کودتای
«نیجر» با
تاثیرات
راهبردی در
جهان
وضعیت
سیاسی
در
کشور «نیجر» در
منطقه ساحل در
آفریقا که
تاکنون زیر
نفوذ و سلطه
استعمارنوین
با استیلای
امپریالیسم فرانسه
بود، کودتائی
در ۲۶
ژوئیه 2023 صورت گرفت
که غرب غارتگر را
به شدت نگران
کرده است.
معمولا غربیها
خودشان
کودتاگرند و
در هر جا که
منافعشان ایجاب
کند به
تروریسم،
جنایت و کودتا
دست میزنند و
آن را به حساب
حمایت از
«دموکراسی» و
«حقوق بشر»،
«انتخابات
آزاد» جا میزنند.
ولی این بار
کار مطابق میل
آنها صورت نگرفته
است و بعد از
شکست
امپریالیسم
فرانسه و آلمان
در ممالک
«مالی» و
«بورکینافاسو»
و اخراجشان از
این کشورها،
کودتای در
«نیجر» خنجری
بر قلب امپریالیسم
فرانسه و غرب
بود. پس از
کودتا، ژنرال
«عمر چیانی»،
فرمانده گارد
ریاستجمهوری
«نیجر» بهعنوان
رئیس «شورای
ملی دفاع» به
عنوان رهبر کودتا
معرفی گشت و
رئیس جمهور
گماشته و
وابسته به
فرانسه را که
با اعمال نفوذ
آمریکا و
فرانسه بر سر
کار آمده بود،
به حصر خانگی
فرستاد. البته
در ممالک
آفریقائی به
علت دخالت
استعمارگران
کهن و رشد
مبارزات
مردم، مستمرا
کودتاهائی
برای سرکوب
مردم و تامین
منافع غارتگران
و باندهای
مافیائی که
لشگر خصوصی
دارند، به
وقوع میپیوندند. از
جمله در همین
کشور «نیجر» در
سال 1999 به رهبری
«سالیفو جیبو»
یکی از
فرماندهان
ارتش،
کودتائی بر ضد
رهبر منتخب
مردم «نیجر»
انجام شد و از
طرف اتحادیه
آفریقا که 53
عضو دارد
محکوم گردید.
آنها خواهان
استقرار مجدد
دموکراسی در
«نیجر»
گردیدند.
الجزایر
همسایه «نیجر»
در شمال آن
کشور، در آن زمان
کودتا را
محکوم کرد،
اما آمریکا که
از کودتای
کنونی بسیار
ناراحت است و
دم از احیای
«دموکراسی» میزند،
در آن زمان
اعلام داشت که
از کودتا در
این کشور
حمایت میکند
و حتی یک مقام
ارشد آمریکا
اعلام کرد که
خود رئیسجمهور
قبلی «نیجر»
مقصر بروز
کودتا در این
کشور بوده
است! در منطق
آمریکا فقط
کودتاهائی
محکومند که
منافع
امپریالیسم
را در
برنداشته باشند
و این ظاهرا
شامل کودتای
اخیر «نیجر» میگردد
که آمریکا آن
را محصول نفوذ
روسیه در آفریقا
میداند. حال
به ریشهها
بپردازیم.
«آکسیوس» (Axios) یک وبگاه
خبری
آمریکایی
گزارش داده
است: «آمریکا،
نیجر را برای
عادیسازی
روابط با تلآویو
تحت فشار
گذاشته است. بر
اساس گزارش
«آکسیوس»،
آنتونی
بلینکن، وزیر
امور خارجه
آمریکا در سفر
ماه مارس خود
در سال 2023 از
رئیس جمهور
نیجر خواسته
است تا روابط
خود را با
اسرائیل عادی
کند.
به
گزارش ایسنا
به نقل از
«آر.تی» (R.T.)، نیجر
در سال 2002 به
دلیل اقدام
نظامی رژیم
صهیونیستی در
سرزمینهای
فلسطینی رسما
روابط خود را
با این رژیم
قطع کرد.»
«بلینکن»
که بعدا «الی
کوهن»، وزیر
امور خارجه اسرائیل
را در جریان
گفتگوها قرار
داده بود
اشاره کرد که «کوهن»
پیشنهاد دعوت
از «نیجر» را
برای مجمع بعدی
«نگب» (Negev)-
رویدادی که
سالانه با
حضور ایالات
متحده، اسرائیل
و کشورهای
عربی مانند
بحرین، مصر،
امارات متحده
عربی و مراکش
برگزار می شود
داده است.
«آکسیوس»
ادامه داد:
«اگرچه بلینکن
اولین وزیر
امور خارجه
ایالات متحده
است که از
زمان استقلال
این مستعمره سابق
فرانسه در سال
1960، به این کشور
سفر کرده، طی دو
دهه گذشته ،
نیجر به یکی
از شرکای
امنیتی ایالات
متحده در
منطقه ساحل
تبدیل شده
است، منطقهای
که در سراسر
آفریقا در جنوب
صحرا امتداد
دارد. پس از
سرمایهگذاری
110 میلیون
دلاری برای
ساخت یک
پایگاه عظیم
هواپیماهای
بدون سرنشین
در مرکز نیجر
در سال 2016،
واشنگتن به
ارسال مبالغ
هنگفتی از کمکهای
امنیتی و
بشردوستانه
به این کشور
ادامه داد و
آن را به
«بزرگترین
دریافت کننده
کمکهای نظامی
خارجی در غرب
آفریقا» تبدیل
کرد. بخش
اطلاعات
نیروهای
آمریکائی... در
سال 2013 تحت یک
قرارداد
گسترده «وضعیت
نیروها» در
آنجا مستقر
شدند.».
واقعیت
این است که
ممالک غربی و
به ویژه اسرائیل
از گروه
تروریستی
«بوکو حرام»
برای تفرقه و توجیه
حضور خود در
آفریقا حمایت
میکنند. رژیم
صهیونیستی
بزرگترین و
اصلیترین
قاچاقچی
جواهرات، سنگهای
قیمتی و مواد
کمیاب در جهان
است و به همین دلیل
از گروههای
مافیایی و
تروریستی
نظیر «بوکو
حرام» و سایر
گروهها و
کودتاچیان در
کشورهای
افریقایی
حمایت مینماید
و تلاش دارد
تا حضورش را
در سراسر قاره
سیاه گسترش
دهد. «نیجر»
به علت ثروتش
جزء برنامه
غارت
صهیونیستها
نیز بود. آمریکا در
دفاع از منافع
خودش بعد از
کودتای اخیر
فورا فعال شد
و خانم
«ویکتوریا
نولاند» را - که
بدنامی وی در
ایفای نقش
کثیفش در جنگ
اوکراین و روی
کار آوردن
نازیها در
آنجا، معروف
خاص و عام است-
به «نیجر» فرستاد.
وی در تماس با
نظامیان به
تهدید حکومت
جدید و توسل
به سلاح
تحریم، سرکوب
و تجاوز
غیرمستقیم از
جانب حکومتهای
دستنشانده
فرانسه در غرب
آفریقا به نام
«اکواس» (ECOWAS) و یا
تجاوز مستقیم
توسط چند هزار
سرباز آمریکائی
به «نیجر» دست
زد. در تاریخ 8
اوت 2023 به گزارش
رادیو بینالمللی
فرانسه،
کشورهای
«اکواس» در حال
برنامهریزی
برای اعزام
گروهی متشکل
از 25000 سرباز به
«نیجر» به
عنوان بخشی از
تهاجم نظامی
هستند. «نیجریه»
میتواند بیش
از نیمی از
نیروهای
نظامی را
تامین کند.
این روزنامه
خاطرنشان میکند
که علاوه بر
این، «سنگال»،
«بنین» و «ساحل
عاج» نیز میتوانند
سربازان خود
را به «نیجر»
بفرستند.
متعاقب آن
کشورهای «مالی»،
«بورکینافاسو»
و «گینه» نیز
اعلام کردند
که با نیروی
نظامی خود به
یاری حکومت
«نیجر» خواهند
رفت. گروه
نظامی واگنر
نیز از حکومت
جدید حمایت
کرد. دولت
«نیجر» نقل و
انتقال
نیروهای آلمانی
و فرانسوی و
پرواز
هواپیماهای
آنان را ممنوع
اعلام کرد به
طوری که مانند
موش در تله
«نیجر» گیر
افتادهاند و
دیگر نمیتوانند
به بهانه حضور
تروریستها
که مورد حمایت
خود آنها برای
توجیه حضورشان
در منطقه بود
در آفریقا
بمانند. آنها
نه تنها منابع
بکر و گرانبهای
اورانیوم،
طلا، الماس و...
را از دست میدهند
بلکه از نظر
سیاسی دوران
مرگشان در
دنیای
استعمارنوین
فراخواهد
رسید. شکست
آنها پیروزی
شرقگرایان و
جهشی به سمت
دنیای چند
قطبی است که نقش
روسیه و چین
را در آفریقا
برجسته خواهد
کرد. به نقل از
خبرگزاری
فرانسه،
«ویکتوریا
نولاند»، قائم
مقام موقت وزارت
خارجه آمریکا
در روز دوشنبه
دیداری با رهبران
نظامی «نیجر»
داشت.
«ویکتوریا
نولاند» بعد
از سفرش اظهار
کرد که این
سفر «بیپرده
و گاهاً دشوار»
بوده و راههای
برونرفت از
این بحران و
احیای روابط
با ایالات متحده
به بحث گذاشته
شد. آمریکا هم
مانند دیگر کشورهای
غربی، کمکهای
«بشردوستانه»
خود به «نیجر»
را پس از
کودتا قطع
کرده است. وی
به شکست
مذاکرات خود
اعتراف کرد و
رهبران نظامی
«نیجر» را از
گام گذاشتن در
مسیر کشور
«مالی» و
نزدیکی به
روسیه برحذر
داشت.!!. پرسش
این است وی بر
اساس کدام حق
چنین بی پروا امر
و نهی میکند؟
برتری نژادی؟
گردنکلفتی؟
چاقوکش محله؟
سلطهجوئی؟
و...
وضعیت
اقتصادی
برای
اینکه اهمیت
اقتصادی
«نیجر» را درک
کنیم و بدانیم
چرا اروپاییها
و غرب در
مجموع، این
همه از کودتا
علیه دولت
وابسته این
کشور به هم
ریختهاند،
باید جنبههای
اقتصادی
منافع غارتگرانه
غرب «بشردوست
و متمدن» را مد
نظر قرار
دهیم. به نقل
از شبکه خبری
بی.بی.سی،
مقامهای
جدید در «نیجر»
صادرات
اورانیوم و
طلا به فرانسه
را ممنوع
اعلام کردهاند.
«نیجر» هفتمین
تولیدکننده
اورانیوم در
جهان به شمار
میرود. حدود
۱۵ تا ۱۷ درصد
از این
اورانیوم
برای تولید
برق در
فرانسه
در۵۶
نیروگاه هستهای
به کار برده
میشود. انرژی
هستهای
بزرگترین
منبع انرژی در
فرانسه محسوب
میگردد و به
تنهایی ۷۰
درصد برق
مصرفی این
کشور را تامین
میکند که آن
را در اختیار
آلمان نیز
قرار میدهد.
به این ترتیب
فرانسه نیاز
چشمگیری به
اورانیوم
داشته و روی
استخراج
اورانیوم از
سوی شرکت فرانسوی
«گروه اورانو»
(آرووای سابق)
از معادن «نیجر»،
حساب میکند.
بر اساس اعلام
جامعه انرژی
اتمی اروپا «یوراتم»
«نیجر» تامین
کننده اصلی
اورانیوم
طبیعی
اتحادیه
اروپا بوده و
در سال ۲۰۲۱،
۲۴.۲ درصد از
اورانیوم این
قاره را تامین
کرده است. بعد
از «نیجر» نیز
قزاقستان و
روسیه قرار
دارند. این سه
کشور مجموعا تامین
کننده ۶۶.۹۴
درصد از
اورانیوم
مصرفی نیروگاههای
برقی اعضای
اتحادیه
اروپا هستند.
گلوگاه تامین
انرژی فرانسه
و اروپا در
دستان روسیه قرار
گرفته است.
ذخایر
طلای بانک مرکزی
فرانسه به 2500 تن
میرسد و بانک
مرکزی «نیجر»
علیرغم وجود
معادن پربار
طلا در کشور،
ذخایری از طلا
ندارد. ما از
غارت الماس «نیجر»
سخن نمیگوییم.
این مولفههای
غربگرائی و
یا سلطه غرب
در آفریقا و
سراسر جهان است.
قرار بود از
طریق خط لوله
گاز موسوم به
«ترانس صحرا» (Trans-Saharan gas pipeline) خط
لوله انتقال
گاز طبیعی به
طول ۴۱۲۸
کیلومتر،
سالانه 30
میلیارد متر
مکعب گاز از
کشور جنوبی
«نیجر» یعنی
کشور نفتخیز
«نیجریه» به
الجزایر صادر
و بعد از
توزیع آن
مستقیم و یا
از طریق مراکش
به اسپانیا و
از لیبی به
ایتالیا منتقل
شده تا به
خطوط لوله گاز
سراسری در
کشورهای عضو
اتحادیه
اروپا، به علت
قطع گاز روسیه
و انفجار
نورداستریم 2
توسط آمریکا،
تزریق شود.
ظرفیت انتقال
گاز طبیعی این
خط لوله
روزانه معادل
۸۰ میلیون متر
مکعب میباشد.
اهمیت این
مسئله
دوچندان میشود
اگر به خاطر
بیاوریم که
دولت سوریه
اجازه نداد
گاز قطر از
طریق سوریه به
ترکیه و سپس
اروپا برسد تا
غربیها با
خیال راحت جنگ
علیه روسیه را
انجام دهند.
«نیجر» دارد
نقش سوریه را
در منطقه ساحل
در آفریقا
بازی میکند.
دامنه
جنگ در
اوکراین به
منطقه ساحل در
آفریقا کشیده
شده است. نفرت
مردم آفریقا
از
استعمارگران
غربی اعم از اروپائی
و یا آمریکائی
به ویژه نسبت
به انگلوساکسونها
و فرانسه به
حدی است که
حاضرند
موفقیتهای
امپریالیسم
روسیه را به
پای خود
بنویسند،
زیرا به طور
عینی در خدمت
نظم نوین
جهانی و بازکردن
یک فضای تنفسی
برای خلقهای
جهان به ویژه
آفریقاست.
شکست استعمار
کهنه و نو در
آفریقا کمر
اقتصادی این
راهزنان را
خواهد شکست و
شرایط کسب
استقلال
واقعی را در
آفریقا فراهم
خواهد آورد.
رشد سرمایهداری
در این کشورها
به انکشاف
مبارزه
طبقاتی منجر
میگردد که در
مسیر تحول
تاریخ پیش میرود.
نقل
ازتوفان
شماره ۲۸۲ارگان
مرکزی حزب کارایران
مردادماه ۱۴۰۲
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در
توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan
***