حمایت غرب «دموکرات» و «بشردوست» از نسل‌کشی‌ و فرهنگ‌کشی و جعل تاریخ

 

مطبوعات به یک باره اعلام کردند دولت کی‌یف و در راسش آقای زلنسکی از اظهارات «آندری ملنیک» (Andrij Melnyk) سفیر اعزامیش به آلمان فاصله گرفته و طلب برائت نموده است. چه اتفاق تازه‌ای افتاده است؟

«آندری ملنیک» سفیر بی‌شرم و دهان دریده اوکراین در آلمان که مرتب از آغاز مناقشات با روسیه به مقامات رسمی آلمان رسما توهین کرده و برایشان دستورالعمل صادر می‌کرد، حال به بن‌بست و پایان کار خود رسیده است. دولت زلنسکی ناچار شده در اثر فشار جهانی و افکار عمومی، افسار این فرد را به یک باره بکشد و تودهنی محکمی به وی بزند تا پا را از حدی که مجاز است فراتر نگذارد. این تودهنی به وقاحت سفیر نازیست اوکراین بیش‌تر از این بابت است که به نظر می‌رسد در دورنمای درگیری‌های اوکراین رخدادهای غیرقابل برگشت و توافقات ضمنی میان دست‌اندرکاران به ویژه در اثر مخالفت اروپائیان با آنگلوساکسون‌ها روی داده است. در این متن نیازی به نفت در آتش ریختن نیست. لحن مطبوعات آلمان و گزارش‌های سراپا دروغ آنها تغییر کرده است. در گفتمان‌های رسانه‌ای حق حرف به مخالفان نیز می‌دهند زیرا باید چهره بی‌آبروی خود در جریان اختلافات اوکراین را به نحوی آرایش نمایند.

«ملنیک» با اظهارات اخیر خود در مصاحبه با روزنامه‌نگار آلمانی «تیلو یونگ» (Tilo Jung) در صفحه مجازی وی به نام «یونگ اوند نائیو» (Jung und Naiv)، که چیز جدیدی البته نیست و همیشه در دفاع از رهبران نازی در اوکراین و از جمله «استپان باندرا» (Stepan Bandera) - نازی همدست هیتلر - بوده است، در مورد این جنایتکار بیان داشته: «باندرا قاتل دسته جمعی یهودیان و لهستانی‌ها نبود». «ملنیک» ادامه داد که: « مشارکت شخصی باندرا در نسل کشی ثابت نشده است. باندرا نیز بخشی از هولوکاست نبود». «ملنیک» تاکید کرد که: «این روایت‌ها از طرف روسیه ساخته شده‌اند، اما این درست نیست.»

به گزارش «د.پ.آ» (dpa) خبرگزاری آلمان، آقای «ملنیک» همکاری «باندرا» با حزب  ناسیونال‌سوسیالیست‌ آلمان (حزب نازی - توفان)  را در کشتار ده‌ها هزار قربانی رد کرد. «باندرا» رهبر ایدئولوژیک جناح رادیکال سازمان ملی‌گرایان اوکراین (OUN) بود. گروه‌های مسلح ملی‌گرا از غرب اوکراین که در حمله به شوروی با نازی‌ها همدست بودند، مسئولیت تاراندن مردم با انگیزه قومی در سال 1943 را به عهده داشتند. در گیر و در این اخراج و پاکسازی، ده‌ها هزار غیرنظامی لهستانی به قتل رسیدند. «باندرا» پس از جنگ جهانی دوم به آلمان رفت و در سال 1959 به ادعای دولت آلمان توسط یک مامور سرویس مخفی شوروی KGB به قتل رسید. وقتی از «ملنیک» در مورد قتل‌عام غیرنظامیان لهستانی پرسیدند، «ملنیک» گفت که هم‌زمان لهستانی‌ها هم در اوکراین چنین می‌کردند و حالا لهستانی‌ها می‌خواهند این امر را سیاسی کنند.

آنوقت خبرنگار سندی را از «باندرا» ارائه داد که در آن طلب می‌شد: «مسکوئی‌ها، لهستانی‌ها، مجارها و یهودیان دشمنان شما هستند، آنها را نابود کنید!» ولی آقای «ملنیک» در پاسخ خود را به تجاهل زد. سپس از کشتار 800 هزار یهودی در اوکراین توسط همکاری نازی‌های اوکراین با نازی‌های آلمان پرسش شد و آقای «ملنیک» بیان کرد: «باندرا دستوری برای کشتار یهودیان نداد. من به این مسئله تاکید فراوان دارم».

بعد از این افتضاح، وزارت امور خارجه‌ی اوکراین در اثر فشار دولت لهستان و اسرائیل، متحدان آقای زلنسکی یهودی،  بیانیه‌ای صادر نمود و موضع آقای «ملنیک» را نه نظر دولت اوکراین، بلکه نظر شخصی ایشان قلمداد کرد. این موضع‌گیری در واقع عذر بدتر از گناه بود زیرا مشکل دولت نازی در اوکراین اظهارات آقای سفیر نیست، بلکه تمام دستگاه حاکم در اوکراین همدست نازی‌هاست. این که آقای زلنسکی خودش یهودی است کوچک‌ترین تغییری در این واقعیت نمی‌دهد و تنها نشانه آن است که حتی یهودیان صهیونیست نیز حاضرند برای پیشبرد نیاتشان با نازی‌ها همکاری کنند. همین واقعیت که آقای زلنسکی قبل از اعتراض لهستان و اسرائیل خودش راسا به اعتراض دست نزده و این جعل تاریخ را محکوم ننموده و سکوت کرده بود به حد کافی گویاست.

ولی آیا فقط سخنان سفیر اوکراین در آلمان که نقش وزارت امور خارجه آلمان را به عهده گرفته است یک نظریه شخصی است، و دستگاه حاکم مستقر در اوکراین از این اتهامات مبری است؟ حال به واقعیات دیگری رجوع کنیم:

نشریه زود دویچه تسایتونگ در شماره25/26 ماه ژوئن 2022 مطالب زیر را درج کرده است.

حاکمان در کی‌یف در طی این مدت نام 296 خیابان را تغییر داده‌اند آخرین آن، نام یکی از کشته‌شدگان دونباس بود که قبلا در اعتراضات «مایدان» نیز به عنوان جوانکی شرکت داشت و مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. در مراسم تشیع جنازه وی صدها نفر در کی‌یف شرکت داشتند زیرا وی هم شهید بود، هم مبارزی آزادی‌بخش و هم ضدروس. البته اگر پوسته گزارش دوپهلوی نشریه زوددویچه را به کناری بگذاریم وی یکی از افراد آزوف و نازیست بود. شهرداری کی‌یف تصمیم گرفته است که شهر را «روس‌زدائی» و «استعمارزدائی» بکند و پیشنهادات ارسالی را برای اتخاذ تصمیم «دموکراتیک به صورت شورائی و مشارکت» مردم می‌پذیرد. حتی برای این کار یک برنامه کاربردی یعنی یک «آپ» شهروندی خلق کرده‌اند که در فضای مجازی در دسترس است. این برنامه مجازی فقط برای پیشنهادا ت ضدروسی شهروندان نیست بلکه شکل پوششی آن این است که از طریق آن شما می‌توانید قبوض برق، آب و یا سایر خدمات شهری را انجام دهید، روس‌زدائی نیز بخشی از این کارت شناسائی شهروندی به شمار می‌رود!!؟؟ وای به حال کسی که سکوت کند و با نازی‌ها همکاری ننماید!!؟؟ بر اساس این سیاست کی‌یف می‌خواهد خود را از نفوذ روس‌ها خلاص کند و این فقط شامل رسانه‌ها، هنر و آموزش، نمی‌شود، بلکه اسامی میدان‌ها، راه‌ها، ایستگاه‌های مترو را نیز در برمی‌گیرد که باید اوکرائینی شوند.

این فقط به اسامی رهبران و صاحب‌منصبان نوخاسته شوروی سابق و کمونیست‌های شوروی برنمی‌گردد، بلکه میدان لئو تولستوی را نیز دربرمی‌گیرد. مثلا میدان مسکو به میدان سلسله «کنیازف استوروسکیخ» (Kniazev Ostrovskykh) که یک سلسله فئودالی امیرنشینی لیتوانی- لهستانی بوده است تغییر نام می‌دهد که گویا این نیاکان به فرهنگ و حاکمیت اوکراین خدمت کرده است و یا خیابان سن پترزبورگ به خیابان «لندنسکا» یعنی لندن تغییر نام می‌دهد. نام‌ها به نام شعرا، سرداران، نویسندگان، قهرمانان ملی و قزاق‌ها تغییر می‌کنند. یکی از بیشترین نام‌های مورد توجه شهرداری قهرمان کتاب «ارباب حلقه‌ها» نوشته نویسنده تخیلی انگلیسی «جان رونالد روئل تالکین» است که از آن به عنوان توهین به روس‌ها استفاده می‌کردند. پیشنهاد دیگر شهرهای آمریکاست که اوکرائینی‌ها به آنجا مهاجرت نموده‌اند نظیر شیکاگو یا نیویورک. نام‌های دیگر شامل مکان‌هائی است که برضد روس‌ها از خود «قهرمانی» نشان داده‌اند. بر برخی خیابان‌ها نام پهپادها (بایراکتار) و یا راکت‌های ضدهوائی مانند (ژاولین) را می‌نهند. نام گردان آزوف که نیروی ضربتی نازی‌ها بود بخشی از پیشنهادات است. نام خانواده پارتیزان‌های ضدنازی تغییر می‌کند و به نام نویسندگان آمریکائی بدل می‌گردد و همه این اقدامات را آقای «ویتالی کلیچکو» بوکسور شهردار کی‌یف و مامور آلمان‌ها در اوکراین مبارزه فرهنگی با سمت‌گیری نوین می‌نامد. معلوم نیست چنانچه نام‌های روسی به آمریکائی و انگلیسی بدل شوند که تغییر نام جز خودتحقیری و خودتوهینی چیز دیگری نیست، چه ربطی به مبارزه آزادی‌بخش و استقلال اوکراین دارد؟ استقلال به مفهوم حق تعیین سرنوشت و تصمیم‌گیری مستقل و به نفع منافع ملی است و نه این که کشوری داوطلبانه تصمیم بگیرد نوکر آمریکا شود. این در واقع حق تعیین سرنوشت به دست آمریکاست. استعمار داوطلبانه، نوکری مستقلانه طبیعتا استقلال نیست عوامفریبی است.

وزیر فرهنگ کی‌یف آقای «اولکساندر تکاچنکو» تحصیلکرده دانشگاه هاروارد آمریکا، هوادار از بین‌بردن موزه‌ها و چایکوفسکی به منزله نماینده امپریالیسم است. وی از نشست جی 7 تقاضای کمک مالی کرده است تا هنرمندان روسی را از اوکراین اخراج کند و هنرمندان اوکرائینی را به اوکراین دعوت نماید. وی مدعی شد روس‌ها ملیت ما را نفی کرده‌اند. استالین ادیبان ما را کشت. ما صدتا خیابان پوشکین داریم در حالی که پوشکین یک بار هم در اوکراین نبود. آری تندیس‌ها باید برچیده شوند که منظورش البته تندیس‌های ضدنازی و نماد آزادی شوروی در جنگ جهانی دوم است. وی تاکید می‌کند که موسیقی روسی را ممنوع کرده‌اند ولی اضافه می‌کند منظورم موسیقی مدرن روسی است ولی موسیقی کلاسیک روسی را ما قدغن نکرده‌ایم خود اپراها و یا ارکسترها، چایکوفسکی را اجراء نمی‌کنند. در مقابل این پرسش که از هنر چایکوفسکی و یا چخوف استفاده خواهید کرد وی مدعی است که «هوادار یک دوره تنفسی است». این آقای وزیر فرهنگ ورود کتب روسی را به اوکراین ممنوع کرده است. در مورد کتابخانه‌های عمومی با آثار روسی نیز بیان می‌کند هدف روس‌زدائی آن است که همه کتب روسی را عوض کنند.

تحصیل و آموزش به زبان روسی ممنوع شده است. در مورد زبان روسی وی مخالفت خود را با زبان تجاوزکاران بیان کرده و تصریح می‌کند که ما همانگونه که قبل از تجاوز روسیه شروع کرده بودیم تا زبان اوکرائینی را جا بیاندازیم و از تکلم زبان روسی جلوگیری کنیم، این امر تسریع خواهد شد. این که یک سوم مردم اوکراین روسی صحبت می‌کنند برای این آقای وزیر فرهنگ مهم نیست. به دستور ایشان برای این که از تکلم زبان روسی جلوگیری شود و رسانه‌ها بتوانند بدون مانع به پخش دروغ بپردازند همه کانال‌های رسانه‌ای زیر نظر ایشان متحد شده‌اند و به پخش یک نوع فرهنگ و تفکر مشغولند. ظاهرا این اقدام فاشیستی عین دموکراسی است زیرا که دنیای غرب در کشورهای مخالف خودش با اعمال چنین روشی عَلَم مخالفت بلند می‌کند، اما برای اوکراین یک قاعده استثنائی بنا کرده است. در مقابل پرسش خبرنگار که چرا فرستنده‌ها اجازه ندارند همانطور به کارشان مانند سابق ادامه دهند می‌گوید: در زمان جنگ فقط یک قاعده وجود دارد: سانسور نظامی  و یا راه حل دیگر که ما پیدا کردیم یعنی راه حل خوب‌تر. آنوقت پرسشگر می‌پرسد: یعنی سانسور به شیوه راحت؟ و پاسخ می‌گیرد: خیر! من فکر می‌کنم نامش تعاون است.

این فرهنگ نازی‌های مورد حمایت غرب است تا مردم اوکراین را در جنگی انتقام‌جویانه از شوروی زمان استالین به سلاخ‌خانه بفرستند.

 

 

نقل ازتوفان ارگان مرکزی حزب کارایران شماره 269مرداد ماه 1401

www.toufan.org

www.toufan.de

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan