برخوردی تاریخی- سیاسی به وضعیت حقوقی دریای مازندران(4)

سلطنت پهلوی و نقض مستمر قرارداد دوستی با اتحاد شوروی سوسیالیستی

 

اینکه قرار داد 1921 و 1940 از زمان رژیم وابسته و غارتگر پهلوی بزیر پا گذارده شد ظاهرا خوش آیند سلطنت­طلبان و پاره­ای مخالفین جمهوری اسلامی نیست. عده­ای از این باصطلاح مخالفین رژیم جمهوری اسلامی فکر می­کنند اگر بار گناه همه خیانتهای گذشته پهلویها را نیز به گردن جهوری اسلامی بگذارند درجه غلظت ضد رژیمی خویش را نشان داده­اند. حال آنکه آنها یا در نادانی بسر می­برند، یا آلت دست سلطنت­طلبان و امپریالیستها هستند و یا اینکه به معجزات دروغگوئی و دسیسه­چینی بجای آگاهی دادن و بسیج مردم بی حد و اندازه اعتقاد دارند.

 

رژیم پهلوی که نوکر بیگانه بود هرگز به منافع مردم ایران نمی­اندیشید. در همان زمان بر اساس قرارداد دوستی با شورویها کشور ایران می­توانست هم در دریای خزر کشتی رانی کند و هم سهمی از استخراج نفت باکو داشته باشد زیرا استفاده مشترک از بستر دریا نیز بخشی از حقوقی بود که در زمان لنین و استالین برای مردم ایران در عرصه بهره برداری مشاع در نظر گرفته بودند. ولی رژیم خائن پهلوی که نوکر بیگانه بود به مصالح ملی ایران فکر نمی­کرد. آنها نمی­خواستند همراه با دولت سوسیالیستی شوروی در چاههای نفت آذربایجان شوروی سرمایه گذاری کنند و موجب شوند که شورویها بتوانند در همکاری با ایران به انرژی بیشتری دست یافته و اقتصاد خویش را سر و سامان دهند. آنها ترجیح می­دادند برای “مرگ سوسیالیسم“ از منافع ملی ایران در خدمت امپریالیستهای آمریکا و انگلیس بگذرند. جالب این است که هیچ یک ازاین حضرات؛ که بر ضد شوروی سوسیالیستی یقه می­درانند و با سوء نیت دوران تزاریسم و سوسیال امپریالیسم را با دوران سوسیالیستی لنینی استالینی مخلوط می­کنند، به این خیانت بزرگ که مبنای سایر خیانتها قرار گرفته است اشاره­ای ندارد. دولتهای ایران متاسفانه حتی در دوران دولت ملی دکتر مصدق برای استفاده از این حق ایران که مورد تائید شورویها بود تلاشی نکردند. آنها در عمل پذیرفتند که دریای خزر(مازندران) بخشی از خاک شوروی است و ایران تنها بر روی کاغذ دارای حقوق مساوی و مشترک با شورویهاست. هرگونه عملی مغایر این تصمیم باید منجر به همکاری مشترک دو دولت و سرمایه گذاریهای مشترک برای حفظ محیط زیست، صید ماهی، کاهش و افزایش آب دریا و... می­شد که باب طبع آمریکائیها و دول دست نشانده ایران نیز نبود. حتی در کار شیلات نیز که با شورویها همکاری داشتند اخلال می­کردند. همین اخلالگری و زیر پا گذاردن قراردادهای دوستی با شوروی وضعیتی را تثبیت کرد که از نظر حقوقی به آن رویه عرفی می­گویند. قبل از فروپاشی امپراتوری سوسیال امپریالیستی شوروی وضع بدان صورت بود كه هركدام از دو طرف به صورت مستقل از منابع معدنی بهره برداری می­نمودند. در بخش شوروی پس از جنگ جهانی دوم كار اكتشاف و استخراج نفت در حوالی باكو شروع شد. در آن زمان بنا به گفته دیپلماتهای کنونی روسیه که در مذاکرات چند جانبه شرکت دارند “طرف ایرانی در اقدامات ما هیچ لطمه­ای بر حقوق خود نمی­دید و آن را ناقض قراردادهای مزبور نمی­دانست. در بخش ایرانی نیز مطابق قانون مصوب مجلس ایران در 1955(1334)، مناطق زیرآبی و منابع طبیعی بستر دریا در مناطقی كه در فلات قاره ایران قرار دارد را متعلق به ایران دانسته است. بنابراین برای رسیدن به یك توافق در مورد رژیم حقوقی دریای خزر باید هم قراردادهای گذشته و هم عملكرد عرفی را درنظر گرفت.

 

در گذشته ایران به پیمان بغداد و سپس سنتو و از طریق سنتو و عضویت پاکستان در آن به پیمان سیتو وصل شد و از طریق ترکیه به پیمان ناتو تا علیه شوروی دست بالا را داشته باشد. این اقدامات تجاوزگرانه که ثروتهای ملی ایران را بکام امپریالیستها می­ریخت و هزینه سنگین نظامی را بر گرده زحمتکشان و ملت ایران تحمیل می­کرد خیانتی بود که رژیم پهلوی به ایران کرد. تسلیحات نظامی پیچیده ایران در نتیجه عضویت در این پیمانها از آمریکا تامین می­شد و برای بکارگیری آن 50 هزار مستشار آمریکائی که مصونیت حقوقی در ایران پیدا کرده و حق توحش می­گرفتند برگرده مردم میهن سوار شده و از مالیات مردم و پول نفت میلیاردها دلار به سرزمین مادریشان عودت می­­دادند. در شمال ایران پایگاههای شنود بوجود آوردند و یک ارتش سرّی مسلح برای مقابله با تجاوز احتمالی شوروی به ایران پدید آوردند. دولت وقت ایران در عمل قرارداد 1921 را به خشن­ترین نحوی زیر پا گذارد. در زمان سلسله پهلوی؛ ایران همواره یک مرکز توطئه و دسیسه و تجاوز به شوروی سوسیالیستی و حتی بعدا به سوسیال امپریالیسم شوروی در کادر رقابتهای جهانی امپریالیستی بدل شد.

 

انقلاب شکوهمند بهمن به این دوران تاریک استعماری که از کشور ما کشوری نیمه مستعمره ساخته بود پایان داد.

رژیم جمهوری اسلامی پس از روی کار آمدن، در دولت بازرگان؛ ابراهیم یزدی را وزیر امور خارجه ایران کرد. وی که از دوران فعالیت دانشجوئی و ارتجاعی خویش به نزدیکی با محافل جاسوسی آمریکا شهرت داشت در همان اوان کارش بطلان قرارداد 1921 را اعلام داشت.  اعلام بطلان قرارداد 1921 با اشاره آمریکائیها از آن جهت صورت گرفت که خطر احتمالی تجاوز شوروی به ایران را در آینده به این بهانه که ایران به مرکزی برای تجاوز به شوروی بدل شده است کاهش دهد و دست سایر امپریالیستها در دفاع از رژیم جدید ایران را در مقابل تجاوز شوروی باز بگذارد. زیرا ابراهیم یزدی با این اقدام بهانه حقوقی تجاوز شوروی به ایران را از وی گرفته بود. این خیانت ابراهیم یزدی و دارودسته بورژوا لیبرالهای ملی-مذهبی بر حزب ما پوشیده نیست. رژیم جمهوری اسلامی نیز قرارداد 1921 را به زیر پرسش برد و سرانجام بی اعتبار اعلام کرد.

 

نماینده رسمی دولت روسیه در مذکرات چند جانبه با دولت ایران که شاهد هیاهوی دولت ایران در مورد مبانی وضعیت حقوقی دریای خزر بود بخاطر آنکه از شدت این هیاهو بکاهد خاطر نشان ساخت: “برسمیت شناختن قراردادهای 1921 و 1940 شوروی و ایران بعنوان مبنای رژیم حقوقی دریای خزر نقطه آغازین موضع روسیه می باشد. در حالیكه روسیه متهم می شود كه تمامیت این دو قرارداد را در نظر نمی­گیرد، باید خاطر نشان ساخت كه تمامیت یكی از این دو توافق، یعنی پیمان دوستی ایران و جمهوری شوروی روسیه مصوب فوریه 1921، اول بار توسط ایران نقض گردید. در 19 آبان 1358(10 نوامبر 1979) ایران بصورت یك جانبه مواد 5 و 6 این پیمان را لغو نمود و علت آن را تغییر اوضاع و احوال دانسته است. مگر اوضاع و شرایط منطقه امروز كمتر از گذشته تغییر یافته است؟“.

حال که امپراتوری روسیه در هم ریخته است و سخن بر سر تقسیم منافع مشترک در دریای مازنداران به میان می­آید همه شعب بورژوازی ایران، حتی بورژوازی خودفروخته سلطنت­طلب بیادش آمده که ما دارای قرارداد مشترکی با شورویها بوده­ایم که آنها ملزم و موظف به احترام به آن و اجرای آن بوده­اند. این هوچی­گری برای کتمان خیانتی است که این حضرات به مصالح ملی ایران کرده­اند. این خیانت تنها مربوط به دوران رژیم جمهوری اسلامی نیست، آخوندها تنها ادامه دهنده خیانت سلطنت­طلبان هستند. این قرارداد حداقل از نظر سیاسی سالهاست که اعتبار خود را از دست داده و مورد سوءاستفاده رژیمهای ارتجاعی ایران بوده است. اینکه اعتبار حقوقی آن تا به چه حد است شاید بررسی آن کار کارشناسان حقوقی باشد.

 

بر گرفته از توفان شـماره 227 بهمن ماه 1397ـ فوریه سال 2019

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan