گفتگوی تمدن ها یا ریاکاری جمهوری اسلامی در سفر به ایتالیا

 

آقای روحانی پس از رفع نسبی تحریمهای غیر قانونی و دستیابی به سرمایه های مسدود ایران که هنوز مقدار آن رسما روشن نیست، فورا عازم اروپا شد تا با انحصارات امپریالیستی قراردادهای اقتصادی منعقد کند و هم ایران را از وضعیت خطرناک اقتصادی بدر آورد و رژیم جمهوری اسلامی را از تنگناهای اقتصادی نجات دهد و هم دست دلالان حکومتی را در بده بستانهای آتی برای غارت اموال عمومی مردم ایران باز بگذارد. ممالک سرمایه داری امپریالیستی اروپا که در شرایط وخیم اقتصادی قرار داشته و هنوز نتوانسته اند بار همه بحرانها را به دوش سایر ملتها منتقل کنند، مدتهاست برای ورود به بازار اقتصاد ایران در کمین نشسته، برنامه ریزی کرده و از بستن قراردادهای پر نان و آب استقبال می کنند و برای جلب رضایت دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی سنگ تمام می گذارند. یکی از این سنگِ تمام ها، پوشاندن مجسمه های سنگی ونوس(در فرهنگ رومی ونوس، در فرهنگ یونانی آفرودیت و در فرهنگ ایرانی زهره-توفان)، مظهر عشق بخشی از میراث فرهنگی در ایتالیا و یونان بود. "ونوس شرمگین" مجسمه عریان پیکر زن زیبائی است که با شرم و حیا تلاش دارد با دو دست سینه و آلت تناسلی خود را از انظار هیز و کنجکاو بپوشاند. گویا وی می دانسته روزی با رئیس جمهور "متدین" ایران روبرو می شود. این مجسمه بر خلاف ادعاهای علمای اسلام، نشانه بی شرمی و هوسبازی نیست، نشانه شرم و عشق بی ریا است و در فرهنگ رومی و یونانی نیز به همین مفهوم فهمیده می شود.

 

 

سرمایه داران رومی بیکباره روحانی می شوند و با بی شرمی از ترس اینکه مبادا آقای حسن فریدون روحانی تحریک شود، یک جعبه چوبی بر سر این مجسمه های سنگی می کشند و آنها را زندانی می نمایند تا خاطر "ملوکانه" جریحه دار نگردد. این اقدام تشریفاتی از حدود مجاز و رسوم پسندیده متعارف خارج است و حکم توهین حداقل به فرهنگهای ملل ایتالیا، یونان و ایران را دارد. اگر خود آقای روحانی نیز عمامه ریاکاری را بر زمین می گذاشت، می دانست که چنین عمل جنجالی برای جلب نظر روحانی از جانب ایتالیائی ها، ناشی از قدرت شخص ایشان نیست، بلکه نشانه توهین به وی و توهین به ملت ایران است. اکثریت مردم دنیا به این اقدام ریاکارانه تنها پوزخند می زنند و سر تکان می دهند.

 

 

طبیعی است که در عرف تشریفاتی نمی توان بی در و دروازه عمل کرد و به همین جهت نیز در همه دنیا در کادر سیاسی-دیپلماتیک، مسئولان تشریفات برای تدارکات، زمینه سازی ملاقاتها و برنامه ریزی ها وجود دارند. باید حدود و ثغور بعضی مسایل را رعایت کرد و این به مفهوم احترام به فرهنگها و آداب و رسوم ملتها و ممانعت از سوءتفاهم ها است. اینکه روسای ممالک با لباسهای ملی خود ظاهر شوند و به زبان ملی خود سخن بگویند جز عرف بین المللی است و امر کاملا درستی است. دوران استعمار که باید به تن روسای ممالک استعمار زده مهمان کت و شلوار می پوشاندند تا لباس محلی و ملی آنها موجب آزار خاطر میزبان نشود، سپری شده است. کشوری که با قلدری بخواهد فقط هنجارها و ضوابط خویش را به دیگری و به مهمان اش تحمیل کند، در عرصه مناسبات دیپلماتیک جهانی کار به جائی نخواهد برد. نمی شود مثلا از رئیس جمهور هند با گوشت گاو مقدس پذیرائی کرد و مدعی شد که وی موظف است در ایتالیا و یا فرانسه و آلمان به سنتهای غربی ها احترام گذارده و گوشت گاو و یا خوک بخورد. چنین برخوردی بی احترامی و نقض توافقنامه های تشریفاتی میان دو کشور و بی احترامی نسبت به مردم سایر کشورهاست و پافشاری بر آن و تقویت این تفکر و روحیه که گویا فرهنگ ما والاترین فرهنگ جهان است و سایرین باید به آن تاسی جویند، خود یک امر برتری طلبانه و نژادی است، ولی به بهانه احترام و رعایت پروتُکل تشریفاتی، میراث فرهنگی بشریت و نه تنها مردم یونان و رم را به سخره گرفتن، پذیرش تحقیر ملت ایتالیا و دستآوردهای هنری بشریت محسوب می شود. برخورد تمدنها و گفتگوی میان آنها، به مفهوم نفی تمدن ها نیست. اجباری در کار نیست تا آقای روحانی به موزه ای وارد شود که پیکره های عریان در آن وجود دارند. ما از خود می پرسیم اگر نام این خدای زیبائی و عشق را حضرت حوا که زنی عریان و بدون حجاب بود می گذاشتند، واکنش آقای روحانی چگونه می توانست باشد"، آیا باید بر سر حضرت حوا هم چادر می کشیدند و یا چاقچور می بستند تا خاطر "ملوکانه" جریحه دار نشود؟

دولت ایتالیا که در شرایط کنونی با حرص و آز آکنده اند است، ظاهرا به هر چاپلوسی تن در می دهد. آنها برای انعقاد و تحمیل شرایط شرم آور در قراردادهای اقتصادیشان با ایران، "شرم" ونوس را پوشانده اند، ولی برای مردم ایران "شرم " ونوس نیست که باید پوشانده شود، مضمون قراردادهاست که نباید پوشانده شود. سرمایه داران رومی خود را در پشتِ سرِ "شرمِ" ونوس می پوشانند و قیافه های دیندارانه ی مظلوم به خود می گیرند تا در سر میز مذاکره بی شرمانه و گستاخانه تا آنجا که زورشان می رسد بتازانند. آقای روحانی نباید از "شرم" پوشانده یک پیکره سنگی شرمنده شود، وی باید از پنهانکاری در انعقاد قراردادهای اقتصادی با ایتالیا و یا فرانسه در مقابل مردم لخت و عور ایران شرمنده شود. در مملکتی که موازین دموکراتیک رعایت نمی شود و پاسخگو وجود ندارد و مجلسش فرمایشی است و قراردادهای استعماری را کیلوئی با رضایت رهبری تصویب می کنند، جا دارد که نهرهائی از خجالت و شرمساری  جاری باشد که به دریای بی شرمی جمهوری اسلامی منتهی گردد.

 

این چه اخلاقیات فرهنگی اسلامی است که در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی تجاوز به زنان را مجاز می داند و حتی فتوا صادر می کند تا به دختران باکره تجاوز کنند که اعدام آنها از نظر دین اسلام مجاز شده باشد، ولی از عریانی یک مجسمه سنگی که بیان تحولات هنری بشریت است شرم می کند؟ خوب است آقای روحانی و رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی از نقض مستمر حقوق بشر در ایران، از به تعویق انداختن دستمزدهای کارگران و کارمندان در ایران که زاینده فقر وبی سیرتی است شرم کند.

 

 

البته این نوع برخورد به عریانی انسان تا آنجا که مربوط به زیبائی و نه فقر و فلاکت است، منحصر به دین اسلام نیست در سایر ادیان نیز وضع به همین منوال است. کلیسای کاتولیک نیز به میکل آنژلو فرمان داد مسیح بر صلیب را بر خلاف واقعیات تاریخی و علیرغم میل نقاش در طرح نخستین، ستر عورت کند، حال آنکه سربازان رومی وی را لخت مادرزاد بر صلیب کشیده بودند. فرهنگ عمومی غربی نیز هنوز نمی تواند در عرصه های دینی حضرت مسیح را لخت و عور بر صلیب تصور کند. آنها مسیح با لُنگ پوشیده را؛ شرم آور نمی دانند و بی لُنگش را غیر اخلاقی به حساب می آورند، همین وضع در مورد برگ مو و یا برگ انجیرهائی است که برای پوشاندن آلت تناسلی حضرت حوا و آدم در تصاویر مورد استفاده قرار می گیرد. این نوع برخورد و نوع درک و دریافت به آثار و هنرهای تاریخی گذشته، برخوردی غیر تاریخی و صرفا نگرش به گذشته از منظر درک کنونی ارزشهای اخلاقی در دنیای کنونی است و نه بیان ادعاهای افسانه آفرینش که نخستین پیامبر جهان همراه با همسرش را لخت و عور آفرید.  به هر صورت این امر مانع از آن نشده است که تماشاگران موزه های ایتالیا و یا یونان و یا سایر ممالک غربی از پیکره هایِ ساخته ی بشر و یا تابلوهای گرانبهای نقاشی و آثار جاویدان هنری که از جمله پیکره های عریان را به نمایش می گذارند استقبال نکنند. تمدن غربی توانسته از نفوذ دین در حاکمیت تا آنجا که منافعش را تهدید می کند، بکاهد. آقای روحانی از دیدارش در ایتالیا سود جست و به شرفیابی پاپ اعظم نیز نایل شد. این دو حکومت مذهبی مشترکا برای افزایش نفوذ دینی در حکومتها وحدت نظر دارند و در امور حکومتی و سیاسی دخالت می کنند. پاپ اعظم در پایان دیدار روحانی از دربار واتیکان از وی التماس دعا داشت. دعائی که حتما مستجاب می شود. در دربار واتیکان مجسمه های لخت و عور وجود نداشت تا آنرا از چشمان هیز رئیس جمهور ایران بپوشانند که موجبات تحریک وی را فراهم نیاورد. پاپ اعظم و آقای روحانی هر دو از یک قماشند و به یک خانواده تعلق دارند.

 

 

رئیس جمهوری که با دیدن پیکره سنگی عریان ونوس تحریک می شود، اساسا نباید در مجامع عمومی ظاهر شود، زیرا برای امنیت عمومی خطرناک است، چه در ایتالیا و چه در ایران. جای چنین روسای جمهوری ای در بیمارستانهای روانی است و نه در مجامع عمومی.

 

 

ولی این صحنه سازی ها و بازیگری ها از هر دو طرف برای مصرف داخلی و منحرف کردن نظر مردم از مسایل پشت پرده است. اگر افکار عمومی را به آلت تناسلی و سینه های برجسته ونوس معطوف کنند، توجه به مضمون و ماهیت برجسته قراردادهای احتمالا استعماری که در خدمت سیاست بانک جهانی و صندوق بین المللی پول است کاهش می یابد. آقای روحانی که به نقل از محافل تشریفاتی ایتالیا برای پرهیز از تحریک شدن، به حجاب جعبه چوبی پیکره ونوس رضایت داده است، از اوایل سالهای 1990 برای ادامه تحصیل در شهر گلاسکو در انگلستان ساکن بوده و مدتی هم در فرانسه در سایه برج ایفل وشانزلیزه بسر برده است. این است که این ریاکاری اخلاقی آقای حسن فریدون روحانی کوچکترین قرابتی با فرهنگ گوناگون ملتهای جهان نداشته و صرفا یک بازی سیاسی و عوامفریبانه است. حزب کار ایران(توفان) بی شرمی واقعی را در کتمان محتوی قراردادهای رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی با امپریالیستها می داند. نمی شود بر سر این قراردادها جعبه های چوبی کشید و برجستگی های استعماری آنها را پنهان کرد. این پنهانکاری موجب تحریک احساسات عمومی مردم میهن ماست. 

 

          بر گرفته از توفان شـماره 192اسفند ماه  1394ـ مارس سال 2016

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

..........................

 وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts