نتایج مترتب برارتجاعی خواندن "جنگ ازهردوطرف "کدامند ؟

 

با حمله نظامی آمریکا واسرائیل به ایران وجنگ دوازده روزه وآتش بس موقت بحث پرحرارتی دربین اپوزیسیون "چپ" ایران در مورد ماهیت این جنگ ، چشم انداز پایان آن و چگونگی برخورد با نظام جمهوری اسلامی درگرفته است.این بحث تازگی ندارد ادامه بحثهای نظری پیرامون تجاوز نظامی عراق به ایران، حمله نظامی  امپریالیسم آمریکا به عراق وافغانستان،مداخله نظامی ناتو در یوگسلاوی و تجزیه این کشور، مداخله نظامی غرب وناتو وسرنگونی رژیم لیبی، مداخله نظامی درسوریه وسرنگونی رژیم بشار اسد، مداخله نظامی در سودان وسومالی ، تجاوز به لبنان ویمن  و نسل کشی در غزه ....واست وریشه درساختار فکری ونظری دارد که در جنگ جهانی اول  ودوم عرض اندام نمود ولنین آموزگار پرولتاریا با آثارارزشمندی نظیرکاریکاتوری از مارکسیسم ودرباره اکونومیسم امپریالیستی و در جزوه یونیوس درمورد چگونگی بررسی ماهیت چنین جنگهایی به جای گذاشت که گنجینه معتبر وعلمی برای همه مارکسیستها ورهروان واقعی طبقه کارگر است. لنین درجزوه درخشنان یونیوس وبرخورد به نظرات روزالوکزامبورگ عمده ترین مسئله مورد مشاجره میان خائنین به مارکسیسم و وفاداران به مشی پرولتری مسئله برخورد به جنگ در آن دوران بود. روزا لوکزامبورگ در مبارزه خود با اپورتونیستها از جمله جزوه ای تحت عنوان "بحران سوسیال دمکراسی" انتشار داد. این جزوه عمدتا درباره: تحلیل جنگ٬ رد نظریه خائنانه خصلت آزادیخواهانه ملی جنگهای امپریالیستی موجود و اٽبات این مسئله که جنگ جهانی اول چه از طرف آلمان و چه از طرف سایر نیروهای بزرگ امپریالیستی دامن زده شود٬ جنگی است امپریالیستی٬ نگاشته شده است. لنین کبیر که رهبری مبارزه با رهبران اپورتونیست دوم را بر عهده داشت جزوه فوق را با تیزبینی خاصی که منحصر باوست٬ بررسی کرده و در عین تایید آن به مٽابه یک اٽر برجسته مارکسیستی٬ انتقادات سازنده ای را در جزوه ای به نام "درباره جزوه یونیوس" برشته تحریر درآورد.لنین در این اٽر خود در ضمن تایید و تاکید این مسئله که در یک جنگ امپریالیستی امکان بروز و وقوع جنگهای ملی (یعنی جنگهای تحت ستم و یا تحت اشغال علیه امپریالیسم) کاملا موجود است٬ آموزشهای گرانبهایی پیرامون جنگ امپریالیستی و اینکه نیروهای انقلابی و بخصوص پرولتاریا چه برخوردی به آن خواهد داشت٬ به جای گذارده است.

لنین در این جزوه با صراحت مسئله مرکزی سیاسی پرولتاریا را در زمان جنگ امپریالیستی چنین بیان میدارد: "پرولتاریا مخالف دفاع از میهن در این جنگ امپریالیستی است٬ و این مخالفت با توجه به خصلت غارتگرانه٬ اسارت آور و ارتجاعی این جنگ٬ با توجه به امکان و ضرورت قرار دادن جنگ داخلی به خاطر سوسیالیسم در مقابل آن (تبدیل آن به چنین جنگ داخلی) صورت میگیرد.“

 

کاریل فون کلاوزِویتس (۱۸۳۱–۱۷۸۰) اندیشمند نظامی و ازارتشیان پروس به درستی گفت «جنگ ادامه سیاست با وسایل دیگر است».لنین نیز دربرسی ماهیت جنگ جهانی اول این عبارت را بکار برد وماهیت جنگ را مورد برسی دقیق قرارداد ونتایج وتاکتیک های منطبق با آن را فرموله نمود. این عبارت بدان معناست که در اثر رشد ناموزون سرمایه‌داری و برهم‌خوردن توازن قوا، در آستانه جنگ، نخست مبارزه بر سر کسب منافع بیش‌تر، در همه عرصه‌ها از طریق مبارزه دیپلماتیک، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به پیش می‌رود و کار به جائی می‌رسد، که تقسیم منافع بر اساس توازن قوای واقعی جدید نمی‌تواند صورت پذیرد و یکی از رقبا و یا گروهی از آنها، به زیر بار دیده‌پوشی از سهمیه خویش به نفع طرف مقابل نمی‌رود و آنوقت اسلحه است که حرف آخر را می‌زند و نشان می‌دهد که کدام طرف به علت توانائی بیش‌تر و قدرتمندی، نقش سرکردگی و تقسیم سهام و غنائم را به عهده می‌گیرد. همه چیز سرانجام در میدان نبرد و در نتیجه زورآزمائی نظامی تعیین می‌گردد. جنگ‌های محلی نظامی و دو جنگ جهانی، حاکی از این واقعیت بوده‌اند. پس برای شناختن ماهیت جنگ‌ها باید منافع و سیاست‌های قبل از آنرا شناخت. یعنی آن سیاست‌هائی که به علت کسب منافع منجر به جنگ شده است. بر اساس شناخت از این سیاست‌هاست که می‌توان ماهیت جنگ‌ها را تعیین کرد ونتیجه سیاسی مترتب برآن  واتخاذ تاکتیک صحیح  وبه موضع‌گیری درست دست زد.

 

«لنین» در کتاب «امپریالیسم - بالاترین مرحله سرمایه‌داری» می‌نویسد: «... در اين رساله ثابت شده است جنگ ١٩١٤ ١٩١٨ از هر دو طرف، جنگى امپرياليستى (يعنى غاصبانه، غارت‌گرانه، راهزنانه) يا جنگى بود که به خاطر تقسيم جهان، تقسيم و تجديد تقسيم مستعمرات و «مناطق نفوذ» سرمايه مالى و غيره برپا شد.

زيرا بديهى است اثبات چگونگى جنبه حقيقى اجتماعى يا به عبارت صحيح‌تر جنبه حقيقى طبقاتى جنگ را بايد در تجزيه و تحليل موقعيت عينى طبقات فرمانرواى کليه کشورهاى محارب جستجو نمود، نه در تاريخ ديپلماسى جنگ. براى مجسم ساختن اين موقعيت عينى نبايد مثال‌ها و اطلاعات جداگانه را در نظر گرفت (با اين پيچيدگى فوق‌العاده پديده‌هاى زندگى اجتماعى هميشه مي‌توان مثال‌ها و اطلاعات گوناگونى به ميزان فراوان براى تأیيد هر نوع حکمى پيدا کرد)، بلکه حتماً بايد مجموعه‌هائى از مدارک مربوط به مبانى زندگى اقتصادى کليه کشورهاى محارب و کليه جهان را مورد بررسى قرار داد.»

 نقل از پيشگفتار کتاب  «امپرياليسم و سرمايه‌دار» در «انترناسيونال کمونيستی»، شماره 18، اکتبر ١٩٢١

 

به عبارت روشن جنگ‌های امپریالیستی، جنگ‌هائی با ماهیت غارت‌گرانه برای رِقّیَت کشورها و به بردگی کشیدن ملت‌ها هستند. جنگ‌های تجاوزکارانه استعماری، که قبل از انقلاب اکتبر وجود داشتند، ماهیتاً با جنگ‌های امپریالیستی میان امپریالیست‌ها فرقی نمی‌کردند. ماهیت جنگ را باید از روی اهداف جنگ تعیین کرد و نه بر اساس تخیلات و جهت باد و نوع شعارها و ادعاهائی که می‌کنند.

 

 امروز با توجه به حمله تروریستی و تجاوزکارانه اسرائیل وبمباران تاسیسات هسته ای ایران توسط آمریکا  می توان با ذهنیگری و به صورت غیرعلمی، با هوچی‌بازی در مورد تعیین ماهیت جنگ، به ایدئولوژی رژیم جمهوری اسلامی توسل جست وبرپایه  گفته چند آیت الله و یا مقام مسئول ایران، ماهیت جنگ را استخراج کرد. اگر«دونالد ترامپِ» مدافعِ سرمایه مالی، با سخنان تهدیدآمیز و محاصره و تحریم اقتصادی غیر قانونی‌اش بیان کند، که جلوی فروش نفت ایران را می‌گیرد و دستور کار نظامی بر ضد ایران را در کشوی میز کارش می‌گذارد و هواپیمای بی‌سرنشین به ایران می‌فرستد و به صورت بی‌شرمانه و غیرقانونی به حریم فضائی ایران تجاوز کند، یا آمریکا  ترور ده ها فرمانده هان نظامیی و ترورهای دانشمندان هسته ای ایران  را که توسط دست پنهان «موساد» با همکاری سازمان جاسوسی آمریکا صورت گرفته‌اند، تائید کرده است، نشان داد به دنبال چیست وچه سودایی در سر دارد، آنوقت باید این تهدیدات و انگیزه‌های غارت‌گرانه امپریالیستی آمریکا را جدی گرفت و آنها را غیرعادلانه و ناموجه تعبیر کرد؛ ولی اگر یک نظامی ایران یا رهبر جمهوری اسلامی در مقابل این تهدیدات و اعزام ناوگان عظیم نظامی امپریالیست آمریکا، فرانسه و انگلیس به خلیج فارس و نه به خلیج مکزیک، که واقعیت هستند و نه ادعا و تخیل، واکنش نشان داد و اظهار داشت در مقابل اقدامات مداخله‌جویانه شما، ما نیز تنگه هرمز را می‌بندیم، از این واکنش منطقی و قابل فهم نمی‌شود، اگر منطقی در کار باشد، به جنگ‌طلبی رژیم جمهوری اسلامی ایران رسید. با این منطق مسخره و موذیانه اگر دولتی اعلام کرد ما به کشور مفروض حمله نظامی می‌کنیم و کشور مفروض نیز اعلام کرد ما هم از خودمان مسلحانه دفاع خواهیم کرد، نمی‌شود نتیجه گرفت هر دوی این دولتها جنگ‌طلب‌اند، جنگ افروزاند و هر دو از کاربرد اسلحه دفاع می‌کنند، نمی‌شود با استدلالات تبلیغاتی امپریالیست‌ها، با به دور انداختن عقل و منطق خود، هم‌ سخن شد و در کُر جمعی ارتجاع جهانی و تبلیغات انحصاری رسانه‌ای آنها شرکت کرد.شعار بی مایه و مبهم  علیه  "همه جنگ افروزان" نشان از عجزودرماندگی از تبیین ماهیت جنگ است که با طرح چنین شعاری هردوطرف جنگ را جنگ افروز و ارتجاعی تحلیل می کند.

 

ایران برعکس تحلیل‌های عده‌ای «چپ»نما ومنحرف سیاسی  کشور امپریالیستی نیست، رژیم حاکم در ایران صرف‌نظر از ماهیت سرمایه  دارانه و ضد کارگری اش، تنها از موجودیت و استقلال سیاسی خود دفاع می‌کند. کمونیست‌ها باید تنها بر این اساس تاکتیک‌های انقلابی خویش را تعیین کنند.وضعیت ایران به شرایط روسیه در جنگ اول جهانی هیچ شباهتی ندارد،یک کپی برداری ذهنی ومسخره و دور از مکان و زمان و شرایط مشخص است.چگونه می توان رژیم  ایران را با رژیم امپریالیستی تزار که دارای چندین مستعمره بود ودرتقسیم مجدد جهان در یک بلوک امپریالیستی وغارت خلقها می جنگید  مقایسه کرد وهمان نتایج را گرفت که مارکسیست های روسیه درآستانه انقلاب اکتبر گرفتند؟ اگر شعار بلشویکها بر پایه تحلیل صحیح از ماهیت جنگ ارتجاعی امپریالیستی اتخاذ گردیده وشکست و سرنگونی دولت خودی را فراخوان داده بودند چه ربطی به وضعیت کنونی ایران دارد که خطر فروپاشی و تجزیه اش به زیان  مردم ایران وتمام مردم منطقه است ؟ با کوربینی سیاسی وانجماد فکری کسی  مارکسیست وانقلابی نمی‌شود.

 

 با تحلیل ذهنی ورهنمود دادن علیه "جنگ ارتجاعی" وتئوری جنگیدن با "هردو قطب ارتجاع" و توسل به جنگ داخلی در ایران که یک تئوری ضدانقلابی و غیرطبقاتی وناقض ماهیت تجاوزکارانه وغارت‌گرانه امپریالیسم است که از جانب جریانات آلوده به ترتسکیسم وتفکرات «منصور حکمت» در ایران که برای اسارت خلق ما ساخته و پرداخته شده است،نتیجه ای جزجنگیدن در پارکابی امپریالیسم برای سرنگونی رژیم حاصل نخواهد شد.این اپوزیسیون دارای ماهیت همان اپوزیسیون "چپی" است که در ممالک عراق و افغانستان و لیبی و سوریه ... سر بلند کرد وبه ابزار دست ارتجاع جهانی بدل شد. درمیان نیروهای اپوزیسیون ایران بخش‌هایی که خود را سوپر انقلابی وصمیمی می نامند نیز وجود دارند که به کُنه این مسایل واقف نیستند و به نتیجه عملی نهائی این تئوری‌های ارتجاعی و شبه انقلابی فکر نکرده‌اند، زیرا درفقر تئوریک بسر می برند، فاقد توانایی نظری برای رهایی ازاین برزخ آلودگی به تفکر ترتسکیستی هستند. آنها در راهی گام گذارده‌اند که منصور حکمت این عامل موساد  نشان داده است. هدف وی حذف لنینیسم و تطهیر امپریالیسم وصهیونیسم بود. وی مخالف ایجاد یک جنبش وسیع ضدامپریالیستی بود. وی جنبش "ضدمیلیتاریستی"را جایگزین مبارزه ضدامپریالیستی کرد. وی تمام مبارزه اجتماعی را از مضمون طبقاتی آن جدا کرد و به خورد "جنبش چپ" ایران داد. این مجموعه چپ  وتمام زیر مجموعه هایش هنوز از تئوری‌های ترتسکیستی«منصور حکمت» تغذیه می‌کند و بیمار است.این عده چه بخواهند و چه ناآگاه باشند، در کنار امپریالیسم وصهیونیسم اسرائیل  قرار دارند. آنها خودشان را پشت نقاب مبارزه  آتشین علیه جنایات جمهوری اسلامی پنهان کرده‌اند و کسانی را که بر ضدامپریالیسم و صهیونیسم برای آزادی ایران، برای موجودیت ایران و حفظ تمامیت ارضی کشور پیکار می‌کنند، مدافعان جمهوری اسلامی قلمداد می‌کنند تا همدستی خویش را با همه سازمان‌های ساخته و پرداخته امپریالیستی، که در زیر عناوین پر طمطراق «حقوق بشر» ویا «حقوق قومیت‌ها»، «ادیان اقلیت» و یا سازمان‌های مشکوک «توسعه دموکراسی» و... پنهان کرده‌اند، بپوشانند. برای آزادی مردم ایران و نابودی استثمارتنها یک راه وجود دارد و آنهم پیوند مبارزه دموکراتیک وعدالت محور و ضد نئولیبرالی  با مبارزه ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستی است. مبارزه  کمونیستها در راه سرنگونی رژیم سرمایه‌داری برای سوسیالیسم صورت می‌گیرد و نه فقط برای تغییر رژیم.کمونیستها قبل ازاینکه به فکر تغییر رژیم باشند باید به فکر بدیل سیاسی انقلابی و سوسیالیستی  باشند ، نه اینکه به هرقیمتی حتا همدستی با امپریالیستها رژیم را سرنگون سازند که انشاالله گربه است!با این بلاهت سیاسی نمی توان به آزادی دست یافت. این مبارزه تنها با دست مردم ایران اکثریت کارگران و زحمتکشان و تحت رهبری حزب واحد لنینی طبقه کارگر عملی و انقلابی است و این امر از مبارزه بر ضدامپریالیسم و صهیونیسم می‌گذرد.

 

 

نقل از توفان شماره ۳۰۵ مرداد ماه۱۴۰۴ ارگان مرکزی حزب کارایران

 www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan