پرولتاریای بی­وطن رویائی بیش نیست

از مارکس علیه مارکس

ما بارها این مبحث را گشوده­ایم و نادرستی آن را عیان ساخته­ایم. به­نظر می­آید که اشاره مجدد به­آن بازهم ضروری است. این موجود عجیب­الخلقه یعنی پرولتاریائی که گویا وطن ندارد، ساخته شده­ی ذهن روشنفکران خیال­باف خرده­بورژوازی است و استناد نابه­جائی به­جمله مشهور مارکس و انگلس در کتاب "مانیفست حزب کمونیست" است. آنان می­گویند: "کارگران میهن ندارند". ولی آنارشیستها و منحرفان ما آن را از متن اصلی خارج کرده و یا از فرط عجله و فراموش­کاری- و شاید نیز گرسنگی- بقیه متن را در فراموش­خانه ذهن خویش – و یا معده خود – فروبرده­اند. مارکس و انگلس یک جمله قبل از آن چنین می­گویند: "و نیز کمونیست­ها را سرزنش می­کنند که می­خواهند میهن و ملیت را ملغی سازند. کارگران میهن ندارند. کسی نمی­تواند از آن­ها چیزی را که ندارند بگیرد. (تکیه از ماست). زیرا پرولتاریا باید قبل از هر چیز سیادت سیاسی را به­کف آورد و به­مقام یک طبقه ملی ارتقاء یابد."

به­خوبی روشن است که وظیفه پرولتاریا نه­ماندن در خلاءی بی­وطنی است، بلکه در همان وطنی که او قبلا دارد و بورژوازی از وی سلب مالکیت کرده و "ملیت" را از او ربوده است، باید باقی به­ماند تا با مبارزه طبقاتی خویش قادر شود به­طبقه حاکمه یعنی طبقه­ای در سطح ملی بدل شود. چگونه و در کجا می­تواند پرولتاریا "سیادت سیاسی را به­کف آورد و به­مقام یک طبقه ملی ارتقاء یابد."؟

برای هر انسانی که عقل خود را نباخته است، قابل تصور است که در بی­وطنی، در هوا و آسمان و یا در خلاء نمی­توان مبارزه اجتماعی و طبقاتی نمود. آن­چه در دسترس پرولتاریاست همان ارتباطات عینی او با دنیای دورو برش، یعنی روابط اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و سیاسی است که وی در وطن ربوده شده­اش در حداقل موجود، داراست. غافلان فریب خورده و آنارشیست­های خودباخته، افسانه درگوش پرولتاریا می­خوانند تا شاید او را به­خواب غفلت بیاندازند. مارکس و انگلس در همان کتاب در بخش قبل می­نویسند: "مبارزه پرولتاریا برضد بورژوازی در آغاز، اگر از لحاظ معنی و مضمون ملی نباشد، از لحاظ شکل و صورت ملی است. پرولتاریای هرکشوری طبیعتا در ابتدای امر باید کار را با بورژوازی کشور خود یکسره نماید." آیا می­توان از این روشن­تر تحریف این حضرات را نشان داد که به­عیان با سلاح مارکس به­جنگ خود مارکس می­روند تا شاید بر چهره بی­آبروی خود نقابی دروغین از مارکسیسم بیاویزند؟ (نقل قول­ها همگی از کتاب "مانیفست حزب کمونیست" اثر کارل مارکس و فریدریش انگلس – اداره نشریات زبان­های خارجی پکن 1972 آورده شده است.)

در سال­های قبل از جنگ اول بین­المللی، مسئله جنگ و چگونگی برخورد به­آن، به­ویژه در ارتباط با ­"دفاع از میهن" و یا "بی­وطنی پرولتاریا" یا به­عبارت دیگر جنگ مرتجعین با هم و یا مسئله میهن­پرستی (پاتریوتیسم Patriotismus) بین جناح­های گوناگون سوسیال­دموکراسی اروپا (عمدتا آلمان و کمی هم فرانسه) مطرح بود و به­مرور زمان حاد گشت. گروهی از رهبران سوسیال­دموکراسی آلمان و به­ویژه گئورگ فن فلمارس (Georg von Vollmars) تحت استدلال به­ظاهر چپ مبنی برآن که جنگ نتیجه ضروری و اجتناب ناپذیر تکامل سرمایه­داری است، برآن بودند، چنان­چه جنگی شروع شد وظیفه اساسی سوسیال­دموکرات­ها منوط می­گردد به­دفاع از میهن. (توجه داشته باشیم که در همه این بحث­ها مسئله بر سر جنگ­های بین امپریالیست­ها و سرمایه­داران است و نه­جنگ و حمله امپریالیستی برعلیه کشورهای ضعیف و یا وابسته و نیمه­وابسته). چرا دفاع از میهن؟ چون بدون میهن برای طبقه کارگر همه  چیز از دست رفته است. در اینجا پرولتاریا موظف است که از میهن بورژوازی دفاع کند و مبارزه طبقاتی را فدای منافع بورژوازی خودی سازد.

گروه اندک دیگری از نظرات گوستاو هارورز (Gustav Harvers) فرانسوی که از مبلغین به­نام ضد نظامی­گری (Antimilitarismus) بود، دفاع می­کردند. آنان برآن بودند، از آن جا که هر جنگی منافع بخشی از سرمایه­داران را برآورد می­کند و دعوا و جنگ بین خودشان است، بنابراین پرولتاریا به­ویژه از آن جا که فاقد میهن است باید برعلیه هر نوع جنگی، در هر حال و زمانی مبارزه کند. بدین­سان آنان طوری وانمود می­کردند که توگوئی سرنوشت کشوری که پرولتاریا به­هرحال قبلا در آن زندگی کرده و با آن پیوندی عمیق دارد (شاید عمیق­تر از بورژوازی حاکم) برای او بی­تفاوت است.

بد نیست اشاره  کوتاهی به­سرنوشت شومِ هارورز آنارشیست بیفکنیم که چگونه پس از جنگ اول به­یک ناسیونالیست ناب و دوآتشه مبدل گشت.

لنین در جزوه نظامی­گری ستیزه­جو و تاکتیک ضدجنگی سوسیال­دموکراسی

(Der streitbare Militarismus und die antimilitaristische Taktik der Sozialdemokratie) (چاپ 1974 – جلد 15- بنگاه نشریاتی دیتس Dietz در صفحات 188 تا 191) به­این مسئله و دو انحراف در جنبش سوسیال­دموکراسی آلمان اشاره می­کند. این دو بیماری از یک سو دفاع بی­چون چرا از وطن در زمان جنگ و از سوی دیگر پاسیویسم و تبلیغ بی­وطنی­اند، هم چنانکه در بالا اشاره رفت. لنین پس از اشاره به­جمله مشهور مارکس مبنی بر "طبقه کارگر میهن ندارد." می­نویسد: "ولی از آن (یعنی این جمله بالا- توفان) چنین نتیجه­ای نمی­توان گرفت که شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محیط مبارزاتی او (یعنی طبقه کارگر – توفان) به­حساب نمی­آیند و نتیجتا سرنوشت کشورش برای او بی­تفاوت است. البته این سرنوشت برای او تنها از نقطه نظر مبارزه طبقاتی وی اهمیت دارد و نه از پاتریوتیسمی که ناشیانه و بی­جا از دهان سوسیال­دموکراسی برون آمده است."

تاکید لنین در این جزوه نه­تنها افشای دو انحراف بالا (یعنی شونیسم و ناسیونال بورژوازی از یک سو و از سوی دیگر تبلیغ بی­وطنی و با هرجنگی یکسان برخورد نمودن) می­باشد، بلکه اصرار و ابرام بر استقلال عمل طبقه کارگر و حزب او در تصمیم مشخص از شرایط مشخص است. او زمان ورود و یا عدم ورود به­جنگ را به­عهده بورژوازی نمی­سپارد. چه آن را برای آینده مبارزاتی طبقه کارگر مرگبار می­شناسد. وی چنین ادامه می­دهد: "دعوا بر سر آن است که آیا پرولتاریا را باید به­مصوبه­ای وابسته ساخت که هر جنگی را با مقاومت جواب دهد. این پرسش را در مضمونِ اشاره شده قبلی (منظور نظرِ هاروس مبنی بر بی­وطنی است) پاسخ دادن و تصمیم گرفتن، بدان معنی است که امکان زمان مبارزه سرنوشت ساز را از دست او گرفت و به­عهده مخالف او گذاشت."

به­این ترتیب روشن است که لنین برای پرولتاریای هر کشوری وظیفه­ای بس سنگین قایل است و آن عبارت از جدی گرفتن مبارزه طبقاتی و سرنوشت کشور و در این ارتباط استقلال عمل برای تشخیص زمان حمله و یا عقب نشینی است. به­دشمن نباید فرصت آن را داد که او محل و زمان حمله را تعیین کند. طبقه کارگر میهن سوسیالیستی خود را به­دست خویش و بَر گور میهن بورژوازی برپا می­سازد.

حال این سخنان نغز در شرایط مشخص کشور ما چه مفهومی خواهد داشت. ایران کشوری است که یوغ امپریالیسم آمریکا را در انقلاب بهمن 1357 به­دور افکند و آمریکا را همراه مستشاران نظامی و پایگاهایش از ایران بیرون ریخت. ایران پیمان نظامی سنتو را منحل ساخت و ضربه بزرگی به کمربند راهبردی امپریالیسم آمریکا به­دور شوروی وارد آورد. ایران در منطقه­ای پرچم استقلال برافراشت که در زمان جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به­منزله حریم امنیتی و منطقه حیاتی آمریکا توصیف گردید. به­این جهت امپریالیسم آمریکا هرگز استقلال، حق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را برنخواهد تابید. این قدرت جهانی هم اکنون با سیاست هجومی بسط سیاست نئولیبرالیسم اقتصادی مرزهای ملی و جغرافیائی ممالک را در هم می­نوردد و آنها را به مستعمره خود بدل کرده و دولت این کشورها را به کارگزار و گماشته خویش مبدل می­سازد تا تمام شرایط لازم برای غارت و بهره­کشی درایران و خروج سودهای سرسام آور آن به­صورت آزاد فراهم گردد. این روند در ایران ناتمام مانده و دستخوش آشفتگی است. آمریکا تلاش دارد با دسیسه، تحریم، جنگ، تروریسم دولتی، جنگ روانی، جاسوسی و... به دوران طلائی سابق بازگردد. اینکه رژیم جمهوری اسلامی و یا جناحهائی از آنها به­چه واکنشی اقدام می­کنند برای ما جنبه درجه دوم دارد. برای ما کمونیستهای ایرانی مقاومت در مقابل سیاست امپریالیسم افسارگسیخته که برای نابودی میهنمان و قلدری و زورگوئی و نقض همه حقوق برسمیت شناخته شده جهانی در مورد کشور ما خیز برداشته است اهمیت دارد. مبارزه ضدامپریالیستی در دفاع از حقوق قانونی ایران، از حق حاکمیت و تمامیت ارضی ایران مبارزه­ای برای کسب قدرت سیاسی در مبارزه ملی و آزادی پرولتاریا در مبارزه ضدسرمایه­داری است. این دو سطح مبارزه را نمی­شود در شرایط کشور ما از هم جدا نمود. مبارزه میهنپرستانه مکمل مبارزه انترناسیونالیستی ماست و اقدامی روشن است تا صفوف دوست از دشمن و به­ویژه دشمنانی که نقاب "چپ" به­چهره زده­اند و زمینه تجاوز آمریکا به ایران را فراهم می­کنند متمایز شود.

 

 

 

برگرفته از توفان شـماره 241 فروردین ­ماه 1399 مارس2020

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران(توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan