ریشه‌های عصیان جوانان با انگیزه قتل یک زن

 

عصیان یک بلای آسمانی نیست در زمین اتفاق می‌افتد و دلایل و ریشه‌های خود را دارد. چنین عصیان و شورشی  گرچه بی‌دورنما و کور است و شوربختانه به همین جهت می‌تواند به آلت دست دشمنان بدل شود، ولی رخدادش اتفاقی نیست و از آسمان نیفتاده است. در همه جوامع متمدن دانشمندان، کارشناسان وجامعه‌شناسی فورا دست به کار شده و با کالبدشکافی عصیان تلاش می‌کنند علل بروز آن را برای رفع بحران‌های بعدی موشکافی کنند و حتی به دولت برای رفع آن در آینده رهنمود دهند. بدترین کار این است که این شورش را اساسا کار بیگانگان جا زنیم و خیال خودمان را برای برهه‌ای از زمان راحت کنیم و به «عبادت» ادامه دهیم به مصداق این نیز بگذرد، حل آن را حواله خدا گردانیم. غافل از این که از نظر ما بر زخم است که مگس می‌نشیند و دشمنان ایران مگسانند گرد شیرینی که نظام حاکم برایشان فراهم کرده‌ است. خود را به جهالت زدن و جامعه را از نفرت انباشتن و به «خودی» و «غیرخودی» بدل کردن، حتی راه حل کوتاه‌مدت هم نیست. محصول امنیتی کردن مطالبات برحق و یا حداقل قابل مطالعه جامعه است که آن وقت کل امنیت جامعه را به زیر پرسش می‌کشد. با گردن‌کلفتی و فریادهای امنیتی، با برشمردن خطرات واقعی و نه واهی و ارجاع به وجدان میهن‌دوستی و دسیسه دشمنان، جامعه پیشرفته و متمدن ایران را نمی‌شود رهبری کرد. بذر سوریه‌ای کردن جامعه ایران که هدف دشمنان ایران است را اتفاقا دست‌اندرکاران حکومت می‌پاشند و می‌کارند که برای روحیه عصیانی تمایز میان ایران‌دوستی و دشمن‌پرستی زایل می‌شود.

برای این که به پاره‌ای ریشه‌ها و علل خشم، اعتراضات و عصیان جوانان اعم از مرد و زن در شرایط کنونی پی‌ببریم باید ببینیم که جامعه ایران در حال حاضر در چه وضعی به سر می‌برد.

در 43 سال گذشته جمعیت ایران از 36 میلیون به 84 میلیون نفر رسیده است که 42 میلیون نفر آن را زنان تشکیل می‌دهند. این 42 میلیون، از کل جمعیتی که قبل از انقلاب در ایران زندگی می‌کردند بیش‌تر است. از این 42 میلیون نفر فقط 14% زادۀ قبل از انقلاب و 86 درصد بقیه بعد از انقلاب قدم به عرصۀ وجود گذارد‌ه‌اند. اما به عللی که پرداختن به آن در این مختصر نمی‌گنجد، امروز حدود 20 میلیون نفر بیکار داریم. این در حالی است که نرخ بیکاری بین زنان بسیار بالاتراز مردان است. طبق آمار سازمان برنامه نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سال 1400 حدود 3/13 در صد و مردان 7/68 در صد بوده است. یعنی مردان 5 برابر زنان شاغلند. این وضع در سال جاری بدتر شده که بهتر نشده.

از سوی دیگر نرخ بیکاری مردان 9/7% و نرخ بیکاری زنان 16% یعنی دو برابر مردان است. فاجعه‌بارتر این که نرخ بیکاری جوانان مرد 18 تا 35 ساله 8/13 و زنان 3/28 در صد می‌باشد. به دیگر سخن تعداد جوانان بیکار دو برابر نرخ بیکاری عمومی جامعه است.

از سوی دیگر تعداد کل دانشجویان در سال 1399- 1340 قریب به دومیلیون و 104 هزار نفر بوده که از این رقم تعداد پسران یک میلیون و 41000 و دختران یک میلیون 63000 نفر بوده است. یعنی علی‌رغم این که تعداد دختران دانشجو 20 هزار نفر بیش‌تر از پسران است، تعداد بیکاران زن دو برابر مردان و نرخ مشارکتشان یک پنجم مردان است. این تبعیض ارتجاعی و فاحش یکی از علل تعیین‌کننده رزم زنان علیه حاکمیت موجود است. که البته اگر حجاب اجباری، اجحافات و ستم چند لایه، زورگوئی و سرکوب و بالاخره نقش گشت ارشاد ارتجاعی و منفور و...را در نظر گیریم به این نتیجۀ منطقی می‌رسیم که اگر مبارزات زنان شجاع و شیردل که طی 4 دهۀ گذشته به وضوح در جامعه جریان داشت و هرگز قطع نشد، اگر امروز به اوج خود نرسد غیرمنطقی جلوه خواهد کرد.

در 10 سال گذشته میزان ثروتمند‌ترین دهک جامعه طبقاتی نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی نسبت به فقیرترین دهک آن از 11 برابر به 14 برابر افزایش یافته است.

اگر رشد اقتصادی، که طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سال 1390 تقریبا ً صفر بوده است، بتواند به فرض محال تا سال 1405، شش سال متوالی رشد 8 درصدی داشته باشد، تازه می‌رسد به سطح سال 1390.

امروز اسماً نرخ تورم 40 تا 50% است، ولی رسماً طبق اعترافات خودشان «اگر به سراغ سبد خانوار برویم می‌بینیم که 70 در صد تورم داریم که به خانوار وارد می‌شود» (مراد راهداری، استاد اقتصاد دانشگاه). در این نظام فَشَل به گفته ایشان: «شکم سگی از پرخوری در یک شب می‌ترکد و انسانی از گرسنگی در همان شب و درهمان شهر مرده است». آقای راهداری در عین حال می‌افزاید: «اگر آمار واقعی بیکاری را در نظر بگیریم چیزی حدود بیست میلیون بیکار داریم، رشد بیکاری است که فقر می‌آفریند. 12 سال است که تولید در ایران رشد نکرده و اشتغالی هم ایجاد نشده است». زیرا سرمایه‌های کلان یا در سیستم بانکی کشور با سود کلان در گردشند و یا در کشورهای حاشیه خلیج فارس سرمایه‌گذاری شده و یا در بانک‌های کشورهای خلیج فارس، کانادا و اروپا و آمریکا غنوده‌اند.

پس از خصوصی‌سازی‌ها، دولت‌ها هم «آه در بساط ندارند که با ناله سودا کنند». هم اکنون دولت 50% کسری بودجه دارد که با چاپ اسکناس آن را جبران می‌کند، که خود یکی از عوامل افزایش نرخ تورم و گرانی بشمار می‌آید و باعث فقیرتر شدن هر چه بیش‌تر مردم می‌گردد. البته بدون تردید تحریم‌های ضدبشری غرب نیز به اقتصاد کشور و رشد تورم و گرانی تاثیر سوء دارد.

برای نمونه برنج از کیلوئی 30 هزار تومان به 70 هزار تومان و مرغ از 10 هزار تومان به 67 هزار تومان رسیده است. روغن، میوه و گوشت نیز 3 تا 4 برابر گران‌تر شده است.

سازمان‌های به اصطلاح «بهزیستی»، «تامین اجتماعی»، «کمیته امداد»، سهام عدالت (!!)، سبد کالا و...  جملگی محمل‌هائی به شمار می‌روند که عده‌ای «خودی» در آنها مشغول پر کردن جیب مبارک هستند و به قول خودشان «می‌بینیم که موفق نبوده‌ایم و مرتباً فقر بیش‌تر شده است.» (دکتر راهداری) تا جائی که امروز 70 در صد مردم زیر خط فقر بسر می‌برند. حتی آنها که شاغلند ماه‌ها حقوق دریافت نمی‌کنند. ماه‌ها و سال‌هاست که کارگران، معلمان، بازنشستگان در اعتصاب اعتراض برای افزایش حقوق و پرداخت حقوق معوقۀ خود هستند.

فقر به طور مستقیم به بی‌رحمی و شقاوت سلطۀ سرمایه ربط دارد. سرمایه‌ای که در کنف حمایت دولت سرمایه‌داری جمهوری اسلامی است. طبقه‌ای که سرمایه‌های کلانش سودهای افسانه‌ای نصیبش می‌کند و مالیاتی هم برای آن نمی‌پردازد. طبقه‌ای که با اجرای سیاست نئولیبرالی روز به روز طبقه متوسط را بیش‌تر به حاشیه می‌راند و خیل فرودستان را به زیر خط فقر و حتی بخشی را به فقر مطلق می‌کشاند. امروز طبق آمار خودشان 4/18% جامعه در فقر مطلق بسرمی‌برد. یعنی از هر 5 نفر یک نفر گرسنه است. فقر مطلق یعنی کسی که نان شب هم ندارد. شاید در طول ماه به اندازۀ 10 روز خوراک داشته باشد، یعنی فرد در خطر مرگ قرار دارد.

سیستم نئولیبرالی که هدف را کسب حداکثر سود برای سرمایه‌داران در نظر گرفته است، لاجرم درۀ بین فقر و ثروت را پیوسته عمیق‌تر و فاصلۀ طبقاتی را مدام افزایش می‌دهد. ناهنجاری‌هائی نظیر اعتیاد، فحشا، دزدی و کیف‌زنی، خشونت، ذباله‌گردی، کارتن‌خوابی و به یک کلام محرومیت از نعم مادی جامعه جملگی محصول همین سیستم است. این واقعیت تلخ نه تنها در میهن ما که در تمام کشورهائی که از نسخۀ «فریدمن» (Milton Friedman) و جوانان شیکاگو پیروی کردند با بی‌رحمی هر چه تمام‌تر چهرۀ کریه خود را به نمایش گذارده است. از اروپا و آمریکا گرفته تا آسیا و آمریکای لاتین.

جای تعجب نیست که مردم روز به روز بیش‌تر زیر پای رژیم را خالی می‌کنند. امروز نه فقط فارغ‌التحصیلان دانشگاهی اعم از پزشک و مهندس فوج فوج ترک وطن می‌کنند، بلکه ورزشکاران، تکنیسین‌ها و کارگران متخصص نیز به خیل آنان پیوسته‌اند.

بر این همه نابسامانی باید سرکوب، زندان و شکنجه را هم افزود. رژیم متحجر و سرکوب‌گر اسلامی، مخالفین، فعالین سیاسی، اعم از اعضای گروه‌ها و احزاب «غیر خودی»، ورزشکاران، معلمان، دانشجویان، خبرنگاران، نویسندگان، هنرمندان و... را به بند می‌کشد. علاوه بر همۀ این مصائب مسئله حجاب اجباری و گشت ارشاد نیز با فشار و سرکوب، دستگیری و حتی کشتار زنان دلاور میهن ما، خشم اکثریت مطلق آنان را برانگیخته و آنان را با عزمی راسخ به مقابله و مبارزه کشانده است.

از سوی دیگر «مرکز پژوهش‌های مجلس» اعتراف می‌کند که 60 در صد جامعه ایران از پوشش بیمه‌های اجتماعی محروم است. با توجه به قیمت سرسام‌آور دارو و درمان و رشد سرسام‌آور روزانۀ آن، متوجه می‌شویم که اکثریت مردم زحمتکش میهن ما چگونه روزانه با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند.

طی 10 سال گذشته نه تنها نابرابری رشد کرده، بلکه به گفته خودشان تورم 15 درصدی به 40 درصد رسیده است. درعین حال به دلیل رشد اقتصادی صفر و تورم بالا، فقر در مملکت ما حرف اول را می‌زند. با توجه به کسر بودجه، دزدی‌ها، فساد، رانت‌خواری، عدم پرداخت مالیات از جانب میلیاردرها و بالاخره تحریم‌ها ناگزیر تنگناهای اقتصادی، ورشکستگی، تورم، گرانی، بیکاری و فقر بیش از پیش افزایش یافته است.

دولت‌ها که خود لابی‌گر سرمایه‌داران نئولیبرالند به جز حرف‌های دهان پرکن، عملا قادر به بهبود وضع اقتصاد، کاستن تورم و کاهش قیمت‌ها نیستند، بلکه پیوسته بر بیکاری و فقر و بی‌عدالتی دامن می‌زنند.

امروز در حالی که 10 میلیون به جمعیت کشور اضافه شده، 40 درصد از تولید سرانه کم‌تر شده است. در سال 2018 میانگین تورم در جهان 4/2 % بود، ولی در ایران 20% بود (فقط در ونزوئلا، زیمبابوه و آرژانتین از ایران بیش‌تر بود).

به یک کلام بازار کار فاجعه‌بار و از ثبات اقتصادی خبری نیست، اما ظرفیت نوآوری و سلامت و تخصص نیروی انسانی هم بالاست. امروز تحصیلکرده‌ها - به ویژه زنان تحصیل‌کرده - سیمای جامعه ما را تشکیل می‌دهند. به دیگر سخن نیروی سلامت و تحصیل‌کرده فراوان ولی برایش بازار کار وجود ندارد. در عین حال طی همین مدت درآمد دولت نسبت به هزینه‌اش کاهش یافته و به علت خصوصی‌سازی‌ها در پروسه نئولیبرالیسم 30 سال گذشته کفگیرش به ته دیگ خورده و امکان هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری و کمک‌های اجتماعی ندارد. آقای رئیسی دروغ می‌گوید که «ما دنبال ایجاد اشتغال هستیم، دشمن می‌خواهد مردم را بیکار و عصبانی کند»!!

آقای راهداری استاد دانشگاه می‌گوید: میانگین علم و دانش جامعه از میانگین مجموعۀ هئیت حاکمه بیش‌تر است. به دیگر سخن سران رژیم ننگین جمهوری اسلامی توانائی ادارۀ کشور را ندارند. به همین دلیل است که آقای راهداری می‌گوید که: «اگر امروز تحریم‌ها برداشته شود و مشکلات ما حل شود 20 تا 30 سال طول می‌کشد تا فقر صفر شود».

عامل دیگری که شرایط موجود را حادتر می‌کند تخریب محیط زیست، بحران خشک شدن منابع آبی است که این رژیم به هیچ‌وجه قادر به حل آن نیست و نخواهد بود.

اینها هستند ریشه‌های اصلی اعتراضات و خیزش مردم در دیماه 96، آبان 98 و بالاخره آبان 1401. امروز جوانان میهن ما حق دارند که عمر خود را هدر رفته به بینند، خشمگین باشند، از آینده و بی‌دورنمائی بیمناک باشند و به یک کلام استیصال گریبانشان را بگیرد و علیه وضع موجود به شورش و عصیان روی آورند. آنها با بودن این حاکمیت آینده‌ای برای خود متصور نیستند و حق دارند که غضبناک باشند و سر به شورش و عصیان گذارند.

فاجعه دردناک قتل دختر جوان، مهسا امینی به دست ماموران وحشی و سفاک گشت مذموم و مرتجع ارشاد، که بر آمال و آرزوهای پاک این دختر جوان نقطۀ اختتام نهاد، جرقه‌ای بود که شعله خشم انباشته شدۀ 43 ساله مردم را برای چندمین بار شعله ور ساخت.

«سرنوشت من اگر بازیچه شد دست شما نابخردان

 سر به عصیان می‌نهم تا پس بگیرم زندگی، تا کی سکوت

 صید دستان شماها شد، تمام هستی‌ام از کودکی

 مرگ من حاصل شود از این همه آزردگی، تا کی سکوت»      (شعراز مهناز هدایتی)

 

 

نقل ازتوفان ارگان مرکزی حزب کارایران شماره 273آذرماه 1401

www.toufan.org

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

http://toufan.org/ketabkane.htm

 سایت آرشیو نشریات توفان

 http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

 توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/

 توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

 توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan