نگاهی به رویدادهای ایران از منظر جغرافیای سیاسی و گردش به شرق

ما در طی همین شماره توفان در پیرامون تحولات امور داخلی ایران و این که در حال حاضر چه تضادهائی جاری هستند و چه عواقبی برای مردم کشور ما دارند، سخن راندیم. ولی برای آگاهی عمومی لازم است که اوضاع ایران را در پرتو تحولات جهانی، ساختن جاده ابریشم و چند‌قطبی شدن جهان نیز مورد ارزیابی قرار دهیم و نه فقط در پرتو بود و نبود حجاب و یا دسیسه‌های صهیونیستی- امپریالیستی، نمایشات ساختگی اعتراضی و مهندسی شده‌ی سازمان‌های امنیتی آمریکا، سوئد، آلمان، فرانسه، کانادا، استرالیا و حتی ایرانیان احساساتی، به حق خشمگین و یا فریب‌خورده و بسیاری مزدور شناخته‌شده که عریانی و دریدگی و هرزگی خویش را به زنان ایران نسبت می‌دهند که ذره‌ای خویشاوندی فرهنگی با این بازیگران حرفه‌ای ندارند. آنها بقایشان به دکان‌های سیاسی دو نبشی است که در غرب برای دریافت کمک‌های «بی‌شائبه» غرب «دموکرات» و حامی «حقوق بشر» درست کرده‌اند. برهنه شدن آنها سرمایه زندگی‌شان در غرب است. برای آنها مهسا امینی بهانه است، نابودی ایران نشانه است.

جالب است همه رهبران جهان غرب بطور بی‌سابقه و در یک کُر دستجمعی از جوبایدن، مکرون، شولتس، لیز تراس، جاستین ترودو، خانم آندرسون، آنتونی آلبانیزی و مسئولان امنیتی و سخن‌گویان آنها همه با هم دلواپس حقوق خانم مهسا امینی شده‌اند. همه آنها مخالف حجاب اسلامی‌اند. شارلی‌ابدو هم در این کُر دستجمعی شرکت فعال دارد. نشریه‌ مشهوری در غرب استعماری نیست که در دروغ‌پردازی با رقیبش مسابقه نگذاشته باشد. همان جنایت‌کارانی که میلیون‌ها زن و بچه یمنی، فلسطینی، عراقی، لیبیائی، افغانستانی را به قتل رساندند، به یکباره نگران سرنوشت خانم مهسا امینی که از خلق کُرد بوده و به مردم فارس تعلق نداشته، شده‌اند. این ایرانیانی که به چهره این جانیان و بازیگران ریاکار، نقاب حقوق بشر می‌کشند و خود را به خرفتی می‌زنند و مسایل بقاء ایران، حق حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، آینده ایران را در پای مسایل فرعی قربانی می‌کنند یا از نظر سیاسی کور و کودن هستند و یا مزدوران با سابقه و کارکشته در جنگ هیبریدی به حساب می‌آیند که نقش معینی را برای ایفاء در این صحنه‌ها به عهده گرفته‌اند. کجا بودند این اوباشان جهانی، وقتی در اثر تحریمِ ارتجاع جهانی صدها زن ایرانی جان دادند و می‌دهند. اعتراضاتی که با نقض حقوق قانونی ایران در جهان صورت پذیرد، فقط مکمل نابودی ایران و حق حاکمیت ملی ایران و تائید تحریم و تجاوز به ایران است که به کوری چشم دشمنان ایران با فضاحت به ورشکستی کامل می‌کشد و کشیده است. 

از نظر درک علمی از پدیده های اجتماعی باید از عام به خاص حرکت کرد، باید از کل به جزء رسید، باید کلان را مد نظر قرار داد تا در ارزیابی از حرکت‌های اجتماعی دچار خطا نشد. عام تعمیم نقاط مشترک خاص است که جنبه عمومی ایجاد کرده و در عمل همواره به صورت قطب‌نما در اختیار فرد در تحلیل‌ها قرار می‌گیرد. در پرتو عام باید به خاص ارزش‌گذاری کرد. این است که باید وضعیت ایران را در عرصه جهانی و نقشی را که این کشور ایفاء می‌کند مد نظر قرار داد. زیرا جهت تحولات آتی جهان، رشد و سمت و سوی حرکت تضادها را این اوضاع کلان و قانون‌مندی عام  تعیین می‌کند و نه مسایل جزئی و فرعی.

این دیگر یک حقیقت انکار ناپذیر است که جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم به سمتی می‌رود که یوغ جهان تک قطبی را که یوغ آدمکشان، استعمارگران، آدمخواران جهانی به رهبری امپریالیسم آمریکا و همدستان غربی و صهیونیست آنها است به یاری تغییر تناسب قوای جهانی به دور افکند و نظم تحمیلی بعد از جنگ جهانی دوم را به گور بسپارد. فرار مفتضحانه آمریکا از افغانستان و تحریکاتش در اقصی نقاط جهان از آمریکای لاتین گرفته تا خاورمیانه، دریای چین و اقیانوس آرام ناشی از دست و پا زدن‌های عفریتی است که در حال از دست دادن توانائی‌ها و خون‌مکیدن‌های خویش است. ممالک جهان حاضر نیستند به زیر بار تسلط کاغذ پاره‌ای به نام دلار بروند و زمام اختیار زندگی خویش را در دست آمریکا قرار دهند. هم اکنون آمریکا با شعله‌ور کردن جنگ در اوکراین، کودتا در این کشور، روی کار آوردن نازی‌ها، کشتار روس‌تباران و کشیدن پای اروپائیان به این باتلاق، اقتصاد اروپا را به نابودی کشانده و با تخریب در خط انتقال گاز روسیه به اروپا برای دوران مدیدی اروپا را فاقد حامل‌هال انرژی نموده و به گاز مایع و گرانقیمت آمریکا وابسته کرده است. اروپا به دامن ورشکستگی سقوط می‌کند و اکنون سرمایه‌هایش به سمت آمریکا سرازیر شده‌اند. کارخانه‌ها برای این که ورشکسته نشوند باید به آمریکا نقل مکان دهند. این در حالی است که روسیه از زیربار دیکته و قلدری آمریکا قد راست کرده، جلوی پیشرفت و دسیسه ناتو را برای وقوع یک جنگ هسته‌ای گرفته و اقتصاد خویش را از قید دلار تسلیحاتی رها کرده است. ضربه کاری که روسیه به دلار زده است از جانب چین، هندوستان و ایران و بسیاری ممالک که به معاملات تهاتری دست زده‌اند، تقویت می‌شود. دیگر دلار ارز مبادله معادل جهانی نیست و ماهیت کاغذ پاره بودن آن بیش‌تر برملا می‌گردد.

تحولات جهان نشان می‌دهد که حرکت تضادها به سمتی است که جهان تک قطبیِ تحمیلی و مملو از خون و جنایت جایش را به جهانی چندقطبی و نسبتا عادلانه می‌دهد. در این ساختار نوین جهانی بسیاری از ممالک از شخصیت مستقل سیاسی و حقوق برخوردار بوده و نباید از ترس دسیسه و توطئه و تجاوز آمریکا و ناتو از تامین منافع ملی کشور خود صرف‌نظر کنند. برآمدِ کشورهای «جهان سوم» که اکثریت مردم جهان را در برمی‌گیرد در امر محکومیت تحریم روسیه توسط غرب نشان داد که این تحول تا به چه حد قدرت‌مند بوده و قابل توقف نیست. دولت چین یکی از قدرت‌های بزرگ جهانی که در واقع به بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهانی تبدیل می‌شود به کارخانه تولید جهان بدل شده است و با ایجاد اتحادیه «بریکس» در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین با قدرتی روزافزون برای مبارزه با تسلط دلار در جهان پیش می‌رود. دزدیدن اموال کشورهای فقیر که ذخایر دلاری بوده و در بانک‌های کشورهای غربی ذخیره شده‌اند، از جمله ونزوئلا، روسیه، ایران، لیبی، عراق، افغانستان و نظایر آنها به همه نشان داد که مشتی راهزن جهانی که خود را «جامعه جهانی» و یا «جامعه متمدن» می‌خوانند به راهزنی اشتغال دارند و دسترنج ممالک جهان را با قلدری چپاول می‌نمایند. این حقیقت به آن چنان بی‌اعتمادی در جهان دامن زده که همه می‌دانند سازمان ملل متحد و دبیرکلش تنها آلت دست آمریکا بوده و قادر نیستند از حقوق ملت‌ها و کشورها حمایت کنند و بر این نقض حقوق ملل نقطه پایانی بگذارند. این است که این سوءظن نسبت به غرب و متحدانشان سرعت روی‌آوری کشورها و افکار عمومی جهان را به سمت شرق افزایش داده است. در این تحولات ایران نقش بسیار مهم و راهبردی ایفاء می‌کند. حضور ایران در اتحادیه شانگهای و عضویت در آن، یکی از ابزارهائی است که محاصره ضدبشری اقتصادی آمریکا را درهم می‌شکند و نفوذ اقتصادی و سیاسی ایران را در شرق و به ویژه آسیای میانه با توجه به پیش‌زمینه تمدنی ملت‌های این منطقه افزایش می‌دهد. ایران به عنوان «پل پیروزی» میان اقیانوس هند و آسیای میانه و روسیه‌ی تحریم‌شده قرار گرفته و تمام دسیسه ضدبشری تحریم غرب را با نقش تاریخی خود بی‌اثر کرده است. ایران با تجربه گرانبهای خویش در دوران تحریم و شکست آن، مترصد انتقال این تجارب به روسیه تحریم‌شده بوده و به بسیاری از بازارهای روسیه دست یافته که برای آینده اقتصادی ایران و دوستی با ملت همسایه ما از اهمیت دو چندان تاریخی برخوردار است. ایران که تا دیروز خوراک استعمار غرب بود و آنها در سی‌صد سال اخیر کشور ما را صحنه تاخت و تاز خود کرده و حکام بی‌عرضه و خودفروش را وسیله سرکوب مردم کشور ما قرار داده بودند، حال باید گور خود را از ایران بکنند. تلاش ایران برای به دور انداختن یوغ استعمار غرب که در ایران حمام خون و جنایت به پا کرده و انبوهی از قراردادهای استعماری اقتصادی، نظامی، سیاسی و قضائی به ایران تحمیل کرده بودند و حتی مرتب به نقض عهد مشغول بوده و با راهزنی و دزدی منافع ملی ایران را بر باد می‌دادند، به این سادگی نیست. روشن است که در ایران اکنون اراده مبارزه با غرب و حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران وجود دارد. ولی اجیران نقابدار و بی‌نقاب غرب که حتی در دستگاه حاکمه ایران از نفوذ تاریخی برخوردار بوده و از همان زمان انقلاب با حمایت سازمان‌های جاسوسی غرب در دستگاه حاکمیت جا خوش کرده‌اند، دست بردارد نبوده و مرتب به تخریب مشغولند. آنها از امکانات مالی، رسانه‌ای به ویژه مطبوعات خودفروخته و خبرنگاران اجیر، روشنفکران نوکرصفت و دروغپردازان حرفه‌ای در داخل ایران برخوردارند که مرتب به سیاست‌های میدانی ایران در منطقه، با تقویت قوای نظامی ایران، با مبارزه برای تامین استقلال سیاسی و حتی اقتصادی ایران مخالفند. آنها نوکری غرب را ترجیح می‌دهند و آرزوی زمان سلطنت پهلوی را دارند و ده‌ها سال مغزهای تهی آنان از تبلیغات هولیوودی انباشته گشته و کعبه آمال آنها در دشمنی با 85 میلیون ایرانی، در فرنگ است. این دشمنان ایران در جبهه مجریان سیاست‌های ضدکارگری نولیبرالی و شاگردان مکتب اندیشمندان شیکاگو برای ایجاد هر فتنه و آشوب در ایران آماده‌اند. ارباب آنها ملت ایران نیست، آقایان جوبایدن و نتانیاهو هستند. این است که وقتی دهان آلوده و متعفن خویش را باز می‌کنند، تنها به چین و روسیه که اکنون نقش مهم در تامین استقلال ایران بازی می‌کنند به صورت هیستریک حمله می‌کنند که در واقع حامی نظم قدیم جهان و همان نظم تسلیحاتی دلار و غارت جهان هستند. این کینه‌ورزان تاریخ حتی قادر نیستند به یک قرارداد استعماری چین با ایران در عرض چند هزار سال گذشته اشاره کنند، ولی به یک‌باره با اشاره دونالد ترامپ از تجاور چینی‌های چشم بادامی به زنان زیبای ایغوری که تا دیروز حتی نمی‌دانستند، ایغورستان نیز وجود دارد، متوسل می‌شوند و تعصب ناموسی‌شان به جوش می‌آید. آنها برهنگی و هرزگی و حتی بی‌ناموسی پاره‌ای معترضان ایرانی را در این بازار مکاره سیاسی جهانی ارج می‌گذارند، ولی از تجاوز ساختگی یک چشم بادامی به یک دختر باکره مسلمان ایغوری دهانشان کف کرده است. امپریالیسم آمریکا و غرب که ایران را خاری به چشم خود دیده و از نقش بسیار مهم و تاریخی این کشور در تغییر اوضاع منطقه و جهانی مطلع هستند از هیچ اقدامی برای نابودی ایران خودداری نمی‌کنند. کنسرت دستجمعی رهبران غرب که به تعزیه‌گردانی اشتغال دارند، از این زمره است. آنها در اطراف ایران با یاری صهیونیست‌ها به دسیسه مشغولند و هم اکنون در پی آن هستند تا با تغییرات جغرافیائی در مرز جمهوری باکو ایران را از ارمنستان جدا کرده ناتو را به دریای خزر بیاورند و ارتباط محور جنوب به شمال ایران را که از بنادر جنوبی چابهار، بندر عباس، مناطق سنی مذهب و بلوچ نشین ایران و.. شروع شده  با گذر از آستارا و آذربایجان به روسیه می‌رسد و پشت جبهه روسیه است را با تحریکات قومی و دخالت بیگانه درهم شکنند تا تحریم‌هایشان نسبت به روسیه موثر افتاده و در جنگ آشوب‌طلبانه و استعماریشان در اوکراین پیروز شوند. آنها در پی تجزیه روسیه و تجزیه ایران و بقاء نظم استعمار سابق هستند.

تلاش‌های جریان‌های ارتجاعی نظیر فرقه رجوی، و محافل ناسیونال‌شونیستی که در تحت نظر صهیونیسم در اقلیم کردستان عراق آموزش می‌بینند تا در ایران به آشوب و ترور دست بزنند و یا جریان‌های تجزیه‌طلب عرب، بلوچ و یا محافل ناسیونال‌شونیست آذری همه و همه بخشی از جبهه وسیع ارتجاعی نظم کهن برای نابودی بشریت می‌باشند. نقش آنها در این تحولات جهانی عمیقا ارتجاعی و داعشی است و باید با تمام قوا در برابر این محافل ارتجاعی و وابسته بایستیم، وگرنه ایران روز خوش به خود نخواهد دید. بخت ایران برای سربلندی ،استقلال و توسعه در گردش به شرق، نزدیکی به «بریکس»، همکاری اقتصادی با چین، هند و روسیه است و این است که لشگرکشی جهانی علیه ایران و سوءاستفاده از وضعیت نابهنجار داخلی و سرکوب‌های حکومتی ابزاری می‌شود تا گوش فلک را کر ‌کنند و تا می‌توانند نیات شوم خود را بپوشانند. ولی ایران ماندنی است و ربطی به رژیم‌های میرنده ندارد.

 

نقل ازتوفان ارگان مرکزی حزب کارایران شماره 272آبان ماه 1401

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan