شرایط
داخلی در
ایران چگونه
است
ایران از
بعد از انقلاب
بهمن - و ما
مجدداً تأکید
میکنیم - تحت
محاصره سیاسی
و اقتصادی
امپریالیسم
آمریکاست.
رخدادهایی
نظیر جنگ
تحمیلی، مصادره
ثروتهای
ایران،
ممانعت از
تحویل سلاحهای
نظامی به
ایران، که پول
آنها در زمان
شاه پرداخت
شده بود،
تحویل گازهای
شیمیائی و سمی
خردل به رژیم
صدام حسین با
تأیید اروپا و
آمریکا تا
هزاران هزار
نفر ایرانی را
قتلعام کند،
نقض همه حقوق
ایران در
مراجع بینالمللی
و... برای آنکه
رژیم ایران را
وادار کنند به
ساز آمریکا و
اسرائیل در
منطقه بهرقصد
و نقش شاه را
در خلیج فارس
به عهده بگیرد،
با شکست فاحش
روبرو شد،
زیرا مردم
ایران سلطه
بیگانه و در
درجه نخست
آمریکا و
بریتانیا را
نمیپذیرند.
ایرانیان
خودفروخته،
که با انقلاب
ایران مخالفاند،
تاریخ دشمنی
آمریکا با
ایران را نه
از زمان
انقلاب بهمن،
بلکه تنها از
زمان فعالیتهای
هستهای
ایران، که از
حق مسلم خود
بهره جسته است،
وانمود میسازند
و به همان
دروغهائی
دامن میزنند
که آمریکا و
«نتانیاهو» و
یا جاسوسانی
مانند
مجاهدین خلق
ادعا میکنند
و آنرا اشاعه
میدهند.
تحریم ایران
جدید نیست؛
تنها دامنه،
کیفیت و حجم
آن تغییر کرده
است. آمریکا
تمام امکانات
ارتباطات
مالی را به
صورت غیرقانونی
و در مغایرت
کامل با
موازین جهانی
و بشری به روی
ایران بسته
است، تا
نتواند حتی برای
بیماران دارو
تهیه کند،
زیرا ایران
نمیتواند به
علت تحریمهای
مالی و
اقتصادی پول
آن داروها و
تجهیزات پزشکی
را پرداخت
نماید. آمریکا
مانع از فروش
نفت ایران است
به طوری که
ایران مجبور
شده نفت خود
را برای فروش
به بازارهای
سیاه منتقل
کند و با
تخفیف یکسوم
قیمت واقعی به
فروش برساند و
آن هم تنها به
صورت نقدی.
لذا دلسوزی
موذیانه
کسانی را که از
تخفیف فروش
نفت ایران به
چین ناله «وطنپرستانه»
سردادهاند،
ولی در مورد
تحریم و دزدی نفت
ایران توسط
آمریکا سخن
نمیگویند،
فقط میتوان
در جهت حفظ
وضع موجود به
نفع آمریکا و
دشمنان ایران
تعبیر نمود.
آمریکا تمام
اموال ایران و
ثروت کشور ما
را به صورت
راهزنانه و
غیرقانونی،
نه تنها در
آمریکا حتی در
ممالک کُره،
آلمان، ژاپن
و... مسدود و یا
مصادره کرده
است، آمریکا
در آبهای بینالمللی
چون راهزنان
دریائی نفتکشهای
ایران را
متوقف می کند
و نفت آنها را
میرباید و در
بازار آزاد میفروشد.
آمریکا مانع
از آن است که
ایران از منابع
دریائی خلیج
فارس استفاده
کند و به این
ترتیب سالهاست
که دولت قطر،
که متحد آمریکاست،
گاز منابع
مشترک با
ایران را یکطرفه
استخراج میکند،
به فروش میرساند
و خرج تروریستهای
داعش در سوریه
کرده است.
جنایت و
راهزنیای
نیست که این
هیولای زشت بر
مردم ایران
روا نداشته
باشد و در عین
حال خودش را
در پس دفاع از
حقوق بشر
پنهان نساخته
باشد. پهپادهای
آمریکا مرتب
از مرزهای
ایران میگذرند،
به حریم فضائی
ایران تجاوز
میکنند و به
یاری اسرائیل
در پی ترور
دانشمندان و
مقامات دولتی
و نظامی ایران
هستند. آنها
چرخههای غنیسازی
هستهای
ایران را به
طور
غیرقانونی از
طریق شبکه مجازی
مورد حمله
سایبری
قراردادند و نابود
ساختند.
آلمان،
آمریکا و
اسرائیل در این
زمینه همکاری
مشترک
داشتند، همه
این اقدامات
غیرقانونی،
ضد موازین و
عرف بینالمللی،
تبهکارانه و
غیر قابل دفاع
است، ولی ایرانی
خودفروخته از
این همه جنایت
حمایت میکند
و آرزو دارد
در ایران
ویران با دست
بیگانه بر سر کار
آید و این
جنایت را به
دست ایرانی
ادامه دهد.
دولت
آلمان علیرغم
قراردادی که
از طریق شرکت Kraftwerk Union AG
(زیرمجموعه
شرکت زیمنس)
با ایران داشت
از ساختن
نیروگاه هستهای
ایران
خودداری کرد و
با زدن زیر
قرارداد، خاک
ایران را ترک
کرد، شرکت
فرانسوی
اورودیف (Eurodif) که
در سال ۱۹۷۳
تأسیس شد و یک
شرکت تخصصی در
غنیسازی
اورانیوم
است، علیرغم
اینکه ایران
۱۰ درصد سهاماش
را در زمان
حکومت پهلوی
با دادن وام
به آنها برای
خود تأمین
کرده بود و حق
استفاده از محصولات
غنی شده این
شرکت را دارا
بود، در بعد از
انقلاب
نتوانست از
حقوق قانونی
خود استفاده
کند و دولت فرانسه
پول ایران و
حق ایران را
خورد. ایران
در زمان شاه
برای ساختمان
شرکت فوق مبلغ
مجموعاً ۱
میلیارد و ۱۸۰
میلیون دلار
نفتی در قالبِ
وام به فرانسه
پرداخت کرده
بود. دزدان
فرانسوی تنها
۳۳۰ میلیون
دلار از مبلغ
پرداخت شده
ایران را
مسترد کردند و
مابقی را بالا
کشیدند. این
پول زحمتکشان
و مردم ایران
بود و هست. دولت
«دموکرات و
بشردوست»
فرانسه حق
ایران را با
بیشرمی
پایمال کرد و
قراردادش را
با ایران یکجانبه
مانند «دونالد
ترامپ» نقض
کرد. اینها هستند
سوءسوابق غرب
در برخورد به
حقوق مردم
ایران، که
سرسپردههایشان
در ایران در
مورد آن سکوت
کردهاند.
رژیم
جمهوری
اسلامی، که
رژیمی سرمایهداری
است، مدتها
به سیاستهای
بانک جهانی و
صندوق بینالمللی
پول به نظریات
آنها مبنی بر
سرکوب طبقه
کارگر ایران،
کاهش سطح
دستمزدهای
آنها، جلوگیری
از اعتصاب و
تأسیس
سندیکاهای
مستقل
کارگری، منع
فعالیت سیاسی
سازمانهای
سیاسی مردمی،
برچیدن
گمرگات،
پیشبردن خصوصیسازیها
و قربانی کردن
ثروتهای
مردم ایران در
پای این
نهادهای
امپریالیستی
غربی، تن در
داد. رهبری
این سیاست با
«هاشمی
رفسنجانی» بود
که از جانب
سایر دولتهای
در قدرت تاکنون
از «خاتمی»
گرفته تا
«احمدینژاد»
و «روحانی»
ادامه پیدا
کرد، رژیم
جمهوری اسلامی
بسیار زبونی
کرد، در مورد
مسئله هستهای
از حقوق مسلم
ایران گذشت و
با توسل به
خیانت سند
«برجام» را
امضاء نمود؛
فرصتهای
فراوان از دست
داد، فعالیتهای
هستهای ایران
را نابود و یا
تعطیل کرد تا
شاید امپریالیسم
آمریکا با این
رژیم از در
صلح درآید.
رژیم ایران
غالب خواستهای
آنها را
برآورد، ولی
امپریالیسم
آمریکا بیش از
آن میخواهد
که رژیم
جمهوری سرمایهداری
اسلامی ایران
آماده دادن آن
به آمریکاست.
امپریالیسم
آمریکا جان رژیم
جمهوری سرمایهداری
اسلامی را میخواهد
و میطلبد که
آنها اسرائیل
را برسمیت
بشناسند و به پایگاه
بزرگ آمریکا
در منطقه بر
ضد چین و روسیه
بدل شوند و
دست آمریکا را
در ایران برای
غارت نامحدود
و آوردن و
بردن حکومتها
باز بگذارند.
طبیعی است که
این قلدری
بقاء رژیم
ایران را در
معرض خطر جدی
قرار دهد.
اینکه امروز
رژیم سرمایهداری
جمهوری
اسلامی به سمت
چین و روسیه
بیش از پیش
گردش کرده است
و حتی تا
پایان ریاست
جمهوری ترامپ
از نزدیکی به
چین، در اثر
فشارهای جناحها
و محافل
آمریکائی در
درون ایران
خودداری میورزید،
تنها خواست
تحمیل شده به
حاکمیت ایران
نیست، بلکه فشارهای
حداکثری و
ضدبشری
آمریکا از
خارج نیز به
این گردش
ایران یاری
رسانده است.
آنها حتی از
امضاء
قرارداد ۲۵
ساله با چین
تا زمان روی کار
آمدن «جو
بایدن» به
امید کنار
آمدن با آمریکا،
به ویژه از
جانب جناح
«روحانی» خودداری
کردند و آنرا
به عقب
انداختند. ولی
با روی کار
آمدن «جو
بایدن»، که
روشن شد
نابودی چین، روسیه،
ایران، کره
شمالی و شاید
هندوستان در برنامه
کار وی قرار
دارد و این
امر یک هدف و
سیاست
راهبردی
آمریکا در
منطقه است،
رژیم ایران
همه امیدهای
خویش را برای
سازش با آمریکا
و دادن امتیاز
به آمریکا از
دست داد. طبیعی
است که دولت
چین نیز شاهد
این تحولات
بود و میدانست
که ایران در
موضع ضعیف
قرار دارد و
از این موضع
باید با دولت
چین وارد
مذاکره گردد.
دولت ایران به
دولت چین
کاسبکارانه
برخورد میکرد
و در نزدیکی
به آنها
همواره چشمی
به آمریکا
داشت. جو
بایدن همه
امیدهای حاکمیت
ایران را بر
باد داد و
مقاومت جناح
آمریکاخواه
آنها را، آن
هم در قبل از
انتخابات
ایران درهمشکست.
رژیم
جمهوری
اسلامی از نظر
اقتصادی
ورشکسته است،
این رژیم فاسد
است و حاکمیتی
که خودش فاسد
است، قادر
نیست با فساد
در دستگاه
خودی مبارزه
کند.
ناکارآمدی
اقتصادی،
وجود مناسبات
رانتی و پارتیبازی
و خویشاوندی
خونی، که
عاملی برای
ترقی است،
رشوهخواری،
هدردادن
منابع و ثروتهای
کشور از دستآورد
های رژیم حاکم
در ایران بهشمار
میآیند. فساد
گسترده در
ایران به شکاف
طبقاتی در
جامعه دامن
زده و نفرت
عمومی را نسبت
به این رژیم افزایش
داده است.
رژیم جمهوری
سرمایهداری
اسلامی با
نفرتی که در
اثر دخالت در
امور زندگی
خصوصی مردم،
دخالت در شیوه
زندگی آنها و
با بیاحترامی
به آنها با
نقض حقوق آنها
و تائید عناصر
بیکفایت و در
عین حال
مبارزه با شایستهسالاریای
که ایجاد کرده
است، پایگاه
مردمی، که در
بدو انقلاب
داشت، به
تدریج از دست
داده و امروز تنها
به یک قشر
ضعیفی در
جامعه تکیه
دارد. حکومت
آقازادهها
نفرت مردم را
روز به روز
نسبت به این
رژیم دروغگو،
که به چوپان
دروغگو بدل
شده است،
افزایش میدهد.
این رژیم هنوز
هم میخواهد
با سرکوب مردم
قدرت خویش را
حفظ کند، غافل
از اینکه
سرکوب مردم و
نقض حقوق
انسانی آنها
بهانهای به
دست وطنفروشان
میدهد که در
فضای مجازی
برای تجاوز
آمریکا و تشدید
تحریمها
نسبت به ایران
تبلیغ کنند.
رژیم جمهوری
سرمایهداری
اسلامی در عرض
این مدت
طولانی، که در
حکومت است،
تلاش مهمی
برای خودکفاکردن
جامعه ایران
نکرده است،
قدمی برای
ایجاد شفافیت
برنداشته است
و در زمانی که
هنوز از پول
نفت بهرهای
داشت آنرا به
دزدها واگذار
کرد که بهشت
آخرت را بر
روی زمین برای
خود بخرند و
یا بدزدند و به
استرالیا،
آمریکا ،
کانادا و یا
جای دیگر فرار
کنند. این
رژیم هر روز
بیشتر از روز
قبل از مردم
ایران دور میشود.
این رژیم تلاش
میکند از
احساسات
ایراندوستی
مردم و نفرت
آنها به
بیگانگان
غارتگر و به
ویژه آمریکا و
اسرائیل
سرمایهای
برای حفظ خود
بسازد. این
رژیم تلاش
نکرده و نمیکند
که به مردم
نزدیک شود،
حقوق آنها را
برسمیت
بشناسد، به
مطالبات برحق
آنها پاسخ
دهد، در کارش
شفافیت ایجاد
کند، به ثروتهای
بادآورده و
منبع آنها
رسیدگی کند و
تصور نکند که
قیم مردم است
و باید به جای
مردم فکر کند.
رژیمی که به
این راه برود
و نسبت به
مردم غریبه
باشد، مشکل
بتواند
حقانیت قراردادی
را که واقعاً
منصفانه
باشد، به مردم
بقبولاند.
برگرفته
ازتوفان
شـماره 255
خرداد ماه 1400 مه2021
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
صفحه حزب
کار
ایران(توفان)
در شبکه جهانی
اینترنت
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک چند
وبلاگ حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در
توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan