات
ضدتحریمی
روسیه به
موازات
اقتصاد بزرگی
که در این
کشور در جریان
است باعث شد
که تحریمهای
اروپا علیه
روسیه بر
اقتصاد خود
آنها تاثیر
منفی بگذارد.
حتی قبل از
جنگ در سال 2015 در
اثر تحریمهای
غرب بیش از 30% از
حجم تجاری
روسیه و اروپا
کاهش یافت که 30
میلیارد از
آن، کاهش
صادرات اروپا
به روسیه بود.
یکی دیگر از
عوامل دورزدن
تحریمها،
توسعۀ پیمانهای
پولی دو جانبه
بوده است.
میان روسیه و
چین حتی از
سال 2011 چنین
پیمانهائی
منعقد شده بود
که بر مبنای
آن تجارت بدون
استفاده از
دلار انجام میگرفت.
جنگ ناتو برای
تجزیه روسیه
آغاز تشدید فروپاشی
و تضعیف دلار
در جهان شد.
از
زمان تصویب
تحریمهای
بانکی و مالی
علیه روسیه،
این کشور میکوشد
که حتیالمقدور
از دلار و
یورو به عنوان
ارز مبادلاتی
استفاده
نکند، بلکه از
مشتریان خود
خواسته که حتیالمقدور
با روبل و یا
یوان پرداخت
کنند. امری که
مدتهاست
میان چین، هند،
روسیه و برزیل
عادی گشته
است.
پوتین
بعد از ملاقات
اخیرش با «شی
جین پینگ» اعلام
کرد که کشورش
حاضر است با
کشورهای
آسیائی،
آفریقائی و
آمریکای
لاتین هم با
یوان معامله
کند. حتی
کشورهای حوزۀ
خلیج فارس نیز
اظهار تمایل
کردند که
حاضرند با
یوان معامله
کنند. مضافا اینکه
تاکنون 47 کشور
اعلام آمادگی
کردند که حاضرند
با ارز
جایگزینی
دلار مبادلات
تجاری خود را
انجام دهند.
بدون
تردید با
گسترش «بریکس
و شانگهای» و
به وجود آمدن
یک ارز مشترک
جایگزین دلار
حجم مبادلات
میان کشورها
افزایش چشمگیری
خواهد یافت و
ضربه شدیدی به
موقعیت دلار
به مثابه ارز
مسلط
مبادلاتی
تاکنونی خواهد
زد. امری که
بدون تردید
موضع غرب را
در جنگ
اوکراین نیز
تضعیف و
ابتکار عمل را
بیش از پیش از
دست غرب خارج
و در اختیار
روسیه و چین
قرار خواهد
داد.
رئیس
جمهور روسیه
مدتهاست که
با روسای
کشورهای هند،
ترکیه، مصر، آرژانتین،
ویتنام و
اندونزی در
باب حذف دلار
در مبادلات در
مذاکره و
معامله است.
روسیه نه تنها
در سال 2014
قرارداد فروش
400 میلیارد
دلار نفت در سال
با چین را
امضاء کرد،
بلکه از سال 2018
برای مدت 30 سال
قرارداد فروش
سالانه 38
میلیارد متر
مکعب گاز با
این کشور را نیز
به امضا رساند
و 3 ماه بعد از
آن ساخت لوله 4000 کیلومتری
انتقال گاز به
چین را آغاز
کرد. اواخر
همان سال
قرارداد
دیگری بین
روسیه و چین
مبنی بر
صادرات 30
میلیارد متر
مکعب گاز
طبیعی از مسیری
دیگر نیز به
امضاء رسید.
روسیه علاوه
براین از سال 2016
سالانه 16 میلیارد
متر مکعب گاز
از طریق لوله،
از مسیر دریای
سیاه به ترکیهی
عضو ناتو صادر
میکند!
کشورهای
تاجیکستان،
قرقیزستان،
چین، شیلی،
پرو،
آرژانتین و
برزیل
کشورهائی
بودند که
صادرات مواد
غذائی خود به
روسیه را از
پس از تحریمها
افزایش دادند.
در
این میان این
روسیه نبود که
«فلج و درهم
کوفته» شد،
بلکه این
کشورهای
اروپائی، به
ویژه آلماناند
که در اثر عدم
صادرات مواد
غذائی و
محصولات
صنعتی به
روسیه و نیز
عدم واردات
گاز و نفت ارزان
قیمت از این
کشور و
جایگزینی آن
با گاز (شکست
هیدرولیکی)
«فرکینگ Hydraulic
fracturing»
4 برابر قیمت
در آمریکا،
تورم، گرانی و
ورشکستگی اقتصادی
شرکتها و
موسسات صنعتی
را بر مردم
خود تحمیل
کردند. به
قسمی که
بسیاری از
صنایع که مصرف
انرژیشان
بالاست یا به
چین و آمریکا
مهاجرت کردند
و یا در این
فکرند. پژوهشگران
و موسسات
تحقیقات،
اقتصادی
آلمان رشد تولید
ناخالص ملی
این کشور را
برای سال جاری
2% پیش بینی
کردهاند. در
صورتی که
روسیه که بنا
بود به گفته
آنالنابربوک
وزیر خارجهی
بیمقدار
آلمان «نابود
شود» رشد
تولید ناخالص
داخلیاش در
ژوئن سال جاری
3/5 در صد بوده که
نسبت به سال گذشته
4 درصد افزایش
داشته است!
اکنون اقتصاد
در روسیه، بعد
از چین،
آمریکا، هند و
ژاپن در ردۀ
پنجم اقتصاد
جهان قرار
گرفته است.
حتی بانک
جهانی گفته
است که اقتصاد
روسیه که از
نظر برابری
قدرت خرید و
حجم اقتصادی
از آلمان پیشی
گرفته است، در
سال آینده 1/5 در
صد رشد خواهد
داشت.
تحریمها
و سیاستهای
ضدملی دولت
ائتلافی سه
گانه کنونی
آلمان به سعی
حزب مرتجع
سبزها، با
پیروی و نوکری
از آمریکا که
علیه روسیه
صورت پذیرف،
همانند
«بومرنگ» به
سمت خودشان
بازگشت. حداقل
سایر کشورهای
اروپائی به
ویژه در شرق و
جنوب اروپا
وضع بهتری از
آلمان دارند
زیرا که آنها
از طریق لوله
گاز روسیه
ترکیه «تورک
استریم» (Turkstream) و «ترانس
گاز» (Transgas) و نیز گاز
مایع (LNG)
از طریق کشتی
نیاز انرژی
خود را تا
حدودی مرتفع
میکنند. از
آن جملهاند
ایتالیا،
اسپانیا و
اطریش و... که هم
اکنون 25% از
مصرف گاز خود
را از روسیه
تهیه میکنند.
در فاصله
ژانویه تا
ژوئیه سال
جاری 52% از گاز
مایع (LNG)
روسیه را
کشورهای
اروپائی
خریدهاند،
این درحالی
است که این
رقم در سال
گذشته 49% و در
سال 2021، 39% بود.
حربه
تحریمهای
شداد و غلاظ
آمریکا روز به
روز کندتر میشود.
آمریکا و
کشورهای گوش
به فرمانش هر
روز بیش از
روز قبل
ابتکار عمل را
از دست میدهند:
رسانههای
اروپائی به
خصوص آلمانی
از آغاز جنگ
اوکراین جهت
تحمیق مردم از
انتشار هر نوع
اخبار دروغ و
بیمنطق
ابائی ندارند.
آلمان
«دموکرات» و
هوادار «آزادی
بیان» و منتقد
به همه دنیا
که چرا ارزشهای
آلمانی را نمیپذیرند،
فقط دروغ پخش
میکند. یکی
از این دروغها
که در حال
حاضر مدام بر
فرق مردم
کوفته میشود،
این است که
«پوتین از
گرسنگی به
عنوان سلاح
استفاده میکند»!!
این جملۀ
عمیقا جعلی به
ویژه از زمانی
که وزیر امور
خارجۀ خادم
آمریکا، خانم
آنالنا بربوک
به زبان آورد،
ورد زبان
رسانهها و
مطبوعات
بورژوازی
دنبالهروی
آمریکای این
کشور در
گزارشات جنگ
اوکراین شده
است. البته به
احتمال زیاد
خانم بربوک این
ضربالمثل
معروف فارسی
که «تف سربالا به صورت
خود آدم میافتد»
را نمیشناسد
ولی شاید بد
نباشد که
ایشان از این
ضربالمثل
آلمانی که میگوید
«ساکن خانۀ
بلوری نباید
سنگ پرانی
کند» بیآموزد.
آنکس که پس از
عقد قرارداد
میان روسیه،
سازمان ملل،
ترکیه و
اوکراین جهت
صدور غلۀ اوکراین
از طریق دریای
سیاه، 97% غله را
به کشورهای
ثروتمند غرب
و چین و فقط 3% آن
را به کشورهای
مستحق فقیر
چون یمن،
اتیوپی،
ارتیره،
سودان، سوریه
و سومالی
فروخت زلنسکی
گوش به فرمان
غرب و با
دستور آنها
بود و نه روسیه.
اروپای
نژادپرست و
چشم آبی و
موبلند نخست
انبارهای
غلات خود را
پر کرد به این
امید که جنگ
زود به پایان
میرسد و به
برداشت بعدی
غلات نیاز
ندارد. و اکنون
که روسیه قرارداد
مذکور را ملغی
اعلام کرده و
ابتکار عمل را
در دست گرفته
و صادرات غله
به کشورهای
فقیر را خود
به عهده گرفته
است، دروغپردازان
و ریا کاران
غربی او را
متهم میکنند
که «علیه
کشورهای فقیر
از گرسنگی به
عنوان سلاح
استفاده میکند»!!
به
علاوه این
مزورّین به
مردم نمیگویند
که در قرارداد
مذکور علاوه
بر به وجود آوردن
امکان برای
صدور غلۀ
اوکراین،
متقابلا میبایست
تحریمهای ضد
روسیه در
رابطه با فروش
مواد غذائی و
کود شیمیائی
این کشور رفع
میگردید. پس
آنکس که
ریاکارانه
خلف وعده کرد
ولادیمیر
پوتین «بدذات»
نبود، بلکه
تحریمکنندگان
زورگو، متقلب
و دروغپرداز
غرب بودند که
از حمل
محصولات
کشاورزی و کود
شیمیائی
روسیه
جلوگیری
کردند و جهان
را در گرسنگی
به گروگان
گرفتند و هم
اکنون نیز با پرتاب
بمبهای خوشهای
ضدبشری در
مزارع
کشاورزی مانع
آن هستند که مزارع
شخم و آماده
بهرهبرداری
شود.
دنیا
شاهد است که
این پوتین
نیست که از
گرسنگی به
عنوان سلاح
بهره میجوید،
بلکه این
پارلمان
اروپا و دولت
آلمان هستند
که با پیروی
از آمریکا،
خبیثانه از
گرسنگی به
مثابه سلاح،
سلاحی کشنده
استفاده میکنند.
چه کسی در
ایران ، عراق،
سوریه،
نیجریه و ... از
سیاست تحریم
علیه مردم
فقیر و گرسنه
استفاده کرد و
ملیونها
انسان را به
سرازیری فقر و
مرگ روان
ساخته و
همچنان مشغول
فاجعه آفرینی
هستند؟
خانم
بربوک در ماه
ژوئن سال
گذشته برای
اولین بار در
یک کنفرانس
بینالمللی
این ادعای
دروغین را
مطرح کرد که
«پوتین
آگاهانه
گرسنگی در
جهان را به
عنوان سلاح
جنگی به کار
میبرد» و با
صراحت افزود:
«روسیه با این
عمل کل جهان
را به گروگان
گرفته است».!! و
ادامه داد: «در
حال حاضر 345
ملیون نفر در
جهان از کمبود
غذا رنج میبرند.
بحران گرسنگی
همانند موجی
سهمگین در مقابل
چشمان ما قرار
دارد که جنگ روسیه
آن را به یک
سونامی تبدیل
کرده است»! ما فعلا
از توضیح این
مطلب که سبب
به وجود آمدن
بحران گرسنگی
چه کشورهائی
هستند و این
که این بحران
گرسنگی در
جهان حداقل 50
سال است وجود
دارد در میگذریم.
اما هدف نخنمای
این سخنان
دورویانه،
برانگیختن
احساسات
هوداران «سبزش»
میباشد تا
آنها را از
جنگ ناتو در
اوکراین
متقاعد سازد.
او در عین حال
با اطمینان
خاطر از اینکه
میتوان با
تحریک آن بخش
از مردم آلمان
- که نیاز به
انتقام از
روسیه به خاطر
شکست ارتش
نازی از ارتش
سرخ اتحاد
جماهیر شوروی
دارند - آنها
را به
پشتیبانی از
ناتو در جنگ
علیه روسیه
کشاند، شب و
روز مشغول تحریک
نفرتانگیز و
نژادپرستانه
آنها علیه
روسیه است. او حتی
علنا از
نمایندگیهای
ورزاتخانه
متبوعش میخواهد
که در رسانههای
اجتماعی
پیکان حمله را
پیوسته به سوی
روسیه و چین
نشانه روند!
او حتی با
وقاحتی کم
نظیر گناه گرانی
سرسام آور
کنونی
مایحتاج
عمومی در آلمان
را، که نتیجۀ
بلافصل سیاست
نابخردانه و
دنبالهروانه
و تا حد زیادی
خائنانه وی و
دولتش در اعمال
تحریمها
علیه روسیه
جهت «نابودی
آن کشور» میباشد
را به گردن
پوتین میاندازد.
اینکه مسئله
بربوک و کل
دولت آلمان به
هیچ وجه
مبارزه با
گرسنگی و فقر
و فلاکت مردم
جهان نیست، در
«کنفرانس
مبارزه با
فقر» زمانی که
خانم بربوک
علنا بیان میدارد
که «این
کنفرانس»
کنفرانس
«کشورهای کمک
کننده» نیست،
بلکه کشورهای
فقیر باید
خودشان را در
برابر بحران
بهتر آماده
کنند ( خودتان
به خودتان کمک
کنید تا خدا
به شما کمک
کند!!)، به وضوح
نشان میدهد.
اما همین دولت
آلمان ترجیح
میدهد به
اوکراین 22
میلیارد دلار
کمک تسلیحاتی جهت
حفظ نازیسم در
این کشور کند
و یا 100 میلیارد یورو
از دارائی
کشور را برای
سال جاری
هزینه ارتشش
نماید!! در
صورتی که برای
اینکه بر گرسنگی
در مناطق حاد
نظیر سومالی،
سودان، یمن، افغانستان
غلبه کرد،
تنها 14
میلیارد دلار
کافی است.
اروپا تنها در
جنگ اوکراین
تاکنون 72 میلیارد
یورو به این
کشور با رویای
مستعمره و غارت
کردنش در
آینده «کمک» کرده
است، که برابر
کل کمک آمریکا
به اوکراین طی
این مدت میباشد.
تحویل
هواپیماهای
جنگنده از سوی
کشورهای
سوئد،
دانمارک،
هلند و آلمان
و احتمالا تحویل
موشکهای
هدایت شونده
«کروز» آلمان
در آینده در
این رقم لحاظ
نشده است.
تحویل مهمات
آغشته به اورانیوم
و نیز بمبهای
خوشهای که
بریتانیا و
آمریکا از روی
درماندگی به اوکراین
تحویل میدهند
یکی دیگر از
مسائل مورد
مشاجره میان
آمریکا و
اروپاست،
زیرا که این
نوع سلاحهای
مرگبار به
صورت مین عمل
کرده و ممکن
است دهها
سال به طور
مدام باعث مرگ
نظامی و
غیرنظامی در
مناطق درگیر
جنگ گردد.
اما
یکی از نشانههای
ناامیدی غرب
در جنگ با روسیه
این است که در
کل ماه ژوئیه
که ماه آغاز «ضد
حمله اوکراین»
علیه روسیه
بود هیچ کمک
نظامی از شش
قدرت اروپا،
فرانسه،
آلمان،
ایتالیا،
بریتانیا،
اسکاندیناوی
و لهستان به
اوکراین نشد.
این کشورها
علیرغم فشار
آمریکا از حجم
کمک تسلیحاتی
خود به اوکراین
کاستهاند.
لهستان حتی
اعلام کرده
است از ارسال
تسلیحات
اضافی به
اوکراین
خودداری
خواهد کرد.
کشتی وقتی در
حال غرق شدن
است اول موشها
فرار میکنند.
به
گفته کریستوف
تربش، بررسیها
و دادهها
نشان میدهد
که پذیرش
تعهدات جدید
برای کمک
نظامی اروپا
به اوکراین از
اواخر ماه آوریل
سال جاری روند
نزولی داشته
است. آن هم درست
در زمانی که
جنگ به مرحلۀ
بحرانی خود
وارد شده است.
چنین به نظر
میرسد که
کشورهای
اروپا خطر جنگ
اوکراین را
حتی همتراز با
بحران مالی 2008 و
یا بحران همهگیری
کرونا که در
آنها صدها
میلیارد یورو
به موسسات
مالی و کنسرنها
جهت نجات
اقتصادشان
کمک کردند،
نمیدانند.
کشورهای
اروپائی 800
میلیارد یورو
وام و کمک
مالی برای
احیای
اقتصادشان
بعد از کرونا اختصاص
دادند که در
مقایسه با جمع
کمکهای
اروپا به
اوکراین
بسیار ناچیز
است .
تاکتیک
همهپرسی
پیروزمند
حتی
همهپرسی در
چهار منطقه
روس تبار شرق
اوکراین توسط
روسیه که به
خاطر پیوستن
آنها به روسیه
انجام شده
نشان داد که
علیرغم فضای
ضدروسی که از
طریق رسانههای
عمومی غرب به
وجود آمده
است، مردم
جهان به این
امر پی بردهاند
که ابتکار عمل
روز به روز
بیشتر از دست
غرب خارج و به
دست روسیه میافتد
و مردم روستبار
به پیوستن به
روسیه تمایل
دارند.
حتی
«ایلان ماسک»
میلیارد
آمریکائی با
بیان این نکته
که مردم شرق
اوکراین
خواهان ملحق
شدن به روسیه
هستند، بر
خارج شدن
ابتکار عمل از
دست آمریکا در
مسئله
اوکراین و افق
راهحل آتی
صحه گذارد.
سلاح
هسته ای روسیه
جنجال
تبلیغاتی
دروغین غرب در
مورد استفادۀ روسیه
از سلاح هستهای
نه تنها نشانه
شکست بلکه
ترفند نخنمای
ضدروسی بیش
نیست و مایۀ
آبروریزی
خودشان خواهد
شد، زیرا که
روسیه با در
اختیار داشتن
سلاحهای
قدرتمند
تاکنون پیروز
این جنگ بوده،
چه در حمله و چه
در ضد حمله.
آنکس که از
سلاحهای
غیرمتعارف،
جنایتکارانه
و غیرقانونی
در این جنگ
استفاده کرده است،
غرب «بشر دوست
و دموکرات»
است که با
تحول بمبهای
خوشهای و
مهمات آغشته
به اورانیوم
به اوکراین،
تمام قوانین
بینالمللی
را زیر پا
گذارده است و
عمالش در جهان
و در آلمان
این اقدامات
شنیع را
زیبانگاری میکنند.
با این حساب
احتمال
استفاده غرب
استعمارگر و
بیوجدان از
سلاحهای
هستهای در
این جنگ بسیار
بیشتر است.
اتفاقا این
آمریکاست که
لکهی «ننگ
استفاده از
سلاح هستهای
در ژاپن در
پایان جنگ دوم
جهانی را
کماکان بردامان
خود دارد». این
آمریکاست که
از گلولههای
رقیق شده
اورانیوم در
جنگ یوگسلاوی
و عراق
استفاده کرد و
بمب مادر را
در افغانستان
آزمایش نمود.
بسیاری
از سازمانها،
نهادها، و
افراد حقوق
بشری ارسال
گلولههای
آغشته به
اورانیوم
ضعیف شده و
بمبهای
خوشهای از
جانب آمریکا و
انگلستان به
اوکراین را به
عنوان یک
اقدام جنایتکارانه
علیه بشریت
محکوم کردهاند.
تحویل
مهاجران جوان
اوکراینی
فراری از جنگ
از جانب دولت
لهستان، یکی
دیگر از
اقدامات ضد
بشری اعضای
ناتو در این
جنگ است. این
دولت علاوه بر
تحویل
اوکراینیهای
جوان در هفتههای
گذشته به زلنسکی،
در ماههای
پیش هم گویا 80
هزار مرد
اوکراینی، که
از جنگ گریخته
بودند را
دستگیر و
تحویل دولت
اوکراین داده
است. این
اقدامات
ضدبشری اگر
ناشی از بنبست
سیاسی و از
دست دادن
ابتکار عمل و
به در و دیوار
زدن نیست، پس
چیست؟ غربِ
گرفتار و بیدورنما
بدون داشتن برنامهای
برای پایان
جنگ مدام از
چاله به چاه
می افتد. آنها
با دست خالی
در مقابل
روسیه با دست
پر ایستادهاند
و راه نجاتشان
را در ادامه
آدمکشی و
تخریب میبینند.
غرب
نه تنها در
جنگ اقتصادی،
سیاسی، نظامی
شکست خورده،
در تبلیغات
خویش نیز بیآبرو
شده است. به
استثنای مشتی
رسانههای
انحصاری
صهیونیستی
غربی،
مطبوعات در تمام
جهانِ
واقعیات
مربوط به
اوکراین را مینویسند
و دروغهای
غرب برای
شستشوی مغزی
دیگر رنگی
ندارند. غرب
آبروی خود را
به کلی از دست
داده است و
دست جنایتکارانهاش
در نزد خلقها
و مردم جهان
رو شده است.
البته دستگاه
شستشوی مغزی
در اروپا فعال
است و حتی
فضای مجازی را
برای ممانعت
از اشاعه آزادی
بیان و عقیده
در ید اختیار
خود گرفته است.
خبرنگاران و
خبرگزاریهای
دگراندیش را
خفه میکنند،
اخبار واقعی
را سانسور مینمایند،
فیسبوک،
اینستاگرام،
توئیترX، گوگل،هوش
مصنوعی و...
تمام نظریات
مخالف را یا
حذف و یا
پنهان و سربه
نیست مینمایند.
حجمی از دروغ
راهی مغزهای
مردم مینمایند
و حتی
اعتراضات
مردم آلمان و
سایر ممالک
اروپای شرقی
را بازتاب نمیدهند.
این است آن
غرب مورد
پرستش ایرانیهای
مزدور و مواجببگیر.
مسئله
اوکراین فقط
یک مسئله
منفرد و مجزا
نیست. نقش
کلانی در صفبندی
جهانی و نظم
جدید جهان
خواهد داشت و
از هم اکنون
ماموران
استعمار در
ایران در حال
موضعگیری
نوکرمنشانه
هستند. چپ
ضدکمونیست
ایران مشاطهگر
امپریالیسم و
صهیونیسم در
کنار
امپریالیسم و
صهیونیسم
سینه سپر کرده
و پرچم اسرائیل
و اوکراین،
تجزیهطلبان،
همجنسگرایان
به رکن اساسی
نمایشات اعتراضی
و نشستهای
حمایتی آنها
از اوکراین
بدل شده است.
حمله به پوتین
رمز دریافت
کمکهای مالی
است.
غرب
ابتکار عمل را
از دست داده
است. آینده به
نفع تغییر
تناسب قوا در
جهان است و در
میان اپوزیسیون
مزدور ایرانی
این شکست را
به وضوح میشود
دید که صفشان
درهم شکسته
است. بازندگان
دارند
وکالتشان را
از رضاپهلوی
پس میگیرند.
ولی برای
رهائی ایران
باید این
مزدوران را
افشاء کرد و
مانع شد که
سرشان را زیر
برف کنند. این
مزدوران باید
به مردم ایران
پاسخگو باشند.
دشمنان مردم
ایران نمیتوانند
خیانت خود را
پشت سنگر
بهانه مبارزه
با حاکمیت
جمهوری
سرمایهداری
اسلامی پنهان
کنند. خائنان
به منافع ملی ایران
و همدستان
زلنسکی
دشمنان مردم
ایران هستند و
این ربطی به
جمهوری
اسلامی ندارد.
نقل
ازتوفان
شماره ۲۸۴ارگان
مرکزی حزب کارایران آبان ماه ۱۴۰۲
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در
توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan