انقلاب کبیر اکتبر و تاثیر عمیق آن بر
سرنوشت سیاسی ایران
جنبش دموکراتیک و کمونیستی ایران
همواره در تحت تاثیر مبارزات سوسیال دموکراتها در روسیه
تزاری قرار داشته است. ایجاد هستههای سوسیال دموکرات در
ایران، در تحت تاثیر نفوذ ایرانیان مقیم باکو در
آذربایجان روسیه تزاری، به وجود آمد. آنها در عین
همکاری با سوسیال دموکراتهای روس و ارسال نشریه
"ایسکرا" از طریق ایران به روسیه، از
فعالیتهای سیاسی و تئوریک آنها استفاده میکردند.
وقتی انقلاب 1905 در روسیه شکست خورد، انقلاب 1906 تا 1911
مشروطیت با شرکت هستههای سوسیال دموکرات در ایران آغاز
شد و به محدودیت اختیارات پادشاهان دوران قاجاریه در
ایران منجر گردید. برای نخستینبار در ایران مجلس
تاسیس شد و انتخابات مردمی صورت گرفت. مبارزات مردم ایران نه
تنها در تحت تاثیر مبارزات سوسیال دموکراتهای روسیه در
قبل از انقلاب اکتبر قرار داشت، بلکه بعد از انقلاب اکتبر نیز تحولات
عمیقی در جامعه ایران تحت تاثیر رویدادهای
روسیه صورت گرفت.
در ماه مه ۱۹۱۷بعد از انقلاب
فوریه در روسیه، حزب سوسیال دمکرات ایرانیان به نام
«عدالت» رسماً شروع به کار کرد. این حزب از گروههای سوسیال
دموکرات ایرانیان به وجود آمد که بعداز انقلاب اکتبر 1917 نام خود را
در ژوئن سال 1920 به حزب کمونیست ایران تغییر داد و کنگره
نخست خویش را در بندرانزلی در استان گیلان برگزار کرد.
حیدرعمواوغلی از رهبران جنبش مشروطه ایران در تأسیس حزب
کمونیست ایران نقش داشت و به عنوان اولین دبیر کل حزب
انتخاب شد.
تاریخچه حزب کمونیست ایران از
تاریخ جنبش ملی و ضد امپریالیستی مردم ایران
معاصر جدا نیست.
با پیروزی انقلاب کبیر اکتبر و
تاسیس حزب کمونیست ایران تحولات مهمی در ایران صورت
گرفت. اتحادیههای کارگری تحت تاثیر فعالیت
سوسیال دموکراتهای روس و بعدا کمونیستها شوروی و
فعالیت حزب کمونیست ایران برای نخستین بار در
ایران پدید آمدند و کارگران به حقوق خویش پیبردند. از
رویداد انقلاب کبیر اکتبر هم امپریالیسم استعمارگر
بریتانیا به شدت در ایران ضربه خورد و هم ارتجاع داخلی
ایران که همدست این امپریالیسم بود بشدت تضعیف گشت.
خوب است به وضعیت ایران قبل از این
تحولات جهانی در آن دوران نظری بیفکنیم تا تاثیرات
عظیم این انقلاب را در سرنوشت مردم ایران بهتر درک کنیم.
پیمان استعماری سن پترزبورگ(Sankt Petersburg)
سرزمین ایران در قبل از جنگ جهانی اول
میدان رقابت دو امپریالیسم بزرگ در آغاز قرن بیستم
میلادی بود. روسیه تزاری با 2500 کیلومتر مرز مشترک
در شمال ایران بزرگترین همسایه ایران محسوب می شد.
در جنوب ایران امپریالیسم بریتانیا که در عراق و
هندوستان دو مستعمره مهم خویش را برپا کرده بود، از نفوذ و رخنه گری
امپریالیسم روسیه به ایران واهمه داشت و برای حفظ
مستعمره بزرگ خویش هندوستان که در شرق ایران بود(در آن زمان هنوز
کشوری به نام پاکستان وجود نداشت-توفان) تلاش میکرد که ایران
را نیز به مستعمره خویش بدل کند تا موفق شود منافع فراوان خویش
در هندوستان را تضمین کند. در همان دوران نیز امپریالیسم
آلمان به یاری دولت عثمانی در پی آن بود که قطار
ترکیه-بغداد-حجاز را ساخته و راه نفوذ خویش به خلیج فارس و
منطقه نفوذ بریتانیا را بگشاید. این امر نیز خطری
برای منافع استعماری امپریالیسم بریتانیا در
منطقه محسوب میشد. به این جهت امپریالیسم بریتانیا
در جهت حفظ منافع استعماری خویش در آسیا، بر سر مستعمره کردن
مشترک ایران با امپریالیسم روس به توافق رسید. نزاع بر سر
تقسیم ایران میان دو امپریالیسم روس و بریتانیا
منجر به انعقاد قرارداد سن پترزبورگ در سال 1285 شمسی(برابر
۱۹۰۷ میلادی) میان ایندو کشور گردید.
به موجب این قرارداد استعماری، کشور ایران میان روسها و
بریتانیاییها به دو منطقه شمال و جنوب تقسیم
گردید و در میان آنها یک منطقه میانی بوجود آمد که
به عنوان منطقه بی طرف باقی ماند تا خطر برخورد میان دو
امپریالیسم را به حداقل تنزل دهد. این منطقه میانی
نیز در سال 1915 بین دو امپریالیسم تقسیم شد.
این قرارداد که ۵ بند داشت بدون آگاهی
یا مشارکت دولت ایران در زمان اوج جنبش انقلابی مشروطه در
ایران در سال 1906 به دور از چشم مردم ایران امضاء شد؛ بعد از
پیروزی انقلاب مشروطه در ایران که نخستین انقلاب
دموکراتیک در آسیا بود، مجلس ملی برای نخستین بار
در ایران تشکیل شد و نمایندگان بعد از اطلاع از وجود چنین
قرارداد ننگینی پاسخ تندی در رد آن منتشر کردند.
امپریالیستها در تاریخ ۱۶ سپتامبر
۱۹۰۷ با بی شرمی و به صورت طلبکارانه
ایران را رسماً در جریان انعقاد این پیمان استعماری
قرار داده بودند. این پیماننامه در سن پترزبورگ امضاء شده بود و در
کنار سرنوشت ایران سرنوشت افغانستان و چند کشور دیگر را نیز
تعیین میکرد.
با وجود اعتراضات ایران به این قرارداد، مواد
آن عملاً توسط قوای نظامی و نفوذ امپریالیستهای روس
و بریتانیا در عمل اجراء میشد و در زمان جنگ جهانی اول
نیز به بهانه جنگ با عثمانی، مناطقی از ایران مدتی
به اشغال روسیه و بریتانیا در آمده بود. روسها تا زمان انقلاب
اکتبر بر حفظ منافع به دست آمدهشان از این قرارداد اصرار داشتند.
انقلاب کبیر اکتبر به عمر این قرارداد
استعماری پایان داد و استقلال ایران را به رسمیت شناخت.
مردم میهن ما اقدام انقلابی پرولتاریای روسیه و
بلشویکها را عامل مهمی در تامین استقلال ایران میدانند.
پس از انقلاب اکتبر، در ۲۷ دی
۱۲۹۶ خورشیدی(۱۹۱۸
میلادی) قرارداد سن پترزبورگ با بیانیه لنین عملاً
ملغی شد.
انقلاب اكتبر
۱۹۱۷ در همان نخستین روزهای
پیروزی، تاثیرات خود را بر ایران گذاشت. در
۱۴ آذر ۱۲۹۶/ پنجم دسامبر
۱۹۱۷، یعنی تقریباً چهل روز پس از وقوع
انقلاب و روی كار آمدن لنین، اعلامیهی مهمی خطاب
به مسلمانان مشرق زمین از طرف حکومت كمونیستی روسیه
انتشار یافت. بخشی از این اعلامیهی بسیار
مفصل كه مربوط به ایران است، به شرح زیر است:
"رفقا و برادران!!
در روسیه
حوادث بزرگی در حال تكوین و انجام است. جنگ خونین
كنونی(جنگ جهانی اول) كه با نیت تجاوز به سرزمینهای
بیگانه و تقسیم خاك ملل دیگر شروع شده،به پایان خود
نزدیك میشود. دنیای دیگری پا به عرصهی
وجود گذاشته است. این دنیا، دنیای رنجبران و ملل آزاد شده
است. در پشت سر انقلابی كه در روسیه انجام گرفته، حكومتی كه
مولود ارادهی كارگران و دهقانان روسی است، ایستاده است.
ای مسلمانان مشرق زمین! ای ایرانیان! ای ترکان!
ای اعراب! ای هندیان! روی سخن ما با شماست: با شما كه
زندگانیتان، جانتان، مالتان و ناموستان قرنها زیر پای
غارتگران اروپایی مانده و له شده بود.
ما رسماً اعلام میداریم كه تمام پیمانها
و قراردادهای سری كه تزار مخلوع روسیه با انگلستان و فرانسه
امضا كرده بود و طبق مفاد آن قرار بود قسطنطنیه(استانبول) پس از خاتمهی
جنگ به روسیه داده شود و حكومت مخلوع «كرنسكی» نیز همان
قراردادها را تأیید كرده بود، همگی باطل و كان لم یكن و
از درجهی اعتبار ساقطند.
جمهوری سوسیالیستی روسیه و حكومت
كه مجری اوامر آنهاست، یعنی شورای كمیسرهای
خلق، هر دو با تصرف خاك دیگران مخالفند، ما رسماً اعلام میداریم
كه قسطنطنیه مال تركهاست و باید مثل سابق در تصرف مسلمانان
باقی بماند.
ما رسماً اعلام میداریم كه عهدنامهها و توافقهای
پیشین روسیه و انگلستان كه ایران را میان دو كشور
امپریالیست تقسیم كرده بود، باطل و كان لم یكن و از درجهی
اعتبار ساقطند(قراردادهای ۱۹۰۷ و
۱۹۱۵).
ای ایرانیان!
به شما قول میدهیم كه به محض پایان
عملیات نظامی، سربازان ما خاك كشورتان را تخلیه كنند و شما مردم
ایران حق داشته باشید كه آزادانه درباهی سرنوشت آتی خود
تصمیم بگیرید...
رئیس شوراهای كمیسرهای خلق:
لنین
كمیسر خلق برای امور ملیتها:
استالین"
این اعلاميه نخستين قدمی بود كه دولت شوراها
دربارهی ایران برداشت و اميدهای فراوانی را در دلها ایجاد كرد. دولت شوروی به منظور جلب دوستی ایران در این یادداشت،
كليهی امتيازات مخالف حاكميت و استقلال ایران را كه در دورهی تزارها به روسيه واگذار شده بود، لغو كرد و
به ایرانيان وعده داد كه این دولت در اخراج قوای انگليس و عثمانی از خاك ایران به آنها كمك و از ادعاهای آن
كشور دربارهی مطالبهی خسارت زمان جنگ پشتيبانی خواهد نمود.
دولت شوروی در ادامهی مواضع انقلابیاش
و تبيين دیدگاه خود دربارهی ایران و مردم ایران، سياست
نرمش
و ملاطفت خود را فزونی بخشيد، به طوری كه در
تكميل بيانيههای خود دربارهی قراردادهای روسيهی تزاری
با
ایران، قرارداد ١٩٠٧ را به
صورت رسمی ملغی اعلام كرد.
در قسمتی از نامهی رسمی دولت شوروی
به ایران در تاریخ ١۴ ژانویهی
١٩١٨مطابق 24 دی ١٢٩۶ به سفارت ایران در پطرزبورگ
اعلام داشت:
"معاهدهی ١٩٠٧ نظر به
این كه برعليه آزادی و استقلال ملت ایران بين دولتين روس و
انگليس بسته شده، به كلی ملغی
و تمام معاهدات سابق و لاحق آن نيز از درجهی اعتبار ساقط خواهد بود."
این اقدام یک جانبه روسیه
سوسیالیستی دسیسه تقسیم استعماری ایران
را میان امپریالیستها برهم زد و نیروی
آزادیخواهان در ایران را تقویت نموده و به شدت به موقعیت
امپریالیسم انگلستان صدمه زد. البته این امپریالیسم
همراه با امپریالیسم آمریکا با دسیسه و کودتا تلاش کردند
روح این معاهده استعماری را تا انقلاب بهمن 1357(1979) حفظ کنند و
سلطه خویش را بر ایران حاکم گردانند. ایران استقلال خویش
را از جمله مدیون بلشویکهای شوروی میداند. بعد از الغاء این قرارداد
استعماری(قرارداد سنپترزبورگ) و تامین استقلال ایران، دولت
جوان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در چارچوب
سیاست همزیستی مسالمتآمیز میان دولتها،
پیشنهاد انعقاد یک قرارداد دوستی با ایران نمود که
این سند(قرارداد دوستی ایران و شوروی 1921) تضمین
کننده استقلال ایران در مقابل تجاوز خارجی به ایران بود. ایران
در سایه حضور دولت سوسیالیستی شوروی و قرارداد
دوستی با وی، موفق شد در شرایط مناسب جهانی در
اوایل سال 1950 به ملی کردن صنایع نفت خویش بر ضد
امپریالیسم انگلستان دست بزند. امپریالیستها از این
اقدام ملی و ضد استعماری ایرانیان به شدت ناراضی
بودند، بطوریکه با دسیسههای فراوان، رژیمِ حاکمِ
ملیِ ایران یعنی حکومت دکتر محمد مصدق را که رهبری
مبارزات مردم برای ملی کردن صنعت نفت را به عهده داشت، توسط
سازمانهای جاسوسی بریتانیا و آمریکا و در تبانی
با یکدیگر سرنگون نموده، محمد رضا شاه را که در اثر مبارزه ضد
استعماری مردم ایران به خارج فرار کرده بود و در رم در
ایتالیا زندگی می کرد، مجددا بر سر کار آوردند.
فراموش نکنیم که ارتش امپریالیسم
انگلستان قصد داشت برای اشغال آبادان نیروی نظامی به
ایران پیاده کند. تنها نفس وجود قرارداد دوستی ایران و
شوروی مورخ 1921 مانع از این اقدام تجاوزکارانه شد. از آن زمان با
تفوق امپریالیسم آمریکا در ایران، رژیم پهلوی
بیش از پیش وابسته به امپریالیسم گردید و شاه
ایران به عنوان عامل امپریالیسم آمریکا در منطقه،
هیچگاه به تعهدات خویش نسبت به این قرارداد دوستانه با اتحاد
شوروی سوسیالیستی عمل نکرد و ایران را با کشاندن به
عرصه همکاریهای نظامی و انعقاد پیمانهای
نظامی(قرنطینه به دور شوروی سوسیالیستی) از
جمله قرارداد نظامی سنتوCENTO با امپریالیستها، به بخش
فرعی پیمان ناتو بدل کرد که وظیفه آن محاصره اتحاد جماهیر
شوروی سوسیالیستی بود. ایران در طی زمان با
افزایش نفوذ امپریالیسم آمریکا در ایران به
پایگاه این امپریالیسم و به ژاندارم منطقه بدل شد.
آمریکا ایران را به مرکز جاسوسی بر ضد اتحاد جماهیر
شوروی بدل نمود و بزرگترین دستگاه شنود را در شمال ایران تحت
نظر کارشناسان آمریکائی-حتی زمانی که دیگر
شوروی سوسیالیستی نبود- ایجاد کرد. حضور 50 هزار
مستشار نظامی آمریکائی در ایران ناقض بند 5 قرارداد
دوستی با اتحاد شوروی بود که ایران را به سکوئی
برای تجاوز به شوروی بدل میکرد. ما در زیر به بخشی
از بندهای این قرارداد اشاره میکنیم تا
تائیدی بر سند دوستی میان مردم ایران و
بلشویکهای شوروی گذارده باشیم. انقلاب کبیر اکتبر
در صد سال پیش نه تنها دنیای جدیدی خلق کرد، بلکه
از ریشه در سرنوشت مردم ایران نیز اثر گذاشت و کمر نظام فرتوت
استعماری انگلستان را درهم شکست و آزادی خلقها را به ارمغان آورد. اینکه حتی امروز
بورژوازی ایران اعم از ملی و ضد ملی این چنین
ضد روسیه است نه ناشی از جنایات تزاریسم علیه
ایران است بلکه از این است که روسیه
سوسیالیستی شد و این خاری به چشم همه
بورژواهای جهان بود. نفرت بورژوازی ایران علیه
روسیه نفرت علیه امپریالیسم نیست نفرت علیه
سوسیالیسم است. آنها میخواهند با موذیگری
مرزهای میان تزاریسم، سوسیالیسم، سوسیال
امپریالیسم و امپریالیسم روس را بزدایند و جالب است
که آنها هنوز هم امپریالیسم آمریکا را دوست مردم ایران و
عامل موثر "آزادی و دموکراسی" و مظهر
"دنیای آزاد" در جهان جا میزنند.
در متن "قرارداد دوستی دو جانبه ایران و اتحاد
جماهیر شوروی سوسیالیستی 1921" از جمله
می آید:
"فصل اول
دولت شوروی روسیه مطابق بیانیههای
خود راجع به مبانی سیاست روسیه نسبت به ملت ایران مندرجه
در مراسلات ۱۴ ژانویه ۱۹۱۸ و
۲۶ ژوئیه ۱۹۱۹ یک مرتبه
دیگر رسماً اعلان مینماید که از سیاست جابرانه که
دولتهای مستعمراتی
روسیه که به اراده کارگران و دهاقین این مملکت سرنگون شدند نسبت
به ایران تعقیب مینمودند قطعاً صرف نظر مینماید.
نظر به آنچه گفته شد و با اشتیاق به این که ملت ایران مستقل و
سعادتمند شده و بتوانند آزادانه در دارایی خود تصرفات لازمه را
بنماید دولت شوروی روسیه تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها
را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت
ایران را تضییع مینمود ملغی و از درجه اعتبار
ساقط شده اعلان مینماید.(تکیه
همه جا از حزب کار ایران-توفان).
فصل دوم
دولت شوروی روسیه از سیاست دولتهای
روسیه تزاری که بدون رضایت ملل آسیا و به بهانه
تامین استقلال ملل مزبوره با سایر ممالک اروپا در باب مشرق
معاهداتی منعقد مینمودند که بالانتیجه منجر به استملاک آن میگردد اظهار تنفر مینماید،
این سیاست جنایت کارانه را که نه تنها استقلال ممالک آسیا
را منهدم مینمود بلکه ملل زنده شرق را طعمه حرص غارتگران
اروپایی و تعدیات مرتب آنها قرار میداد دولت شوروی
روسیه بدون هیچ شرطی نفی مینماید. نظر به
آنچه گفته شد و مطابق اصول مذکوره در فصل اول و چهارم این معاهده دولت
شوروی روسیه استنکاف خود را از مشارکت در هر نوع اقدامی که منجر
به تضعیف و محفوظ نماندن سیادت ایران بشود اعلان نموده و
کلیه معاهدات و قراردادهایی را که دولت سابق روسیه با
ممالک ثالثی به ضرر ایران و راجع به آن منعقد نمودهاست ملغی و
از درجه اعتبار ساقط میداند. (تکیه همه جا از حزب کار
ایران-توفان).
...
فصل چهارم
با تصدیق اینکه هر یک از ملل حق دارد
مقدرات سیاسی خود را بلامانع و آزادانه حل نماید هر یک از
طرفین متعاهدتین از مداخله در امور داخلی طرف مقابل صرف نظر
کرده و جدا خودداری خواهد نمود.
فصل پنجم
طرفین معظمتین متعاهدتین تقبل مینمایند
که: (۱) از ترکیب و یا توقف تشکیلات و یا
دستجات(گروپها) به هر اسم که نامیده شوند و یا اشخاص منفرد که مقصود
تشکیلات و اشخاص مزبوره مبارزه با ایران و روسیه و همچنین
با ممالک متحده با روسیه باشد در خاک خود ممانعت نمایند و
همچنین از گرفتن افراد قشونی و یا تجهیزات نفرات
برای صفوف قشون و یا قواء مسلحه تشکیلات مزبوره در خاک خود
ممانعت نمایند. (۲) به کلیه ممالک و یا تشکیلات قطع
نظر از اسم آن تشکیلات که مقصودشان مبارزه با متعاهد معظم باشد نباید
اجازه داده شود که به خاک هر یک از طرفین معظمتین
متعاهدتین تمام آنچه را که ممکن است بر ضد متعاهد دیگر استعمال شود
وارد نموده و یا عبور دهند. (۳) با تمام وسایلی که به آن
دسترس باشد از توقف قشون و یا قواء مسلحه مملکت ثالث دیگری در
صورتی که احتمال برود توقف قواء مزبوره باعث تهدید سرحدات و یا
منافع و یا امنیت متعاهد معظم دیگر میشود باید در
خاک خود و متحدین خود ممانعت نماید.
فصل ششم
طرفین معظمتین متعاهدتین موافقت حاصل
کردند که هر گاه ممالک ثالثی بخواهند به وسیله مداخله مسلحانه
سیاست غاصبانهای را در خاک ایران مجری دارند یا
خاک ایران را پایگاه حملات نظامی بر ضد روسیه قرار دهند و
اگر ضمناً خطری سرحدات دولت جمهوری اتحاد شوروی روسیه و
متحدانش را تهدید کند و دولت ایران خودش نتواند این خطر را علیرغم
درخواست یکباره روسیه رفع نماید، دولت شوروی حق خواهد
داشت قشون خود را به خاک ایران وارد نماید تا آنکه برای دفاع از
خود اقدامهای لازم نظامی را به عمل آورد. دولت شوروی روسیه
متعهد است که پس از رفع خطر بلادرنگ قشون خود را از قلمرو ایران خارج
نماید.
....
فصل هشتم
دولت شوروی روسیه انصراف قطعی خود را از
سیاست اقتصادی که حکومت تزاری روسیه در شرق تعقیب
مینمود و به دولت ایران نه از دیدگاه توسعه اقتصادی و
ترقی ملت ایران، بلکه برای اسارت سیاسی ایران
پول میداد اعلان مینماید.
بنابراین دولت شوروی روسیه از هر نوع حقوق خود نسبت به
قروضی که دولت تزاری به ایران داده است صرف نظر کرده و
اینگونه استقراضها را نسخ شده و غیرقابل تادیه میشمارد
و همچنین دولت شوروی روسیه از تمام تقاضاهای راجع به
انتفاع از عوائد مملکتی ایران که وثیقه استقراضهای
مذکوره بودند صرف نظر مینماید. (تکیه همه جا از حزب کار
ایران-توفان). ..."
نگاهی به متن این قرارداد نشان میدهد که
بلشویکها عمیقا بر ضد استعمار و امپریالیسم صمیمانه
مبارزه میکردند و مانند سوسیال دموکراتها جریانهائی
نبودند که در حرف سوسیالیست و در عمل امپریالیست باشند.
این اقدامات انقلابی بلشویکها تمام باند سوسیال
دموکراسی جهانی را بی اعتبار کرد.
از فردای انقلاب اکتبر جنبش کمونیستی در
ایران رو به قدرت نهاد و امپریالیسم انگلستان مصمم شد که در
ایران یک حکومت متمرکز، قدرتمند و سرکوبگر بر سر کار آورد که به
مناسبات ملوکالطوایفی و ضعف قدرت مرکزی در ایران
پایان داده و ایران را به
سپری قدرتمند در مقابل کمونیسم در جنوب شوروی بدل کند.
امپریالیسم انگلستان میهراسید ضعف قدرت مرکزی در
ایران به افزایش نفوذ کمونیسم منجر گردد و به همین جهت
سلسله پهلوی را با یاری دستیاران خویش که نوکران
کهنه استعمار در ایران بودند بر سر کار آورد. روی کار آوردن رضا خان
پدر محمد رضا شاه به عنوان مستبد و سرکوبگر بزرگ نتیجه این
سیاست جدید امپریالیسم انگلستان در ایران بود. پسر
وی محمد رضا شاه به منزله دیکتاتور بعدی، در خدمت منافع
امپریالیسم جهانی همان سیاست را در ایران تا انقلاب
1979 ادامه داد و بر ضد مصالح مردم ایران به امپریالیسم
انگلستان و بعدا آمریکا خدمت کرد.در زمان دولت بازرگان که یکی
از دولتهای ضد کمونیست ایران بود دکتر یزدی
وزیر امور خارجه وی که دستپرورده
آمریکا و ضد کمونیست معروفی بود این پیمان
دوستی را ملغی ساخت و به این ترتیب وقتی
روسیه سوسیال امپریالیستی فروپاشید دست
ایران به جائی نرسید تا حقوقی را که در دریای
خزر توسط دولت بلشویکی به دست آورده بود از جمهوریهای
مستقل از فدراسیون روسیه طلب کند. این جمهوریها هرگز
خویش را وارثان تعهدات روسیه شوروی بر مبنای قرارداد
یکطرفه ملغی شده از طرف ایران نمیدانستند. جمهوری
سرمایهداری اسلامی ایران در این زمینه سکوت
مرگ اتخاذ کرده است.
بر گرفته از توفان شـماره 209 مرداد ماه 1396ـ اوت سال 2017
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه جهانی اینترنت
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
لینک
چند وبلاگ حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت کتابخانه اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان
درفیسبوک به زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه تلگرام