باید
حساب ملت کُرد
را از احزاب
تجزیهطلب
کُرد جدا کرد
حزب ما
بارها
نظریاتش را در
مورد مسئله
ملی و به ویژه
در مورد
کردستان
ایران بیان
داشته است و
در این مقاله
نیز به مواضع
اصولی خویش
مجددا تکیه میکند.
این واقعیت را
باید پذیرفت
که تمام اقوام
ساکن میهن مشترک
ما ایران باید
از تساوی کامل
حقوقی، فرهنگی،
اقتصادی،
آموزشی و
سیاسی و به
ویژه آموزش به
زبان مادری
برخوردار
باشند. هیچ
قومی بر قوم
دیگر ارجحیت
نداشته و
ندارد. تمام
این اقوام در
طی قرنها در
کنار هم زیسته
و برای
سربلندی
ایرانِ مشترک،
مبارزه کردهاند
و دارای تاریخ
چندهزارساله
مشترکند و
امروز نیز از
تمامیت ارضی
ایران و حق
حاکمیت ملی
ایران در
مقابل
امپریالیسم و
صهیونیسم
حمایت میکنند.
حزب ما از
مبارزات مردم
کردستان
مانند مبارزات
محقانه مردم
سایر نقاط
ایران برضد سرکوبگری
و فساد، برضد
تضییقات و
استبداد حمایت
مینماید. ما
توفانیها از
مبارزه مردم
کردستان در
ایران در بدو
انقلاب ایران
با این اعتقاد
که جنبش
کردستان تعمیق
مبارزات ملی و
دمکراتیک
مردم ایران
برای تداوم
انقلاب ایران
است حمایت
کرده در آن
شرکت نمودیم و
به این
اعتقادات
خویش تا به
امروز نیز
وفاداریم. حزب
ما از هر
مبارزه مردم
ایران در
کردستان و
سایر مردم
ایران برای
استقرار
دموکراسی و
آزادی، برای
برپائی
حاکمیتی که
متکی بر نیروی
فرودستان
جامعه بوده و
بساط سیاستهای
اقتصادی
نئولیبرالی
را برچیند
حمایت میکند.
ولی حمایت از
مبارزه مردم
کردستان،
محکومیت قتل
مهسا امینی و
سرکوب
اعتراضات
مردم در این
خطه، هرگز به
مفهوم حمایت
از جریانهای
تجزیهطلب
کُرد نیست که
دامنگیر
تقریبا تمام
تشکلهای
سیاسی کُرد
شده و در
مقیاس کم و
زیاد وجود دارند.
این جریانهای
تجزیهطلب
مبارزات مردم
کردستان را به
کجراه برده و اعتراضات
مشروع و محقانه
آنها را به
مجاریای سوق
میدهند که در
خدمت نیات شوم
اجانب برای
تجاوز به
ایران میباشند.
با این سیاست
همدستی با
بیگانه که به
بهانه مبارزه
علیه جنایات
رژیم جمهوری
سرمایهداری
اسلامی صورت
میگیرد باید
افشاءگری
نمود در غیر
این صورت خلق کرد
در درجه نخست
قربانی این
سیاست تجزیهطلبانه
صهیونیستی در
منطقه است.
مردم منطقه همواره
شاهد بودهاند
که خلق کرد به
علت خیانت
رهبرانشان
همواره به آلت
دست ارتجاع
منطقه بدل شدهاند.
روزی با شاه
علیه صدام
حسین و روز
دیگر با صدام
حسین علیه شاه
و سپس جمهوری
اسلامی و امروز
نیز در همکاری
با اسرائیل و
آمریکا علیه
جمهوری اسلامی
ایران. این
سیاست مورد
تائید مردم
کردستان نیست
و آنها هرگز
خواهان جدائی
از ایران و تبدیل
ایران به
سوریه نیستند.
باید حساب
مردم کردستان
ایران را از
رهبران
خودفروختهای
که هر لحظه
برای تجزیه
ایران سر از
پا نمیشناسند
جدا نمود.
متاسفانه
تمام احزاب و
رهبران
کردستان ایران
از تجاوز
امپریالیسم
ناتو به
یوگسلاوی و تجزیه
این کشور با
قرار گرفتن در
کنار جمهوری
اسلامی ایران
حمایت کردند.
این احزاب از
تجاوز جنایتکارانه
آمریکا به
افغانستان و
عراق در کنار
جمهوری
اسلامی به
حمایت برخاستند.
وقتی ناتو حق
حاکمیت ملی و
تمامیت ارضی
کشور مستقل
لیبی را مورد
تجاوز قرار
داد، این
احزاب کُرد در
کنار جمهوری
سرمایهداری
اسلامی از
نابودی لیبی
حمایت نمودند.
تنها در زمان
دسیسههای
ناتو برضد
تمامیت ارضی و
حق حاکمیت ملی
سوریه که
تغییری در
سیاست خارجی
رژیم جمهوری
سرمایهداری
اسلامی محسوب
میشد در کنار
داعش، فرقه
رجوی و
مخالفان رژیم
قانونی و رسمی
بشار اسد قرار
گرفتند و تمام
جنایات ناتو و
آمریکا را
مورد تائید
قرار داده و تا
امروز نیز میدهند.
آقای مصطفی
هجری دبیرکل
حزب دموکرات
کردستان
ایران دست به
دامن جرج بوش
پسر شد تا با
ایجاد منطقه
پرواز ممنوعه
در کردستان
ایران همانگونه
که کُردهای
عراق را «آزاد»
کرد، کُردهای ایران
را نیز «آزاد»
کند و این عجز
و لابه برای تجاوز
به ایران و
جداکردن
کردستان
ایران هرگز مورد
نقد و محکومیت
سایر سازمانهای
کُرد قرار
نگرفت. این
درخواست
ضدانسانی و بر
ضد همه خلقهای
ایران بود و
هست. وقتی
مسعود
بارزانی اعلام
استقلال
اقلیم
کردستان عراق
را با دستور
اسرائیل
انجام داد و
اکراد عراقی
با پرچم ننگین
اسرائیل در
خیابانهای
اربیل برای
دهنکجی به
خلقهای
منطقه به
جولان
برخاستند،
این احزاب کُرد
تجزیهطلب
حاضر نشدند
این اقدام ضد
منافع مردم
کُرد و نماد
دشمنی با خلقهای
فلسطین و
منطقه را
محکوم کنند.
وقتی آمریکا و
اسرائیل آهنگ
آن کردند در
آغاز دهه دوم
قرن بیست یکم
با قوای نظامی
به ایران حمله
کنند، تمامی
این احزاب
کُرد جانب
آمریکا را
گرفته و حاضر
شدند در
پارکابی
امپریالیسم
آمریکا زیر
نقاب «جبهه
سوم» به ایران
حمله کنند. پس
دلسوزی این جریانهای
تجزیهطلب
برای مردم
ایران و به
ویژه کردستان
نیست، آنان
خواهان جدائی
از ایران
هستند و فقط
در پی فرصت
مناسباند.
جریانهای
تجزیهطلب
کُرد کُردهای
ایرانی را به
سلیمانیه میبردند
و در اردوگاهها
خود تعلیمات
نظامی داده و
آنها را بر
ضدهویت
ایرانی آموزش
میدادند و به
آنها میگفتند
پرچم ما پرچم
ایران نیست و
در واقع همان
پرچمی است که
در اردوکشی
ناتو در برلن
و شهرهای سوئد
از آن استفاده
کردند. سازمانهای
سیاسی کُرد
نفرت ضدفارس
را مانند گرگهای
خاکستری ترک
تبلیغ میکنند.
این آقای
عبدﷲ مهتدی
را که چندی
قبل با اتهام
همکاری با
مراجع امنیتی
کنار گذارده
بودند، امروز
به یکی از
چهرههای مهم
تجزیهطلبی
در ایران بدل
شده و سازمانهای
کُرد تلاشی
برای
افشاء وی نمینمایند.
وی یک پای ثابت
مصاحبههای
تجزیهطلبانه
و تروریستی در
تلویزیون
سعودی ایران انترنشنال
است که به هیچوجه
نه مورد
انتقاد اغلب
جریان های
سیاسی ایران و
نه احزاب
کردستان قرار
نمیگیرد. این
آقا در زمانی
که مرید منصور
حکمت اسرائیلی
بود به زبان
انتقاد میگفت
که اشتباه ما
در این بود که
از ایران جدا
نشدیم از ترس
این که مبادا
دولت ایران ما
را سرکوب کند.
مگر کسی
توانسته است
کویت و یا
اسرائیل را
سرکوب کند؟
این منطق اقای
عبدﷲ مهتدی
مورد تائید
همه سردمداران
حرکات تجزیهطلبانه
بود و تا به
امروز نیز
هست. شما به
نشریات آنها
نگاه کنید،
جشن نوروز را
به مردم ایران
تبریک نمیگویند
فقط به مردم
کردستان
تبریک میگویند،
شبکه حقوق بشر
ایران به وجود
نمیآورند،
شبکه حقوق بشر
کردستان را
علم میکنند
تا فقط به
مشکلات حقوق
بشری کردها
رسیدگی کند،
از سندیکاهای
مستقل صنفی
کارگران ایران
پرهیز میکنند
و میخواهند
اتحادیه صنفی
کارگران کُرد
را علم کنند که
به طور روشن
تفرقهافکنی
در نهضت
کارگری است.
از همه مردم
ایران و
انقلابیون میخواهند
که از مبارزه
مردم کردستان
دفاع کنند،
آنها مدعیاند
خانم مهسا
امینی را به
قتل رساندند
زیرا وی کُرد
بوده است.
آنها با این
کار خود نفرت
خویش را از
ایرانی بودن
اعلام میدارند
که با خواستهای
ملت کُرد به
شدت مغایرت
دارد. تعداد
معدودی که بعد
از باخت تیم
ملی فوتبال
ایران در مقابل
آمریکا در
سنندج و پارهای
شهرهای
کردستان
رقاصی کردند،
عوامل ستون پنجم
آمریکا بوده و
تجزیهطلب و
شاگردان
مکاتب سیاسی
این سازمانهای
کُرد هستند،
که حاضر
نیستند از
امپریالیسم و
صهیونیسم سخن
به میان
آورند.
ناسیونالشونیستهای
کُرد، آمریکا
و اسرائیل را
همدست و دوست
خود میدانند.
این عده
نماینده مردم
کردستان
نیستند،
دشمنان مردم
کردستان
هستند که فقط
برای تعمیق
گسل و شکاف
اجتماعی
فعالیت میکنند.
سیاست تجزیهطلبانه
آنها در متن
سیاست
راهبردی
تجزیه خاورمیانهی
آمریکا و
اسرائیل
انجام میپذیرد
و برای تحقق
این سیاست حتی
کُردها میتوانند
قربانی شوند.
ما در ذیل به
برخی اسناد ارجاع
میدهیم که
نیاز به تفسیر
دارند. خبرنامه
زمانه مورخ 28/11/2022
که منبعی
متعلق به
منابع جاسوسی
آمریکاست در
اخبار خود به
نکاتی اشاره
کرده است که
به طور روشن
بر تجزیهطلبی
و قراردادن
ایران در
برابر
کردستان تکیه
داشته و این
ادبیات تجزیهطلبانه
را تبلیغ میکنند.
این روش همان
سیاست سنتی
کُردهای
ناسیونالشونیست
است که خود را
کُرد میدانند
و نه ایرانی.
از
جمله میآید:
«مادر میلاد...
میگوید:
«میلاد شهید
است و پسرم را
به کُردستان
تقدیم میکنم. مادر
میلاد نیستم
اگر انتقامش
را نگیرم، دختر
میهن
(کردستان)
نیستم اگر
انتقامش را
نگیرم.».
یکی
دیگر از زنان
کُرد در باره
مقاومت
کردستان!!؟؟
به رادیو
زمانه گفته
است: «... جمهوری
اسلامی دشمن
کُردها است.
با دشمن چه میشود
کرد؟...».
همین
دو نمونه روشن
میکند که
جریانهای
ناسالمی در
کردستان
هستند که
مبارزه کُردها
را از مجموعه
مبارزه مردم
ایران جدا میکنند
و چنین جلوه
میدهند که
گویا سیاست
تضییقات و
سرکوبگری
رژیم جمهوری
اسلامی نه بر
اساس سیاسی و
طبقاتی بلکه
بر اساس قومی
صورت میگیرد.
به زعم آنها
یک فارس یا
آذری مورد
سرکوب و شکنجه
و زندان
نیستند چون
فارس و یا
آذری هستند و
یک کُرد
همواره سرکوب
و شکنجه میشود
زیرا کُرد است
و مبانی سرکوب
در ایران جنبه
قومیتی دارد.
بر مبنای دروغ
آنها به صرف
کُرد بودن در
ایران میتوان
مورد پیگرد
قرار گرفت.
آنها با این
ادبیات القاء
میکنند که
رژیم جمهوری
اسلامی در فکر
نسلکشی و
کُردکشی است و
جامعه
امپریالیستی
که نامش را
«جامعه جهانی»
گذاردهاند
باید به داد
کُردهای
«مظلوم» با
«ارتشرهائیبخش
ناتو» برسد.
این ادعای نسلکشی
کاذب و ساخته
و پرداخته
صهیونیسم در
حالی است که
همه مردم
ایران میدانند
رژیم جمهوری
اسلامی برای
بقاء حکومتش هر
مخالفی را
صرفنظر از
تعلقات قومی و
دینی سرکوب میکند
و برای آنها
تمایز قومی
وجود ندارد.
چه بسا
کُردهائی که
با رژیم
جمهوری
اسلامی
مخالفتی
ندارند و
اتفاقا
ناسیونالشونیستهای
کُرد که هیچ
تفکر دیگری را
بجز تفکر
تجزیهطلبانه
مجاز نمیدانند
و آن را داعشوار
سرکوب میکنند،
آنها را «جاش»
خطاب میکنند.
پس سیاست
سرکوب رژیم
جمهوری
اسلامی در ایران
و نه فقط در
کردستان
ایران قومیتی
نیست، طبقاتی
است و همه
مردم ایران را
در برمیگیرد.
در حالی که
همه مردم
ایران به
اعتراض علیه
قتل مهسا
امینی
برخاستند
کُردهای
ناسیونالشونیست
تجزیهطلب به
دشمنی کُردها
با سایر اقوام
ایرانی دامنزده
و میزنند.
ولی کسانی که
این واقعیت را
موذیانه
وارونه جلوه
میدهند با
تبلیغ نفرت ضد
فارس در پی
تحقق سیاست تفرقه
و تجزیهطلبانه
خویش هستند و
فرزندان خود
را بر اساس این
نفرت ملی
پرورش میدهند.
این سیاست
تبلیغاتی
تجزیهطلبانه
مورد حمایت
تمام سازمانهای
کُرد ایرانی
است در غیر
این صورت باید
آن را رسما
تکذیب میکردند.
حال ببینید در
زیر چه گفتهاند:
«رژیم
در تهران با
باتوم با
اعتراضات
برخورد میکند
اما در
کردستان با
گلوله و قشنگ.
چرا؟... چون جمهوری
اسلامی در
تهران فاشیست
است و در کردستان
اشغالگر.»
این
عبارت به حد
کافی
افشاءگرانه
است زیرا میخواهد
به شنونده و
یا خواننده
القاء کند که
ارتش ایران
کردستان را که
سرزمین دیگری
به غیر از
ایران است
«اشغال» کرده
است و کردستان
را به مستعمره
خویش بدل
ساخته و این
حق کُردهاست
که برای رهائی
ملی خویش دست
به دامن
اسرائیل و آمریکا
به عنوان
متحدان رهائیبخش
خود شوند. هر
فرد غیر کُرد
یک اشغالگر
است و در کردستان
اشغالی کشتار
اشغالگران حق
ملت کُرد است.
البته این
ناسیونالشونیست
حق ملت فلسطین
بر ضد
اشغالگران
صهیونیستی را
به رسمیت نمیشناسند
و همدست
اسرائیل در
منطقه هستند
ولی در تقبیح
کمکهای
محقانه ایران
به مردم مظلوم
فلسطین زبان
درازی دارند.
ببینید کسانی
که با این
نگارش تجزیهطلبی
را توجیه میکنند
با ریاکاری مینویسند:
«جمهوری
اسلامی در
چهار دهه
زمامداری خود
بر طبق روال
همیشگی
کردستانیها
را به تجزیهطلبی
متهم کرده
است. اما
مقاومت
کُردها خلاف
تبلیغات
جمهوری
اسلامی را میرساند».
در
سند دیگری که
خبرگزاری
آلمان «دویچهوله»
تحت عنوان«
فراخوان حزب
دمکرات
کردستان ایران
برای حمایت از
مردم» منتشر
کرده است چنین
میآید:
«حزب
دمکرات
کردستان
ایران به
منظور حمایت
از مردم
کردستان،
معترضان در
شهرهای دیگر
را به حضور در
خیابانها
دعوت کرده
است. در پیام
این حزب آمده
است: «ما مردم کوردستان
برای کاهش
فشار بر
کوردستان از
سوی رژیم
جمهوری
اسلامی؛ از
تمامی شهرهای دیگر
ایران
خواستاریم
برای حمایت
از مردم
انقلابی
کوردستان بە
خیابانها
بیایید»». (تکیه
همه جا از
ماست).
تو
گوئی در ایران
فقط یک
کردستان وجود
دارد که همه
مردم ایران
باید برای
رهائی
کردستان از دست
ایرانیها و
فارسها به
یاری آقای
مصطفی هجری
بروند که
خواهان تجاوز
آمریکا به
ایران
بود.تمام مردم
ایران باید
برای حمایت از
مردم انقلابی
کردستان خیابانها
را اشغال کنند.
سخن این است
که اگر
انقلابی با
دست مردم ایران
برای رهائی از
یوغ استبداد
در جریان باشد
همه خلقهای
ایران برای
یاری متقابل
باید به
خیابانها
بیایند و از
هویت ملی و
ایرانی بودن
خویش دفاع
کنند و نه این
که همه به
خیابان
بیایند تا کسی
به کُردها
صدمه نزند.
اتفاقا دوران
تحریکات
مسلحانه در
مرزهای غربی
ایران که سالهاست
مرز عبور
جاسوسان
اسرائیلی
برای ورود به
ایران گشته
است و افراد
مسلح برای
تحریکات وماجراجوئی
به شهرهای
کردستان وارد
شده و با ایجاد
ناامنی و آشوب
در پی تحقق
سیاست تجزیهطلبی
هستند به
پایان رسیده
است. دولت
عراق این
مرزها را
برخلاف تمایل
اقلیم کردستان
تحت نظارت
خویش میگیرد
و تردد
نیروهای
تجزیهطلب به
حداقل خواهد
رسید. مردم
کردستان
ایران که
تاریخی مشترک
به قدمت ایران
با سایر خلقهای
ایران دارند
حق دارند و
باید در کنار
سایر خلقهای
ایران برای یک
ایران دموکراتیک،
مستقل و
سرافزار در
خدمت اکثریت
فرودستان
جامعه مبارزه
کنند. رفاه و
آسایش ملت
ایران فقط در
گرو همکاری
مشترک همه خلقهای
ایران است.
کسانی که
تبلیغ میکنند
کُردها باید
در کنار
اسرائیل قرار
بگیرند و یا
فقط گلیم خود
را از آب
بیرون بکشند
سلاخان مردم
کردستان
هستند و هرگز
به مصالح مردم
کردستان و
ایران چشم
ندارند. پیروز
باد مبارزه
دموکراتیک و
وحدتطلبانه
همه خلقهای
ایران.
نقل
ازتوفان
ارگان مرکزی
حزب کارایران
شماره 274 دی ماه
1401
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan