شبکه های اجتماعی، عرصه مهمی در نبرد طبقاتی(2)

ایجاد افکار عمومی و شستشوی مغزی

 در کنار این امکانات فنی و امنیتی که طبقه حاکمه در دست دارد، امکانات دیگری هم به آن اضافه می شود، که بسیار خطرناکتر از امکانات فنی است. در شبکه های مجازی، جنگی بیرحمانه طبقاتی برای روشنگری و شستشوی مغزی در جریان است. این درست است که رژیمهای عقب مانده و ارتجاعی نظیر رژیم جمهوری اسلامی با ممنوعیت رسانه های گروهی در پخش اخبار و تفسیرات درست و یا با برقراری سانسور و جلوگیری از تجمع اعتراضی مردم، می تواند در حیطه قدرت خودش از تنویر افکار جلوگیرند، ولی جمهوری اسلامی نمی تواند به علت جبر زمان و اینکه تلفن و اینترنت و ماهواره بیکی از ابزارهای جبری پیشرفت و ارتباطات تبدیل شده اند، از فروش تلفن همراه جلوگیری کند و یا اداره مخابرات را از بین ببرد و... این کار دیگر از نظر عملی در قرن بیست و یکم مقدور نیست و به رژیمهای ارتجاعی نظیر رژیم جمهوری اسلامی و یا عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز تحمیل می شود. وقتی این رژیمها این تحمیل را ناگزیر پذیرفتند، راه دیگری برای آنها باقی نمی ماند تا روشهای مبارزه خویش را تغییر دهند.

باین جهت اخبار سانسور نشده در اینترنت، تویتر، فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی در گشت و گذار است و خواننده ی خویش را نیز پیدا می کند. ضد انقلاب درسراسر جهان با استخدام کارشناسان خبره در زمینه تاریخ، فلسفه، جنگ روانی، روانشناسی، خط شناسی، سنت شناسی و...، و نه تنها در ایران، بلکه سراسر جهان برای تسلط بر افکار عمومی، روشهای جدیدی اختراع کرده است. به همان نسبت که امکان خبررسانی واقعی افزایش یافته و دیوار سانسور را شکسته است، ارتجاع امپریالیستی ولی سانسور مدرنی ایجاد کرده که این سانسور در مغزها صورت می گیرد. ارتجاع جهانی و نه تنها ایران که تجربه بسیار غنی در شستشوی افکار عمومی و جعل اخبار دارد، امکانات جدید فنی به کف آورده تا به استفاده از علم دیجیتال به جعل تصویر، خط، صدا و... بپردازد، که کاربر ساده رایانه و شبکه های اجتماعی قادر نیست، جعلی بودن آنرا تشخیص دهد. آنها این جعلیات را در حجم انبوه و زبانها گوناگون در شبکه های اجتماعی قرار می دهند و تکرار می کنند. کار به اینجا ختم نمی شود. ضد انقلاب از جانب خود موذیانه، بنام نیروهای انقلابی، اسناد جعلی در شبکه های اجتماعی منتشر می کند، که افراد غیر سیاسی و بی تجربه قادر نیستند، جعلی بودن آنها را تشخیص دهند. ضد انقلاب البته در این زمینه یک سیاست راهبردی معینی دارد. کارشناس کارکشته و با تجربه امپریالیستها، صهیونیستها در عرصه های سیاست خارجی، داخلی، امنیتی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی و هنری- ما از کارشناسان جمهوری اسلامی و ارتجاع عقب مانده سخنی نمی گوئیم، چون هنوز بسیار از این مرحله پرتند و فاقد دوراندیشی لازمند تا برنامه های راهبردی، برای ده ها سال آینده تهیه ببینند- با بودجه و پشتیبانی لازم، در نشستهای خویش تصمیم می گیرند، ایده معینی را تبلیغ کرده و در افکار عمومی جا بیاندازند. ایده ایکه مبارزان را گمراه کند و به اختلافات در میان مبارزان دامن زند، تا در اثر نفاق در افکار، نفاق در سازماندهی و در عمل ایجاد شود. از این قبیل اند جعلیاتی که در مورد استالین پخش می شود و یا تائیداتی که در مورد تروتسکی جاسوس و خائن جعل می گردد و حمایتی که از آنها به عمل می آید. یا جعلیاتی که در مورد نهادینه بودن دموکراسی در ممالک غربی و عدم شایستگی سایر ملتها برای پذیرش دموکراسی تبلیغ می شود، تا دموکراسی طبقاتی به دموکراسی ژنتیکی تغییر شکل دهد. یا تبلیغ ایدئولوژی لیبرالیسم بورژوائی و نئو لیبرالیسم، در پشت نقاب اینکه حرفهای لیبرالها ایدئولوژیک نیست، ولی اگر کمونیستها آغاز به سخن کنند، ایدئولوژیک حرف زده اند. یا کتمان این واقعیات که جهان سیر و گرسنه هر دو سرمایه داری هستند و رژیمهای فاشیستی و یا مذهبی نیز سرمایه داری بوده و سرمایه داری نیز باقی خواهند ماند. ایجاد جو اسلام ستیزی و... و یا مفاهیم اجتماعی را از مضمون طبقاتی تهی نمودن و بخورد افکار عمومی دادن، از این قبیل که گویا قهر غیر طبقاتی است، دموکراسی و آزادی غیر طبقاتی است، سرکوب و اعدام فقط یکطرفه اش قابل قبول است، حقوق بشر و برخورد گزینشی به آن و یا برملا کردن یک دیوان بلخ جدید بنام دادگاه کیفری جهانی، دروغگوئی و یا گزافه گوئی محض در مورد میلوسوویچ، حماس، حزب اله، چاوز، معمر قذافی، بشار اسد و... یعنی هر کس که به نحوی در متن سیاستهای غارتگرانه آنها نگنجد و تحریف تجاوزات اسرائیل و آمریکا و ناتو و همدستانشان در جهان را نپذیرد، مورد حمله و هجوم آنها خواهد بود. آنها تلاش می کنند تجاوزات خویش را به عنوان عملیات کمک رسانی و صلحجویانه و بشردوستانه جا بیندازند. برای این کار تشکیلات دارند، که با وزارت امور خارجه و داخله و جنگ و امنیتی آنها کار مشترک می کند. آنها در مورد ایران بارها اعلام کرده اند که میلیونها دلار در کنگره خویش برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی تصویب کرده اند. وزارت خارجه هلند 15 میلیون یورو به این کار اختصاص داده است. بخش بزرگی از این پولها برای شستشوی مغزی و تبلیغ افکار معینی با بازیهای ساخته و پرداخته در رسانه های گروهی باصطلاح دموکراسی های غربی، برای سرباز گیری میان ایرانیان و خنثی کردن افکار عمومی جهان در صورت تجاوز به لیبی، سوریه، لبنان و یا ایران بکار گرفته می شود. آنها با این پولها کارگردانانی در فیس بوک بوجود می آورند و به آن ها آموزش می دهند. برایشان در جنوب شرقی آسیا کلاس می گذارند، آنها را به دوبی می برند و برایشان کلاس می گذارند. یک روز در لندن زبان می خوانند و یک روز کلاسهای ایدئولوژیک می بینند و همه آنها نیز نقاب دفاع از حقوق بشر را به چهره دارند. در فیس بوک به عنوان وکیل مدافع امپریالیستها به میدان می آیند و دریوزگی از آنها را برای "پیشبرد دموکراسی" مجاز می دانند و تبلیغ می کنند تا قبحش از بین برود، تو گوئی عفریتهای امپریالیست، برای انسانها ارزشی قایلند و سپس حامی دریافت کمکهای مالی از مراجع امنیتی هستند.

این افکار عمومی سازی به حدی موثر است که کسی اساسا توجهی باین مسئله نمی کند، که پرواز هواپیماهای بی سرنشین به آسمان پاکستان، ایران، افغانستان و لیبی و تیراندازی آنها به مردم عادی و یا آنها که امپریالیستها با برچسب تروریست، جواز کشتنشان را صادر کرده اند، تجاوز به حریم کشورها و نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آنهاست. بتدریج این تجاوزکاری آمریکا از بدیهیات شده است. ولی اگر همین کار را فیدل کاسترو در مورد آمریکا بکند، تمام وجوهی که ما در بالا شمردیم شامل حالش خواهد شد. در اینجا ما تنها با یک تحریف روبرو نیستیم، با تبلیغ فرهنگی روبرو هستیم، که سیاست برتری طلبی و نژادپرستانه و برتری جوئی امپریالیستی را چون یک اصل بدیهی جا می اندازد. به آن اعتبار عام و جهانی می دهد. تغییر روسای کشورها و یا پایمال کردن حقوق ملل و از جمله حق مسلم ایران در غنی سازی اورانیوم، ظاهرا از حقوق امپریالیستها محسوب می شود. اینکه حتی قطعنامه های تحمیلی شورای امنیت در تجاوز ناتو به لیبی بزیر پا گذارده شده است، حق مسلم ناتو به حساب می آید. اینکه ناتو فرمان قتل قذافی را صادر کرده است و کماندوهای آنها در پی یافتن قذافی هستند و برای سرش جایزه تعیین کرده اند، کسی ککش نمی گزد، زیرا در ضمیر ناخود آگاه خویش، این را حق ناتو و آمریکا می داند. هواپیماهای ناتو کاخها و محل سکونت احتمالی قذافی را بمباران می کنند. این اقدامات جنایتکارانه و بر ضد همه موازین جهانی است، ولی این شستشوی مغزی در شبکه های اجتماعی موثر می افتد و برای امپریالیستها و صهیونیستها هوادار و سربازان گمنام امام زمان تهیه کرده و حقوق ویژه ای برای آنها برسمیت می شناسد. حق تجاوز برای ناتو و امپریالیستها و صهیونیستها حفظ شده است و باید با اجازه آنها انجام شود، ولی در حالت عادی سازمان ملل متحد فورا وارد میدان می شود و تجاوزگر را سر جای خود می نشاند. صدام حسین حق ندارد به کویت تجاوز کند، زیرا  آمریکا مخالف آن است و متجاوز را سر جای خود می نشاند، ولی صدام حسین حق دارد به ایران تجاوز کند و جنگ تحمیلی راه بیاندازد و آمریکا حق دارد به همه جا تجاوز کند. این شستشوی مغزی از طریق شبکه های اجتماعی به بهترین وجهی صورت می گیرد. در اینترنت فارسی امپریالیستها و صهیونیستها با زبان فارسی می نویسند، اسناد جعلی منتشر می کنند و انبوهی اخبار سرگیجه آور و غیر قابل تحقیق و کنترل پخش می کنند. مشتی ایرانی در استخدام آنها هستند که در ایجاد افکار و یا شستشوی مغزی به عنوان دست دراز شده امپریالیستها و صهیونیستها عمل می کنند. در قبل از تجاوز به لیبی سیل افکار عمومی سازی را از جانب آنها در فیس بوکها می شد دید. هم اکنون دولت سوریه مورد حمله آنهاست، تهمت و دروغ در مورد جنبش لبنان و فلسطین که همیشه در دستور کار آنها قرار داشته است. مشتی خود فروخته اساسا سعی می کنند موضوعات بحث سیاسی داغ روز را که می تواند برای بسیاری آموزنده باشد با مسایل بی اهمیت و یا حداقل در آن تاریخ بی اهمیت تحت الشعاع قرار دهند و یا هواداران و مریدان خویش را با چنین مشغولیاتی سرگرم کنند تا به چیز دیگری نیندیشند. برای آنها نقض حقوق بشر در ایران بیکباره مهم می شود و کشتار همه ابناء بشر در جهان، بی اهمیت.  

در شبکه های اجتماعی، امپریالیستها بیک لشگر کشی ایدئولوژیک در مورد مفهوم تروریسم دست زده اند. آنها سعی می کنند مبارزه ملتها بر ضد اشغالگران و استعمارگران را نه مبارزه ملی و رهائی بخش، بلکه تروریسم معرفی کنند تا با ایجاد افکار عمومی لازم دستشان در سرکوب این ملتها و غارت کشورشان باز باشد. نگاهی به کاربران شبکه های اجتماعی نشان می دهد که این تبلیغات و شستشوی مغزی تا به چه حد کاربری دارد. دشمنان طبقاتی از امکانات و کادرهای وسیع و کارمندان حقوق بگیر برخوردارند و مقابله با این هجوم ایدئولوژیک و شستشوی مغزی، بسیار مشکل و در شرایط پراکندگی سازمانی طبقه کارگر و سردرگمی بسیاری نیروهای انقلابی در ایران که بسیاری قربانیان ایدئولوژیک این تبلیغات هستند، به فداکاری و پشتکار بی نظیر نیاز دارد. کمونیستها باید بَدَلُش را بیاموزند و به کار ببرند. 

جعل اخبار و اسناد

در طی و در بعد از جنبش دموکراتیک 22 خرداد این ایرانیها بودند که نوعی ارسال خبر همزمان با وقوع آن را در جهان جا انداختند و دیوار سانسور جمهوری اسلامی را شکستند. از همان روزها پخش اخبار جعلی نیز در اینترنت و توسط پست الکترونیک و فیس بوکها آغاز شد. تصویر یک جنین فلسطینی را که اسرائیلیها در نوار غزه کشته بودند، بجای جنایات جمهوری اسلامی جا زدند، پرتاب مخالفین رژیم صدام حسین را از روی پل که صدام شخصا دستور آنرا در عراق داده بود، بجای جنایات جمهوری اسلامی جا می زدند، تو گوئی رژیم جمهوری اسلامی کم جنایت کرده است که نیاز به جعل اخبار باشد. در همین اخبار جعلی، عروسی فلسطینیها در نوار غزه را، که مراسم سنتی خویش را برگزار می کردند، که شامل این بود که دامادها دست دختران کوچک را بگیرند و بنزد عروس بروند، شبیه همان مراسمی که ما در بازیهای فوتبال شاهدیم، به عنوان ازدواج مردان 40 ساله با دختران 9 ساله که سیاست حماس در نوار غزه است، جا می زدند به افکار عمومی عرصه می کنند تا جنایات اسرائیل را مورد تائید قرار دهند و یا فیلمهای تقلبی که گویا سپاه پاسداران در سوریه مشغول سرکوب مردم  سوریه است و یا فیلمی از شهر حیفا در اسرائیل منطقه "عکا" که کعبه دین بهائی است و بسیار زیبا و تماشائی است توزیع می کردند و زیرش می نوشتند نوار غزه که با پولهای ایران آباد شده است تا جنایات اسرائیل را در ویران کردن نوار غزه بپوشانند و...

در مورد تعداد معترضین به استبداد بشار اسد گزافه گوئی می کردند و همان آمار امپریالیستها را توزیع می نمودند و... تا خدمتی به سیاست آنها کرده باشند. در مورد لیبی اخبار جعلی امپریالیستها را تکثیر می کردند و تلاش داشتند از ایجاد موجی بر ضد تجاوز و آدمکشی ممانعت به عمل آورند. از پخش تصاویر جنایات امپریالیستها ممانعت می کردند و تصاویر اپوزیسیون خود فروخته یا فریب خورده لیبی را در خارج از کشور در مقابل سفارت لیبی در برلین بزرگ می کردند.

*****

بر گرفته ازتوفان شماره  ۱۴۱ آذر ماه ۱۳۹۰  دسامبر ۲۰۱۱،  ارگان مرکزی حزب کارایران

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت.      www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل).                                                          toufan@toufan.org