جنگ گاز بر سر تسلط بر تامین انرژی در اروپا

برای فهم پارهای نزاعهای امپریالیستها در اروپا که دامنه آن تا خلیج فارس کشیده شده و پای ایران، قطر و عربستان سعودی را به میان میآورد، باید به مسئله لوله انتقال گاز به اروپا و تامین انرژی این کشورها اشاره نمود. در غیر این صورت به علت عدم فهم منافع گوناگون امپریالیستی فهم درگیریهای سیاسی مشکل میگردد.

اروپا تلاش داشت تا با سیاست دخالت در امور شرق و توسعه مرزهای شرقی خویش کشور اوکرائین را ببلعد و این امر خطر روشنی برای روسیه و نقض تعهداتی بود که اروپا نسبت به روسیه در زمان فروپاشی شوروی ابراز داشته بود. دخالت آمریکا و آلمان در اوکرائین و روی کار آوردن نازیها در این کشور در اثر مقاومت مردم اوکرائین و حمایت روسها از آنها به نحوی پیش رفت که آمریکا ابتکار عمل را به دست گرفت و آلمان را به صورت چرخ پنجم در آورد که دیگر قادر نیست وضعیت را به صورت سابق در آورد. این تفوق آمریکا در اوکرائین درعین اینکه تشدید سیاست تهدید و ادامه عملیات نظامی است، جلوی ورود گاز روسیه را از طریق لوله انتقال گاز به اروپا میگیرد. بستن شیرهای گاز در اوکرائین، دامن زدن به اختلافات مجارستان، لهستان با آلمان و اروپا راههای احتمالی عبور گاز روسیه به اروپا را از طریق سایر کشورها بهویژه لهستانِ ضد روسیه بسته است. ساختن لوله انتقال گاز از طریق دریای شرق و رساندن گاز به آلمان از طریق دور زدن کشورهای اروپای شرقی، نه تنها اروپا و در درجه نخست آلمان را از زیر فشار امپریالیسم آمریکا و متحدانش در منطقه در میآورد، بلکه موجبات تامین سوخت آنها نیز میشود. البته تامین انرژی فسیلی از روسیه وابستگی اروپا را به روسیه افزایش میدهد ولی این وابستگی میتواند توسط گاز ایران و قطر و عبور آنها از مناطقی که تحت نفوذ مستقیم روسیه نیست تا حدودی از وابستگی اروپا به گاز روسیه بکاهد. همین سیاست را اروپا با خرید گاز از آذربایجان و آسیای میانه که از ترکیه عبور میکند تا حدودی تامین کرده است. ولی امپریالیسم آمریکا با این وضعیت موافق نیست. سیاست راهبردی این امپریالیسم کنترل مواد سوختی در جهان اعم از فسیلی و یا هستهای است. استقلال نسبی اروپا در عرصه تامین مواد سوختی، شکستن بند تحریمهای غیر قانونی و قلدرمنشانه آمریکا نسبت به روسیه را نیز در ضمن به دنبال دارد. این وضعیت برای آمریکا خوشآیند نیست. آمریکا بعد از از دست دادن ایران سرمایههای سیاسی سنگین خویش را در عربستان سعودی و قطر و امارات متحده عربی متمرکز کرده است تا با کنترل خلیج فارس، دریای احمر و بابالمندب، سرنخ سوخت جهان را که به چین و ژاپن و اروپا میرود در دست داشته باشد. ولی این حساب با شکست در جنگ سوریه و امکان ساختن لوله انتقال گاز از طریق ایران، عراق، سوریه و لبنان به دریای مدیترانه بهم خورده است. قطر این وضعیت را میبیند و امکان بیرون آمدن از زیر فشار عربستان سعودی را حس میکند. برای قطر نیز با صرفهتر است که به این طرح بپیوندد. آمریکا نیز تلاش میکند با علم کردن طرح "استقلال" کردهای عراق و حمایت از "حق تعیین سرنوشت" کردهای سوریه به دست آمریکا و همکاری با آنها، به ایجاد اسرائیل دوم در منطقه، به تقویت داعش و اعزام تروریست به منطقه بپردازد و از ساختمان لولههای انتقال گاز جلوگیرد. آمریکا با بیشرمی و گردن کلفتی پا را از این هم فراتر نهاده است و مستقیما به اروپا برای ساختن لولههای انتقال گاز از روسیه فشار میآورد تا جلوی ساختمان آنرا بلطایفالحیل بگیرد. مصوبات اخیر کنگره آمریکا که آنرا به صورت قانون معتبر برای همه جهان درآورده است، کنسرنها و شرکتهای اروپائی را تهدید میکند که چنانچه آنها در نقض محاصره و تحریهای آمریکا نسبت به روسیه عملی انجام دهند، آنها را سخت مورد مجازات قرار دهد. این اقدام آمریکا نه تنها ناقض حقوق ملل است که تا کنون نقض آن در یوگسلاوی، عراق، لیبی، سوریه، اوکرائین و.. مورد تائید و استفاده خود امپریالیستهای اروپائی نیز بوده است، حالا به ضد خود بدل شده و گریبان اروپا را گرفته است. لشگر کشی آمریکا شروع شده است. در داخل آمریکا قانون حمایت از محیط زیست را به دور انداختهاند تا بتوانند بهتر از طریق حفاری عمیق در لایههای سنگی زیر زمینی ((fracking به استخراج گاز بپردازند. کنسرنهای آمریکائی میخواهند این گاز را در آمریکا به گاز مایع بدل کنند و آنرا در اروپا به فروش برسانند. برای این کار به پایانههای منفرد گاز طبیعی که زیرساخت لازم را برای صادرات گاز فراهم میکند و همراه با شبکههای به همپیوسته و عظیمی از خطوط لوله و ایستگاههای پمپاژ هستند نیاز دارند که ساختمان آنها زمان میبرد. آمریکا این زمان را در رقابت با روسیه ندارد و لذا باید در کار انتقال لوله گاز روسیه اخلال کند. وزیر امور خارجه آلمان آقای "زیگمار گابریل"(Sigmar Gabriel ) که شاهد دسیسههای آمریکاست اظهار داشت: "تامین انرژی سوخت اروپا یک مسئله مربوط به اروپاست و نه ایالات متحده آمریکا". به نظر گابریل ساختن لوله انتقال گاز"نورد استریم2"(Nordstream 2) از روسیه به آلمان به علت منافع راهبردی آمریکا با مخالفت آنها روبرو شده است. این پروژه نه از نظر اقتصادی و نه از نظر سیاسی و نظامی به نفع آمریکا نیست. به همین جهت وی 16/06/2017 در روزنامه زود دویچه سایتونگ اظهار داشت آمریکا: "مخالف ساختن لوله انتقال نورد استریم 2 است تا گاز روسیه را از بازارهای اروپا بیرون کنند و شرایط واردات گاز مایع را برای آمریکا به اروپا مناسب گردانند". "گابریل"(Sigmar Gabriel) و آقای "کِرن"(Kern) رئیس جمهور اتریش مشترکا اظهار داشتند: "که آمریکا منافع ملی اقتصادی خویش را به صورت غیرمجاز با سیاست خارجی خویش پیوند میزند". در این پروژه شرکت گازپروم روسیه توافق نامه مشارکت با شرکتهای "ب.آ.اس.اف"(BASF) و "ای اون"(E.ON) از آلمان، "انژی"(ENGIE) فرانسه، "او ام وی"(OMV) از اتریش و "شل"(Shell) انگلیسی - هلندی برای ساخت خط لوله گازی نورد استریم -2 را امضا کرده است. ولی آمریکا با فشار و تهدید می خواهد جلوی انجام این امر را بگیرد. کشورهای بالتیک، لهستان و اوکرائین به عنوان ابزار اعمال فشار آمریکا بر اتحادیه اروپا به حساب میآیند و میخواهند مانع انجام این معامله شوند. آمریکا نه تنها این شرکتها را تهدید کرده است، بلکه حتی تا جائی پیش رفته که با اعمال نفوذ در روند ادغام شرکت آمریکائی "پراکسایر"(Praxair) با شرکت آلمانی تولید کننده لولههای انتقال گاز به نام "لیندِ"(Linde) تفوق و تسلط خویش را در بازار رقابت تامین کند. روزنامه آلمانی زود دویچه سایتونگ در 2 ژوئن 2017 خبر داد که شرکت گاز "لیندِ"(Linde) با رقیب آمریکائیش بنام "پراکسایر"(Praxair) ادغام شدهاند. بر اساس آمار ارزش این شرکت در بازار بورس 67 میلیارد یورو بوده و مرکزش در ایالت کنتاکی آمریکاست. این دو شرکت بعد از ادغام به یکی از بزرگترین شرکتهای جهان در عرصه ارائه صنایع گازی بدل میگردند. آمریکا در کنار بسیج پارهای ممالک اروپائی برای برهم زدن توافق اروپا با روسیه، در کنار تهدید شرکتهای اروپائی، در کنار قبضه کردن امکانات فنی صنایع گازی در جهان جنبشی از "گرین پیس"(Greenpeace) و سازمانهای غیر دولتی هوادار محیط زیست راه انداخته که باید با بسیج مردم و تبلیغات عوامفریبانه مانع شوند که در روسیه و آلمان در اثر حفر گودال برای قراردادن لولههای انتقال گاز در آنها به محیط زیست "صدمه" بخورد. در اروپا بیکباره آمریکا هوادار حفظ محیط زیست شده است و دلش برای تخریب محیط زیست در روسیه و آلمان میسوزد. رقابتی که بر سر فروش گاز طبیعی و ارزانقیمت از طریق اتصال خط لولههای انتقال گاز به اروپا با استفاد از گاز گرانقیمت مایع در گرفته است که در صورت پیروزی آمریکا کنترل اروپا را در دست آمریکا قرار خواهد داد، تاثیراتش را در منطقه در نزدیکی ایران و قطر و نزاع عربستان سعودی و قطر نیز نشان داده است. مبارزه بر سر تصاحب بازار مصرف گاز تازه آغاز شده است و ایران نقش مهمی در این بازی سیاسی راهبردی ایفاء میکند. در مبارزه با رژیم جمهوری سرمایهداری اسلامی نباید به بلندگوی عربستان سعودی، اسرائیل، آمریکا در جهان بدل شد و مانند سازمان جاسوسی مجاهدین خلق به مردم ایران خیانت کرد.