انتخاب میان بد و بدتر، طاعون و یا وبا
در اسنادی که تارنمای ویکیلیکز
منتشر کرده است پرده از نفرت مردم آمریکا از سلسله کلینتون بر
میدارد. خانم هیلاری کلینتون برای انجام یک
سخنرانی در سال 2013 در نیویورک به دعوت بانک بزرگ سرمایه
گذاری آمریکا، گلدمن ساکس که در دست صهیونیستهاست، بعد
از انصرافش از قبول مقام وزیر امور خارجه در دولت اوباما، پاسخ مثبت داد و
در ازای این سخنرانی یک مبلغ شش رقمی دریافت
کرد. حداقلِ یک مبلغ شش رقمی صدهزار دلار است. خانم کلینتون
سلسله سخنرانیهای خویش در سایر بانکهای
آمریکائی نیز ادامه داد و از هر کدام همین مبالغ را
دریافت نمود.
این سخنرانیها در زمانی صورت میگرفت
که مدیران بانکها به علت کلاهبرداری و غارت مردم از حقوقهای
کلان برخوردار بودند و مورد نفرت عموم مردم آمریکا که در اثر حقه بازی
بانکها به خاک سیاه نشسته بودند قرار داشتند. خانم کلینتون از
این عفریتها تمجید میکرد و نسبت به آنها رفتاری
چاپلوسانه داشت که خشم مردم آمریکا را برافروخته بود. حتی برنی
ساندرز سوسیال دموکرات رقیب این خانم در داخل حزب دموکرات
خواستار آن شد که خانم کلینتون برای آگاهی مردم آمریکا
متن سخنرانیهایش را که در وال استریت برای بانکداران
کرده است منتشر کند. ولی خانم کلینتون که مرتب مکارانه از
شفافیت، جامعه باز، حقوق مدنی، دفاع از حقوق بشر و... دم میزند
از این کار سرباز زد. روشن است که اگر این سخنرانیها سرشار از
چاپلوسمنشی نبود و موجبات احترام و محبت مردم آمریکا را فراهم
میکرد، وی فورا به انتشار آنها دست میزد.
اسناد ویکیلیکز برملا کردهاند که
این خانم در نشست سخنرانی خویش در نزد بانک گلدمن ساکس در والاستریت
در نیویورک با طنز بیان کرده: "اگر آقای لوید
بلانکفینLloyd Blankfein رئیس بانک قصد دارد به یک مقام سیاسی دست پیدا
کند به وی توصیه میکنم در محله فقرا سوپ مجانی
توزیع کند و خود را نزدیک به مردم نشان دهد".
حقیقتا به انسان حالت تهوع دست میدهد.
این خانم و تمام این طبقه حاکمه خودیها و مسلط، که قدرت را در
دست دارند، چقدر در تحقیر مردم آمریکا و مسخره کردن آنها نسبت
بیکدیگر پیشی میگیرند. این طبقه
برگزیدگانِ حاکمِ، کشورِ آمریکا را سهم و مال شخصی خود میدانند
و تقسیم ثروت آن را بین خود انجام میدهند و مردم را "خس و
خاشاک" میپندارند. اسناد ویکیلیکز ننوشتهاند بعد
از این شوخی بیشرمانه، همه بانکداران فربه و غبغبدار از ته دل
خندیدهاند. آیا این چنین افرادی میتوانند
نماینده دموکراسی و بازتاب دهنده نظریات مردم آمریکا و
خواستهای محقانه آنها باشند؟ این حاکمیت مورد نفرت و انزجار
مردم آمریکاست.
این فقط خانم هیلاری کلینتون
نیست که برای بانکداران خوشرقصی میکند و مردم
آمریکا را تحقیر مینماید. شوهر ایشان آقای ویلیام
جفرسون بیل کلینتون نیز در پی کسب درآمد از سخنرانیهای
خویش است. در زمانیکه همسر ایشان نامزد ریاست
جمهوری بود، آقای بیل کلینتون از جانب بانک مورگن
استانلی دعوت به سخنرانی شد. به علت خطر سودجوئی دونالد ترامپ
از این اتفاق و برآشفتن خشم مردم آمریکا، با فشار مشاوران خانم
هیلاری کلینتون همسر ایشان، آقای بیل کلینتون
از انجام این سخنرانی در این تاریخ خودداری کرد.
ولی مردم آمریکا میدانند که این رهبران
سیاسی جامعه آمریکا یعنی سلسله کلینتون که
سی سال است در عرصه سیاست آمریکا جولان می دهد، رویهمرفته
100 میلیون دلار بابت سخنرانیهای خویش مزد
دریافت داشتهاند و این در حالی است که 19 میلیون
مردم آمریکا بیخانمان شده و در فقر به سر میبرند. بر اساس
اسناد ویکیلیکز این سلسله کلینتون از حمایت
همهجانبه دوست صمیمیشان آقای لین دِ روتشیلد از
خانواده صهیونیستهای بانکداران جهانی، یعنی
خانواده روتشیلدها که مجله
اکونومیست را هدایت میکند برخوردار است.
از زمان رونالد ریگان تا کلینتون و بعد تا به
امروز که سیاست غارتگرانه نئولیبرالیسم، تحت عناوین
عوامفریبانه "آزادی" به همه جهان یورش برده است و
مشغول مکیدن خون مردم است، نقش بانکها در این غارت بسیار برجسته
است. چهل درصد سوددهی این سیاست به جیب بانکها رفته است
که فاجعه بحران اقتصادی سال 2008 را با خود آورد و هنوز این بحران که
بر آن سرپوش میگذاردند به پایان نرسیده است. سلسله
کلینتون همواره از این سیاست نئولیبرالی و بانکها و
کنسرنهای بزرگ آمریکا که مرزهای ملی را شکسته و
برای غارت و اجرای سیاست نواستعماری به ممالک دیگر
تجاوز کرده و به صدور عظیم سرمایه دست میزنند حمایت کرده
و میکنند. امروز روشن است که از دوره کلینتون برای
برپائی داعش در خاورمیانه برای اجرای سیاست
ایجاد خاورمیانه بزرگ تلاش شده است. اوباما از همان داعشی
برای پیشبرد مقاصدش استفاده میکند که سلسله جنبانان
کلینتون ایجاد کرده بودند. وقتی دونالد ترامپ این اسناد
را فاش میکند تا نشان دهد سیاست آمریکا در جهان چه فاجعهای
ایجاد کرده که باید در آن تغییرات به عمل آید،
مطبوعات آمریکا برای پرده پوشی این جنایات از جهالت
و رفتار غیرمودبانه دونالد ترامپ سخن میرانند. به گزارش راديو فردا،
دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری
پیشرو در آمریکا، در ۲۰ مرداد ماه 1395، باراک اوباما، رئیس
جمهوری، و هیلاری کلینتون نامزد دمکراتها، را متهم کرد
که بنیانگذار گروه حکومت اسلامی(داعش) بودهاند. و پس از اینکه از جانب یاران دموکراتها مورد حمله
قرار گرفت در شبکه خبری سیانبیسی تکرار کرد: "«چیز
اشتباهی گفتهام؟» و افزود «آیا مردم ناراحت هستند که گفتهام
او(باراک اوباما) موسس داعش بود؟».
"دیوید سنجر"(David E. Sanger) در مصاحبه با
ترامپ از وی میپرسد: "اگر اسد با داعش مبارزه کند، آیا او
را نگهخواهید داشت؟
ترامپ: من نمیخواهم چنین چیزی
بگویم و نظرات مشخصی در باره اسد دارم، اما فکر میکنم ما باید
اول از شر داعش خلاص شویم بعد از شر اسد.
...
من فکر میکنم اکنون داعش دشمن بسیار مهمتری
برای ماست تا اسد. متوجه هستید که چه میگویم؟"
هیات حاکمه آمریکا چه ترامپ و چه سِنجر طوری
وانمود میکنند که تغییر رژیم سوریه حق
بدیهی آمریکا میباشد و نه حق مردم سوریه و استفاده
از داعش را برای تغییر رژیم سوریه امری
بدیهی جلوه میدهند، ولی این مصاحبه نشان میدهد
که ترامپ برای اجرای سیاستی که بخشی از انحصارات
آمریکا به آن اعتقاد دارند، ناچار شده است دست خانم هیلاری
کلینتون را در جنایات انجام شده در سوریه و عراق رو کند.
البته این آقای دونالد ترامپ نیز تافتهای
جدابافته از نظام امپریالیستی آمریکا نیست و
سیاستهائی را اجراء خواهد کرد که به نفع این
امپریالیسم است، علیرغم اینکه وی اتفاقی بر
سر کار نیآمده است، ولی نمیتوان نسبت به افشاءگریهای
وی که در اثر تضاد میان انحصارها و ابر شرکتهایِ متفاوت ملی
در آمریکا بروز میکند، چشم پوشید و آنها را نادیده گرفت.
نفرت مردم آمریکا از حاکمیت خودکامه که برای مردم آمریکا
ارزش قایل نیست و به آنها احترام نگذارده و به نظریاتشان
توجهی ندارد و به موجودی در خود بدل شده، که در دنیای
مجازی خویش و از بالا بر سر مردم آمریکا حکومت میکند به
حدی رسیده که لنگه کفش کهنهای نظیر ترامپ نیز
برایشان نعمتی شده است.
همین حزب جمهوریخواه آقای ترامپ زمانی
ک بر مسند قدرت نشسته بود، با تکیه بر سیاستهای اقتصادی
نئولیبرالی با بهانه کوچک و محدود کردن دولت، تمامی طرحهای
رفاهی را از میان برداشته و معافیتهای
مالیاتی سرسامآوری را برای شرکتهای
پتروشیمی تصویب کرده بود. حتی گفته میشود که
مخالفتهای این حزب برای مبارزه با خطراتی که محیط
زیست را تهدید میکند و در واقع تلاش برای نفی
"بحران تغییرات اقلیمی" میباشد، ناشی
از ارتباطات عمیق این حزب با ابرشرکتهای نفتی است. در
این عرصه علیرغم وجود بازیگران حزبی متفاوت که وعدههای
نسیه برای بهبود و "توجه به حفظ محیط زیست"
میدهند، هر دو حزب آمریکا از کنسرنهای نفتی حمایت
میکنند. مردم آمریکا خود را مجموعهای از نظام نمیدانند،
از فریب خوردن خسته شدهاند و در مقابل این دو پدیده بد و بدتر
قد علم کردهاند. امید میرود که مردم آمریکا با رهبری
صحیح کمونیستی، گزینش بد و یا بدتر را به دور
افکنند و سوسیالیسم را به منزله راه حل بحرانهای ضد
انسانی و خانمانبرانداز سرمایهداری برگزینند.
گزینش میان بد و بدتر راه حل نیست، تمدید بحران است.
برگرفته از توفان شـماره 201 آذر ماه 1395ـ دسامبر سال 2016
ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه حزب کار ایران (توفان) در شبکه
جهانی اینترنت
www.toufan.org
نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک چند وبلاگ حزبی
..........................
وبلاگ توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت آرشیو نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts