آیا سیاست راهبردی
امپریالیسم آمریکا در منطقه تغییر کرده است؟ هرگز!
نوع برآمدهای دونالد ترامپ و سخنرانیهای
جنجالی وی موجبات این توهمات شده است که گویا با رفتن
اوباما و روی کار آمدن ترامپ سیاست امپریالیسم
آمریکا درمنطقه و در برخورد به ایران تغییر یافته
است. اگر از پارهای سخنرانیهای تاکتیکی و
دیپلماتیک بگذریم که بیشتر باید خوشآیند گوش
شنونده باشد و جنبه آمادگی روانی دارد، سیاست
امپریالیسم در منطقه، تقویت رژیم اشغالگر و تجاوزکار
صهیونیستی اسرائیل است. آنها میخواهند از
موجودیت این سرپل امپریالیسم حمایت کنند و
"تمامیت ارضی" و حق موجودیت وی را به جهان
بقبولانند.
در کنار این سیاست امپریالیسم
آمریکا درخاورمیانه، ما با سیاست "اقدامات
پیشگیرانه" آنها روبرو هستیم که از زمان کلینتون،
جرج بوشها، اوباما تا روی کار آمدن ترامپ ادامه دارد و ما با نتایج
هولناک آن در افغانستان 2001 و عراق 2003 مواجه شدهایم. معنای واقعی
این آئین نظامی آمریکائی عبارت است از «محو همه
ابزارهای مسالمتآمیز» برای حلوفصل مناقشات جهانی و حفظ
منافع راهبردی امپریالیسم آمریکا با نقض آشکار همه
توافقنامههای جهانی.
در این سیاستهای اساسی
امپریالیسم در منطقه تغییری صورت نپذیرفته
است. آنچه امروز ترامپ مجددا برای استمرار سیاست گذشته آمریکا
طرح میکند از جمله حمله به توافقنامه "برجام" است که اساس آن را
به زیر پرسش میبرد و چنین تفسیر میکند که
ایران روح این توافقنامه را نقض کرده است.
در زمان مذاکرات با سران کشورهای 1+5 ما نخست با
طرح لوزان و سپس با متن وین روبرو هستیم. آنچه در متن لوزان به صورت
روشن آمده در متن وین با جرح و تعدیل و قابل تفسسیر بازتاب
یافته است. امضای این توافقنامه با اوباما و نه با کنگره
آمریکا به مفهوم تقویت صلح جهانی جا زده شده و طوری
مسایل مطرح میشوند که گویا ایران عامل هرج و مرج و آشوب
در منطقه است. اساس سخنانی که امروز ترامپ بر زبان میآورد نخست توسط
جانکری و اوباما تحریر شده بود. برای امپریالیستها
هرگونه تقویت نظامی ایران، هر گونه نفوذ سیاسی،
دیپلماتیک و نظامی ایران توازن منطقه را به ضرر متحدان
پروپاقرص آمریکا برهم میزند و این اقدام خطری برای
منطقه و آمریکا تفسیر میشود.
آقای ترامپ در سخنرانی خویش در مجمع
عمومی سازمان ملل گفت: "بعضی “کشورهای شرور” از جمله
ایران نه حقوق شهروندان خود را رعایت میکنند و نه به حق
حاکمیت کشورهای دیگر احترام میگذارند." و این
در حالی است که سیاست "عملیات بازدارنده"
آمریکا بازتاب نقض روشن حق حاکمیت همه کشورهای جهان است و مردم
آمریکا از نژادپرستی این آقا به اعتراض برخاستهاند.
آمریکا حتی از نقض حق حاکمیت مردم فلسطین به دست
اسرائیل و یا مردم بحرین و یمن به دست عربستان
سعودی نیز حمایت میکند. وی اظهار داشت: “ایران...
کشوری ثروتمند و دارای غنای فرهنگی.." میباشد
"که حکومتش درآمد نفتی خود را به جای بهبود وضعیت
زندگی مردم، صرف کمک به گروههایی مانند حزب الله لبنان
میکند که به گفته آقای ترامپ، تهدیدی علیه “همسایگان
مسالمتجوی عرب و اسرائیلی خود” هستند.". وی ادامه داد:
"که این کشور نمیتواند اجازه دهد این “رژیم قاتل” به
فعالیتهای بیثبات کننده خود در منطقه ادامه دهد و بر توان
موشکی خود بیفزاید...". ترامپ سپس پای
سایرین را نیز به میان کشید و افزود: "وقت آن
است که همه کشورها از دولت ایران بخواهند که از روش خود دست بکشد، به
حمایت از تروریسم خاتمه دهد و به حقوق همسایگانش احترام بگذارد.". او به سفر
خود به عربستان سعودی و دیدار با رهبران کشورهای عرب و
اسلامی اشاره کرد و گفت: "آمریکا و متحدانش در منطقه جلوی
“تروریسم اسلامگرای تندرو” خواهند ایستاد.". عبدالله بن
زاید، وزیر خارجه امارات متحده در نشست سالانه سازمان ملل سخنان ترامپ
را تائید کرد و بیان داشت "رژیم اسلامی ایران
عامل اصلی بحرانهای منطقه است". توگوئی این کشور در
قتل عام مردم یمن دست نداشته و زیر بار وهابیستها را نگرفته است
که در تمام شمال آفریقا تا خاورمیانه فعالند.
با همین درک از اوضاع منطقه
امپریالیسم آمریکا مانع آن است که توافقی میان
عراق، سوریه و لبنان برای ایجاد آرامش در منطقه بوجود
آید. سازماندهی داعش از طرف آمریکا و ناتو با یاری
عربستان سعودی، قطر و ترکیه برای آشوب کردن اوضاع منطقه با قصد
حفظ اسرائیل و متحدان آمریکا در این بخش خاورمیانه است.
رکس تیلرسون وزیر امورخارجه آمریکا در ماه اکتبر با عادلالجیر
وزیرخارجه عربستان سعودی دیدار کرد که هدفش کاهش نفوذ
ایران در منطقه و ایجاد محور عراق-عربستان سعودی اعلام شد. بر
اساس توافق دو کشور یک هیات نمایندگی برای مذاکره
به عراق رفت. آسوشیتدپرس در گزارش خود نوشت که "این سفر
نیز به خواسته رکس تیلرسون انجام شده و آمریکا از عربستان
خواسته است تا به نشانه «حسن نیت سعودیها و تعهدشان به پایان
دادن به کار داعش» این مقام به بغداد سفر کند." بهدیگر سخن اگر
عراق با عربستان سعودی کنار نیاید آنوقت باید توجه داشته
باشد که "کار داعش تمام نشده است".
شکست سیاست تجزیه خاورمیانه بزرگ بهیاری
داعش و کُردهای بارزانی و جریانهای ناسیونال
شونیست اسرائیلی در ایران، امپریالیسم آمریکا
را مجبور کرده است به یاری متحدان سنتی خویش
بیاید و از آنها برای ایجاد جبههای علیه
ایران استفاده کند. نفوذ ایران در عراق که تنها هرساله با اعزام
میلیونها شیعیان برای زیارت اماکن مقدس به
کربلا و نجف به عامل اقتصادی و سیاسی مهمی بدل شده است، به
بدیلی در مقابل زیارت مکه قلمداد میگردد که خسارت
فراوانی به عربستان سعودی خواهد زد.
امپریالیسم آمریکا
در همدستی با متحدان منطقهای خود از جمله عربستان، امارات متحده
عربی، مصر و اسرائیل به یک هجوم تبلیغاتی
علیه ایران دست زده که گویا این ایران است که منطقه
را بیثبات کرده است. در کنار این سیاست تهدید به جنگ
مستقیم و جنگ نیابتی برای دفاع از "صلح و ثبات در
منطقه" تلاش میشود داعش را به ایران وارد کنند تا با
عملیات انتحاری و اقدامات مسلحانه چریکی، ایران را به
تسلیم واداشته و یا با برپاکردن آشوب به مقاصد خویش جامه عمل بپوشند.
امپریالیستهای اروپا با این تبلیغات و فشار به
ایران از طریق تحریم و محاصره اقتصادی برای گرفتن
امتیازات کلان موافقند. آنها خواهان ایران ضعیفند تا
اسرائیل زنده بماند. شعار "نه غزه، نه سوریه، نه لبنان، حالا
نوبت ایران" دارد شکل مشخص به خود میگیرد. اروپا
ولی با جنگ سراسری در منطقه مخالف است، زیرا منافع آنها را برهم
زده و تشنجات جهانی را افزایش میدهد. منبع "سی ان بی سی"
خبر داد که: "گام چهارم در ماه سپتامبر برداشته
شد، زمانی که بن سلمان بهطور محرمانه به اسرائیل رفت و در خصوص
ایران و دیگر اقدامات همکاریجویانه احتمالی بحث و
تبادل نظر کرد. هیچیک از دو طرف بهطور رسمی این سفر را
تأیید نکردهاند اما دستکم منابع اسرائیلی نشست ماه
گذشته را تأیید کردهاند.". همین اسناد نشان میدهد
که مبارزه در منطقه دعوای شیعه و سنی نیست. اسرائیل
نه سنی و نه شیعه است. ماهیت نزاع منطقه کسب مناطق نفوذ
سیاسی و اقتصادی و تقویت پایگاه
امپریالیسم در منطقه و حفظ موجودیت صهیونیسم است.
باید با این دسیسه جدید نیز مبارزه کرد و در درجه
نخست ماهیت این مناقشات را برای مردم روشن کرد که این
توهم ایجاد نشود که گویا نزاع کنونی بر سر این است که چقدر
حقوق بشر اجراء شود و یا تا چه حد حقوق زنان به رسمیت شناخته گردد. دل
بستن به دشمنان بشریت، نفهمیدن ماهیت نزاع در منطقه، به مبارزات
دموکراتیک و ضد امپریالیستی مردم ایران صدمه فراوان
میزند. همه این شواهد گویای آن است که تنها باید
از آن اعتراضات و مبارزاتی در ایران برای تحقق حقوق بشر،
آزادی، دموکراسی دفاع کرد که بر متن مبارزه ضد
امپریالیستی و ضد صهیونیستی جاری بوده
و برای سرنگونی این رژیم انگل و فاسد و سرکوبگر در
ایران اقدام میکند. باید روشن کرد که مواضع ما با مواضع آشوبطلبانه
ترامپ، ملک سلمان، نتانیاهو و البغدادی ماهیتا متفاوت است. هر
مخالفتی با جمهوری اسلامی قابل دفاع نیست. باید
ماهیت این دسیسهها را شناخت.
برگرفته
از توفان شـماره 214 دی ماه 1396ـ
ژانویه سال 2018
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران(توفان) در شبکه جهانی
اینترنت
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
لینک
چند وبلاگ حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
وبلاگ کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت آرشیو نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان درشبکه تلگرام