صلحدوستی
«پاپ»
در ممالک
اشغالی،
همدستی با
اشغالگران
است
در مورد
سفر «فرانسیس
پاپ» کاتولیکها
به عراق و
ملاقاتاش به
«آیتﷲ
سیستانی»،
مرجع تقلید
شیعیان جهان
بسیار تبلیغ
میشود و تلاش
میگردد که
این دیدار را
امری صرفاً
مذهبی و ناشی
از انساندوستی
و تفاهم ادیان
به مردم جهان
وانمود کنند.
از نظر
دینی مسیحیان
عراق، سوریه،
ایران و منطقه
از مسیحیان
شرقی و کلدانی
هستند که
وجودشان برای
مسیحیان
غربی، که شامل
سه شاخه بزرگ
«کاتولیکها»،
«پرتستانتها»
و «ارتدوکسها»
میشود،
ارزشی ندارد.
محتملاً همین
آقای «پاپ» در دربار
واتیکان تا
همین چند وقت
پیش خبر نداشته
است که ما
مسیحیان
«ایزدی» نیز در
عراق داریم.
مانند
همیشه دین
ابزاری شده
است تا پرده
بر ماهیت سفر
سیاسی آقای
«پاپ» به عراق
بیفکند. آن هم در
زمانی که «جو
بایدن» در
آمریکا بر سر
کار آمده و
پایگاههای
نظامی آمریکا
در منطقه سبز
بغداد هدف موشکهای
مبارزان
عراقی قرار
گرفته است و
آمریکا نیاز
به آرامش در
عراق دارد.
بعد از
اشغال عراق
گله گله
مسیحیان
انجیلی (اوانجلیسم)
با
هواپیماهای
نظامی از
آمریکا به بغداد
میآمدند تا
به تبلیغ مذهب
مسیحی
آمریکائی
بپردازند. همه
سازمان های
کمکرسانی و
اجتماعی از
همین جاسوسان
مسیحی تشکیل
شده بودند، تا
کار
اشغالگران
آمریکائی را تسهیل
کنند. آمریکا
در آن زمان
جنگ مذاهب و
برخورد فرهنگها
را راه
انداخته بود و
حتی مورد
حمایت ایرانیان
خودفروخته
بود که در
ماهیت
امپریالیستی آمریکا
تردید داشته و
این مفهوم
عملی را از فرهنگ
سیاسی خود
زدوده بودند.آقای
«پاپ» به یک
کشور اشغالی
گام میگذارد،
ولی کوچکترین
سخنی در مورد
اشغالگران و
همدستان «مسیحی»
آنان، که تا
به امروز از
مسلمانان
عراقی قتلعام
میکنند، بر
زبان نمیآورد،
برعکس بیان میکند
که «اگر انسانها
یاد بگیرند
فراتر از
اختلافها به
یکدیگر نگاه
کنند و همدیگر
را بهعنوان
اعضای یک
خانواده
انسانی ببینند،
میتوان یک
روند موثر
بازسازی را
آغاز کرد و
جهانی بهتر،
عادلانهتر و
انسانیتر را
به نسلهای
آینده سپرد».
موعظههای
«پاپ» چندشآور
است.
فراموش
نکنیم که
کشتار
مسیحیان به
دست داعش بخشی
از کشتاری بود
که داعش بر ضد
مسلمانان غیر
آمریکائی میکرد.
خشونت داعش
خشونت دینی
نبود، خشونت
سیاسی بود و
مخارجش را
آمریکا و
اروپای مسیحی
با عربستان
سعودی، قطر،
امارات متحده
عربی و ترکیه
مسلمان میپرداختند
و میپردازند.
امروز نیز
همان داعش
مورد حمایت
«مسیحیان» را
ترکیه به
لیبی،
آذربایجان و
عنقریب در
همدستی جدید و
ضد ایرانی با
عربستان
سعودی به یمن
بر ضد مردم
یمن میفرستد.
در قبل از
تجاوز به
عراق، داعشی
وجود نداشت تا
مسیحیان
کلدانی عراق
را قتلعام
کند. «طارق
عزیز»، وزیر
امور خارجه
عراق در زمان
صدام حسین، از
خانواده قوم آشوری
کلدانی و از
مسیحیان
کلدانی و از
رهبران
برجسته حزب
بعث عراق بود.
عراقیان را به
مسیحیکُشی
متهمکردن و
یا ایرانیان
را با موذیگری
و القاءگری به
یهودیکشی و
مسیحیکشی
متهمکردن و
موعظهکردن
که «اگر انسانها
یاد بگیرند
فراتر از
اختلافها به
یکدیگر نگاه
کنند و همدیگر
را به عنوان
اعضای یک
خانواده
انسانی
ببینند، میتوان
یک روند موثر
بازسازی را
آغاز کرد و
جهانی بهتر،
عادلانهتر و
انسانیتر را
به نسلهای
آینده سپرد»،
با این هدف
صورت میگیرد
که اشغال عراق
توسط امپریالیسم
و متحدانش را
تأیید و حداقل
پردهپوشی
کنند. این
سخنان جای علت
و معلول را
تغییر میدهد
و تشنجات
داخلی عراق را
به گردن بیصبری،
فقدان نرمش،
نامدارائی و
تحمل مردم عراق
میاندازد و
نه میان ستمگر
و ستمکش. در
عراق جنگ میان
سنی و شیعه و
یا اسلام و
مسیحیت نیست.
جنگ میان
اشغالگر و
اشغال شده
است. مردم
عراق برای
آزادی ملی خود
مبارزه میکنند
و سفارت
آمریکا را به
گلوله میبندند.
البته در عراق
تروریست هم
وجود دارد. نام
این تروریستها
سربازان
آمریکائی،
متحدان
اروپائی و همدستان
داعشی آنها با
پول عربستان
سعودی هستند.
آنها میخواهند
جهت اصلی
مبارزه مردم
عراق را منحرف
کنند به جنگ
با ایران
بکشانند. همه
نوکران ایرانی
آمریکا از
نفوذ و دخالت
ایران در عراق
حرف میزنند و
آن را بزرگنمائی
میکنند تا
اشغال عراق
توسط آمریکا
را پردهپوشی
کنند، زیرا
آرزوی چنین
وضعی را برای
ایران دارند.
یکی از دلایل
مسافرت آقای
«پاپ فرانسیس»
به عراق تأکید
این امر
تبلیغاتی است
که «آیتﷲ
سیستانی» مرجع
تقلید شیعیان
جهان است و نه
خامنهای،
امری که خود
آقای خامنهای
نیز منکر آن
نشده است.
معلوم نیست که
این دلسوزی
دربار
واتیکان میان
هواداران
ولایت فقیه و
مخالفان آن از
چه موقع پیدا
شده است؟ در
زمان شاه
منفور نیز
وقتی مردم
ایران «آیتﷲ
خمینی» را بعد
از قیام ۱۵
خرداد رهبر
شیعیان جهان
مینامیدند،
شاه به «آیتﷲ
حکیم» در نجف
بعد از درگذشت
«آیتﷲ
بروجردی»
تبریک میگفت
تا جناحهای
محافظهکار
مذهبی را
تقویت کند.
بازی با اسلحه
مذهب و با
چشمی به نجف
نگریستن، بازی
جدیدی نیست.
«جو بایدن» هم
در سیاستهای
جدید
خاورمیانه
خویش در
برخورد به
ایران بر روی
اختلافات
مذهبی و منحرفکردن
مبارزات مردم
و ایجاد تفرقه
میان شیعیان،
شیعیان و سنیها
و تحریک
مسیحیان علیه
آنها سرمایهگذاری
کرده است.
«پاپ» در
عراق با قلب
واقعیت: «از
جوانان
مسلمانی که
«پس از حمله
تروریسم به مناطق
شمالی این
کشور عزیز» به
مسیحیان برای
تعمیر
کلیساهایشان
کمک کردند،
قدردانی کرد».
ولی «پاپ» نمیگوید
نام این
«جوانان گمنام
مسلمان»
«حشدالشعبی»
بوده که
«سردار قاسم
سلیمانی»، که
به دست
تروریست
مشهوری به نام
«دونالد ترامپ»
به قتل رسید،
آنها را در
همکاری و با
فتوای «آیتﷲ
سیستانی» برای
مبارزه با
داعش سازماندهی
کرده بود تا
جان مسیحیان و
کُردها را در کردستان
نجات دهند.
ولی «رائد
عادل» مسئول
کلیساهای
موصل این
«خطای» «پاپ» را
تصحیح کرد و
اظهار داشت
نیروهای
«حشدالشعبی»
نقش بزرگی در
آزادسازی
مناطق مسیحینشین
عراق ایفا
کردند.
وی همچنین افزود:
«این نیروها
به بازسازی
کلیساهای
ویران شده در
جریان
لشکرکشی داعش
به عراق بسیار
کمک کردند» و ادامه
داد: «ما
اقدامات و
موضعگیریهای
فرماندهان حشدالشعبی
در روزهای
نبرد با داعش
و پذیرایی آنها
را از خانوادههای
مسیحی در این
کشور فراموش
نمیکنیم.
.. اقدامات
نیروهای حشدالشعبی
در یاری
رساندن به
مسیحیان عراق
در صفحات
تاریخ این
کشور ثبت
خواهد شد». حال
این سخنان
شهود زنده را
با سخنان رهبر
مسیحیان جهان
مقایسه کنید
تا ببینید با
چه سیاستی
سخنان خود را
در ترازو
گذارده، وزن
کرده و بیان
میکند. ولی
مردم عراق با
تصاویر
«ابومهدی
المهندس»،
نایبرئیس
حشدالشعبی
عراق و همکار
«قاسم
سلیمانی» به
استقبال «پاپ»
آمدند تا تصور
نکند با مشتی
انسانهای بیخبر
روبرو است که
فریب موعظههای
وی را خواهند
خورد.
«پاپ»
مردم عراق را،
که قربانی
تجاوز
امپریالیسم و
داعشیسم
عربستان
سعودی هستند،
دعوت میکند
از «خشونت» دست
بردارند و
«برادرانه» با
هم زندگی
کنند. مگر
امکان دارد
ظالم و مظلوم،
قاتل و قربانی
برادارانه
با هم زندگی
کنند. صلحی که
«پاپ» در عراق
تبلیغ میکند،
صلح
اشغالگران،
صلح
صهیونیستی و
زبان آنهاست.
آقای «پاپ» به
همزیستی
برادرانه نیز
اعتقاد ندارد
و آنرا
عوامفریبانه
بر لب میآورد.
منظور ایشان
این است که
مردم عراق
حقیرانه تسلط
آمریکا و
اشغال این
سرزمین و حضور
غیرقانونی
آنها را در
عراق بپذیرند
و به سخنان
«برادر بزرگتر»
گوش فرا دهند.
البته
صلح امری
بسیار متعالی
است و همه
مردم جهان بر
روی کره زمین
باید در صلح و
آرامش زندگی
کنند. ولی چه
میشود کرد که
پهپادهای
آمریکائی به
ترور مشغولاند
و
تروریسم حتی
از نوع دولتی
آنرا همه جا
رواج دادهاند.
فلسطین را
اشغال نمودهاند،
داعش را به
سوریه وعراق
میفرستند،
یمن را به خون
کشیدهاند،
جریانهای
تروریستی
نظیر مجاهدین
خلق را تقویت
میکنند و بر
حسب مصالح،
آنها را
تروریست
خوانده و یا
«ارتش
آزادیبخش» نامگذاری
میکنند و از
صلح سخن میرانند.
به فلسطینان
توصیه میکنند
راه قهرآمیز
انقلاب و
آزادی را در
پیش نگیرند، و
در عین حال در
مقابل اشغال
سرزمینشان و
توسعه آبادی
نشینهای
یهودی و توسعه
مرزهای
«بیکران»
اسرائیل سکوت
اختیار کنند،
مدارا نمایند
و صلح و آرامش
منطقه را برهم
نزنند! صلح
آمریکائی خوب
است ولی تا
هنگامی که
مقاصد غرب را
تأمین میکند.
آمریکا و «پاپ»
از صلح دم میزنند
و از آن
سوءاستفاده
میکنند تا
کشورها را در
اشغال خود
نگهدارند و یا
اشغال آنها را
توجیه نمایند
و در عراق،
لیبی و
افغانستان
اقامت گزینند
و به مثابه
ابزاری برای
تسلط بر انسانها
و به اسارت
گرفتن آنها
جهت غارت ثروتهایشان
بهره جویند.
به عنوان
مثال این
امپریالیسم
است که دست به
سرکوب مردم میزند،
از مستبدان
دفاع میکند و
حق حاکمیت ملی
و تمامیت ارضی
ممالک را لگدمال
مینماید. این
امپریالیسم
است که در
سوریه اشغالی
باعث کشتار و
قتلعام
مسیحیان شده
است و نفت
مردم سوریه را
راهزنانه به
غارت میبرد،
ولی از نگاه
«پاپ» و
تبلیغات
امپریالیستها
این مسلمانان
هستند که
یکدیگر را میکشند
و از صبر بیبهرهاند،
تحمل ندارند،
از نرمش بری
هستند و باید
برای صلح تلاش
کنند! از نظر
آنها
مسلمانان
عامل تشنج در
منطقه هستند و
نه نیروهائی
که از بیرون
به منطقه آمده
و خود را صاحب
خانه تصور میکنند.
براساس چنین
دیدگاه
یکجانبهای
از نظر «پاپ»
مهم نیست که
صهیونیستها
سرزمین
فلسطین را
اشغال کردهاند
و همچنان به
جنایاتشان
ادامه میدهند،
بلکه این
فلسطینیان
هستند که باید
تمام بار صلح
را به دوش
بکشند، بر
منافع خود چشمپوشی
کنند و همچنان
سرزمینشان
تحت اشغال
باشد، آواره
باشند و
همچنان کشته
شوند. آنها
تنها وظیفه
دارند در مقابل
تجاوزات
صهیونیستها
صبر و تحمل
داشته باشند.
«پاپ» معتقد
است ادیان
ابراهیمی
مانند
یهودیان و
مسلمانان
باید در منطقه
در صلح زندگی
کنند. منظور
او از یهودیان
نیز صهیونیستهای
اشغالگر
فلسطین هستند.
صلح «پاپ» صلح
با غارتگر،
تجاوزکار و
دشمنان بشریت
است.
پس
پیام «پاپ»
برای سفر به
عراق روشن
است. توجیه اشغال،
تأیید
تروریسم،
تحریف تاریخ،
تلاش برای
تفرقهافکنی
میان
مسلمانان و به
ویژه شیعیان و
حمایت از
نیروهای
ارتجاعی و همدست
آمریکا در
منطقه است.
از این
گذشته آمریکا
تمام تلاش خود
را به کار میبندد
تا از دولت
«الکاظمی»، که
تمایل بیشتری
از حکومت قبلی
عراق به
آمریکا دارد و
امید غرب
محسوب میشود
و با عربستان
سعودی مماشات
میکند،
تجلیل نماید،
محبوبیت وی را
افزایش دهد و
دیدار «پاپ» را
در کنار
سفرهای
«الکاظمی» به
آمریکا در کارنامه
«مثبت» این
حضرت آقا وارد
کند.
مطبوعات
منتقد ایران
به درستی در
مورد این مانور
اخیر آمریکا
در منطقه
نوشتند: «ابزارهای
ایجاد سلطه
غرب با عراق
از جهات نظامی،
سیاسی و
اقتصادی به
خطر افتاده
است. یکی از
اصلیترین
موارد آن سلطه
اقتصادی غرب
است. آمریکا بر
اساس قطعنامههای
شورای امنیت
در سال ۲۰۰۳
وظیفه نظارت
بر درآمدهای
نفتی عراق را
برعهده دارد.
بانک مرکزی
عراق همانند
بسیاری از
کشورهای دیگر
دارای حسابی
در فدرال رزور
آمریکا است،
اما تفاوت این
حساب با حسابهای
دیگر، تسلط
کاخسفید بر
آن است.
واشنگتن در
صورتی این پول
را در اختیار
عراق قرار میدهد،
که بتواند آن
را ردیابی
کند. به همین
دلیل بخش
بزرگی از
ساختمان بانک
مرکزی عراق در
بغداد تحت
اختیار
آمریکا قرار
دارد و تمامی
بانکهای این
کشور از
دستورات
نهایی
واشنگتن
پیروی میکنند.
بغداد باید
ثابت کند که
پول نفت خود
را در امور
ادعایی
تروریستی
هزینه نمیکند
و یا آن را در
اختیار گروههایی،
که واشنگتن
مدعی
تروریستی
بودن آنهاست،
نمیگذارد. در
ماه اکتبر
۲۰۱۹ «عادل
عبدالمهدی» در
سفر به چین قراردادی
با این کشور
امضا کرد که
درصورت اجرا میتوانست
پایهای برای
به چالش کشیدن
تسلط اقتصادی
آمریکا بر
عراق باشد.
طبق این
قرارداد عراق
به چین نفت عرضه
میکرد و در
مقابل پکن
بدون جابهجایی
پول با شرکتهای
چینی فعال در
حوزه بازسازی
عراق تسویه انجام
میداد. در
این روش
وابستگی عراق
به شبکه بانکی
تحت کنترل
آمریکا کاهش
مییافت. بر
همین اساس
واشنگتن با
راهاندازی
اعتراضاتی در
همین ماه باعث
سرنگونی دولت
نخستوزیر
سابق عراق شد».
«الکاظمی»،
نماینده
کسانی است که
با استقلال عراق
مخالفاند و
پائی در
واشنگتن و
چشمی به ریاض
دارند.
این
آن واقعیتی
است که در
عراق میگذرد
و موجب تشدید
مبارزه مردم
عراق بر ضد
اشغالگران
شده است و «پاپ»
به عنوان
اداره آتشنشانی
جهانی برای
اطفاء حریقِ
مبارزه مردم به
عراق اعزام
شده تا خانه
حضرت
«ابراهیم» را
زیارت کند!!؟؟
در
خاتمه دیدار
دو رهبر دینی
در جهان به
نظر میرسد که
«پاپ»
نتوانسته است
شکست مقاصد
سفرش را بپوشاند
و به مقاصد
شوماش جامه
عمل بپوشاند.
از بیانیه
دفتر «آیتﷲ سیستانی»،
که طبیعتاً
مرجع تقلید
شیعیان جهان است،
چنین برمیآید
که «آیتالله
سیستانی» در
مورد بیعدالتی،
ستم، فقر،
آزار و اذیتهای
مذهبی و فکری،
سرکوب آزادیهای
اساسی و فقدان
عدالت
اجتماعی در
کشورهای مختلف
صحبت کرده و
به درد و رنجی
که مردم بهویژه
در منطقه
خاورمیانه با
آن بهخاطر
وجود جنگها،
اعمال خشونت،
محاصره
اقتصادی و
آوارگی، دستوپنجه
نرم میکنند،
اشاره داشته است.
ایشان به رنجهای
ملت فلسطین که
تحتتسلط
اشغالگران
صهیونیست
قرار دارند،
به عنوان
نمونه برجسته
مشکلات منطقه
و جهان اشاره کرده
است.
«آیتالله
سیستانی»
همچنین با
اشاره بر نقش
رهبران بزرگ
مذهبی و معنوی
جهان و از
جمله شخص آقای
«پاپ»؛ بر
وظیفه آنها
برای ترغیب
قدرتهای
بزرگ (بخوانید
آمریکا،
اروپا و
اسرائیل-
توفان) در جلوگیری
از فشار به
دیگران تأکید
کرد. تأکید ایشان
بر محاصره
اقتصادی
(بخوانید
تحریم ایران،
سوریه، یمن و
فلسطین -
توفان) مردم
منطقه، که
عملاً آمریکا
درحال اجرای
آن است، اشاره
به تحت ظلم و
ستم
قرارداشتن
مردم فلسطین
به خاطر
اشغالگری
صهیونیستها
و همچنین
کنایه در
لفافه وی به
«پاپ» در قالب تذکر
به علمای دینی
برای تلاش در
جهت جلوگیری از
ظلم قدرتهای
بزرگ، نشان میدهد
«آیتالله
سیستانی» با
شناخت هدف سفر
«پاپ» به عراق تلاش
کرد تا حد
توان و اعتقاد
وی، که دین
نباید در حکومت
شرکت کند،
مانع از حصول
نتایج فرضی
این سفر به
نفع غرب شود.
مسلماً این
هجوم جدید
تبلیغاتی «جو
بایدن» هم به
نتیجه نخواهد
رسید. باید به
محاصره ایران
و تحریم کشور
ما پایان داد.
این وظیفه خلق
ایران است تا
با رژیم
سرمایهداری
جمهوری
اسلامی تسویه
حساب کند و نه قدرت
اشغالگر
خارجی. باید
سرزمینهای
فلسطین آزاد
شوند و داعش و
حامیاناش از
منطق برچیده
شوند، باید
دولتهای
مقتدر از
تروریسم
دولتی و دخالت
در امور داخلی
سایر ممالک
دست بردارند و
به ملتها و
انسانها
احترام
بگذارند و
حقوق بشر را
مراعات کنند.
آمریکا با
خروج از عراق
و دادن خسارت
به این ملت و
اسرائیل با خروج
از فلسطین میتوانند
صلح به منطقه
آورده و
برادری خود
را، که ظاهراً
خواست «پاپ
فرانسیس» نیز
هست ثابت کنند.
منطقه
خاورمیانه و
عراق همسایه
ما مسلماً آزاد
خواهند شد و
استقلال خویش
را علیرغم
خیانت نوکران
امپریالیسم و
رویزیونیستهای
عراقی به دست
خواهند آورد.
همه نیرهای
خارجی باید
خاک عراق را
ترک کنند و
تمامیت ارضی، وحدت
و حق حاکمیت
این کشور را
به رسمیت
بشناسند. این
آرزوی حزب کار
ایران نیز
هست. شکست سفر
«پاپ» به عراق و
تودهنیای که
ظاهراً بسیار
مودبانه
خورده است، از
دید
امپریالیسم و
صهیونیسم نیز
پنهان نمیماند
و باید حیلههای
جدیدی ابداع
نمایند.
برگرفته
ازتوفان
شـماره 253 فروردین
ماه 1400 مارس 2021
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
صفحه حزب
کار
ایران(توفان)
در شبکه جهانی
اینترنت
www.toufan.org
نشانی پست
الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک چند
وبلاگ حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ کارگر
آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت آرشیو
نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در
توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan