سانسور و اختناق "دموکراتیک"

حزب کار ایران(توفان) قبلا در مورد خدمات موجود در شبکه مجازی از جمله گوگل، یاهو، فیسبوک و نظایر آنها اظهار نظر کرده بود. امروز با گذشت زمان پیشگوئیهای حزب ما، صحت خود را به عرصه داوری خوانندگان، پژوهشگران و علاقمندان قرار داده است. در بدو امر تاکتیک این شبکههای مجازی ایجاد دنیای پهناور و آزاد، بدون حد و مرز برای بیان آزادانه افکار و اظهار نظر بود. این روش طبیعتا یک دام ممالک امپریالیستی و به ویژه امپریالیسم آمریکاست تا سیاست معینی را که در نظر دارد با کسب اعتماد عمومی و تبلیغاتی، جا بیاندازد. امپریالیسم آمریکا و اطاقهای فکری آنها از طریق این شبکهها نظریات معینی را که اکثرا گزینشی و با نیات معینی تبلیغ میشوند در پلاتفرمهای این شبکههای مجازی قرار میدهند. گام نخست، اتخاذ سیاست "بیطرفی" بود، تا آنها بتواند تورهای خویش را در سراسر جهان بگسترانند و مردم را اسیر و وابسته به این وضعیت غیرقابل بازگشت نمایند. آمار نشان میدهند که 8/1 میلیارد نفر در جهان عضو فیسبوک هستند. این تعداد در آلمان 28 میلیون نفر یعنی یک سوم جمعیت آلمان میباشند. امروز وضعی پیش آمده است که بدون دسترسی به شبکه مجازی امکان زندگی عادی و تلاش برای معاش، اگر وجود نداشته باشد، بسیار سخت گردیده است و روز به روز هم مشکلتر میشود. اطاقهای فکری امپریالیستی این گام نخست کسب اعتماد را با گام بعدی کامل کردند و آن به این ترتیب بود که کارمندان حقوق بگیر خویش را مامور میکردند به صورت مستمر و شبانه روزی در این شبکهها فعال بوده، نظریات کاربران را بررسی کرده و "پادزهرهای" ضروری را در مقابل آنها در شبکه مجازی قرار دهند. از منظر آنها باید شبکههای مجازی و به ویژه فیسبوک به یک بلندگو و منبع الهام و افکارعمومی سازی در جهان بدل میشد. این نزاع افکار که کاملا جنبه طبقاتی دارد، علیرغم سازماندهی مدرن، مخارج گزافی که امپریالیستها و انحصارات و سازمانهای جاسوسی و امنیتی و... متقبل میشدند به نفع آنها تمام نشد، زیرا میلیونها انسان آزاده در این شبکهها فعال شده و نقش خرابکارانه این شبکههای مشکوک و مزدور را خنثی میکردند. نمونه دروغهائی که آنها در مورد سوریه و اوکرائین میگفتند و با مبارزه مردم عادی این دسیسهها در فیسبوک خنثی شدند برای خود امپریالیستها آموزنده بود. گرچه ممالک امپریالیستی بیشتر به دروغ متوسل شدند و به پخش اطلاعات جعلی دست زدند ولی به همان نسبت بیاعتمادی مردم نسبت به مطبوعات و اخبارِ دروغ ممالک "دنیای آزاد" بیشتر شد و مالا بیشتر به شبکههای مجازی و از جمله فیسبوک برای بیان نظریات و خنثی کردن دروغهای امپریالیسم و صهیونیسم روی آوردند. با برملا شدن نقش سازمانهای امنیتی و جاسوسی آمریکاNSA در درجه اول و سپس اروپائیها دراستراق سمع، نقض همه قوانین به رسمیت شناخته جهانی در مورد حریم خصوصی افراد، استفاده از این اطلاعات برای تحت فشار گذاردن، سرکوب و تخریب افراد و سازمانها و... بیاعتمادی مردم نسبت به انحصارات رسانهای که مراکز شستشوی مغزی در ممالک "دموکرات" هستند، بیشتر شد و مردم بازهم بیشتر از گذشته برای کسب اخبار و اطلاعات همه جانبه به شبکههای مجازی روی آوردند. در جنگی که در این شبکهها در گرفته بود ارتجاع امپریالیستی و صهیونیستی با شکست روبرو گشت. این وضعیت از زمانی تشدید شد که سایر ممالک امپریالیستی نیز تلاش کردند از این سکوهای تبلیغاتی به یاری دولتهای قدرتمندی نظیر روسیه برای منافع خویش استفاده کنند. روسیه نیز با تهاجم مهمی در کنار ممالک امپریالیستی و صهیونیستی در شبکه مجازی فعال شد و در درجه نخست با اخبار واقعی و افشاء دروغهای امپریالیسم غرب با دامنه اطلاعاتی که داشت جای پای خویش را باز کرد به طوریکه برنامههای "روسیه امروز" یکی از پربینندهترین، پرشنوندهترین و پرخوانندهترین برنامههای جهان شد و این هراس رسانههای امپریالیستی و انحصاری غربی را که با انحصار پخش دروغ جولان میدادند، برانگیخت. حال باید گام سوم در این عرصه برداشته میشد و نقابها به دور انداخته میگردید. دیگر راهی نبود جز اینکه در کنار جعل اخبار و توزیع وسیع اکاذیب به سانسور نیز دست بزنند و آنرا سازماندهی کنند. در آمریکا حتی شرکتهای خصوصی برای انجام این خدمات ایجاد شده و با پول گرفتن از دولتها و شرکتهای بزرگ خصوصی سرمایهداری سفارشات معینی را بر اساس پیمانهای سری به انجام میرساند. برای ممالک امپریالیستی تنها این مطرح نیست که نیروهای انقلابی را سرکوب کرده و افکار آنها را مشوب نمایند، بلکه این امر نیز در دستور کارشان قرار دارد که در میان خودشان نیز بر اساس تضاد منافع حداکثر امکان سود تبلیغاتی را به دست آورند. برای امپریالیستها دروغگوئی و جعل سند در مورد یکدیگر نیز رایج شده است این است که همه این ممالک ناچارا و ریاکارانه پرچم مبارزه علیه "دروغ و جعلیات" را که خودشان بانی و مسبب آن بودهاند برافراشته و در تبلیغات خود مدعیاند که میخواهند با وضع قوانین و سازمانهای معین کارشناسی و استفاده از قوه قضائیه و مجریه محیط شبکه مجازی را "سالم" کنند. آنها در این بوق تبلیغاتی میدمند که باید جلوی "تروریسم"، "پورنوگرافی"، "تصاویر مشمئزکننده"، "تبلیغات خشونت و نفرت" و... را گرفت. این جلادانِ مستِ سانسور با این تیغ بی قانونی به جان افکار آزاد مردم افتاده و هر مخالفی را به عنوان "تروریست" و "خشونت طلب" و... از شبکه مجازی با امکانات وسیع فنی که دارند اخراج میکنند. حتی فیس بوک از نصب صفحه "روسیه امروز" خوداری می کند. تمام این جنجالی که بر سر فیس بوک ایجاد کردهاند برای آن است که مخالفان خویش را حذف کنند و این حذف بر اساس ضوابطی صورت بگیرد که حداقل مهمترین امپریالیستها با آن موافق باشند. امپریالیسم آلمان و اروپا از اینکه آمریکائیها با معیارهای خود دست به سانسور زدهاند مخالفند، زیرا این شتری است که درِ خانه آنها نیز خوابیده و در آینده نیز بیشتر خواهد خوابید. آنهم نه یک شتر بلکه صد شتر. امپریالیستهای اروپائی با سانسوری موافقند که امکان رقابت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آنها را محدود نکند. آنها در پی آن هستند که در ممالک خویش شبکههائی نظیر فیسبوک را محدود کرده و به زیر نظارت خود در آورند. این است که اخیرا با حذف صفحاتی که به صورت خودسرانه در فیس بوک صورت میگیرد و دامن آنها را نیز خواهد گرفت مخالفند. تا کنون حداقل 1093 تفسیر پاک شده است و این بجز آن صفحاتی هستند که فیسبوک آنها را پاک کرده و دست کاربرانشان به جائی برای دادخواهی نمیرسد. امپریالیستهای اروپائی از اینکه آمریکائیها دستگاهی به نام فیسبوک را در دست دارند تا همه اطلاعات و نوع شستشوی مغزی از مجرای آنها بگذرد سخت خشمگینند و راه چارهای هم ندارند جز اینکه برای این موسسه تنها موانع ایجاد کنند و سعی نمایند وی را رام سازند. فیسبوک به سکوئی برای فریب و جیرهبندی اخبار و توزیع اخبار مجاز تبدیل میشود. تنها اخباری از نظر امپریالیسم حقیقت است که منافع آنها را تائید کند.

بر گرفته از توفان شـماره 204 اسفند ماه 1395ـ مارس سال 2017

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)