«صورباهِر» ادامه جنایات صهیونیسم

 

دولت اشغالگر و تجاوزگر اسرائیل، علی‌رغم اعتراض و مقاومت فلسطینی‌ها، در نزدیکی ایستگاه امنیتی – نظامی در حومه بیت‌المقدس در دهکده «صور باهِر» Sur Baher با این بهانه که این ساختمان‌ها نزدیک به دیوار "ایمنی" و تهدید امنیتی به‌شمار می‌آیند، به زور آنها را آوار کرد و ساکنان آنرا آواره و بی‌سرپناه ساخت. قریب به ۵۰ بولدوزر و چند صد سرباز وحشیانه مردم مستأصل را که نمی‌دانند به کجا باید پناه آورند، چون قدرت پرداخت اجاره مسکن را ندارند، آواره ساختند و حتی تعدادی را مضروب و دستگیر کردند. «صور باهِر» جزء مناطقی است که از جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل به این سو تحت اِشغال رژیم صهیونیستی اسرائیل قرار دارد. ایستگاه نظامی مذکور بخشی از دیوار امنیتی است که حکومت اسرائیل در سال ۲۰۰۲ میلادی به طول ۷۱۰ کیلومتر ساخت، که ۸۵ درصد از عمق کرانه باختری رود اردن و ۱۰ درصد آن از بیت‌المقدس شرقی می‌گذرد.

بیم آن مي‌رود که دولت اشغالگر اسرائیل دیگر مناطق مسکونی را که در امتداد ایستگاه‌های نظامی واقع شده‌اند، ویران سازد. طبق اظهارات «گیلاد اردان»، وزیر امنیت اسرائیل دیوان عالی اسرائیل ماه ژوئن گذشته با صدور رأئی اعلام کرده است که «از آنجا که منازل مسکونی "صور باهِر" علی‌رغم ممنوعیت ساخت، غیرقانونی بنا شده‌اند و تهدید جدی برای امنیت اسرائیل محسوب می‌شوند، می‌بایست ویران شوند». این ادعا در حالی بود که آقای «آرو ری»، عضو سازمان حقوق بشر «بتسلیم»، که در صحنه حضور داشت، اظهار داشت که ساکنین این منازل از تشکیلات خودگردان فلسطین جواز ساختمان دریافت کرده بودند. از این گذشته نهاد اداری مربوطه اسرائیلی به هیچ‌وجه به فلسطینی‌ها مجوز ساختمان نمی‌دهد. این واقعیات پرده از دوروئی تزویر و دروغ‌گوئی نظام صهیونیستی برمی‌دارد.  دیوان عالی اسرائیل ماه ژوئن با صدور رایی اعلام کرده بود که "منازل مسکونی این روستا برغم ممنوعیت ساخت و ساز در منطقه بنا شده­اند". این ریاکاری نظام صهیونیستی نشان می­دهد که قوه قضائیه نژادپرستانه اسرائیل دست دراز شده قوه مجریه است و قانون را بر اساس منافع صهیونیستها تفسیر و تعیین می کند.

برتولد برشت شاعر کمونیست آلمانی در شعرش به نام "قطعنامه" می­نویسد:

"نظر به اینکه

ما ضعیفیم

برای بندگی ما

قانون ساختید.

نظر به اینکه دیگر

نمی‌خواهیم بنده باشیم

قانون شما در آینده باطل است.

...

نظر به اینکه

خانه‌های بسیار

در هر کجا به پاست

ولی ما

بامی بر سر نداریم

تصمیم ما بر اینست

که در این خانه‌ها بخوابیم

زیرا که دیگر

زاغه‌هامان خوش نمی‌آید.

..."

تخریب منازل مسکونی اخیر فلسطینی‌ها توسط دولت اسرائیل پی‌آمد به رسمیت ‌شناختن بیت‌المقدس به مثابه پایتخت اسرائیل از جانب ایالات متحده آمریکا و چند کشور دیگر است، که در راستای آواره‌سازی هر چه بیشتر تاکنونی فلسطینی‌ها انجام می‌گیرید. آنچه امروز در «صور باهِر»اتفاق افتاد، فردا در سایر نقاط بیت المقدس تکرار خواهد شد. ۳۰۰ هزار فلسطینی، که در اورشلیم زندگی می‌کنند، هر آن ممکن است که به چنین سرنوشتی دچار شده و آواره شوند، امری که آشکارا جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود و «جامعه جهانی» بیشرمانه آنرا به سکوت برگزار می‌کند.

ما به صهیونیستها و عمال ایرانی آنها می­گوئیم خانه­های فلسطینی را ویران کنید و بر ویرانه آنها خانه­های نوئی بسازید ولی فراموش نکنید که این خانه­ها باید بر اساس سلیقه فلسطینی­ها ساخته شوند زیرا که سرانجام با تاراندن صهیونیسم از خاورمیانه مردم فلسطین در این خانه­ها سکنی خواهند گزید.

این تخریب‌ها در انطباق کامل و تکمیل‌کننده سیاست اسرائیل بشمار می‌آید، سیاستی که در جنگ ۶۷ کرانه باختری رود اردن و شرق بیت‌المقدس را به مثابه «بخشی از پایتخت» به اشغال خود درآورده است. گرچه سازمان ملل از «قرارداد اسلو» به بعد هر دو منطقه را (به انضمام بلندی‌های جولان) اراضی اشغال‌شده تلقی می‌کند و خواهان خروج اسرائیل از آنهاست، اما اسرائیل وقعی به آن نمی‌نهد.

«مَک گولدریک»، هماهنگ‌کننده حقوق بشر سازمان ملل، تخریب‌های آخیر را خلاف قوانین موجود بین‌المللی می‌داند. او در عین حال معتقد است که «اهمیت این واقعه از آنجا بیشتر می­شود که خانه­ها و سازه‌های بسیاری اکنون در انتظار سرنوشت مشابه‌ای به‌سر می‌برند».  

سیاست شهرک‌سازی اسرائیل تشکیل شده است از بیرون‌راندن شهروندان فلسطینی از محل سکونت‌شان و آواره‌ساختن آنها تخریب اجباری سریع منازل آنها تصاحب عدوانی املاک فلسطینی‌ها که علی‌الاصول هم از نظر قوانین موجود بین‌المللی غیرقانونی است و هم برخلاف «کنوانسیون ژنو» می‌باشد و عملاً جنایت علیه بشریت محسوب شده و اسرائیل ۷۰ سال است که مرتکب چنین جنایاتی شده است.

دولت اسرائیل از دادن اجازه ورود به «مایکل لونک»، نماینده سازمان ملل که جهت بررسی وضعیت حقوق بشر در مناطق مسکونی فلسطینی‌ها قصد سفر به اسرائیل را داشت، خودداری کرد. او از اعضای سازمان ملل خواست تا با انجام اقدامات لازم از تخریب و اشغال مناطق مسکونی فلسطینی‌ها در کرانه‌های باختری رود اردن جلوگیری کنند. حتی بعضی از اعضای سازمان ملل برای مقابله با اعمال غیر قانونی اسرائیل پیشنهاد تحدید روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با این کشور را مطرح کردند. اما به علت پشتیبانی بی قید و شرط آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپائی این پیشنهادات مسکوت ماندند و اسرائیل نیز هر روز جری‌تر از روز قبل می‌شود.

«جامعه جهانی» که به راحتی آب‌خوردن کشورهای مستقل را، که زیر بار زورگوئی آنها نمی‌روند و از استقلال و تمامیت ارضی خود دفاع می‌کنند، نظیر کوبا، کره شمالی، ونزوئلا، سوریه، ایران و ... از جمله به علّت عدم رعایت «حقوق بشر» مورد تحریم‌های عدیده و طولانی‌مدت قرار می‌دهند و روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را با آنها محدود و یا حتی قطع می‌کنند، در مقابل رژیم تجاوزگر و اشغالگر اسرائیل سکوت کرده و یا حتی از آن پشتیبانی می‌کنند؛ این در حالیست که اسرائیل حقوق بشر و قوانین بین‌المللی را یکی پس از دیگری لگدمال می‌کند، دارای حداقل ۲۰۰ کلاهک هسته‌ای است و در مخالفت با قطعنامه‌های سازمان ملل نه تنها مناطق اشغالی ۶۷ را کماکان تحت تسلط خود دارد، بلکه به طور متداوم در حال شهرک‌سازی و گسترش آن است.

«قرارداد اسلو»

دولت اسرائیل همانند آمریکا که قوانین جاری بین‌المللی را یا زیر پا می‌گذارد و یا فسخ می‌کند و تا به امروز به هیچ‌کدام از قطعنامه‌های سازمان ملل پایبند نیست، «پیمان اسلو» را که میان «یاسر عرفات» و «اسحاق رابین» بسته شد، گویا «به‌رسمیت» می‌شناسد. چرا؟ زیرا محتوای «قرارداد اسلو» ۱ و ۲ عملاً دست و پای فلسطینی‌ها را با ریسمان بسته است. گرچه پیمان مذکور از «حکومت خودگردان فلسطین» نام برده است، ولی در عمل هر روز از حیطه نفوذ و قدرت این به اصطلاح حکومت خودگردان کاسته می‌شود. «پیمان اسلو» در اساس کوششی بود در جهت تعین چهارچوب معین که «به حل و فصل کامل منازعه اسرائیل منتهی شود».

در «پیمان اسلو» از «حکومت خودگردان فلسطین» تنها به عنوان یک نهاد اداری موقت نام برده شده است. مسائلی همچون «اورشلیم»، «آوارگان فلسطین»، «شهرک‌‌سازی‌های اسرائیل»، «تعیین مرزها» می‌بایست در توافق دائمی حل و فصل می‌شد که هنوز بعد از ۲۵ سال نه تنها حل نشده است، بلکه تنها به نفع دولت اسرائیل در راه سرکوب فلسطینی‌ها و سلطه بر سرزمین آنها تمام شده است. «پیمان اسلو ۲» با نام رسمی «موافقتنامه موقت در مورد کرانه باختری اردن و نوار غزه» یکی از پیچیده‌ترین موافقت‌نامه‌های میان فلسطین و اسرائیل به‌شمار می‌آید. در این پیمان تأسیس حکومت خودگردان فلسطین با اختیارات محدود اعلام شد. در این پیمان مناطق کرانه باختری رود اردن و نوار غزه به سه بخش (الف)، (ب)، (ث) تقسیم شده است و قرار بر این شد که حکومت خودگردان در سطح بسیار ناچیزی قدرت اجرائی بخش (الف) و بخشی از (ب) را در دست داشته باشد و بخش دیگر (ب) و (ث) را اسرائیل اداره کند. توافق پایانی و حل مسائل مورد مناقشه به آینده موکول شد که هنوز لاینحل مانده است. «پیمان اسلو» به عوض آنکه صلح پایدار را به همراه بیاورد، در دست اسرائیل به ابزاری تبدیل شد برای ادامه اشغال فلسطین.

به چند دلیل:

۱ - موقت‌بودن این قرارداد که بعد از ۲۵ سال هنوزهم موقت است و معضلات مهمی نظیر شهرک‌سازی، مرزها، پناهندگان و بیت‌المقدس نه تنها لاینحل مانده، بلکه به نفع اشغالگران اسرائیلی تمام شده است.

۲ - نه تنها شهرک‌سازی‌ها متوقف نشده‌اند، بلکه گسترش روزافزون داشته‌اند.

۳ - امروز کنترل کامل امنیت خارجی مناطق (الف)، (ب)، در دست اسرائیل است و تنها بخش محدودی از اختیارات اقتصادی و اجتماعی در دست دولت خودگردان است. در واقع امروز مرزهای هر سه بخش تحت کنترل اسرائیل قرار دارند.

۴ - مسائل پناهندگان لاینحل مانده‌اند.

۵ - اسرائیل ورود کالا را به مناطق فلسطینی کنترل کرده و تعرفه های گمرکی دلخواه از آنها دریافت می‌کند.

۶ - ایجاد صدها پاسگاه بازرسی و در عمل بی‌اختیارکردن پلیس حکومت خودگردان فلسطین.

۷ - از آنجا که منطقه (ث)، که در اختیار اسرائیل است و ۶۰ درصد از خاک سرزمین فلسطین را دربرمی‌گیرد، دارای منابع آبی غنی است و فلسطینی‌ها اجازه حَفر چاه را در آنجا ندارند، عملاً مناطق خودمختار با کمبود شدید آب مواجه گشته‌اند.

۸ - کنترل عبور مردم و تردد کالا از نوار غزه به کرانه باختری، مردم غزه را شدیداً با کاهش کالا و آذوقه مواجه ساخته است.

۹ - دیوار امنیتی فقط به این دلیل کشیده شده است که هیچ توافق مرزی در پیمان اسلو به وجود نیامده است.

۱۰ - طبق «پیمان اسلو» کرانه باختری و نوار غزه یک حکومت واحد هستند، اما اکنون غزه در محاصره و انزوای کامل است و اسرائیل حتی فرودگاه و بندر آنجا را نیز تخریب کرده است.

امروز بعد از گذشت ۲۵ سال حکومت اسرائیل کلیه شریان‌های زندگی مردم فلسطین را در دست خود گرفته و حکومت خودمختار تماشاگر صحنه است. قرار بر این بود که «پیمان اسلو» به «راه حلّ دو کشور» به‌انجامد، اما عملاً به محدودکردن هرچه بیشتر سرزمین فلسطینی‌ها و کاهش قدرت خرید مردم و کمبودها انجامیده است.

به جرأت می‌توان گفت که «پیمان اسلو» کلاه‌گشادی بود که به همت «یاسر عرفات» بر سر فلسطینی‌ها گذاشته شد و به همین دلیل اسرائیل با آن سر توافق دارد. «محمود عباس» نیز که مدت‌هاست از نظر قانونی دوران ریاست‌اش بر حکومت خودگردان به اتمام رسیده است، کماکان از سوی اسرائیل به رسمیت شناخته می‌شود، زیرا بیم آن دارد که در انتخابات بعدی حماس پیروز آن باشد. روی­آوری مردم فلسطین به سوی حماس و قدرت گرفتن این سازمان مقاومت اسلامی از آن جهت بود که به­درستی با "پیمان اسلو" که ناقض حقوق ملی مردم فلسطین است به مبارزه برخاست و هرگز آنرا به­رسمیت نشناخت. امروز روشن است که مردم فلسطین به­طور عمده از مبارزه ملی سازمان حماس بر ضد صهیونیسم و فلسطینی­های خودفروخته حمایت می­کنند. "غرب دموکرات" حاضر نشد به نتایج انتخابات دموکراتیک در فلسطین که برنده آن سازمان حماس بود گردن بنهد و ریاکاری خویش را در حمایت آشکار از جنایات ضد بشری صهیونیسم نشان داد.

دولت اسرائیل حتی از پرداخت 118 میلیون یورو که از صندوق مالیات و گمرک «قانوناً» به حکومت خودگردان تعلق می‌گیرد، سرباز‌می‌زند. با این استدلال سخیف که «حکومت خودگردان معادل همین مبلغ را به خانواده‌های تروریست‌ها، به افرادی که از زندان اسرائیل آزاد شده‌اند و یا به خانواده‌های فلسطینی‌هائی که در عملیات انتحاری جان خود را از دست داده‌اند، پرداخت کرده است»!؟

امروز رویای دولت مستقل فلسطین نه تنها قابل حصول نیست، بلکه دولت خودگردان فلسطین نیز به همه چیز شبیه است، به غیر از «دولت». از سال ۱۹۹۴ که در مسجد ابراهیم ۲۹ مسلمان به دست یهودیان راست‌گرای افراطی اسرائیلی کشته شدند و سپس هم آنها «اسحاق رابین» را در سال ۱۹۹۵ ترور کردند، دیگر مذاکره‌ای به نتیجه نرسید تا اینکه انتفاضه دوم آغاز گشت که طی ۵ سال قریب به ۳۲۰۰ فلسطینی و 1000 سرباز اسرائیلی کشته شدند. از آن زمان تاکنون اسرائیل بارها به غزه حمله‌ور شده و هزاران نفر را کشته، زخمی و یا بی‌خانمان ساخته است. از سال ۲۰۰۵، که حماس در غزه پیروز انتخابات شد، اسرائیل کلّ این منطقه را در محاصره اقتصادی قرار داده و امروز ۲ میلیون فلسطینی در فقر و فلاکت، بیکاری، بی‌دورنمائي، بی‌آبی و وضع اسفناک بهداشتی به سر می‌برند. دو نیم میلیون فلسطینی نیز در ساحل غربی اورشلیم شرقی زندگی می‌کنند که هر روز محیط زندگی را بر آنها سخت‌تر و تنگ‌تر می‌کنند، زیرا که هر روز بر تعداد یهودیانی که از سراسر جهان به آنجا کوچ می‌کنند، افزوده می‌گردد و به همین نسبت شهرک‌ها گسترش یافته‌اند. طبق آمار ۷۰۰ هزار مهاجر یهودی که به اسرائیل آمده‌اند، مناطق غربی و شرقی بیت‌المقدس را اشغال کرده‌اند. این رقم حدود سه برابر زمان امضای «پیمان اسلو» در سال ۱۹۹۳ است. از سوی دیگر منش، رفتار و کردار جنایتکارانه اسرائیل پیوسته از جانب ایالات متحده به دیده تأیید نگریسته شده و تقریباً همه قطعنامه‌هائی را که در مذمت اسرائیل در سازمان ملل پیشنهاد شده، وتو کرده است. هر اندازه که احزاب و نیروهای دست‌راستی و افراطی از «پیمان اسلو» به بعد قدرت گرفته‌اند، به همان اندازه «جامعه جهانی» (بخوان اروپا و آمریکا) بیشتر بر جنایات آنها به دیده اغماض نگریسته‌ و به سکوت برگزار کرده‌ است. رژیم صهیونیستی اسرائیل با پشتیبانی ترامپ و دامادش، «جرد کوشنر» هر روز بیشتر از روز پیش امکان تشکیل دولت واقعی فلسطین را از میان می‌برند. «ترامپ» با بی‌شرمی تمام از یکسو اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل و بلندی‌های جولان بخشی از خاک سوریه را به عنوان قلمرو اسرائیل به رسمیت می‌شناسد و از سوی دیگر ریاکارانه از «معامله قرن» سخن می‌گوید، که معنی دیگری جز فلسطین بدون بیت‌المقدس و از دست رفتن بلندی‌های جولان برای سوریه و ادامه حیات دولت اخته‌شده حکومت خودگردان فلسطین ندارد.

بنابر آنچه که گذشت می‌توان به جرأت گفت که اسرائیل یکی از عوامل مهم تشنج در منطقه به‌شمار می‌آید. رویدادهای اسرائیل و کارنامه ننگین صهیونیسم در منطقه نشان می­دهد که مبارزه با جنایات ضد بشری صهیونیسم در خاورمیانه از جمله ملاکهای روشنی میان نیروهای ضدبشر و آدمخوار و بشریت مترقی است. هر جنبش بشردوستانه و دموکراتیکی که در کنار مردم فلسطین نباشد عامل بیگانه و ضد بشر است و این به تن بسیاری ایرانی­های خود فروخته براندازه است. شعار اسرائیلی نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران(بخوانید اسرائیل) شعار ایرانی­هایی است که بوئی از حقوق بشر نبرده­اند و دربزم صهیونیسم می­رقصند. باید صهیونیسم را در منطقه نابود ساخت.

بر گرفته از توفان شـماره 235 مهر ماه 1398ـ سپتامبر سال 2019

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

وبلاگ کارگر آگاه

http://www.kargareagah.blogspot.se/

سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan