سرکوب
مردم توسط
نازیها
نئو
نازیستها که
از قبل ناتو
آنها را در
خانههای
تیمی مسلح
کرده بود،
برای سرکوب
کمونیستها و
هواداران
همکاری با
روسیه وارد
میدان کرد.
دولت جدید
نازیها
فعالیت حزب
کمونیست
اوکراین را که
بالغ بر صد
هزار عضو
داشت، ممنوع و
فراکسیون این
حزب را از
پارلمان با
ضرب و جرح به
کمک نیروی مسلح
اخراج کرد و
«دموکراسی»
غرب نسبت به
این سرکوب
وحشیانه و
لشگرکشی به
صحن مجلس
صدایش هم در
نیآمد، چون
این هم بخشی
از برنامه
کودتا بود.
همزمان با این
مسئله، حکومت
نازیها که
طبق تبلیغات
غرب ظاهرا از
انقلاب مردم بیرون
آمده و
دموکرات و غربگرا
و ضد «توحش
آسیائی»
بودند، جهت
سرکوب مردم،
نیروهای
نظامی به
منطقه فرستاد
و اقدامات سرکوبگرانۀ
برضد مردم را
«عملیات ضد
تروریسم» خواند
(در ۶ آوریل
۲۰۱۴). در سال
۲۰۱۴ بیش از
صد نفر از
کارگران و
زحمتکشان در
ساختمان
سندیکای کارگریِ
بندر اودسا که
اکثرشان روستبار
بودند و به
قدرت رسیدن
نازیها
معترض بودند،
زنده زنده
سوزاندند و در
شهرها به روسکشی
اقدام کردند.
در شرق
اوکراین مردم
این مناطق به
مقاومت دست
زدند و در
مقابل روسستیزی
و ممنوعیت
تکلم به زبان
روسی، جمهوریهای
خودمختار
لوهانسک و
دونتسک را
تاسیس نمودند.
بر اثر مقاومت
مردمِ این
مناطق یعنی
لوهانسک و
دونتسک، جنگی
تمام عیار در
منطقه آغاز
شد. همزمان
دولت کییف
ساکنان این
مناطق را از
بسیاری از
حقوق شهروندی
شان محروم
کرد. از جمله
پرداخت حقوق و
مستمری عادی و
روزانه
ادارات
دولتی،
کارمندان
مشاغل دولتی و
حقوق
بازنشستگی و
سایر خدمات بیمه،
صدور
شناسنامه و
گذرنامه و
سایر اوراق هویتی.
نتیجۀ این
اقدام دولت کییف
ایجاد مشکلات
عدیدهای
برای ساکنین
این مناطق
بود(مانند
محرومیت از
سفر، قطع
درآمد، بیدوائی،
گرسنگی و
غیره). به
گزارش «روسیهی
امروز- برای
آلمان» (RT DE)
این امر
نهایتاً
ابتدا دولتهای
مجارستان،
رومانی و
لهستان و با
تأخیری چند
ساله روسیه را
مجبور نمود تا
مبادرت به صدور
گذرنامه و
اوراق هویت
برای اقلیتهای
ساکن این
مناطق نمایند.
علاوه برآن
دولت جدید
اوکراین
بلافاصله پس
از به دست
گرفتن قدرت
یعنی در ۲۳
فوریه ۲۰۱۴
قانون سابق در
مورد حق استفاده
از زبان مادری
برای اقلیتهای
قومی با حداقل
۱۰ در صد از کل
جمعیت در منطقه
را لغو و
استفاده از
زبان
اوکرائینی را
اجباری نمود.
طی سالهای پس
ازلغو آن
قانون،
ممنوعیت
استفاده از زبان
اقلیتها
توسعه یافت و
الزام به
استفاده از
زبان
اوکرائینی در
عرصههای
گوناگونی
نظیر فیلم
سازی، دوبلۀ
فیلم، ونیز در
دوایر دولتی،
مراکز
آموزشی،
مراسم فرهنگی
و هنری و غیره
اجباری شد. بر
اثر چنین اقداماتی،
اوکراین به
سرعت تبدیل به
یکی از استبدادزدهترین
و فقیرترین
کشورهای فاسد
اروپایی شد. این
اقدامات
فاشیستی و
ضدبشری را نمیشود
با تکیه بر حق
استقلال ملی،
تصمیمات آزادانه
و داوطلبانه
ویا حق آدمکشی
توجیه کرد. در این
مورد میشود
بر اساس اسناد
موجود که این
الیگارشی دزد و
فاسد به جای
گذارده است
کوهی مقاله
نوشت. دولت
روسیه در کادر
نرماندی
(مذاکره بین
روسیه،
آلمان،
فرانسه و
اوکراین) در
شهر مینسک
پایتخت روسیه
سفید تلاش کرد
که به حل این
معضل که به تدریج
به معضل روسیه
نیز بدل میشد
خاتمه داده
آنرا حل کند
ولی هر بار که
این تلاشها
میرفت به
نتیجه برسد
آمریکائیها
در متن
استراتژی
خویش در مورد
اوکراین در آن
اخلال میکردند
و مانع میشدند
که بحران
اوکرائین حل
شود. زیرا
آنها به جمهوریهای
دونتسک و
لوهانسک به
عنوان
استخوان لای
زخم برای
تشدید تضادها
و نه حل آنها
نیاز داشتند.
تلاشهای
روسیه به
نتیجه نرسید و
در این فاصله
سیل تروریست و
اسلحه بود که
به اوکراین
سرازیر میشد.
اوکراین به
مرکز فاشیستها
و نازیهای
بینالملل
بدل شد تا به
جنگ داخلی
متوسل شوند.
آنها هر روز و
هر شب لوهانسک
و دونتسک را
با گلوله و
توپخانه و
تسلیحات
آمریکائی،
انگلیسی و
ناتو بمباران
میکردند و به
نسلکشی
اقدام میورزیدند.
در اثر این
جنایات تا
کنون 14هزار
نفر به قتل
رسیدهاند.
مطبوعات و
رسانههای
جمعی غرب فقط
سکوت میکردند
و دروغ میگفتند.
روسیه از
فاجعه انسانی
که محاصره
یوهانسک و
دونتسک ایجاد
کرده بود پرده
برداشت. چند
میلیون مردم
این منطقه
فاقد غذا،
خدمات پزشکی،
حقوق، مستمری
و همه خدمات
ضروری
شهروندی
بودند. آنها
رسما و قانونا
شهروند
اوکراین
محسوب میشدند
ولی دولت
فاشیستی
اوکراین
تصمیم داشت به
آنها گرسنگی
دهد تا نابود
شوند. پوتین
به این
فاجعه
انسانی اشاره
کرد، نظر
مسئولان جهان
و اتحادیه
اروپا را به
این وضعیت جلب
کرد و مسئولیت
حکومت
اوکراین
را برای
برطرف کردن
این وضع
برشمرد و به
غرب «متمدن»
خبر داد تا از
این نسل کشی
جلوگیری شود.
ولی ناتو با
نسلکشی
روسها موافق
بود. تنها
برای مبارزه
با نسلکشی یک
راه باقی
مانده بود و
آنهم به رسمیت
شناختن
جمهوریهای
دونتسک و
لوهانسک زیرا
آنوقت روسیه
قادر میبود
هم مشکل
شناسنامه و
گذرنامه مردم
این دو
جمهوری را
حل کند، هم از
نظر مالی،
غذائی، بهداشتی،
نظامی از آنها
حمایت کنند و
در عین حال
این هزینهها
را در
بودجه
کشوری خویش
لحاظ نماید. و
چنین نیز شد. ورود
تحمیلی روسیه
به اوکراین
برای ممانعت
از تجاوز نازیها،
نازیزدائی
و ممانعت از
نسلکشی روستباران
در این کشور
ناشی از یک
اندیشه
عقلانی و
منطقی است،
روسیه به غیر
از این
چارهای
نداشت. در ۲۴
فوریه، رئیس
جمهور روسیه
ولادیمیر
پوتین تصمیم
گرفت با یک
عملیات ویژه
به یاری
مردم
اوکراین برود
وبشریت را از
سم وجود نازی در
اوکراین خلاص
کند. هدف آنها
غیرنظامی
کردن و نازیزدائی
این
کشور و حفاظت
از جمهوریهای
خلق دونتسک و
لوگانسک در
مقابل حملات
دولت نازی
اوکراین بود. این
اقدام
ضدنازی
و بشردوستانه
گام بزرگی در
مهار ناتوی
تجاوزکار،
تضعیف نازیسم
در اروپا و تامین
حقوق روستباران
در اوکراین میباشد.
خوب است برای
آنها که تمایل
به فهمیدن رخدادها
دارند سند
زیرا را نیز
منتشر کنیم.
نقل از
توفان ارگان
مرکزی حزب
کارایران
شماره 265 فروردین ماه
1401
www.toufan.de
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan