معنا و
مفهوم نقض
حقوق ملل در
قرن بیست و
یکم
غرب
متجاوز و در
راسش آمریکا
به «مدافع
حقوق» ملل بدل
شده است.
آمریکا حداقل
بیش از 60 بار به
نقض حقوق ملل
دست زده و حتی
بر اساس
دکترین «پل ولفوویتز»
حق دارد هر
زمان و در هر
جا که تشخیص
داد منافعش به
خطر افتاده
است به آن
کشور حمله
کند. بر اساس
این دکترین،
آمریکا به
کشور عراق
حمله کرد.
آنها در شورای
امنیت ملی خود
حتی منطقه
خلیج فارس را
جزو حریم امنیتی
خویش اعلام
کردند که همه
این اقدامات ضد
موازین جهانی
و منشور ملل
متحد است.
آمریکا به
صراحت بیان
کرده که منافع
ملی کشورش بر
بالای سر هر
قانونی قرار
دارد. آنوقت
این گلهی
آدمخواران از
رعایت حقوق
ملتها صحبت
میکنند!!
پیمان
ناتو را در
نظر بگیریم.
این یک
اتحادیه جنگافروز
برای تجاوز به
سایر
کشورهاست.
اینکه رهبران
این ممالک و
ماشین
انحصاری
تبلیغاتی و دروغپرداز
آنها خود را «پیمان
دفاع» معرفی
میکنند تنها
برای مغزشوئی
و فریب مردم
است. پرسش
عقلانی این
است ناتو که
قدرتمندترین
اتحادیه
نظامی جهان
است از خودش
در مقابل چه
کسی و چه قدرت
واقعی جهان میخواهد
دفاع کند؟ در
مقابل کشور
بحرین؟ در مقابل
کشور سان
مارینو؟ پس به
عقل خود رجوع
کنیم. ناتو
سازمانی است
تنشآفرین،
جنگافروز،
تجاوزگر و
برای بشریت
خطرناک. نفسِ
وجود ناتو
بیان جنگ بوده
و بوی خون و
آتش از آن به مشام
میرسد. تمام
ممالکی که به
عضویت ناتو
درآمدهاند
پذیرفتهاند
که نه برای
حقوق ملل، نه
برای حقوق بشر
و نه برای
رعایت تمامیت
ارضی سایر
کشورها، کوچکترین
احترام و
ارزشی قایل
هستند. نفسِ
عضویت در ناتو
یعنی جنگ و
آمادگی برای
تجاوز. در
اینجا فقط
مسئله بر سر
ساعت وقوع
تجاوز است و
نه ماهیت جنگطلبانه
ناتو. ناتو
هرگز در
محاسبات
سیاسی جهانی
نقش مظلوم را
نداشته بلکه
تا مغز
استخوان ظالم
و سلطهگر
است.
دولتمردانی
که این واقعیت
را نبینند و
خودشان را
دلداری دهند
که این شتر
درِ خانه ما
نمیخوابد به
خواب خرگوشی
فرورفته و
مشغول خیانت به
کشورشان
هستند. خواب
خرگوشی ماهیت
خیانتکارانه
سیاست و
اقدامات آنها
را توجیه نمیکند.
این
سخنان حزب ما
تئوری نیست،
فریاد رسای
میلیونها
انسانی است که
به دست
سربازان رسمی
و غیررسمی
ناتو در
یوگسلاوی،
عراق، لیبی،
افغانستان،
یمن، فلسطین،
سوریه،
ویتنام،
کامبوج، لائوس
و... به قتل
رسیدهاند و
سرزمینشان با
خاک یکسان
گشته است. جنگ
تحمیلی عراق
با ایران را
بیاد آورید.
ایران با ناتو
جنگید ونه با
عراق. ناتو
بود که به
مرزهای ایران،
به تمامیت
ارضی ایران،
به حق حاکمیت
ملی ایران
تجاوز کرد.
فقط
خودفروشان و
ستون پنجمیها
خفقان میگیرند،
صدایشان در
نمیآید و به
روی این
خورشید روشن
چشمان خود را
میبندند.
به
اوکراین
بنگریم. این
کشورِ زیر
سلطه نازیسم
در کنار
آمریکا با 5
هزار سرباز
نازی به کشور
عراق که ظلمی
به این کشور
نکرده بود و
همیشه روابط
خوب با آنها
داشت حمله کرد
و بیش از یک
میلیون عراقی
را همراه با
سایر ممالک
ناتو نظیر،
انگلستان،
دانمارک،
هلند،
اسپانیا و... قتل
عام نمود.
عراق نبود که
به مرز اوکراین
تجاوز کرده
بود و اولین
کسی نبود که در
مرز اوکراین
پایش را به آن
طرف مرز گذاشت
و اولین گلوله
را شلیک کرده
بود. اوکراین
در سال 1392 اعلام
کرد که به
افغانستان
برای سرکوب
مردم افغانستان
ارتش میفرستد
پس میبینیم
شرکت در
عملیات ضد
بشری ناتو
برای ارتش اوکراین
حکم آب حیات
را دارد. مگر
مردم
افغانستان
آزاری به
اوکراین
رسانده
بودند؟ مگر
افغانستان به
مرز اوکراین
تجاوز کرده
بود؟ مگر افغانستان
حقوق ملل را
به زیر پا
گذارده بود؟
چه قدر عدهای
باید بیشرم و
ضد بشر باشند
که ازاین نازیهای
آدمکش و
متجاوز در
اوکراین دفاع
کنند.
در
نشریه «8 صبح»
مورخ اسفند 1392
میآید:
«براساس
توافقی که
میان ناتو و
دولت اوکراین
صورت گرفته،
این کشور در
نظر دارد که
گروهی از
نظامیان خود
را به
افغانستان
بفرستد» مراجعه
کنید به سند:
https://8am.af/ukrine-slodeirs-afghanistan/
میبینید
که ناتو
پیمانی
تجاوزکار است
و اوکراین حتی
بدون اینکه
رسما عضو این
پیمان باشد با
ناتو همکاری
نظامی
صمیمانه و
تحریکآمیز
دارد، با آنها
عملیات نظامی
مشترک انجام
میدهد،
مشاورهیِ
نظامیِ
تهاجمی میپذیرد،
اسلحه میخرد
ارتشش را با
هنجارهای غرب
منطبق میسازد
و خود را برای
جنگ، تا دندان
از هر لحاظ مسلح
و آماده میکند
تا به روسیه
حمله کند.
اوکراین حتی
به این عملیات
نظامی طولانیمدت
نیز راضی نیست
و میخواهد
عضو رسمی ناتو
شود. یعنی
عضویت در یک
سازمان جنگافروز
و ضد بشر برای
تجاوز به سایر
ممالک و در
درجه اول به روسیه.
برای حزب ما
روشن است که
همکاری با
ناتو، عضویت
در ناتو یا
درخواست برای
پیوستن به ناتو
یعنی اعلان
جنگ به همه
ملل جهان.
نفسِ ناتو نقض
حقوق ملل است.
جهان رو به
صلح به ناتوی
تجاوزکار
نیازی ندارد.
این
رهبران نازی
که پشتوانه
اکثریت مردم
اوکراین را
نیز به همراه
ندارند و فقط
بر بخشی از
مردم غرب و
غربگرای
اوکراین و
گروههای
مزدور نازی
تکیه کردهاند
و با آنها
همکاری میکنند
و در آروزی
پادشاهی -
سلطنتی اتریش
و مجارستان به
سر میبرند،
در برابر عدم
مقاومت مردم
اوکراین در
مقابل ارتش
برادرشان
روسیه به
تروریستهای
سوریه متوسل
شده و از کشور
سنگال و سایر
ممالک
آفریقائی و
جهان سومی
مشغول
استخدام داعش،
چچنها و
مزدوران ارتش
خصوصی و
لژیونرهای
خارجی و نازیهای
وارداتی از پسماندهها
جنگ یوگسلاوی
که آلمانها
آنها را پرورش
دادهاند و یا
نازیهای
سوئد و لهستان
و... هستند تا
جنگ ناتو را
با دست
تروریستها
انجام دهند.
حال
با این سابقه
امر که عدهای
چشم خود را بر
تجربه و
واقعیت تاریخ
میبندند به
بحث خود ادامه
دهیم. بحران
اوکراین که با
نسلکشی
اوکراین،
شرکت در
عملیات ناتو،
سرکوب ملتها
و اشغال
کشورها شروع
شد و به تحکیم
نازیهای
بربرمنش در
حکومت
اوکراین
انجامید، بیان
صریح نقض حقوق
ملل و نقض
حقوق بشر است.
و این تجربه و
سابقه تاریخی
و سیاست تا به
امروز
اوکراین به ما
نشان میدهد
که در قرن
بیست و یکم به
مسئله حقوق
ملل چگونه
باید برخورد
کرد؟ آیا همان
بندهای حقوقی
برای افشاء
متجاوز کافی است؟
آیا تجاوز و
تعرض فقط یک
امر خاکی و
ارضی است؟
پس
نقض حقوق ملل
در شرایط
سیاسی کنونی
جهان یعنی چه؟
آیا درگیری
جهانی کنونی و
درگیریهای
چند دهه اخیر
از زمان تجاوز
به یوگسلاوی تا
کنون بر سر
فهم نادرست
حقوقی از مفهوم
حق ملل بوده
است؟ و یا
اینکه مضمون
درگیری کنونی
بر سر سیاست و
تقویت نظم
ظالمانه
کنونی حاکم در
جهان میباشد.
روشن است که
تجاوزگری و
نزاع ناتو
امری سیاسی و
نه حقوقی است
ولی آنها بنا
بر مصلحت و شرایط
روز نوع
استدلالات
خود را مرتب
تغییر میدهند.
تجربه نشان داده
است که تنها
در شرایط
توازن قوا در
جهان حق ملل
امکان عرض
وجود دارد و
امنیتش تامین
است ولی در
شرایط برهم
خوردن تعادل
قوا، بهانههای
گوناگونی
برای نقض این
حق پدید میآید
که در آن زمان
دیگر درک و
تفسیر مشترک
یا نظر یکسان
وجود ندارد.
این
اصل حق ملل در
منشور ملل
متحد امر
درستی است ولی
تعرض به این
حق از کجا
شروع میشود؟
واکنش جامعه
جهانی و بشریت
متمدن و سازمان
ملل متحد نسبت
به ناقضان
آدمکش این حق
چگونه است؟
چرا ناتو و
آمریکای
گردنکش هنوز
به خود حق میدهند
به تجاوز
به حقوق
ملل، بدون ترس
از مجازات
جهانی ادامه دهند؟
معلوم است که
نقض حقوق ملل
هیچ مجازات بینالمللی
ندارد و عملا
در پرتو زور
پذیرفته شده است.
از نظر حزب ما
زمانی حقوق
ملل معتبر است
که از جانب
همه ممالک
مورد احترام
قرار گیرد. اعتبار
این اصل تنها
بر شمولیت آن
است. اگر قرار
باشد هر کس هر
وقت زورش رسید
این اصل را
نقض کند، دیگر
برای رعایت
این اصل فضائی
باقی نمیماند.
در حقیقت
احترام به
حقوق ملل باید
همگانی باشد و
نه یک طرفه،
آنطور که ناتو
و آمریکا تا
کنون به جهان
حقنه کردهاند.
کسانی که مدعی
میشوند اگر
غرب به رهبری
آمریکا
مجازاست این
حقوق را زیر
پا بگذارد ولی
سایر کشورها
باید موکدا
این حقوق را
رعایت کنند،
آنوقت آنها از
این حق ابزار
ایدئولوژیکی
ساختهاند تا
تجاوز و سلطهگری
غرب و جنایات
ناتو را
تئوریزه
نمایند. نمیشود
ممالک دنیا را
به دو دسته،
دستهای که
موظفند این حق
را رعایت کنند
و دستهای که
مختارند هر
لحظه اراده
کردند آنرا
زیر پا
بگذارند،
تقسیم نمود.
نمیشود دنیا
را به دو دسته
تقسیم کرد
دستهای که
مرتب فغانشان
به هواست که
ناتو به رهبری
آمریکا منشور
ملل متحد،
کنوانسیون ژنو در
مورد حقوق بشر
و حقوق
پناهجویان را
به زیر پا میگذارد
و طلب
دادخواهی میکنند
و صدایشان به
جائی نمیرسد
و دستهای که
رسانههای
دروغگوی
انحصاری در
سراسر جهان را
در اختیار
داشته و نقض
حقوق ملل را
حق بدیهی خود
میدانند و
مقاومت در
مقابل این
زروگوئی را
تروریسم
خوانده و
تجاوز جا میزنند.
این
تجاوزکاران
آنوقت
ناچارند برای
توجیه این همه
جنایت به
تئوری
نژادپرستی
متوسل شوند و
بیان کنند که ما
باید سایرین
را قتل عام
کنیم زیرا ما
سفیدپوست
بوده،
اروپائی بوده
و از نژاد
برتریم. این
است چهره
سیاسی واقعی
جهان کنونی.
خلقهای جهان
در این بستر
زندگی میکنند.
آمریکا
با سندسازی و
دروغ در شورای
امنیت سازمان
ملل متحد، نقض
حق ملل را
برای تجاوز به
عراق قانونی
جلوه داد و
حتی مدعی شد:
دفاع از حقوق
بشر بر بالای
سر حق ملل
قرار دارد و
اگر آمریکا
تشخیص داد در
یک گوشه از
جهان «حقوق
بشر» به زیرپا
گذارده شده
است، صِرف این
تشخیص، به وی
این حق را میدهد
حقوق ملل را
به نفع «حقوق
بشر» به زیر پا
بگذارد. به
زعم آمریکا
بار و ارزش
حقوق بشر بیشتر
از حقوق ملل
است و درجه
خلوص آن را
نیز آمریکا
تعیین میکند.
اگر به بهانه
ممانعت از نقض
حقوق بشر با بمباران
یک کشور؛
میلیونها
بشر کشته
شدند؛ مهم
نیست زیرا
«ارزش» حقوق بشر
بیشتر از
حقوق ملل است؟!!
به چنین نظم
ظالمانهای
در جهان نمیشود
تن در داد و
اعتماد کرد.
اگر حقی معتبر
است باید برای
همه به یک
اندازه
اعتبار داشته
باشد. ما در
حقوق بینالملل
حقوق یک طرفه،
امنیت یک
طرفه، پیمان
نظامی یک طرفه
نداریم که فقط
اکثریتی باید
به نفع اقلیت
از آن پیروی کنند.
این استبداد
جهانی مطلق
است. حقوق ملل
بر اصول
والاتری نظیر
صلح، امنیت،
حسن همجواری،
احترام
متقابل،
دوستی متقابل
و... بنا شده است.
به این جهت
وقتی نیروئی
تجاوزکار و
جنگافروز و
تا دندان مسلح
و با تبلیغات
ضدبشری به
مرزهای شما
نزدیک میشود
و مدعی است که
نظامیگریاش
صرفا «دفاعی»
است و درآغوش
گرفتن و له
کردن شما را
نباید حمل بر
نفرت، بلکه
حمل بر علاقه
عمیق آنها به
شما ارزیابی
نمود، آنوقت
شما حق دارید
دست این
نابکاران
ریاکار را در
خدمت رهائی
بشریت در سرزمین
خودشان قطع
کنید.
همانگونه که
ایران دست داعش
را در سوریه
قطع کرد.
دولتمردان
کودتائی و نازیِ
حاکم در
اوکراین رسما
میخواهند که
آشکارا به
پیمان
تجاوزکار
ناتو بپیوندند،
به
این قصد روشن تا به
روسیه حمله
نمایند و در
مقابلِ
درخواست صمیمانه
روسیه که از
آنها میطلبد
از این کار
حذر کنند،
زیرا این عمل
اقدامی
دوستانه
نبوده و به
ضرر حسن
همجواری دو
کشور میباشد
و یا در برابر
این پرسش که
این امر یعنی
شرکت در
پیمانی جنگافروز
که در واقع میخواهد
روسیه را
تجزیه نماید،
آنها شانه
بالا انداخته
به استقلال
خود که ناقض
صلح و آسایش
روسها و ملتهای
منطقه است و
رسما همدستی
با آمریکائیهاست
مغرورانه
اشاره میکنند.
طبیعتا این
خواست روسها
که اوکراین
باید به روش
خصمانه خود
پایان دهد
منطقی و موجب
صلح جهان است.
رهبران نازی
این کشور به
جای حفظ منافع
ملتهای این
منطقه مدعی میشوند
که ما از حق
استقلال خود
دفاع میکنیم.
پرسش این است
که از کی تا به
حال کشوری حق استقلال
برای آدمکشی و
تجاوز به یک
کشور دیگر را
برای خود
محفوظ میدارد
و حاضر نیست
به صورت
عقلانی بر
امنیت و دوستی
دوجانبه تکیه
کند. از کی تا به
حال یک
الیگارشی
مافیائی
سرکوبگرِ
کودتائی، دزد
و فاسد و
ضدبشر
نماینده مردم
اوکراین است.
از این گذشته
حکومت فاسد و
نژادپرست کییف
به پشتوانه
کدام قدرت
جهانی در
همسایگی روسیه
و در مرز اورو
آسیا چنین
گردنکلفتی
میکند؟ گردن
اوکراین را چه
کسی کلفت کرده
است؟ به این
جهت نازیهای
کودتائی حاکم
باید تسلیم
بلاشرط شوند و
بیضرر گردند
تا اوکراین و
روسیه مانند
گذشته در کنار
هم و در صلح و
صفا زندگی
کنند، آنها
باید ضمانت
دهند که به
پیمان نظامی
تجاورکار و
جنگافروز
ناتو که خط
سرخ روسیه است
نمیپیوندند
و به نسل کشی
روسها اقدام
نمیکنند، به
آزادی احزاب و
عقاید در
اوکراین
احترام میگذارند،
حزب کمونیست
را غیرقانونی
نمیکنند، از
ممنوعیت
آموزش و تکلم
به زبان روسی
حمایت
نخواهند کرد،
مفسدان را
دستگیر و
مجازات
خواهند کرد و
مسببان نسلکشیها
در اوکراین از
سال 2014 را کیفر
خواهند داد.
باید رهبران
نازیِ حاکم در
اوکراین، تک
تیراندازان
مایدان در سال
2014 ، آتش
زنندگان ساختمان
اتحادیه
کارگری در
اودسا را
دستگیر، محاکمه
و مجازات
کنند. باید خواهان
انحلال پیمان
تجاوزگر و جنگطلب
ناتو به خاطر
حفظ صلح و
امنیت جهان
شوند، در
غیراین صورت
ریاکارند و
برای جنگ با
روسیه آماده
میشوند. باید
این دستهای
ناپاک ضدبشری
را قطع کرد،
زیرا در خدمت
حقوق بشر و
حقوق ملل و
تمدن و
انسانیت و صلح
جهان نیستند.
نکته دیگری که
باید به آن
اشاره کرد آن
است که احترام
به حقوق ملل
از همه طرفها
میطلبد که
امنیت و حق
حاکمیت و
تمامیت ارضی
طرف مقابل و
همسایگان
خویش را رعایت
کنند. اگر
کشوری لشگرش
را به مرز
کشور دیگر
گسیل داشت که
طبیعتا هزینه
گزافی برای آن
کشور دارد،
نمیتوان با
خوشخیالی
مدعی شد که تا
زمانیکه بند اصل
حقوق ملل در
منشور سازمان
ملل سیاه روی
سفید وجود
دارد و آمریکا
و ناتو نیز
همیشه آنرا به
زیرپا گذاردهاند،
من نباید از
تجاوز این
کشور بترسم.
مگر ترکیه سالها
نیست که قبرس
را اشغال کرده
است و کسی
صدایش در نمیآید؟
مگر اسرائیل
در سرزمین
اشغالی متعلق
به فلسطینیها
نیست؟ چرا کسی
وجدانش
ناراحت نیست؟
زیرا آنها عضو
پیمان
تجاوزکار
ناتو و یا
همدست این پیمان
هستند. مگر آمریکا
بخشی از کوبا
را به طور
غیرقانونی
اشغال نکرده
است؟ مگر
آمریکا به
صورت
غیرقانونی در
سوریه حضور
ندارد و نفت
سوریه را نمیدزدد؟
احترام به
تمامیت ارضی و
حقوق ملل بطور
غیرقابل
انفکاکی با
صلح، حفظ
امنیت در
مرزها و توجه
به منافع ملی
کشور دیگر
رابطه
دیالکتیکی و
طبیعی دارند.
به همین جهت
ایران به
درستی ارتش
خود را به
کنار مرزهای
آذربایجان
برد زیرا قصد
بر این بود که
با دالان
زنگزور ایران
را خفه کنند و
ارتباطش را با
اروپا و
ارمنستان قطع
نمایند و
دیوار
اوروآسیا را
برای خفه کردن
چین و ایران
به بالا
بکشند. این
ادعا، که ما
در داخل کشور
خودمان
مجازیم به
اقداماتی که
خودمان راسا
درست تشخیص میدهیم
عمل کنیم،
طبیعتا حرف
مفت و
عوامفریبانه
است زیرا این
اقدامات باید
بر اساس حسن
همجواری،
دوستی،
احترام
متقابل،
تضمینهای
متقابل صورت
گیرد. اگر
ایران سکوت
کرد و آذربایجان
به یاری ناتو
و اسرائیل تا
دندان مسلح شد
که به طور روشن
این تسلیحش بر
ضد ایران و
برای تجاوز به
ایران، ولی در
داخل مرزهای
تعریف شده
آذربایجان است
و آنوقت
آذربایجان به
ایران حمله
کرد و برای
حقوق ملل تره
هم خورد
ننمود، آنوقت
ایران یقه چه
کسی را بگیرد
و از وی توضیح
بخواهد که چرا
حقوق ملل
علیرغم ثبت آن
در منشور ملل
متحد اجراء
نمیشود.
آنوقت دیگر
کار از کار
گذشته و
فاتحان تاریخ
جعلی خود را
مینویسند. با
این افسانههای
حقوقی نمیشود
در دنیای
سیاست زندگی
کرد. تجهیز
تسلیحاتی
اوکراین،
تقویت نازیها
در اوکراین
سرکوب
کمونیستها،
قتل عام روستبارها
درخواست
پیوستن نازیها
به ناتو،
حضور ناتوئیها
به صورت
غیررسمی در
اوکراین،
اعزام دهها
هزار نازی از
ممالک
اروپائی به
اوکراین اعلام
جنگ آشکار
علیه روسیه
بوده است و
نقض آشکار
حقوق ملل است
حتی اگر در
خفا انجام
گردد.
لاورف
وزیر امور
خارجه روسیه
در مذاکراتی
که در 13 - 14 فوریه
سال 2014 با آقای
والتر اشتاین
مایر (سوسیال
دموکرات) وزیر
وقت امور
خارجه آلمان
وقت آلمان در
مسکو انجام داد
به اروپا
هشدار داد که
در امور داخلی
اوکراین
دخالت نکنند و
اجازه دهند
خود مردم
اوکراین
سرنوشت خویش
را تعیین کنند.
ولی آلمان به
خرجش نرفت و
به این تصور
واهی گرفتار
بود که میتواند
رویای هیتلر
را عملی کند.
دولت
روسیه تنها بعد از
سالها
التماس،
خواهش،
درخواست و تهدید
دستی
را که میخواسته
توپ و تانک
برضد روسیه
برای یک جنگ
تمام عیار
تهیه کند،
شکسته است و
اکنون باید آن
مغز ضدانسانی
را بترکاند.
این اقدام نقض
حقوق ملل نیست
احترام به این
حقوق است و یک
یادآوری است
تا همه بفهمند
که نمیشود
کشورشان را به
پایگاهی
ضدبشری و
نظامی تبدیل
کرد تا به
کشور همسایه
تجاوز کند.
این اقدام
مبشر آن است
که به حقوق
ملل احترام
بگذارید و
مردم جهان را
تهدید نکنید.
این اقدامی
بشردوستانه
برای پیشگیری
از جنگی است
که چند دهه دشمنان
بشریت تدارک
آن را دیدهاند.
ساده لوحانه
خواهد بود که
ما چشم خود را
بر تمام این
واقعیات و
رویدادها
ببندیم و در
ضمیر خود بگوئیم
انشاﷲ گربه
است. دشمنان
بشریت سوگند
خوردهاند نه
حقوق بشر را
نقض میکنند و
نه به کشوری
تجاوز کرده و
آن را غارت خواهند
نمود. خیر! در
مرز روسیه
هیولائی را
بال و پر دادهاند تا
برای نابودی
بشریت تسلیح
شود. آنها
داعش اروپائی
هستند. این
گفته که دولت
روسیه باید صبر
میکرد تا
نخست آنها به
روسیه حمله
کنند تفکر بسیار
سفیهانه و
سخیفی است. ما
در جنگ جهانی
دوم تجربه
پیمان مولوتف-
ریبن تروپ را
داشتیم که با
اشغال لهستان
سرکش و همدست
امپریالیسم انگلستان
گامی عمیق و
قطعی در
نابودی
نازیسم در
آلمان
برداشته شد.
مسئله حقوق
ملل را باید به
طور مشخص و در
متن اوضاع
کنونی جهان و
شرایط مشخص
روسیه و
اوکراین و
تمام این
زمینه تاریخی
که بیان
داشتیم بررسی
کرد وگرنه با
دعا و راز و
نیاز به درگاه
الهی کشور را
نمیشود
اداره کرد.
اقدام روسیه
که ما از آن به
عنوان اقدام
پیشگیرانه
وقوع جنگ سخن
میرانیم در
خدمت ممانعت
از نسلکشی و
نازیزدائی بود
و منافع همه
خلقهای جهان
را در برمیگیرد
و درخدمت
منافع ملی
ایران است.
پوتین در این
زمینه حق
دارد.
ببینید
هم اکنون
آمریکا با
تحریم ایران و
اعمال سوئیفت بر ضد
ایران به یک
اقدام ضد بشری
و ضد منشور
ملل متحد دست
زده است و
ناتو به این
تجاوز آشکار
صحه میگذارد.
غرب اساسا با
این سوء
پیشینه
مشروعیت
ندارد به نقض
حقوق ملل
اعتراض کند.
امروز تعریف
متجاوز به طور
کلی با قرن
بیستم متفاوت
است. متجاوز
کسی نیست که
تیر اول را
شلیک میکند
متجاوز کسی
است که کشوری
را تحریم میکند،
گرسنگی میدهد
تا مردمانش از
بین بروند.
محاصره
اقتصادی که
حتی بدون شلیک
یک گلوله ذره
ذره جان یک
ملت را میگیرد،
تجاو به حریم
یک کشور، نقض
حقوق بشر و نقض
حقوق ملل است.
حملات سایبری
به تاسیسات
هستهای
ایران توسط
آلمان،
اسرائیل و
آمریکا نقض حقوق
ملل و تجاوز
آشکار به حقوق
ایران است،
تسخیر فضای
مجازی و آلوده
کردن ومسموم
کردن آن برای
استنشاق مردم
ایران و
شستشوی مغزی
آنها با «فک
نیوز» یک
تجاوز آشکار
به حق حاکمیت
ملی ایران و
تجاوز به حقوق
ملل است. این
تجاوزات به
ایران، کوبا،
کرده شمالی،
چین، روسیه،
سوریه، عراق،
افغانستان، یمن،
فلسطین و... مدتهاست
که شروع شده است.
مقاومت این
کشورها نقض
حقوق ملل نیست
مقابله با
ناقضان حقوق
ملل است. پس
باید حقوق ملل
و تمامیت ارضی
و حق حاکمیت
ملی را بر
اساس شرایط
جدید جهانی
تفسیر کرد. حق
پخش دروغ و
جعلیات آزادی
بیان نیست.
تحریک به جنگ،
تشنج، خرابکاری،
ایجاد فضای
آلوده و
مسموم، محاصره
اقتصادی تعرض
به حق حاکمیت
ملی است که
حزب ما
در آینده در
باره این
شرایط جدید سخن
خواهد گفت.
این دستها و
زبانهای
مسموم و
زهرآگین را
باید از ریشه
قطع کرد.
نقل از
توفان ارگان
مرکزی حزب
کارایران
شماره 265 فروردین ماه
1401
www.toufan.de
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan