شرایط تحمیلی گانگسترهای جهانی به ایران

 

این است که رژیم ایران از دو سو در فشار است؛ هم از سوی آمریکا و متحدانش و هم از سوی خلق ایران که در محاصره‌اش قرار داده است. رژیم می‌داند که باز کردن کوچک‌ترین روزنه‌ای از دموکراسی و آزادی به روی مردم می‌تواند به پایان زندگی‌اش منجر شود. در حالی که تکیه به مردم، برسمیت شناختن حقوق آنها، پذیرش آزادی‌های دموکراتیک و انسانی می‌توانست زمینه مناسب و محکمی فراهم آورد که رژیم ایران در مذاکرات خود با چین از توان و ظرفیت بیش‌تری برخوردار باشد.

این مجموعه، ایران را به پای میز مذاکراه با جمهوری توده‌ای چین کشانده است که طبیعتاً ایران را در موضع ضعف برای مذاکره قرار می‌دهد. ایران باید برای خروج از این بن‌بست سیاسی - اقتصادی امتیازات بیش‌تری به دولت چین بدهد که نمی‌توان مسئول این عقب‌نشینی را فقط به گردن جمهوری اسلامی گذارد. این وضعیت را بعد از انقلاب بهمن از جمله دشمنی آمریکا، اروپا، اسرائیل و ارتجاع منطقه برای کشور ما ایجاد کرده‌اند. عدم فروش نفت ایران به ماهیت جمهوری اسلامی ربطی ندارد به این ربط دارد که چرا جمهوری اسلامی نوکری آمریکا را مانند زمان شاه نمی‌پذیرد. در آن صورت آمریکا حاضر بود نفت ایران را کشتی کشتی ببرد. آمریکا مخالف انقلاب ایران بود و هست و تحریم‌ها رمق ایران را به انتها برده و این امر است که ج. ا. را در مواضع ضعیف برای دادن امتیاز بیش‌تر قرار می‌دهد. اینکه رژیم جمهوری سرمایه‌داری اسلامی با سیاست‌های اقتصادی نادرست خود به این بحران کمک کرده است، در این مذاکره نقش تعیین کننده ندارد، زیرا اگر ایران تحریم نمی‌بود و می‌توانست نفت خود را شخصاً به فروش برساند و با سایر ممالک نفت‌خیز درون اوپک رقابت کند و از درآمدهای عظیم نفتی و فرآورده‌های صنایع پتروشیمی ایران و گاز خلیج فارس و... استفاده نماید، مسلماً از نظر اقتصادی در وضعیتی می‌بود که میزان ضعف خود را در مذاکره و یا سرمایه‌‌گذاری مشترک به حداقل می‌رساند. این است که هر تخفیفی که ایران برای حفظ بقاء خود به چین می‌دهد، مسئول مستقیم‌اش امپریالیسم آمریکا و همدستان آن‌هاست، زیرا که آنها در محاصره سیاسی، اقتصادی، نظامی ایران دخالت دارند، پول‌ها و ثروت ایران را غارت و مانند گانگسترها ضبط کرده‌اند و ایران را در شرایط سخت قرار داده و می‌دهند.

آری ایران از موضع ضعیف با چین وارد مذاکره می‌شود، ولی شرایطی را که این مذاکره در پرتو آن صورت می‌گیرد و به ایران تحمیل شده است، ایران خلق نکرده است. بخش چشم‌گیری از آن محصول تجاوز و زورگویی امپریالیسم است. آمریکا و غرب ایران را در مقابل یک انتخاب سرنوشت‌ساز قرار داده‌اند. یا ج.ا. نوکری آمریکا را می‌پذیرد و ایران را به دوران محمد رضا شاه و بدتر از آن بر‌می‌گرداند، اسرائیل تجاوزگر و اشغالگر را به رسمیت می‌شناسد و مردم فلسطین را قربانی تجاوز صهیونیسم می‌کند و در لشگرکشی آمریکا علیه چین و روسیه نظام می‌گیرد و به محاصره چین و روسیه دست‌ می‌زند و از شرکت در جاده ابریشم خودداری می‌کند و یا اینکه برای بقاء خود از حق حاکمیت ملی، استقلال، تمامیت ارضی ایران و حفظ سیاست مستقل خارجی چشم نمی‌پوشد. ایران در مقابل این دو راه قرار گرفته است. ایران صد سال است که در همکاری با امپریالیسم غرب به ویرانه بدل شده و این راه رفته را مجدداً آزمودن خطاست.

 

ایرانی‌های شیفته غرب چنین تبلیغ و یا القاء می‌کنند که اگر ایران به استراتژی «غرب ستیزی» و «اسرائیل ستیزی» خود پایان دهد، برنامه هسته‌ای و موشکی خود را متوقف سازد، در سیاست‌های منطقه‌ای خود تجدید‌نظر کند و با کلیه کشورها بر اساس منافع ملی مناسبات دوستانه برقرار سازد، آنوقت سیاست بُرد - بُرد با چین می‌تواند تحقق یابد و به نفع ایران باشد. این اپوزیسیون آمریکائی دلش برای ایران نسوخته است و همان سخنان «حسین اوباما» و «دونالد ترامپ» و حالا «جو بایدن» را تکرار می‌کند و هنوز نفهمیده و نمی‌خواهد بفهمد که امپریالیسم غرب به ایران به عنوان مستعمره، به عنوان پایگاهی علیه چین و روسیه می‌نگرد و نه ایران مستقل و پیشرفته که از همه مزایای قراردادهای جهانی استفاده کند. غرب، ایرانی می‌خواهد که موشک‌اش را از آمریکا برای حمله به روسیه و چین بخرد، غرب ایرانی می‌خواهد که به عنوان ایرانی دست‌نشانده در سربازگیری جهانی در صف آمریکا بایستد و برای توسعه قدرت آنها و حفظ منافع آنها در آسیا با چین و روسیه و احتمالاً هند درگیر شود. این اپوزیسیون فراموش کرده که دولت آمریکا حتی زمانی که رژیم جمهوری اسلامی اعلام کرد که مخالف تروریسم است و با آن مبارزه می‌کند، از او خواست که نیروی نظامی خودش را در اختیار آمریکا بگذارد تا آنها بر اساس تعریفی که خودشان از تروریسم دارند، این نیرو را بکار بگیرند وگرنه ادعاهای ایران برایشان ارزش ندارد! پس می‌بینیم که توصیه اپوزیسیون آمریکائی ایران در نزدیکی به غرب و اسرائیل، به عربستان سعودی و امارات متحده عربی، به اتحادیه اروپا و جزیره فرمز (تایوان) ربطی به آزادی، دموکراسی و پیشرفت ایران ندارد. این توصیه شرط آزادی و استقلال ایران و استقرار حقوق بشر و دموکراسی در کشور ما نیست. این توصیه اپوزیسیون آمریکائی و فریب‌خورده در خدمت اسارت ایران است و باید با آن با تمام قوا مبارزه نمود. آزموده را نباید مجدداً آزمود.

 

برگرفته ازتوفان شـماره 255 خرداد ­ماه 1400  مه2021

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

صفحه حزب کار ایران(توفان) در شبکه جهانی اینترنت

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

 http://kanonezi.blogspot.se/

 وبلاگ کارگر آگاه

 http://www.kargareagah.blogspot.se/

  سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan