تحریم اقتصادی ایران، توسط کنگره آمریکا، یک اقدام جنگی است

تحریم اقتصادی ایران یک اقدام غیر قانونی و ضد بشری و یک اقدام جنگی است. این تصمیمات، تصمیمات کنگره آمریکاست که به همه جهان با قلدری و زورگوئی تحمیل شده است. این اقدام ربطی به مصوبات شورای امنیت که تاکنون چهار عدد آن، به صورت غیر قانونی علیه ایران صادر شده است، ندارد.

در حقیقت شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریم اقتصادی ایران و تحریم مبادلات ارزی با ایران را نپذیرفت و مورد تائید قرار نداد. زور امپریالیست آمریکا با فشار بی حدی که به اعضای شورای امنیت و بویژه به نماینده بوسنی هرزه گوین وارد کرد، تا علیه ایران رای دهد، بیش از این نرسید. آنچه را که شورای امنیت تائید نکرد، امپریالیست آمریکا خودش در کنگره اش تصویب کرد و به سایر امپریالیستها از جمله اتحادیه اروپا توسط همدستانش تحمیل نمود. رسانه های صهیونیستی و امپریالیسم رسانه ای در جهان، طوری تبلیغ می کنند که گویا این اقدامات ضد قانونی و ضد بشری، تصمیم سازمان ملل متحد است. امپریالیست آمریکا بتدریج سازمان ملل متحد را منحل می کند و تصمیمات خودش را به جای تصمیمات سازمان ملل جا می زند و جا می اندازد و آنرا طبیعی جلوه می دهد.

مشتی ایرانی خود فروخته نیز هستند که از این اقدام ضد بشری که در ماهیت خود نه تنها علیه ایران، بلکه علیه همه ممالک تحت سلطه جهان اند، حمایت می کنند. برخی واقعا همدست ارتجاع جهانی و عمال مزدور آنها هستند و پاره ای نیز از شدت نفرت برحقی که نسبت به این رژیم دارند، متاسفانه بصیرت سیاسی خویش را از دست داده اند. آنها نمی بینند که چه جنایتی در جهان در شرف وقوع است و چه قوانینی دارد به جهان به عنوان اعمال طبیعی و به بهانه مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی تحمیل می شود. اطراف خود را دیدن و جهان را ندیدن فاجعه ببار می آورد. نه اطراف را پاکیزه می کند و نه خدمتی نسبت به پاکیزگی جهان است.

در اثر تحریمهای اقتصادی نه غذا به ایران وارد می شود و نه دارو. در ظاهر امر چنین است، که محاصره اقتصادی ایران، شامل غذا و دارو نمی گردد، بلکه آنطور که ادعا می شود، تنها کالاهای دو منظوره را در بر می گیرد. ولی امپریالیستها، موذیانه، در عمل ساز و کاری ایجاد کرده اند، که در عین حفظ شکل حقوقی کار، به مردم ایران گرسنگی بدهند و همه کالاها را شامل تحریم گردانند و میلیونها ایرانی را مانند مردم عراق در دوران حکومت صدام حسین و مردم نوار غزه بعد از انتخابات دموکراتیک و پیروزی حماس در فلسطین را، به مرگ از طریق گرسنگی محکوم نمایند. آنها می خواهند ایران را در محاصره اقتصادی بگیرند و مردمش را به بهانه مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی، به قتل برسانند. طبیعی است که به این ترهات و پندارهای ابلهانه که گویا گرانی و قحطی و گرسنگی، همراه با تبلیغات فیسبوکFacebook و اینترنت و فعالیت تروریستی و یا تجزیه طلبانه ی چند سازمانِ سیاسیِ جاسوس امپریالیستها در ایران، تضمین محکمی برای موفقیت یک طغیان عمومی برای استقرار دموکراسی در ایران بوجود می آید، نمی توان گوش فرا داد و احمقانه و بنادرستی بدان دل بست. این اقدام امپریالیستها و مدعیان حمایت از حقوق بشر، یک اقدام جنگی علیه ایران است. جنگ علیه ایران با ابزار جدید آغاز شده است و حزب ما نام این جنگ گاه پنهان و گاه آشکار را جنگ فرسایشی نامیده است. از هم اکنون یافتن دارو در ایران با مشکل روبرو شده و هزاران نفر در روز در اثر بی داروئی و فقدان وسایل لازم پزشکی جان می دهند. گرانی غوغا می کند و میلیونها  زندگی را بر باد می دهد. مسئولیت مستقیم این امر بر گردن زورگوئی و قلدری امپریالیستهاست. بر گردن کسانی است که گرگ صفتانه در لباس میش از حقوق بشر و صلح دم می زنند، ولی در پناه تبلیغات سراسری و ساختگی، هم ابزار جدید شکنجه اختراع می کنند و هم حجم تسلیحاتشان از دوران جنگ سرد نیز بیشتر شده است.

نشریه آلمانی کلنر اشتات آنسایگه مورخ 3 آوریل 2012 تحت عنوان "گمرک سَمِ اعدام را توقیف کرد" به کالائی اشاره می کند، که باید به ایران صادر می شده و مامورین گمرک آلمان به موقع از ماهیت آن با خبر شده و این کالا را توقیف کرده اند. مخبر با صحنه سازی و داستانپردازی جنائی کوشیده تا از یک کشف عظیم پرده بردارد. حال به اصل خبر مراجعه کنیم.

"کلن. گمرک بن از صدور 5/2 کیلو گرم ماده سمی داروئی شناخته شده برای اعدام، به مقصد ایران جلوگیری کرد. بنا بر اطلاع اداره مرکزی گمرک کلن، این محمولات شامل 5000 بطری های کوچک بوده اند. ماده تیوپنتال در فهرست داروهائی قرار دارد که برای شکنجه بکار می روند. صدور آنها به خارج، تنها با اجازه ویژه اداره فدرال برای اقتصاد و نظارت بر صادرات آلمان به خارج، مقدور است. این اجازه در دست نبود.

گردپلینست سخنگوی اداره مرکزی گمرک کلن در پاسخ به پرسش ما گفت: "ماده سمی به عنوان دارو معرفی شده بود و باید 19 ماه مارس به ایران صادر می شد. یکی از کارکنان ما به کارخانه تولید دارو رفت و کالا را از نزدیک مورد دقت قرار داد. معلوم شد، که کارخانه فاقد اجازه ویژه صدور این کالاست". اساسا صدور چنین ماده هائی قدغن نیست. اما گیرنده ایران بود و دوزاری همکار ما بیکباره افتاد. شرکت صادر کننده، یک شرکت حمل و نقل در نزدیک بن است.

یک سخنگوی وزارت اقتصاد فدرال که اداره فدرال از توابع آن است، نخواست در این مورد اظهار نظر کند. ولی در وزارت امور خارجه گفته شد، چه خوب که نظام کنترل صدور کالا خوب کار می کند. زیرا موادی که امکان سوء استفاده را فراهم می کنند، نباید به ایران صادر شوند.

حرفِ مواد تیپنتال در سال 2011 بر سر زبانها افتاد. آنهم از زمانی بود که اتحادیه پژوهشگران دارو ساز در آلمان اعلام کرد، که شرکتهای عضوش تقاضاهای مربوط به ارسال دارو به آمریکا را، دیگر بی پاسخ خواهند گذارد. آن روز گفته می شد، نمی شود از استفاده تفسیر برانگیز از این دارو جلوگیری کرد."

تا اینجای خبر این احساس را در خواننده ایجاد می کند که حجم زیادی از یک مواد سمی که برای اعدام بکار می رود در گمرک کلن کشف شده که به صورت غیر قانونی به ایران صادر می شده است. این کالا گرچه نیاز به اجازه وِیژه صدور ندارد، ولی چون پای ایران در میان است و کالا مشکوک است، باید برای آن تقاضای اجازه صدور ویژه نمود. گمرک آلمان سندی مبنی بر غیر قانونی بودن صدور این کالا به ایران ندارد، ولی چون نام ایران مطرح است، باید جلوی صدور کالا را به مقدار 5/2 کیلوگرم، درست خوانده اید 5/2 کیلو گرم بگیرد. البته روزنامه در یک جمله پیچیده بطوری که به گوشه قبای آمریکائی ها بر نخورد، گناه آمریکائی ها را به گردن ایرانی ها می گذارد و می نویسد که پشت سر این دارو زمانی شروع به حرف زدن شد، که از این دارو در آمریکا برای اعدام و شکنجه استفاده کردند و شرکتهای آلمانی از صدور غیر مجاز آن به آمریکا بر اساس قوانین موجود خودداری کردند.

حال برگردیم به واقعیات.

در فهرست داروهائی که شامل مقررات ضد شکنجه می شوند. نام این دارو برده شده است. این مقررات مصوب اتحادیه اروپاست. در این مصوبات آمده است "تجارت با موادی که برای اجرای حکم اعدام، شکنجه و یا رفتار و مجازات سبعانه، غیر انسانی یا تحقیرگرانه می توانند مورد استفاده قرار گیرند" مجاز نیست. حال این ماده خطرناک که نباید به ایران برود چه ماده ای است و چرا این ماده تا قبل از این تحریم غیر قانونی به ایران و به همه جهان صادر می شده و همچنان صادر می شود، کسی نیست که به شما پاسخ دهد. کارشناسان پزشکی واضحتر صحبت می کنند. نام این ماده خطرناک که صدور 5/2 کیلوی آن به ایران در 5000 شیشه کوچک به صدور اجازه ویژه صادراتی نیاز دارد، داروی بیهوشی موضعی است و بوِیژه برای زایمان خانمها به شیوه "سزارین" و یا جراحی های مشابه بکار می رود. درست فهمیدید. امپریالیستها از صدور داروی ضد درد، داروی بیهوشی، به ایران خود داری می کنند. امری که صدورش از زمان شاه تا کنون ایرادی نداشته است، بیکباره وجدانهای انسانی مامورین گمرک آلمان را بیدار کرده است و مانع صدور این کالا شده اند. استدلال آنها نیز جالب است. پژوهشگران آلمانی در تحقیقات خود دیده اند، که آمریکائی ها در آمریکا، مقدار کمی از این مواد را به محکومان به اعدام بر روی صندلی الکتریکی تزریق می کنند، تا درد ناشی از جریان برق را راحتتر تحمل کنند. آلمانها به این کار نام "استفاده تفسیر برانگیز" داده اند که البته تفسیرش همیشه در دست تولید کننده است. چون در آمریکا فرد محکوم به اعدام بر صندلی الکتریکی را با این ماده بیهوش می کنند، صدور آن به ایران نیز باید قدغن شود. استدلالی به این مضحکی دیده اید؟ مگر در ایران کسی را بر روی صندلی الکتریکی و یا با داروی بیهوشی می کشند، تا درد را احساس نکند؟ با این منطق باید صدور جرثقیل به ایران را قدغن کرد نه دارو برای بیهوشی موضعی را. با این منطق باید به ایران صدور داروهای درد آور را قدغن کرد و نه داروهائی که درد را از بین می برد و یا کم می کند. این واعظان در حقیقت هوادار زجر دادن به بیماران ایرانی هستند تا تسکین نیافته از زور درد بمیرند. آنها می خواهند مانع شوند که در بیمارسانهای ایران داروهای ضد درد و بیهوشی وجود داشته باشد تا عمل جراحی برای نجات جان ایرانی صورت نگیرد و آنوقت خودشان را در پشت کوهی از ریاکاری و احترام به حقوق انسانها پنهان می سازند. تحریمهای اقتصادی ایران یک جنگ فرسایشی علیه ایران است. جنگی که مدتهاست آغاز شده است و یک جنایت بزرگ علیه بشریت است. آنچه درد آور است، کمبود داروی بیهوشی و مسکن نیست، نوع تهوع آور استدلالی است که امپریالیستها می کنند تا از صدور آن جلو گیرند. کار آنها صحه بر جنایات و شکنجه است و نه مبارزه بر ضد شکنجه و نقض حقوق بشر.

برای سازمانهای اپوزیسیون جاسوس و همدست امپریالیست نیز " استفاده تفسیرانگیز" این داروها روشن است. هر چه کمتر به ایران صادر شود و مردم زجر بکشند، بخت "انقلاب" و روی کار آمدن این اپوزیسیون خود فروخته، در ایران افزایش می یابد. برای آنها این جنایت، "انقلاب" است و باید تحریم ایران و مجازات مردم میهن ما، مورد حمایت دنیا قرار گیرد. در نمایشات اعتراضی ضد جنگ که آنها در آن شرکت نمی کنند، به زعم آنها، باید پرچم "دستها از ایران کوتاه باد" را بدور انداخت و مدعی شد که بیگانگان! به ما برای "سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی" یاری رسانید. دستانتان پشت ما باد. تحریمها و مجازاتها را علیه مردم ایران ادامه دهید تا زمینه روی کار آمدن ما ستون پنجمی ها آماده شود.

ریاکاری امپریالیستها را بنگرید که ریش و قیچی را بدست گرفته اند و بر اساس مصالح خویش تفسیر می کنند. هر دارویی برای آنها سم است، اگر منافعشان ایجاب کند و هر سمی برای آنها دارو است، اگر منافعشان ایجاب کند. آنروز که گازِ سمی به عراق می دادند که بر سر ایرانی ها بریزند و سازمان مجاهدین خلق برایشان دست می زد، منافعشان آنطور ایجاب می کرد و امروز منافعشان طور دیگر عمل می کند. کسانی که این ریاکاری و ریاکاران را نشناسند، در گورستان تاریخ با بدنامی دفن می شوند.  

 

*****

بر گرفته ازتوفان شماره  146  اردیبهشت ماه ۱۳۹۱  ماه مه  ۲۰۱۲،  ارگان مرکزی حزب کارایران

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت.      www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل).                                                          toufan@toufan.org