توسل به سیاست اقتصادی نوین("نپ") در شوروی سوسیالیستی، برای توجیه نظام سرمایه­داری در چین(2)

 

لنین در اثر خود "در باره اهمیت طلا اکنون و پس از پیروزی کامل سوسیالیسم" می­آورد:

"تا قبل از پیروزی پرولتاریا رفرم محصول فرعی مبارزه انقلابی طبقاتی است. پس از پیروزی، رفرم(در حالیکه در مقیاس جهانی همان "محصول فرعی" است) برای کشوریکه در آن پیروزی به­دست آمده است، علاوه بر این عبارت می­شود از یک تنفس ضروری و مشروع در مواردی که قوا پس از استفاده حداکثر از آنها دیگر به­عیان برای اجراء انقلابی فلان و یا بهمان انتقال کافی نیستند. پیروزی چنان "ذخیره­ای از قوا" به دست می­دهد که حتی در صورت عقب­نشینی اجباری هم چیزی باقی می­ماند که انسان بتواند هم به مفهوم مادی و هم به مفهوم معنوی کلمه، خود را روی آن بند کند. به مفهوم مادی یعنی تفوق قوا بحد کافی حفظ می­شود که دشمن نتواند ما را  بطور قطعی درهم شکند. به مفهوم معنوی یعنی آنکه امکان داده نمی­شود روحیه ضعیف گردد و بی­نظمی پدید آید و ضمنا قضاوت هشیارانه در باره اوضاع و نشاط و استحکام روحی حفظ می­شود و عقب­نشینی به­فرض بُعد مسافت آن هم باز به­قاعده و اندازه انجام می­گیرد و به­قسمی انجام می­یابد که بتوان آنرا به­موقع متوقف ساخت و بار دیگر به تعرض پرداخت.

ما به­سوی سرمایه­داری دولتی عقب­نشینی کرده­ایم. ولی ما قاعده و اندازه را در این عقب­نشینی محفوظ داشته­ایم. ما اکنون به جانب تنظیم دولتی بازرگانی عقب­نشینی می­کنیم. ولی ما اندازه را نگاه خواهیم داشت. علاماتی هست که پایان این عقب­نشینی را نشان می­دهد و نشان می­دهد که در آینده­ای که چندان دور نیست امکان متوقف ساختن این عقب­نشینی وجود دارد. هر قدر آگاهانه­تر و یکدلانه­تر و با خرافات کمتری این عقب­نشینی ضروری را انجام دهیم، همانقدر سریعتر می­توانیم آنرا متوقف سازیم و همانقدر پیشروی پیروزمندانه ما محکمتر و سریع­تر و پردامنه­تر خواهد بود"(منتخبات لنین به فارسی جلد دوم قسمت دوم صفحات 737 و 738). 

البته این عقب­نشینی زمینه مادی انحرافات در حزب را نیز به­وجود آورد. کسانیکه از پیروزی انقلابی سوسیالیستی مایوس بوده و در پی سازش طبقاتی برآمده بودند، تمایل داشتند که این دامنه سرمایه­داری توسعه یابد و نفوذ دولت برچیده شده و به­داد و ستد به­صورت آزاد و تابع نوسانات بازار میدان داده شود. استالین در آن زمان نوشت:

"ﻫ) در باره نپ و مناسبات بازار

چهارمین اشتباه بوخارین مربوط به مسئله نپ می­باشد. اشتباه بوخارین در این مورد عبارت از این است که دو جنبگی  نپ را نمی­بیند. او فقط یک جانب نپ را می­بیند. در سال 1921، هنگامیکه ما نپ را وضع می­نمودیم، نیروی آنرا برضد کمونیسم جنگی یعنی برضد آن رژیم و نظاماتی که هرگونه آزادی داد و ستد را منع می­کند معطوف نمودیم. ما معتقد بوده و هستیم که معنی نپ آزادی معینی از داد و ستد است. بوخارین این جنبه مسئله را به­خاطر سپرده است. و این بسیار خوب است. ولی بوخارین اشتباه می­کند که تصور می­نماید نپ منحصر به همین جنبه مسئله است. بوخارین فراموش می­کند که نپ جنبه دیگری هم دارد. در حقیقت نپ بهیچوجه دلالت بر آزادی تام داد و ستد یعنی نوسان آزاد قیمتها در بازار نمی­نماید. نپ عبارت است از آزادی داد و ستد در حدود معین و در قالب معین، به­شرط تامین نقش تنظیم کننده دولت در بازار. دومین جنبه نپ همانا عبارت از این موضوع است. ضمنا اهمیت این جنبه نپ از اولین جنبه آن اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. نوسان آزاد قیمتها که در کشورهای سرمایه­داری معمول است در بازار کشور ما وجود ندارد. ما بهای غله را بطور کلی تعیین می­نمائیم. ما بهای کالاهای صنعتی را  تعیین می­نمائیم. ما کوشش می­نمائیم سیاست تنزل بهای تمام شده کالا و تخفیف بهای کالاهای صنعتی را عملی نموده در عین حال کوشش می­نمائیم ثبات قیمتها را در مورد محصولات کشاورزی حفظ نمائیم. مگر واضح نیست که چنین نظامات مخصوص و اختصاصی در بازار، بطور کلی در کشورهای سرمایه­داری وجود ندارد.

نتیجه­ای که از اینجا به­دست می­آید این است که، مادام که نپ وجود دارد باید هر دو جنبه آن حفظ شود: هم جنبه اولین آن که علیه کمونیسم جنگی معطوف بوده و هدفش تامین آزادی معیین  داد وستد است و هم جنبه ثانوی آن که علیه آزادی تام داد و ستد بوده و هدفش تامین نقش تنظیم کننده دولت بر بازار می­باشد. اگر یکی از این دو جنبه را از بین ببرید دیگر نپی برای شما باقی نخواهد ماند".(منتخب آثار استالین مسائل لنینیسم، مقاله: در باره انحراف راست در حزب کمونیست(بلشویک) اتحاد شوروی صفحات 384تا 385).

در آن دروان مبارزه طبقاتی شدیدی نیز در حزب درگرفت که به شکست نظریات تروتسکی و بوخارین منجر شد.

اگر در دوران لنین عقب­نشینی معیینی صورت نمی­گرفت و همه چیز تابع نوسانات بازار می­گردید، عملا در جامعه طبقات سرمایه­داری نوینی پدید می­آمدند که به­منزله یک طبقه اجتماعی به نبرد با پرولتاریا برمی­خاستند و قدرت را از چنگ وی خارج می­کردند.

حال این وضعیت را با شرایطی که در جمهوری توده­ای چین با الهام از تئوری­های دن سیائو پین پدید آمده است مقایسه کنید.

 

رویزیونیستهای دیروزی که حال ناچارند به نفی واقعیت رویزیونیسم در شوروی بپردازند، آن را کتمان کرده و تا روز آخرِ فروپاشی شوروی، این کشور سوسیال امپریالیستی را سوسیالیسم ناب جا بزنند، حال در مقابل پدیده سرمایه­داری و سوسیال امپریالیستی چین قرار گرفته­اند که راه فرار آنها را بسته است. روشن است که آنها پاسخی برای این تحول ندارند و ناچارند برای فرار از این بن­بست، چین سرمایه­داری را تا زمانیکه خود آنها توبه رسمی خویش را منتشر نکرده­اند، سوسیالیستی بنامند و با تئوری­های من در آوردی نظیر "مرحله نپ" در چین، از سوسیال امپریالیسم چین دفاع کنند.

 

پذیرش چین سرمایه­داری، پذیرش این واقعیت است که احزاب کمونیستی می­توانند در روند مبارزه طبقاتی منحرف شده و در اصول مارکسیسم تجدید نظر نموده و جامعه را به سوی سرمایه­داری برضد منافع و مصالح پرولتاریا سوق دهند، پذیرش سرمایه­داری بودن چین بیان آن است که رویزیونیسم دشمن پرولتاریاست و در هر کشور سوسیالیستی که بر سر کار بیاید آن جامعه را به سرمایه­داری بازگشت داده و با توجه به قدرت آن کشور از آن یک ابرقدرت امپریالیستی می­سازد. برای رویزیونیستها که نمی­خواهند آموزش ببینند بسیار سخت است که بپذیرند تجربه شوروی در چین تکرار می­شود. عناد آنها با مارکسیسم کار آنها را در آینده سخت­تر خواهد ساخت زیرا چین به وضوح ماهیت امپریالیستی خویش را به­منصهه ظهور خواهد رسانید. رویزیونیستهای دیروزی باید رویزیونیسم امروزی شوند و هر روز از چنته استدلالات خود توجیهاتی برای "سوسیالیستی" بودن چین بیآفرینند که این توجیهات چیزی به جز رویزیونیسم نبوده و خیانت به سوسیالیسم و دفاع از سوسیال امپریالیسم خواهد بود. چین به همان دلایلی سوسیال امپریالیستی شده است که شوروی شد. نه شوروی و نه چین هیچکدام بعد از تسلط رویزیونیسم بر حزب و دولت، کشور سوسیالیستی نبودند، حتی اگر مالکیت بزرگ دولتی در آنها وجود داشته و یا می­دارند. از این نوع مالکیتها و انحصارها در دنیای امپریالیسم نیز وجود دارد، و شکل مالکیت هنوز مضمون مالکیت را روشن نمی­کند. رویزیونیستهای عنادورز امروزی ناچارند از انبان رویزیونیسم که مدتها خروشچف از همین تز دفاع می­کرد و تئوری عقب­نشینی در مقابل سرمایه­داری "نپ" را علم کرده و اقتصاد با نقشه سوسیالیسم را نابود کرد، استفاده کنند و کارزار سوسیالیسم در چین را همان اقدامات لنین در دوران استقرار سیاست اقتصادی نوین جلوه دهند. کاری را که لنین در عرض یکسال انجام داد چینی­ها در عرض چهل سال انجام می­دهند که هنوز پایانی بر آن متصور نیست. سوسیالیسم نوع چینی با چاشنی اندیشه دن سیائو پین همان نظریه معروف وی است که می­گفت: "گربه سیاه و سفید فرق نمی­کند مهم آن است که موش بگیرد" هیچکس بهتر از وی نمی­تواند مضمون طبقاتی مبارزه­ای را که در چین تا استقرار رویزیونیسم وجود داشت بیان کند. چینی­ها هرگز نگفته­اند که در پی عقب­نشینی به سرمایه­داری برای رفع "عقب­ماندگیهای" جامعه چین هستند. آنها حتی تا به امروز نیز به دروغ خود را سوسیالیست جلوه می­دهند ولی جرات ندارند مصوبات کنگره­های حزبی خویش را مانند گذشته به زبانهای گوناگون و بطور وسیع تکثیر کرده در اختیار علاقمندان قرار دهند. مصوبات کنگره­های حزبی ظاهرا مخفی است و یا سر و ته زده منتشر شده­اند. حال "نپِ" دوران لنین و استالین را با "نپِ" دوران دن سیائو یپن و فرزندانش مقایسه کنید:  

1- لنین اعتراف می­کرد که از سوسیالیسم به سمت سرمایه­داری عقب­نشینی کرده است و این اقدام را سوسیالیستی نمی­دانست و آنرا به­منزله سوسیالیسم نیز برای طبقه کارگر جا نمی­زد.

2- لنین به عقب بازگشت و آنهم نه به­دوران آغاز سرمایه­داری که فئودالیسم را برچیده بود، بلکه به­دوران تمرکز سرمایه­داری که انحصارات و مالکیت دولتی را که بهترین و ساده­ترین شکل گذار به سوسیالیسم می­دانست. اینها فقط اشکالی بودند که بلاواسطه قبل از گذار به سوسیالیسم وجود داشتند و گذار به سوسیالیسم را تسهیل می­کردند. پس عقب­نشینی لنین تنها یک گام به عقب بود.

3- لنین به عقب برگشت تا خیز برای تهاجم به­سرمایه­داری و الغاء مالکیت خصوصی بر وسایل تولید را مهیا کند و نه اینکه سرمایه­داری را گسترش دهد و کارخانه میلیونر و میلیاردر سازی باز کند.

4- لنین این اقدام را در خدمت تحکیم دیکتاتوری پرولتاریا می­دانست که محصول سرکردگی پرولتاریا در اتحادش با دهقان خرده­پا بود. و نه تشدید استثمار طبقه کارگر با دستمزد ناچیز در معادن و یا اطاقکهای فاقد سیستم ایمنی، تا قدرت رقابت سرمایه­داری چینی را در جهان افزایش دهد.

5- لنین با این سیاست، طبقه کارگر و دیکتاتوری طبقه کارگر را تقویت نمود تا سوسیالیسم را مستقر کند.

6- لنین تنها یکسال به این عقب­نشینی دست زد و بعد از یکسال تهاجم به سرمایه­داری را آغاز کرد و دهقانان میانی و تهی­دست را در کشاورزی اشتراکی و یا دولتی متشکل کرد.

7- لنین با این سیاستش در جهت نفی طبقات گام برداشت و نه تقویت و گسترش طبقات استثمارگر.

8- لنین با این سیاستش مالکیت خصوصی بر وسایل تولید را تضعیف کرده و نابود نمود و نه اینکه این مالکیتها را تقویت نماید و شکاف میان شهر و روستا را افزایش دهد.

9- لنین همین عقب­نشینی سرمایه­دارانه را با ابزار کنترل دولتی کامل کرد. دولت در دست پرولتاریا بود، بازرگانی خارجی در دست دولت بود، از سرمایه­داران کلان سلب مالکیت خصوصی شده بود، نظام بانکی در اختیار دولت قرار داشت، صنایع بزرگ، نظام حمل و نقل و زمین و منابع اولیه  و مواد خام همه در اختیار دولت پرولتری بود. بهای کالاها را نه نوسانات بازار آزاد بلکه دولت تعیین می کرد.

10- لنین در دوران یکساله "نپ" خصلت برنامه‌ریزی، مدیریت مرکزی از بالا، برتری شاخص‌های برنامه نسبت به هزینه‌ها، طبیعت محدود مناسبات پولی- کالایی، موقعیت غالب مالکیت دولتی، ماهیت اجتماعی مالکیت دولتی و غیره را از بین نبرد تا قوانین اقتصاد سوسیالیستی را در پای انگیزه مادی و ثروت­اندوزی نابود سازد و فریاد زند که کسب سود حداکثر، لکوموتیو اقتصاد سوسیالیستی است.

11- لنین به بهانه "نپ" مرزهای شوروی را باز نکرد تا سرمایه­های خارجی و بانکهای سوئیسی به داخل شوروی هجوم آورند و در آن شعبه باز کنند و طبقه کارگر را غارت کرده و سود خود را به صورت ارز آزاد از شوروی خارج کنند.

12- لنین با سیاست "نپ" به تولید شرکتها و مقاطعه­کاران و سرمایه­داران خصوصی مبادرت نورزید تا مقام مسئول بانک بزرگ سوئیس یعنی بانک یو بی اس (UBS)اعلام کند که ضروری می­بیند برای جمع­آوریِ سرمایه­ی بیشترین تعداد میلیونرهای جهان، در چین شعبه باز کند و به بطور مستقل و بدون نظارت مقامات چینی به فعالیت بپردازد.

13-  لنین به تاسیس بورس  مسکو مبادرت نکرد و روبل را مانند یوآن چینی به سبد ارزی صندوق بین­المللی پول در کنار دلار، یورو، پوند و ین و یا هر ارگان جهانی سرمایه­داری مالی جهانی وارد ننمود.

14- بالاخره لنین حزب طبقه کارگر را به حزب میلیاردرها بدل نکرد.

 

همین مقایسه ساده نشان می­دهد راهی را که رویزیونیستهای چینی پیمودند راه بوخارین بود و نه راه لنین. فراموش نکنیم که نظام حاکم سرمایه­داری تک حزبی در چین پایه مادی خویش در جامعه را در عرض این چهل سال به صورت بورژوازی نوخاسته فراهم آورده است. هم اکنون صدها میلیون نفر از این نظام متمتع­اند و امکان ندارد بدون تشدید مبازه طبقاتی و نابودی این بورژوازی نوخاسته که به مقاومت خونین دست خواهد زد، و در تمام ارگانهای قدرت نفوذ و نیرو دارد، جمهوری سوسیالیستی چین را به­وجود آورد. چین به­یک انقلاب سوسیالیستی با رهبری حزبی کمونیستی نیاز دارد. رویزیونیستها به جای آموزش و بازگشت از راه گذشته و آموزش از تجربه تلخ شوروی خروشچفی در طی راه گذشته لجاجت به خرج می­دهند و این امر نه تنها به خود آنها، که به حزب طبقه کارگر، به طبقه کارگر و به سوسیالیسم نیز صدمه می­زند. رویزیونیستها می­توانند همه اعمال امپریالیستی چین را حتی ایجاد پایگاه نظامی در کشور جیبوتی و یا غارت ماهیان سواحل آفریقا با کشتیهای عظیم خویش را با تئوری "مسابقه مسالمت آمیز" خروشچفی توجیه کنند و مدعی شوند که "رفقای چینی" می­خواهند همه امکانات را از دست امپریالیستها در یک رقابت صلح­آمیز به­در آورند و یکشبه اعلام کنند که از فردا همه جوامع سوسیالیستی شده­اند. البته با این استدلال معلوم نیست چرا آقای پوتین کمونیست قابل احترامی نباشد از کجا معلوم که وی نیز برای کلاه گذاردن سر امپریالیسم آمریکا به این تاکتیک متوسل نشده باشد و بعد از نابودی امپریالیسم آمریکا، یکشبه اعلام نکند که کمونیسم در جهان پیروز شده است!؟ برای رویزیونیستها مبارزه طبقاتی جایش را با تئوریهای توطئه عوض کرده است. این راهی است که به خیانت منجر خواهد شد.

رویزیونیستهای سرگردان کنونی باید بدانند که مارکسیست لنینیستها دست خود را برای فشردن تمام دستانی که از رویزیونیسم ببرند و به راه خدمت با طبقه کارگر باز گردند دراز می­کنند، زیرا دشمنِ خونخوار و خبیث طبقاتی بقدری بیرحم و تبهکار است که در این مبارزه به هر نیروی مبارز نیاز فراوان هست. زخمهای گذشته تنها در مسیر یک مبارزه مشترک انقلابی طبقاتی قابل درمان ا

برگرفته ازتوفان شـماره 232 تیرماه  1398 ژولای  2019

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

وبلاگ کارگر آگاه

http://www.kargareagah.blogspot.se/

سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan