چرا
دیپلماتهای
سابق «خواستار
تجدیدنظر در
سیاست» هستند؟
جمعی از
دیپلماتهای
سابق ایران طی
بیانیهای
تحت عنوان:
«بدون نتیجه
رهاشدن
مذاکرات در
کنار طرح
ادعای فروش
پهپاد به روسیه،
بازی خطرناکی
را برای ایران
بوجود آورده»
و خواستار
«تجدید نظر در
سیاستها»
هستند. خواست
و هسته مرکزی
این بیانیه در
اصل سازش با
غرب و گسست از
شرق است. به
دیگرسخن
«تجدیدنظر در
سیاستها»
یعنی به
زورگوئیهای
غرب در
مذاکرات هستهای
که حاوی 4 نکته
حائز اهمیت
زیر است تن در
دهیم:
1- ایران به
خواست غرب
مبنی بر خروج
از منطقه تن در
دهد.
2- از تولید
سلاحهای
راهبری چشم
بپوشد.
3- تحویل
پهپاد به روسیه
را قطع کند.
4- و غرب نیز
هیچگونه
تضمینی برای
رفع 3600 تحریمی
که در درجه
اول گریبان
مردم را میفشارد
ندهد.
آنها برای
خالی نبودن
عریضه ادامه
میدهند که
«در مقطع
کنونی جهتگیری
جهانی و به
ویژه آمریکا و
اروپا علیه جمهوری
اسلامی ایران
و در حمایت از
معترضان پیش
میرود و
رسانههای
خارجی اخبار
تحولات داخلی
را با بزرگنمائی
مورد نظرشان
به صورت مداوم
پوشش میدهند،
که خود تبعات
سنگینی علیه
منافع ملی ایران
در پی دارد». اگر
چنین است که
هست ما میپرسیم
پس چرا شما
آنها را محکوم
نمیکنید؟
چرا باید به
زیادهخواهیهای
این نیروی
اهریمنی که جز
اعمال سلطهی
مجدد بر میهن
ما هدف دیگری
را دنبال نمیکند
تن در داد؟
این دیپلماتها
که هدف تمکین
و زانو زدن در
مقابل
امپریالیسم
غرب و در راسش
آمریکا را
دنبال میکنند
بدون هیچ پردهپوشی
«رفاه اقتصادی
و تامین آیندهای
روشن و با
ثبات برای
مردم و ارتقاء
کرامت آنها»
را «در تعامل
با جهان» میدانند!!؟.
در واقع
منظور آنها
از«جهان»
اکثریت
میلیاردی مردم
جهان نیستند،
بلکه همان
قبله آمالشان
امپریالیسم
غرب و در درجه
اول آمریکا و
فاصله گرفتن
از شرق است.
همان سیاستی
که تیم
روحانی- ظریف
در پی تحقق آن
بودند. تعامل
با غرب آنها
یعنی تحکیم
مواضع و منافع
غارتگرانه
غرب. همان
غربی که با
تحریمهای ضد
انسانی
تاکنونیاش
قصد اعمال
اهداف
استعمارگرانه
خود را داشته
است.
جالب
اینجاست که در
هیچ جای این
بیانیه، نه از
فساد و دزدی و
رانتخواری
دولتهای
گذشته (که از
جنس همین
دیپلماتها
بودند) سخنی
به میان میآید
و نه از اعمال
سیاستهای
اقتصادی
خانمانبرانداز
نئولیبرالی
که جامعه را
به سمت بیکاری،
تورم، گرانی و
فقر سوق دادهند
و نه به این
نکته مهم که
تحریمهای
جابرانه غرب
باعث تشدید
بحران و عوارض
یاد شده در
بالا گشتهاند.
وضع اسفبار
کنونی که
«رفاه اقتصادی
و تامین آیندهای
روشن و با
ثبات برای
مردم و ارتقاء
کرامت آنها»
را به مخاطره
انداخته همین
دولتهای
تاکنونی نظام
ج.ا. و
امپریالیسم
زورگوی غرب که
خود را «جامعه
جهانی» مینامند
بودهاند.
آقایان به
اصطلاح
دیپلمات در
مورد جنگ روسیه
علیه اوکراین
هم خلط مبحث
کرده و مینویسند:
«آمریکا و غرب
در یک اقدام
جمعی با تحریک
روسیه این
کشور را به
گرداب جنگ
اوکراین کشاندهاند».
باید از این
غربگرایان
پرسید که آیا
گسترش ناتو به
شرق که اوکراین
آخرین مهرۀ آن
است و به این
ترتیب موشکهای
– به احتمال
زیاد هستهای
- که آمریکا و
ناتو قصد
استقرار آنها
را در مرز
میان این دو
کشور دارند،
یا به بیان
دیگر این که
ماشین جنگ و
تجاوز ناتو تا
600 کیلومتری مسکو
پیش خواهد رفت
و امنیت حیاتی
این کشور را به
طور جدی به
خطر خواهد
انداخت، تنها
«تحریک» روسیه
محسوب میشود
یا اینکه
تدارک جنگ
برای تجزیه
روسیه که در واقع
امنیت این
کشور را به
طور جدی به
خطر میاندازد؟
این اولین
بار نیست که
غرب قصد تجاوز
به روسیه را
در سر میپروراند.
این را رهبران
سیاسی و نظامی
روسیه خوب میدانند
که نام این
نوع تهدیدات
خطرناک غرب
«تحریک» روسیه نیست،
بلکه تهدید
جدی این کشور
است که شما از بیان
آن به خاطر
خوشرقصی در
مقابل بارگاه
امپریالیسم،
فاقد شهامت
بیان آن
هستید.
این
«دیپلمات»های
ما که دلشان
برای مردم
اوکراین که
مورد تجاوز
قرار گرفتهاند
میسوزد، آیا
میدانند که
وزیر خارجه
آلمان خانم
«بربوک» این
عملۀ سیاست
میلیتاریستی
امپریالیسم
آمریکا،
خواهان
نابودی روسیه
است؟ غافل از
اینکه این
خواب را اسلاف
او یک بار در
آلمان دیده بودند
که خلق کبیر
روسیه به
رهبری
داهیانۀ استالین
آن را به
کابوس مرگآور
تبدیل کرد.
دیپلماتهای
ما با دادن
آدرس غلط
معتقدند که:
«ورود مستقیم
در جنگی
ناخواسته که
در طرف دیگر
آن ناتو... قرار
دارد به شدت
نگران کننده
است». آیا این
ایران است که
قصد ورود به
جنگ با ناتو
را دارد، یا
ناتو به
سرکردگی
آمریکا که با 25 پایگاه
نظامی در
اطراف
کشورمان
مستقیم و غیرمستقیم،
با قراردادن
گزینه دائمی
حمله نظامی به
ایران بر روی
میز در طی
حداقل 10 سال گذشته
(از آغاز
مذاکرات هستهای)
به همراه نوچه
صهیونیستیاش
اسرائیل،
کشورمان را
مدام تهدید به
حملۀ نظامی میکند
و جیره و
مواجببگیران
خارج نشینش
نیز در این
شیپور گوشخراش
میدمند؟.
پس مسبب
اصلی این
وضعیت و این تهدیدات
ایران نیست،
بلکه ناتو و
در راسش آمریکاست.
همان نیروهای
اهریمنی که از
سال 2014 اوکراین
را مسلح کرده،
تعلیم داده و
امروز با ترتیب
دادن یک جنگ
نیابتی از
مردم اوکراین
به مثابه گوشت
دم توپ
استفاده میکنند
تا هم روسیه و
هم اروپا را
تضعیف کند.
این اقایان
دیپلمات که در
واقع نقش
سخنگوی «اصلاح
طلبان» را نیز
ایفا میکنند
معتقدند: «تیم
مذاکره کننده
هستهای
ایران در
مذاکرات
احیای برجام
با وجود ماهها
مذاکره
هنوزنتوانسته
است نتیجه
ملموسی... داشته
باشد و به
دستآوردی در
کاهش تحریم
برسد»!! باید از
این ریاکاران
پرسید که
تاکنون کدام
تیم مذاکره
کننده به طور
جدی موفق به
برداشتن
تحریمها شده
است؟.
حتی زمانی
که حسن روحانی
و ظریف تصویب
برجام - که خود
منافع ملی را
به باد فنا
داد - را به پای
افتخارات خود
نوشتند، دولت
اوباما کدام
یک از تحریمها
را به طور جدی
لغو کرد؟ از
افزایش 400
تحریم در
دوران ترامپ
در میگذریم،
ولی در مورد
تحریمهای
آقای بایدن از
پس از روی کار
آمدنش چه میگوئید؟
وانگهی آیا
این دولت
ایران است که
در «رها شدن
مذاکرات هستهای»
مقصر است؟ آیا
آمریکا که با
زیادهخواهی،
نقض حقوق مسلم
ایران، تحریمها
و تهدیدهای
نظامی عملا نه
تنها برجام را
رها کرده،
بلکه به همراه
فرانسه،
آلمان و
انگلستان
امروز مبتکر تصویب
قطعنامه
شورای حکام
سازمان بینالمللی
اتمی در
انتقاد از
ایران در بارۀ
پادمان هستهای
شده است بیتقصیر
است؟ دیپلماتهای
سخنگوی غربگرایان
در تهران
«فروش پهپاد و
تسلیحات
موشکی ایران
به روسیه در
جنگ اوکراین»
را «بازی
خطرناکی برای
ایران میدانند»!!
آنها عمدا با
خاک پاشیدن به
چشم مردم ایران،
این واقعیت را
که آمریکا و
سایر اعضای ناتو
به اوکراین در
جنگ با روسیه
و به عربستان سعودی
برای تهدید
ایران و
نابودی یمن
تسلیحات مدرن
تحویل میدهند
را کتمان میکنند،
تا از یک سو از
زیر این سئوال
شانه خالی کنند
که چرا آنها
مجاز به فروش
تسلیحات به
غیر هستند و
ایران نیست؟ و
از سوی دیگر
ایران را به
«نقض آشکار
قطعنامۀ 2231»
جلوه داده و
گناه فعال کردن
احتمالی
«مکانیسم ماشه
علیه ایران» و
فعالسازی
کلیه تحریمهای
بینالمللی
علیه ایران را
به گردن دولت
ایران بیاندازند
و نه
امپریالیسم
جنایتکار
آمریکا و اعوان
و انصارش.
فراموش نکنیم
که این
«مکانیسم ماشه»
را آقایان حسن
روحانی و ظریف
خیانتکارانه
به ایران
تحمیل کردند
که در تاریخ
انعقاد
قرارداد در
جهان نادر
است.
آقایان
دیپلمات! شما
بر خلاف ادعای
دروغینتان
نگران «کرامت»
مردم ایران و
«عزت نظام
اسلامی» نیستید،
بلکه شما
نگران شکست
آمریکا در
جنگی که برای
ادامۀ هژمونی
و قدرت شماره
یک ماندنش به
راه انداخته
است، هستید.
شما نگران سمتگیری
عملی ایران به
سوی شرق، پیوستن
به سازمان
شانگهای،
شرکت فعال در
استقرار جاده
ابریشم و
سازمان تجارت
اوراسیا
هستید، زیرا
که این سمتگیری
راهبردی به
مذاق شما و
«جامعه
جهانی»تان خوش
نمیآید. شما
نگران آمریکا
که دهها سال
است با اعمال
سیاست تحریمهای
جابرانه و
ضدبشری نه
تنها گریبان
مردم ایران که
مردم سوریه،
کوبا، کره،
ونزوئلا و... را میفشارد،
برای آمریکا
که با جنگ
نیابتی در
اوکراین
پشیزی برای
جان مردم بیپناه
این کشور قائل
نیست، برای
آمریکا که با
سیاست ادامۀ
جنگ ناتو علیه
روسیه قصد
تضعیف هر دو
رقیب خود یعنی
روسیه و اروپا
را دارد، برای
آمریکائی که
با اعمال
سیاست تحریمهای
6400 گانه علیه
روسیه - این
منبع انرژی
اروپا - ضربه
شدید اقتصادی
به رقیب
اروپائی خود
زده و باعث
بوجود آمدن
تنگناهای
انرژی و
اقتصادی برای
ملیونها
اروپائی گشته
است، هستید.
آری شما
دلتان برای
این آمریکا میسوزد
و نه «کرامت
مردم ایران» و
«عزت ج.ا. ایران».
آقایان
دیپلمات غربگرا
را با دادههای
کنونی که
ارتجاع جهانی
و در راسش
آمریکا مشغول
مسلح کردن
تجزیهطلبان
در غرب و شرق
کشورند و جان
بولتون جنگ افروز
آمریکائی
اخیرا به آن
اعتراف کرد و
غیرمستقیم
خواهان مسلح
کردن بیشتر
آنها شد، کاری
نیست.
آنها حتی به
اندازه رعنا
رحیم پور،
مجری چند ساله
بی بی سی
فارسی که در
فایل صوتی
لورفتهاش
آشکارا بیان
داشت «اینا
(منظور
آمریکا، ناتو
و عربستان است
- توفان) و ما در
یک فیلم اَکشن
هستیم. اصلا
معلوم نیست که
کی بیاد رهبر
بشه... چیز
نگران کننده
که دیروز
شنیدم اینه که
روسای ایران
انترنشنال
(بخوان
عربستان
سعودی - توفان)
دستور دادند
که فقط با
روسای احزاب
مذاکره کنند.
منظور روسای
احزاب کرد،
لر، عرب و...است.
کشورهای
منطقه ایران دموکراتیک
که نمیخوان،
اگر دموکراسی
بشه و جنبش
زنان راه بیفته
و حقوق
خودشونو بگیرن
اولین جائی که
وحشت میکند
عربستانه.
اینا فکر
ایران نیستن،
اینا یک ایران،
آزاد که نمیخوان،
بلکه یک ایران
تکه پاره و
تجزیه شده میخوان...
من این خشونتی
که از جوونا
در چند روز گذشته
دیدم، گفتم
اگر همینطور
ادامه پیدا
کند میریم به
سمت جنگ
داخلی». (سوریهای
شدن ایران -
توفان).
این
واقعیات را یک
مجری مزدور بی
بی سی میبیند،
اما دیپلماتهای
ما و همفکران
اصلاحطلبش
بر این واقعیت
چشم بستهاند.
وابستگیشان
به غرب آن
چنان
افکارشان را
به خود مشغول داشته
است که عمدا
یا سهوا چشم
بر مخاطرات
جدی که در
کمین میهن ما
نشسته است
بستهاند.
چنین به نظر
میرسد که
آنها در شرقستیزی
و آویزان شدن
به غرب با
«اپوزیسیون»
خارج از کشور
مسابقه
گذاشتهاند،
غافل از اینکه
اپوزیسیون
خارج از کشور
در این مسابقه
گوی سبقت را
از آنها ربوده
است.
فراموش
نکردهایم که
در سوریه 8
افسر به دستور
غرب از ارتش
جدا شده و در 29
ژوئیه 2011
موجودیت ارتش
آزاد سوریه (FSN) را
اعلام کردند،
سپس »جبهه
آزادی»بخش ملی
(NC)
تشکیل شد که
بعدا متحد
شدند و شورائی
تحت نام «شورای
ملی سوریه» به
وجود آوردند.
و در پایان جبهه
«النصره» و
داعش به میدان
آمدند. همه
آنها به نوعی
تحت حمایت و
پشتیبانی غرب
به ویژه
آمریکا و فرانسه
بودند. گروههای
تروریستی
نظیر داعش،
«جبهه
النصره»،
«حمزه» و
«منتصربالله»
از جانب
آمریکا،
ترکیه و اسرائیل
مسلح شدند.
البته
کشورهای
انگلستان،
آلمان، هلند،
نروژ،
عربستان
سعودی، قطر
نیز از غافله
عقب نماندند و
به جمع
متجاوزین به
سوریه
پیوستند و آن
فاجعۀ مرگبار
را رقم زدند.
در عراق، لیبی
و افغانستان نیز
بر همین منوال
عمل کردند.
امروز نیز
امپریالیسم
به رهبری
آمریکا مشغول
دستچین کردن
عناصر ایرانی
وابسته به خود
جهت شرکت در
حکومت آینده و
مشهور ساختن
آنها در افکار
عمومی ایران و
جهان است.
امپریالیسم
در راستای براندازی
رژیم ج.ا. جهت
استیلای مجدد
بر سرنوشت کشور
ما و برهم زدن
مناسبات
نزدیکی که در
شرق، به ویژه
منطقه
اورآسیا
بوجود آمده
است، از هیچ
کوششی
فروگذار نمیکند.
آنها با به
کار گرفتن
نهادهای تحتسلطه
و نفوذ خویش
نظیر نهادهای
«امنیتی» و
«حقوق بشری»،
پارلمانها،
رسانهها و...
آنچنان
کارزار بیسابقهای
به راه
انداختهاند
که نظیرش فقط
در مورد روسیه
در جنگ اخیر قابل
رویت است.
روزی نمیگذرد
که برنامههای
اخبار رادیو
تلویزیونهای
آنها برنامهای
سرشار از دروغ
علیه ایران
انتشار ندهند.
برنامههای
گفتگو و حتی
برنامههای
طنز نیز به
این هدف
اختصاص داده
میشوند تا
«انقلاب
زنانه» را در
ایران آب و
نان دهند.
مجلات و
روزنامهها
مرتب اخبار و
مقالاتی
پیرامون
ایرانستیزی
توام با چین و
روسیهستیزی
به نگارش در
میآورند. حتی
کارت تبریکهای
کریسمس به
مسئله جنگ
اوکراین و
«انقلاب
زنانه» ایران
اختصاص داده
میشود. در
این رابطه
اخیرا عفو بینالملل،
این ابزار
تبلیغاتی
امپریالیسم
انگستان، با
برداشتن
آشکار نقاب
خود، در یک
کارزار
تبلیغاتی در
چندین کشور یک
میلیون امضاء
جمع کرده است.
وزرای خارجه
انگلستان، آمریکا،
فرانسه و
آلمان بدون
وقفه، چه در
رابطه با
برجام و چه در
مسئله برخورد
خشونتآمیز
نسبت به
تظاهرکنندگان
اخیر، مشغول
محکوم کردن
حکومت ایران
هستند. آنها
اخیرا مبتکر تصویب
قطعنامهای
در شورای حکام
سازمان انرژی
هستهای علیه
ایران شدند.
آنها حتی
خواهان ایجاد
کانالهای
«امن» با
نهادهای مدنی
ایران هستند.
این یعنی
جاسوسپروری
در ایران و
برقراری
ارتباطشان با
خانم شیرین
عبادی که از
ده سال پیش در
جریان این امر
است.
در عین حال
غرب ادعا کرده
که تحویل سلاح
از جانب ایران
به روسیه سبب
خواهد شد که
در شورای امنیت
برای ایران
پرونده تشکیل
دهند و آن را
به پرونده هستهای
مرتبط ساخته و
در قالب
قطعنامه 2231 از
مکانیزم ماشه
استفاده کرد و
کلیه تحریمهای
بینالمللی
علیه ایران را
فعال سازند.
علیالحساب
پارلمان
اروپا 30 نفر از
سران سیاسی و
نظامی ایران
را تحریم کرده
است.
سفر غیر
مترقبه
«پاتروشف»
رئیس شورای
امنیت ملی
روسیه به
ایران در همین
رابطه است. به
گفته خود او
«ایران در
شرایط بسیار
حساسی قرار
گرفته است».
باید از توطئهگران
غرب پرسید که
چرا در مصر که 60
هزار زندانی
سیاسی محبوس
هستند و اخیرا
در قاهره
تظاهرات
عظیمی نیز
برای آزادی
آنها بر گزار
شد، کلامی در
رسانهها و
مطبوعات نمیگویند
و نمینویسند؟
اخیرا
سازمانی به
نام «سازمان
جهانی آزادی»
با شرکت
معصومه
علینژاد
قمیکلا،
«کاسپارف»
قهرمان سابق
شطرنج و
«لوپولدولویز»
ونزوئلائی از
همپالگان
«گوایدو» که
نوکر آمریکا
بود و در
آمریکا
دبیرستان و
دانشگاه رفته
و از یک
خانوادۀ
ابرثروتمند
ونزوئلائی است
تشکیل دادند
تا آزادی را
به سراسر جهان
از جمله ایران
صادرکنند!!!
نشست
امنیتی
«هالیفاکس» با
شرکت رهبر
اردوکشی ناتو
در برلن آقای
حامداسماعیلیون
و معصومه
علینژاد قمیکلا
در 19 نوامبر
سال جاری با
حضور تمام
مقامهای دفاعی
و امنیتی و
همچنین شخصیتهای
سیاسی اروپا
و آمریکا و
کانادا و...
برگزار شد.
آقای حامد
اسماعیلیون
در این نشست
گفت «...به زودی
پایان ج.ا. فرا
میرسد.
تقاضای ما از
دولتهای
غربی این است
که مانع این
راه نشوند». او
در واقع برای
رد گم کردن،
هدف این نشست
که جزئی از
تهدیدات حمله
احتمالی
نظامی به
ایران به شمار
میآید، «از
دولتهای
غربی» که خود
مجری حمله
نظامیاند و
سالهاست که
ج.ا. را با این
حربه تهدید میکنند،
میخواهد که
«مانع این راه
نشوند»!!!
معصومه
علینژاد
قمیکلا که خود
را «نماینده»
زنان ایران جا
میزند، در
این نشست از
مجید توکلی و
حمید رونقی به
عنوان «رهبران
ایران» نام
برد.!!
امانوئل
مکرون نیز
معصومه
علینژاد
قمیکلا، این
عنصر خود
فروخته را به
حضور پذیرفت.
فعلا چنین به
نظر میرسد که
رضا پهلوی،
حامد
اسماعیلیون،
معصومه علینژاد
قمیکلا و شاید
هم عنصر و یا
عناصری از
«شورای گذار»
از جانب
امپریالیسم
آمریکا و اروپا
در تیم «رهبری»
براندازان
شرکت خواهند
داشت. فصل
مشترک آنها نه
تنها وابستگی
مطلق به غرب و
شرقستیزی
است، بلکه در
صورت لزوم
تجاوز نظامی
به ایران جهت
سرنگونی نظام
ج.ا. نیز خواست
مشترک آنها
است.
در این
خواست آنها
تنها نیستند.
این تنها معصومه
علینژاد
قمیکلا نیست
که به رسانه
ایران انترنشنال
آشکارا بیان
میدارد که:
«به رهبران
غربی میگویند
به ایران حمله
نظامی نکنید و
سفارتخانههای
ایران را
نبندید. من میگویم
که رهبران غرب
نباید به این
حرفها گوش
بدهند. از هیچ
انگ و تهمتی
نمیترسم که
بگویند
خواستار
مداخلۀ خارجی
هستم. بله من
خواستار
مداخله خارجی
هستم».
مهران
براتی از
اعضای «شورای
گذار» نیز در
مصاحبه با
سایت «کلمه» میگوید:
«هم اسرائیل
حق دارد به
ایران حمله
کند، چون
ایران به حزب
الله لبنان
اسلحه داده و
هم اوکراین
(بخوان ناتو -
توفان)، چون
ایران به
روسیه اسلحه
میدهد.»
در همین
رابطه زلنسکی
رئیس جمهوری
نیمه فاشیست
اوکراین هم
اعلام کرده که
به ایران حمله
خواهد کرد.
علیرضا
آخوندی
نماینده
ایرانیتبار!؟
پارلمان سوئد
خطاب به خامنهای،
رئیسی و
اسلامی میگوید
که «...هواپیما
چارتر کرایه
کردیم شما را
ببریم دادگاه
لاهه»!! و دقیقا
همان سناریوی
حمله به
یوگسلاوی و
مقابل دادگاه
لاهه
قراردادن میلوسوویج
را میخواهند
در ایران
پیاده کنند.
اما با توجه
به حجم ذخائر
تسلیحاتی
عظیم ج. ا. به
ویژه پهپاد و
موشکهای
عدیده از جمله
موشک قارهپیمای
مافوق صوت
«هایپرسونیک»
و...و نیز 3
سازمان نظامی
شامل ارتش،
سپاه و
فرماندهی
انتظامی که
جمعا بیش از 500
هزار سرباز
مسلح و 350 هزار
نیروی ذخیره
دارد به این
سادگی نمیتوان
در یک حمله
برقآسا
همانند
یوگسلاوی یا
عراق بر او
چیره گشت. اصلاحطلبانی
که تلاش میکردند
به عنوان ستون
پنجم در داخل
دژ، ایران را
خلع سلاح کرده
تحویل آمریکا
دهند در این
عرصه نیز شکست
خوردهاند.
ولی دست کثیف
آنها در
ناامنیهای
کنونی در
ایران و به
ویژه در خارج
از کشور در
همکاری با
شیرین عبادیها
و امپریالیسم
آلمان و سوئد
به عنوان رابط
رو شده است.
دخالت
نظامی
امپریالیسم
با توجه به
مسلح بودن
نیروهای
تجزیهطلب در
شرق و غرب
کشور نه تنها
خطر تجزیه
ایران را به
ارمغان خواهد
آورد، بلکه با
به وجود آمدن
یک جنگ داخلی
طولانی کشور
ما را همانند
سوریه به تلی
از خاک تبدیل
خواهد کرد.
ولی مردم
ایران فریب
اصلاحطلبان
و همدستان
اروپائی آنها
را نمیخورند.
ایران ماندنی
و پایدار است
و رژیم جمهوری
اسلامی لکهای
است که تنها
برای مدت
کوتاهی بر
لباس ایران
عزیز میماند.
ایران از دست
عمال آمریکائیِ
اصلاحطلبان
و یاران
قدیمشان که در
دوران طولانی
حکومتشان
کشور ما را به
چنین روزی
انداختهاند
مسلما آزاد
خواهد شد.
گردش ایران به
سوی شرق را
باید ادامه
داد زیرا راه
برون رفت از
بحران کنونی و
قطع آخرین
بارقههای
امید
امپریالیسم،
اصلاحطلبان
و تجزیهطلبان
برای نابودی
ایران است.
افسارگسیختگی،
هار شدن
امپریالیسم و
همه عمالش در
داخل و خارج
ایران به علت
گردش ایران به
سوی شرق است
وگرنه نه حقوق
بشر و نه حقوق
زنان، نه حقوق
کارگران و نه
بردههای
قطری و
عربستان
سعودی برای
آنها کوچکترین
ارزشی ندارند.
نقل
ازتوفان
ارگان مرکزی
حزب کارایران
شماره 274 دی ماه
1401
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan