فاجعه گرسنگی از آسمان نازل نشده است
کشورهائی که خود را به «جامعه بینالملل»
متعلق میدانند، در سال ۲۰۰۵مشترکا تصویب
کردند که تا سال ۲۰۱۵، ۵۰٪ از تعداد
گرسنگان جهان بهکاهند! همان زمان حزب ما کذب بودن این ادعا را که صرفا برای
منحرف ساختن و فریب اذهان عمومی طرح گشته بود، مستدل افشاء نمود و
امروز واقعیات غیر قابل انکار، متاسفانه صحت نظریات حزب ما را
ثابت میکند.
«سازمان تغذیه
جهانی FAO» و «کمیسیون
پارلمان اروپا» روز جمعه ۳۱ مارس سال ۲۰۱۷ در
گزارش مشترکی از رشد فاجعهآمیز تعداد انسانهائی که از گرسنگی
با خطر مرگ مواجه گشتهاند، خبر دادند. طبق این گزارش «در سال گذشته
۱۰۸ میلیون نفر به علت عدم دسترسی به مواد
غذایی، گرسنه بهسربردند. این تعداد نسبت به سال گذشته یک
سوم افزایش نشان میدهد». این روند به ویژه در مناطق جنگزده،
نظیر جنوب سودان، شمال نیجریه، یمن، عراق و سوریه
که دستپروردگان امپریالیسم و ارتجاع، نظیر گروههای
النصره، داعش، الشباب و بوکوحرام با حمایت امپریالیسم و ارتجاع،
جان و مال مردم را بهنابودی میکشانند، بیشتر مشهود و محسوس
است. هماکنون ۲۰ میلیون انسان در کشورهای آفریقائی
از فرط گرسنگی با خطر مرگ مواجهاند. تنها در مرکز و غرب قاره آفریقا
هیولای گرسنگی ۷ میلیون انسان را به مرگ تهدید
میکند. در شمال نیجریه مردم این کشور جنگزده نه قادر به
کشت محصولات غذائیاند و نه قدرت خرید مواد غذائی را دارند.
تاکنون بسیاری از مردم فقیر این کشور به علت گرسنگی
در کام مرگ فرورفتهاند. این رشته سر دراز دارد. گرسنگی پدیدهای
نیست که ناشی از «قهر الهی» و یا نادانی و کاهلی
ذاتی افراد در کشورهای فقیر و عقبمانده باشد، افزایش
روزافزون تعداد انسانهائی که از گرسنگی رنج میبرند و یا
از بین میروند، دلایل متعددی دارد که بیشتر آنها
را باید در نظام جابر سرمایهداری جهانی جستجو کرد. از
جمله افزایش روزافزون دمای زمین. کشورهای سرمایهداری
و در رأس آن آمریکا و چین به علت متصاعد ساختن حجم عظیم گازهای
گلخانهای در صنعت، نقش موثری در افزایش دمای زمین
ایفاء میکنند که اثرات مخربی در عرصه کشاورزی از خود به
جای میگذارد. برای نمونه مردم کشورهای ساحلی غرب
آفریقا بدون اینکه نقشی در تغییر دمای زمین
در اثر تولید گازهای گلخانهای داشته باشند، مضرات دما، تغییر
فصلهای بارانی و نیز کمبود باران را در زندگی خود حس
میکنند. لذا مردم این منطقه پیوسته در معرض خشکسالی و
لاجرم در معرض خطر گرسنگی قرارمیگیرند.
در دنیای امروز که دسترسی
به محصولات غذایی برای مردم فقیر روز به بروز سختتر میشود،
دسترسی به زمین و آب جهت تولید مواد غذایی مسأله
مرگ و زندگی به شمار میآید. کنسرنهای بزرگ کشاورزی
و سرمایهگذاران قدر قدرت با خریدن و یا اجاره نمودن درازمدت میلیونها
هکتار زمینهای کشاورزی مرغوب، به قیمت نازل، در کشورهای
عقب نگهداشتهشده، از جمله کشورهای قاره آفریقا، عملا کشاورزان خرده
مالک را از زمینهایشان رانده و به دست بیرحم گرسنگی میسپارند.
اشک تمساح بورژوازی نئولیبرالیسم در غم گرسنگانی که تعداد
آنها رو به تزاید است، نه تنها سالوسانه که توهین به شعور بشریت
است.
زمانی که کشورهای امپریالیستی
و دولتهای وابسته به آنها با جنگافروزی، ویرانی، کشتار
و آواره سازی مردم کشورهای آسیائی، آفریقائی
و آمریکای لاتینی، آنها را از هستی ساقط و گرسنه و
تشنه آواره بیابانها میسازند؛ زمانی که زمین و آب را از
روستائیان، اغلب با کمک دولتهای مرتجع محلی، این نوکران
و همدستان غارتگران و راهزنان بینالمللی میربایند و
عملا امکان تولید را از مردم سلب میکنند؛ زمانی که مواد اولیه
غذایی نظیر ذرت و حبوبات در بازارهای بورس کشورهای
سرمایهداری روزبهروز با قمار در بورس و پیشفروشی، قیمتشان
افزایش مییابد و روستائیان فاقد زمین و مردم فقیر
کشورهای عقبنگاهداشته شده فاقد قدرت خرید آنها هستند، آیا
راهی به جز درغلطیدن در بیکاری، فقر، آوارگی و
گرسنگی برای آنها باقی میماند؟
صحنههایی که هر از گاهی
در رسانههای ارتباط جمعی پیرامون گرسنگی از دید
جهانیان میگذرد و دل هر انسان شرافتمندی را به درد میآورد،
معلول جنگ و غارت و چپاول است. اتفاقا آنها که از طریق همین رسانهها
اشک تمساح میریزند و مدام به جهانیان القاء میکنند که
غرب متمدن پیوسته در فکر نجات گرسنگان است! و راه حلهای آنچنانی
ارائه میدهند، خود باعث و بانی پیدایش میلیونها
گرسنه در آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و امروز حتی
در اروپا و آمریکا هستند.
در جهانی که مواد غذایی میتواند
به اندازه کافی برای سکنه کره ارض وجود داشته باشد، علیالقاعده
نمیبایست
کسی گرسنگی بهکشد. اما واقعیت این است که در جهان امروز
قریب به یک میلیارد نفر با فقر و گرسنگی مواجهاند.
بسیاری از این گرسنگان را اتفاقا کشاورزانی تشکیل میدهند
که خود در چرخه تولید شرکت دارند، منتها اجیر شرکتهای عظیم
کشاورزی هستند که تحت حمایت حکومتهای مرتجع محلی قرار
دارند. اغلب این شرکتها هدف اصلیشان تولید خوراک دامی،
تولید محصولاتی که برای تولید سوخت (بیواتانول و بیودیزل)
به کار گرفته میشود و نیز تولید غلات جهت فروش در بازارهای
بورس جهانی است. آنچه نصیب کشاورزان اجیر شده میشود،
حقوق بخور نمیری است که به هیچوجه کفاف تأمین مواد اولیه
غذایی آنها را نمیکند. در صورتی که اگر این
کشاورزان برای خود تولید میکردند، نه تنها مجبور به گرسنگی
نبودند، بلکه برای جمعیت رو به رشد کره زمین نیز که طبق
برآورد موجود تا سال ۲۰۵۰ به ۹ میلیارد
نفر خواهد رسید، میتوانست به اندازه کافی مواد غذائئ تولید
شود. اگر اشک تمساحریزان واقعا به فکر گرسنگان میبودند، باید
امکان بازگشت کشاورزان بر سر زمین و آبشان را فراهم میآوردند تا در
درازمدت هم بر فقر، هم بر بیکاری و هم بر گرسنگی غلبه کنند. اما
مادام که سیاست نئولیبرالی کسب سود حداکثر و افسارگیختهگی
سرمایه با پشتیبانی دولتها ادامه دارد، چنین امکانی
خواب و خیالی بیش نیست و درب بر همین پاشنه خواهد
چرخید. به این ترتیب دره میان فقر و ثروت روز به روز عمیقتر
میشود. فقر و گرسنگی علاوه بر زجری که بر مردم کشورهای
تحت سلطه تحمیل میکند که با خطر مرگ زودرس همراه است، در درازمدت برای
این کشورها که سالها به علت جنگ، ویرانی، غارت، قحطی و
استثمار و چپاول و ... به بیکاری، فقر و گرسنگی درغلطیدهاند،
آیندهای بس تیره و تار در راه است.
در کشوری که ویرانی فقر و
گرسنگی حاکم گردد، نه مدرسهای دائر است، نه دانشگاهی برقرار
است، نه بیمارستانی و نه کارخانهای. در نتیجه مردم این
کشورها محکوم به فقر و گرسنگی و فنا هستند. روزانه هزاران نوزاد و کودک
خردسال در اثر بیغذائی و بیداروئی چون برگ خزان بر زمین
میریزند و از میان میروند.
در مقابل این فقر، ثروت است که رشد میکند.
امروز تعداد کنسرنهای تولید و توزیع کننده مواد غذائی در
اثر ادغام هر چه بیشتر روز به روز کمتر میشوند. قدرت انحصاری
کنسرنها بزرگتری که کوچکترها را بلعیدهاند پیوسته روبه تزاید
است. طبق آمار "اکسفام" از سال ۲۰۱۵ دوازده
ادغام در شرکتهای عظیم صورت گرفته است که پنج عدد آنها در رشتههای
شیمی، مواد غذائی، نوشابه و تنباکو بوده است. از اینرو
آنها بختکوار سایه شوم خود را بر روند تولید تا مصرف مواد غذائی
جهان گستراندهاند. آنها سطح دستمزدها چه در تولید، چه در حمل و نقل و چه در
توزیع را دیکته میکنند. علاوه بر این، این کنسرنها
در اثر جهانیشدن سرمایه و اعمال سیاستهای نئولیبرالیِ
تجارت آزاد در کشورهای در حال توسعه و عقبنگهداشته شده، نه تنها قیمت
محصولات کشاورزی را هر روز گران و گرانتر میکنند، بلکه با دایر
کردن فروشگاههای زنجیرهای در این کشورها، مشغول خالی
کردن جیب مردماند. دولتها به جای مقابله با این تمرکز سرسامآور،
با مقرراتزدایی و دامنزدن به سیاستهای نئولیبرالیِ
تجارت آزاد و خصوصیسازیها، جاده را برای کسب سود حداکثر و
تمرکز هرچه بیشتر سرمایه هموار میکنند. برای نمونه دولتهای
امپریالیستی با دادن یارانه به سرمایهداران جهت
تولید «بیواتانول» و «بیودیزل» که آنها را در اصطلاح علمی
«سوختهای زیستی» نیز مینامند، عملا به گرسنگی
در جهان دامن میزنند.
«بیواتانول» نوعی الکل است که
از «کربوهیدرات»های شکر و نشاسته و محصولات زراعی مانند نیشکر،
ذرت و... تولید میشود. این ماده معمولا به عنوان مواد افزودنی
در بنزین به کار میرود.
در زمینه یارانهدهی
مبارزه رقابتی سختی نیز میان امپریالیسم
آمریکا با اروپا وجود دارد. این هر دو جبهه علیرغم اینکه
قرارداد مربوط به سازمان تجارت جهانی را امضاء کردهاند و حق ندارند
تولیدات داخلی خویش را با دادن یارانههای
دولتی قابل رقابت با سایر محصولات کشاورزی در بازار جهانی
بکنند، با خندیدن به ریش مردم جهان، این کار را به طور
وسیع انجام میدهند. در اثر این سیاستِ یارانهدهی،
محصولات ممالک امپریالیستی آمریکا و اتحادیه اروپا
بشدت افزایش یافته و بهای آنها تنزل میکند بهطوریکه
کشاورزان ممالک سه قاره، قادر نیستند با این کمک رسانی
دولتی مقابله کرده و ورشکست
میشوند و در عمل بازارهای این ممالک در را به روی
محصولات ارزان قیمت ممالک امپریالیستی باز میکنند
تا "آزادی" به خطر نیفتد.
»بیودیزل» از روغنهای گیاهی
نظیر کلزا و چربی حیوانی تولید میشود. طبیعی
است که این سوختها که به طور عمده از محصولات کشاورزی و غذائی
تولید میشوند، جهت تولید مواد اولیه، هم مزارع وسیعی
را به خود اختصاص میدهند و هم مقدار زیادی از مواد غذائی
را میبلعند. و به این ترتیب به گرسنگی در جهان بیشتر
دامن میزنند. از سوی دیگر در جوامع مصرفی نظامهای
سرمایهداری روزبروز تولید و مصرف گوشت، چه طیور و چه دامی
بالاتر میرود. برای تولید میلیونها تن گوشت، میلیونها
تن خوراک دام، که چیزی جز غلات و سویا و .. نیست، لازم
است. که این خود دلیل دیگری در گسترش گرسنگی به
شمار میآید.
کنسرنهای «Bayer» ، «BASF» و «Monsanto» در
چهارچوب «همکاریهای مشترک غذایی آلمان«German Food Partnership و یا
«اتحادیه نوین تأمین تغذیه «neue Alianz für Ernährungssicherung تأسیس کردهاند. آنها با استفاده از این
ابزار در واقع نیات پلید استثمارگرانه خود را در پس پرده «مبارزه با
فقر» در آفریقا پنهان ساختهاند. آنها در عمل از یکسو بازار فروش بذور
و مواد سمی ضدآفت نظیر Pesticide را
در انحصار خود درآوردهاند و از سوی دیگر با غصب زمینهای
زراعی، چنگال مخوف خود را بر گلوی زارعین نهادهاند. یا
آنها را به تدریج از چرخه تولید خارج ساخته و به دست بیکاری،
فقر و گرسنگی سپردهاند و یا با مزد ناچیز اجیرشان ساختهاند.
علاوه بر این این کنسرنها با دنبالکردن کشت تک محصولی هم به
باروری زمین لطمه وارد میکنند و هم خطری برای تنوع
محصولات زراعی بشمار میآیند. کشاورزان خرد که هنوز در چرخه تولید
قرار دارند، به شدت تحت فشارند. برای نمونه اگر در سال
۱۹۸۰ یک کشاورز که به کشت کاکائو اشتغال داشت
۱۶٪ از فروش هر بسته شکلات عایدش میشد، امروز این
رقم به ۶٪ تقلیل یافته است. عوامل ذکر شده در بالا حکایت
از آن دارد که دره میان فقر و ثروت ناگزیر روز به روز عمیقتر
گشته و بر تعداد فقرا و گرسنگان افزوده میگردد.
به دیده "اوکسفام" اختلاف میان
فقر و ثروت از سال ۲۰۱۰ به این طرف آنچنان افزایش
یافته است که نظم موجود جهان را با خطر جدی مواجه ساخته است. "اوکسفام"
به سران ۲۰ کشور که همه ساله در "داووس" سویس گردهم میآیند
بارها اخطار داده است که نابرابری عظیم اقتصادی و اجتماعی
غیر قابل کنترل و در عین حال برای جوامع بشری مخاطره انگیز
است.
طبق آمار اخیر "اوکسفام"
اگر ۷ سال پیش جمع ثروت ۳۸۸ میلیاردر
با مجموعه دارائی نیمی از جمعیت کره زمین برابر
بود، در سال گذشته این تعداد به ۶۲ نفر رسید و امسال
انباشت ثروت تنها ۸ ابر میلیاردر بیش از دارائی نیمی
از مردم جهان است. "اوکسفام" در عین حال به این مطلب نیز
اشاره دارد که دارایی ۱٪ از سرمایهداران به مراتب
بیش از دارایی ۹۹٪ از کل مردم جهان است. این
انباشت نجومی سرمایه تنها میتواند با پایینآوردن
بیمهابای دستمزدها در کلیه سطوح، چه تولیدی، چه
خدمات، از بینبردن بیمههای اجتماعی، انتقال تولید
به کشورهای با دستمزد پایین، گرانی روزافزون کالاهای
مصرفی، نظم زدائی در عرصه حرکت سرمایه و گسیل آن به اقصی
نقاط جهان ... بوجود آید. تحمیل و اجرای تجارت آزاد که منجر به
گسیل مازاد تولید کالاهای کشورهای پیشرفته و غنی
به کشورهای فقیر و عقبنگاهداشته شده میشود، که نتیجهای
جز مصرفیشدن و ادامه عقب ماندگی کشورهای فقیر به
ویژه از نظر صنعتی را به همراه ندارد و لاجرم به رشد بیکاری،
فقر و گرسنگی دامن میزند، وجه دیگری از عملکرد نئولیبرالیسم
است. از طرف دیگر تقلیل مالیات بردرآمد ثروتمندان از جانب دولتهای
امپریالیستی و فرار سرمایه از دست مالیات «به جزایر
امن» نیز پیوسته بر حجم ثروت آنها میافزاید.
از سال ۲۰۱۰ تاکنون
۴۵٪ بر دارائی ابر ثروتمندان افزوده گشته است. در صورتی
که طی همین مدت ۳۸٪ از درآمد اقشار فقیرتر
جامعه کاسته شده است. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی در واقع
از سالهای دهه ۱۹۸۰ به این سو به علت تفوق
نئولیبرالیسم روز بروز افزایش یافته است.
سامانه سرمایهداری نئولیبرالی
به همان نسبت که بر ثروت و پیشرفت علمی و صنعتی افزوده است، فقر
و گرسنگی را نیز گسترش داده و
نهادینه کرده است. ۱۵۰ سال پیش کارل مارکس در جلد
اول کاپیتال خود به بررسی و مطالعه قانونمندی نظام سرمایهداری
و عملکرد و روند تکامل آن پرداخت. او افزایش روزافزون نابرابریهای
اجتماعی و اقتصادی میان سرمایهداران و اکثریت
جامعه را «قانون عمومی سرمایه» نامید و آن را امری اجتنابناپذیر
در این سامان خواند و راه چاره را در انقلاب اجتماعی و جابجائی
قدرت از دست سرمایهداری به طبقه کارگر دید. و امروز بیش
از هر زمان ثابت گشته است که جز این راهی وجود ندارد.
البته بر رهبران ممالک
امپریالیستی این وضعیت روشن است. لافونتن یکی
از رهبران حزب سوسیالدموکرات آلمان و بعدها از موسسان حزب چپ در آلمان در
خاطرات دوران وزارت دارائی خویش بیان کرد که در گردهمآئی
سران ممالک گروه 7 به این مسئله اشاره کرده و با خنده استهزاء آمیز
نماینده ژاپن روبرو شده است. وی با لبخند اظهار داشته که جمع ما بنگاه
خیریه نیست. جمعی که بنگاه خیریه نیست
قادر نیز نخواهد بود تا برضد گرسنگی گام بردارد. وظیفه
این جمع کسب سود حداکثر و افزایش گرسنگی است. علت گرسنگی
در یمن تجاوز عربستان سعودی به یمن است ولی همه این
سران هفت کشور زیر بغل شیوخ منطقه را گرفتهاند تا مردم یمن را
سرکوب کنند. به آنها تسلیحات میفروشند زیرا منافع آتی
آنها راتامین مینماید و در نتیجه قطب ثروت در یک
طرف و قطب فقر در طرف دیگر جمع می گردد. به قول فرخی
یزدی:
دلم از این خرابیها بود
خوش زانکه میدانم
خرابی چونکه از حد بگذرد آباد
میگردد.
برگرفته از توفان شـماره 207 خرداد ماه 1396ـ ژوئن سال 2017
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
****
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه
جهانی اینترنت
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک چند وبلاگ حزبی
وبلاگ توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت آرشیو نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان درشبکه تلگرام
https://telegram.me/totoufan