نه غزه، نه سوریه، نه لبنان،
حمله کنید به ایران
یک شعار
امپریالیستی- صهیونیستی
اخیرا در نمایشات قابل فهم و
محقانه معیشتی مردم ایران شعارهائی طرح شده است که اگر
ناشی از بیخبری و نادانی نباشد، حتما توسط عمال و
جاسوسان سازمانهای امنیتی غرب و اسرائیل طرح و تبلیغ
میشود و متاسفانه در ایران به پاس خرابکاریهای
جمهوری اسلامی زمین قابل رشد پیدا میکند.
این شعارها فقط ظاهر فریبندهای دارند، ولی در باطن
برای به اسارت کشیدن مردم کشور ایران هستند. طبیعتا
دشمنان ایران همه این شعارهای انحرافی را که مورد نظر
آنها نیز هست، مورد تائید قرار میدهند. ما برای
اینکه مردم ایران به سابقه امر آشنا شوند و بدانند که این
سیاستها، سیاستهای امپریالیستی و
صهیونیستی در منطقه است به ترجمه اسنادی دست میزنیم
که استدلالات ما را تقویت میکنند و به خوانندگان اسنادی ارائه
میدهند تا خود داوری کنند. در همین راستا به سخنان آقای
ترامپ توجه کنید که تا دیروز ملت ایران را تروریست خطاب
میکرد و از ورودشان به آمریکا جلوگرفت، و حال در حمایت از جنبش
اخیر مردم ایران تنها تکیه خود را بر سیاست خارجی
جمهوری اسلامی و آنهم در بخشی که منافع امپریالیسم
را مورد هجوم قرار میدهد میگذارد.
ترامپ در چند ماه قبل در روز جمعه ۲۱ مهرماه در جمع سیاستمداران
جمهوریخواه چنین ادعا کرد: «امروز بعد از
ظهر، چند ساعت دیگر، درباره ایران صحبت خواهم کرد؛ ملتی
تروریست که کمتر کشوری نظیر آن است. فکر میکنم
سخنانم جالب باشد... در این دولت، ما شیطان را به نام خودش مینامیم.
ما در کنار دوستان و متحدانمان(منظورش اسرائیل، عربستان، امارات متحده
عربی و...است- توفان) هستیم. در جستوجوی صلح، شراکتها و
ائتلافهای جدید ایجاد میکنیم و علیه
کسانی که به دنبال صدمه زدن به مردم ما باشند، قاطعانه اقدام میکنیم».(تکیه
از توفان).
ترامپ چندی بعد
بدون احساس شرم در بیانیهای که کاخ سفید منتشر کرد نوشت:
«گزارشهای زیادی از تظاهراتهای مسالمتآمیز
شهروندان ایران که از فساد رژیم و هدر دادن ثروت این کشور
برای تأمین منابع مالی تروریسم در خارج این کشور
خسته شدهاند، وجود دارد»(تکیه از توفان). ترامپ بدون اینکه
به عربستان سعودی و یا شیوخ هوادارش اشاره کند گفت: «دولت
ایران باید به حقوق مردم خود از جمله حق ابراز عقایدشان احترام
بگذارد. جهان نظارهگر است».(تکیه از توفان). البته
این عبارت آخری با زبان تهدید بیان شده است.
پیش از توئیت ترامپ در
حمایت از تجمع اعتراضی در ایران، پال رایان، رئیس
مجلس نمایندگان آمریکا نیز بامداد شنبه از تجمع اعتراضی
در برخی شهرهای ایران حمایت کرد و در توئیترش
علیه ایران نوشت: «مهم است که ما از معترضان غیرخشن در
ایران حمایت کنیم. این، نتیجه اقدامات
رژیمی است که تمرکزش بیشتر معطوف حمایت از سازمانهای
تروریستی بوده تا گرفتاریهای شهروندان خودش».
وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیهای
شدیداللحن با تکرار مجدد ادعاهای چند ماه پیش دونالد ترامپ
علیه ایران، مدعی شده صادرات اصلی ایران، «خشونت،
خونریزی و هرج و مرج است»(تکیه از توفان).
نشریه تایمز اسرائیل در
30 دسامبر 2017 نوشت: "خانم «ناوئرت» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا
در سخنان خویش از قول وزیر امور خارجه آمریکا ظهار کرد: «رکس
تیلرسون روز ۱۴ ژوئن ۲۰۱۷ در کنگره شهادت
داد که او از «آن عناصری در ایران که انتقال مسالمت آمیز حکومت
را میخواهند»، حمایت میکند و گفت «همانطور که ما میدانیم،
قطعا، آن عناصر آنجا هستند.» وزیر (خارجه) امروز حمایت عمیق خود
از مردم ایران را تکرار کرد.". روشن است که امپریالیسم
آمریکا عناصر نفوذی خویش را به ایران فرستاده است تا
برای ملت ایران "دل بسوزانند". یکی از سلولهای
جاسوسی آنها کسانی هستند که در نمایشات اعتراضی برحق مردم
که برای نان و بر ضد فقر و گرسنگی بپاخاستهاند با شکمهای فربه
و پر و گردنهای کلفت ظاهر شوند و شعار زیرین را تکرار کنند:
"سفارت روسيه لانه جاسوسيه". هر کس حتی با عقل ناقص هم
میفهمد که طرح مسئله روسیه به رفع بیکاری، فقر،
بینوائی در ایران ربطی نداشته و در نمایشات
اعتراضی مردم محلی از اعراب ندارد. این شبکههای
جاسوسی کسانی هستند که میخواهند از آب گلآلود ماهی
بگیرند و جنبش مردم ما را در خدمت امیال شوم امپریالیسم
آمریکا به کژراه بکشانند. برای آنها مهم نیست که
میلیونها ایرانی در اثر فقر و بیکار و فلاکت نابود
شوند، مهم آنست که جای پای ورود امپریالیسم به
ایران را بهتر بگشایند.
در این زمینه نتانیاهو
نیز نطق تحریک آمیزی در "دفاع" از ملت
ایران که تا دیروز به آنها دشنام میداد، انجام داد که در شبکههای
مجازی توسط سازمان جاسوسی مجاهدین خلق و سلطنت طلبان بیآبرو
و سایر عمال دستآموز آنها پخش شد.
خانم هیلاری کلینتون
وزیر خارجه سابق آمریکا در 31 دسامبر 2012 در ایمیل مخفیانه
خویش که بعدا توسط ویکیلیکز منتشر شده نوشت:
"بهترین راه برای
یاری به اسرائیل، تا بتواند با امکانات فزاینده هستهای
ایران مقابله کند، این است که به مردم سوریه کمک کرد تا
رژیم بشار اسد را سرنگون کنند... وجود این مناسبات راهبردی
میان ایران و رژیم بشار اسد است که این امکان را
برای ایران فراهم میکند تا امنیت اسرائیل را نه
توسط یک تجاوز مستقیم به کشوری که در طی 30 سال
دشمنی میان ایران و اسرائیل وجود نداشته است، بلکه توسط حزباﷲ معاوناش در لبنان که از طرف
ایران، از طریق سوریه مورد حمایت بوده، مسلح شده و آموزش میبیند، بهخطر
اندازد. پایان رژیم اسد، به این اتحاد خطرناک خاتمه میدهد.
در این فاصله رهبری اسرائیل هم بهخوبی میفهمد که
چرا شکست اسد منافع آنها را تامین میکند. در هفته گذشته وزیر
دفاع اهود باراک در مصاحبه با برنامه خانم امانپور در سی ان ان چنین استدلال کرد که سرنگونی اسد ضربه سختی برای
محور افراطی و ضربه شدیدی برای ایران میباشد...
سوریه تنها پاسگاه خارجی نفوذ ایران در دنیای عرب
است... این امر هم حزباﷲ در لبنان و همچنین حماس و جهاد
اسلامی در نوار غزه را به صورت تعیین کننده تضعیف
میکند.
نابودی اسد نه تنها یک
رستگاری بیاندازه برای امنیت اسرائیل محسوب
میشود، بلکه هراسهای قابل فهم اسرائیل مبنی بر انحصار
هستهایش را نیز کاهش میدهد. در گام بعدی میتوانند
ایالات متحده آمریکا و اسرائیل مشترکا بر سر این توافق
کنند از کدام لحظه در غنی سازی هستهای در ایران، آن درجه
خطرناک تامین شده است که لزوم یک دخالت نظامی را توجیه کند...
کوتاه بگویم کاخ سفید میتواند تنشهائی را که در روابط با
اسرائیل به علت ایران بوجود آمده است از بین ببرد به این
وسیله که در سوریه سیاست درست را در پیشگیرد...
اکنون شورش در سوریه بیش از
یک سال طول کشیده است. نه اپوزیسیون ناپدید
میشود و نه رژیم یک راه حل دیپلماتیک از خارج را
میپذیرد. دیکتاتور سوریه بشار اسد موضع خود را فقط تحت
فشار یا توسل به قهر تغییر میدهد اگر حس کند که جان خود
و خانوادهاش در خطر است".(نقل از کتاب میشائیل لودرز
کسانیکه توفان درو میکنند- به نقل از ایمیلهای
منتشر شده خانم کلینتون/ ص78 تا 88 و 173).
ژنرال وسلی کلارک که از سال 1997 تا
2000 فرمانده کل ناتو در اروپا بود، در اکتبر 2007 بهمناسبت انتشار و معرفی
کتابش(زمان برای رهبری: بهنام وظیفه، شرافت و وطن) در
سانفرانسیسکو گفت: "من به پال در سال 1991 گفتم، پال ولفوویتز در
آن زمان قائم مقام وزارت دفاع آمریکا بود، <آقای قائم مقام شما
باید از موفقیت قوای ما در عملیات توفان صحرا خیلی
راضی باشید>". توفان صحرا نام
عملیات نظامی رهبری شده
توسط آمریکا بود که در آزادی کویت از چنگ اشغال عراق در
ژانویه و فوریه 1991 نقش تعیین
کننده ایفا کرد
رهبری شده توسط آمریکا در
آزادی کویت از چنگ اشغال عراق در ژانویه و فوریه 1991 به وقوع پیوست. در اوت 1990 صدام
حسین کویت را تسخیر و منضم به خود کرد. "پال موکدانه گفت:
<خیر، راستش را بگویم خیر. ما باید ادامه میدادیم
تا از دست صدام راحت شویم... اما یک امر را آموختیم>. <ما
فهمیدیم که میتوانیم ارتش خود را در خاورمیانه بهکار
بگیریم بدون اینکه شورویها جلوی ما را
بگیرند. من فکر میکنم که ما هنوز پنج تا ده سال وقت داریم تا
ترتیب رژیمهای هوادار شوروی را بدهیم- سوریه،
ایران، عراق. تا آن موقع که ابرقدرتی پیدا شود و مرزهای
مارا نشان دهد.>.
من نسبتا دچار شوک شدم. مفهوم و هدف قدرت
نظامی ما تا به امروز بر این اساس بود که به جنگ دست بزنیم و
رژیمها را سرنگون کنیم. به جای آنکه اختلافات را حل کنیم،
هدف این بود که به کشورها نیرو پیاده کنیم. آنجا بود که من
در کمال تعجب به این مسئله که
ایالات متحده آمریکا به دست کسانی با یک دستور کار
جدید افتاده است پیبردم: گروه نئوکان ها. آنها میخواستند که ما
منطقه خاورمیانه را متزلزل کنیم، زیر و رو گردانیم تا به
این وسیله سلطه خویش را ممکن کنیم... این عده
نمیتوانند منتظر بمانند تا مسئله عراق تا آنجا که ممکن است بهزودی
تمام شود تا بتوانند سرانجام سوریه
را نشانه بگیرند".(همان کتاب صفحات 73، 74 و173).
مطالعه این اسناد نشان میدهند
که هدف از سیاستهای نئوکانها در منطقه خاورمیانه ایجاد
بلبشو، اغتشاش، تزلزل است تا به این وسیله شرایط سلطه
خویش بر منطقه را مهیا سازند.
در مملکتی که "صاحب" نداشته باشد میشود هر تکه آنرا به نام
نامی حقوق بشر و آزادی جنسیت و رفع حجاب تسخیر کرد و صاحب
آنجا شد. تسخیر مناطق نفتخیز ایران توسط قوای
بیگانه، تیر خلاصی است که به ایران زده میشود. در
مملکت "بیصاحب" میتوان دهها شیخ خزعل علم کرد که
ادعای مالکیت بخشهای حاصلخیز ایران را داشته باشد و
آنوقت غارت این بخشها برای امپریالیسم و
صهیونیسم راحت بوده و سرکوب بخشهای متفرق که نمیتوانند
نیرویی باشند و یا بشوند تسهیل میشود.
سیاست تفرقه بیاندازو حکومت کن با شعار "ما آریائی
هستیم عرب نمیپرستیم" توسط مشت اوباش سلطنت طلب و
یا نژادپرست اسرائیلی کامل میشود.
این سیاست که در عراق،
لیبی، غزه، سوریه به کار بردهاند
برای امنیت اسرائیل کشور مصنوعیای هست که در منطقه
تاسیس کردهاند. این کشور یک میکروب خطرناک در بافت
خاورمیانه است. برای امنیت اسرائیل که توسط سرمایه
مالی جهانی حمایت میشود نابودی و قتل عام
میلیونها مردم عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و ایران
چه اهمیتی دارد.
برای
ارزیابی از هر تحولی در منطقه باید آن پدیده را در
متن سیاستهای امپریالیستی و تحولات راهبردی در
منطقه قرار داد. این رویدادها مجزا از هم نیستند، اجزاء
یک سیاست راهبردی واحد در منطقه برای تسلط بر این
بخش از جهان میباشند. تسلط بر ایران تسلط بر گاز و نفت و مس جهان
است. و این سه کالا ارزش راهبردی در جهان دارد. نقض حقوق بشر و
یا سرکوب مطالبات مردم توسط رژیمهای مستبد در این کشورها
برای کسانی که خود میلیونها نفر می کشند تا به
مقاصد خود دست پیدا کنند تنها ابزار تسلط و تحمیق عمومی است. امروز
درایران مارگیران راه افتادهاند تا با جعبههای
مارگیری بر جنبش به حق مردم که از نبودن سازمانهای قدرتمند
سیاسی دموکراتیک رنج می برند سوار شوند. این
وضعیت نیز مولود سرکوب رژیم آخوندی است که دودش به چشم
خود آنها هم میرود.
بر گرفته از توفان شـماره 215
بهمن ماه 1396ـ فوریه سال 2018
ارگان مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران(توفان) در شبکه جهانی
اینترنت
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
لینک
چند وبلاگ حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان
درفیسبوک به زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه تلگرام