سیاست کنسرن های دارویی در قبال جان باختن بیماران "مقاومت آنتی بیوتیکی"

 

تولید در جوامع سرمایه­داری در کلیۀ عرصه­ها با هدف کسب حداکثر سود انجام می­گیرد. در نظام سرمایه­داری این نرخ بورس کنسرن­هاست که سیاست تولید را به آنها دیکته می­کند. به این ترتیب کنسرن­های دارویی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برای نمونه هر اندازه بیماری مهلک­تر و خطرناک­تر باشد و تعداد بیشتری به آن مبتلا باشند، قیمت دارو نیز به همان اندازه گرانتر می­شود. چنین روندی در خصوص بیماری سرطان و داروهای مقابله با آنها به وضوح مشاهده می­گردد. در عوض کنسرن­های دارویی برای معالجۀ بیمارانی که مبتلا به "مقاومت آنتی- بیوتیکی" هستند - چون تعدادشان هنوز به حد بیماران سرطانی نرسیده است - تحقیق و تولید آنتی­بیوتیک جدیدی که قادر به معالجۀ این بیماران باشد را یا در دستور کار قرار نمی­دهند و یا حتی از دستور کار خارج کرده­اند.

استفاده بیش از حد و متداوم آنتی­بیوتیک، دیر یا زود انسان را دچار بیماری­ای به نام "مقاومت آنتی­بیوتیکی" می­گرداند. در چنین حالتی باکتری­های عفونی یا بیماری­آفرین در مقابل آنتی­بیوتیک­های رایج مقاوم گشته و قادر به درمان فرد بیمار نخواهند شد. اکنون وظیفۀ شرکت­های خصوصی دارویی است که داروی جدیدی تولید کنند تا بتوانند بر این باکتری­های مقاوم غلبه کنند. به دیگر سخن امروز برای درمان بیماران مبتلا به "مقاومت آنتی­بیوتیکی" نیاز فوری و مبرم به آنتی­بیوتیک­های جدیدی است. پزشکان آشکارا می­گویند که اگر امروز این داروی جدید تولید نشود بیماری­های عفونی نظیر سینه­پهلو قابل درمان نخواهند بود و این نوع بیماران را خطر مرگ به طور جدی تهدید می­کند. جراحان حتی معتقدند، از آنجا که امکان ابتلای بیمارانی که نیاز به عمل جراحی دارند - در حین عمل جراحی - به عفونت ناشی از باکتری­های مقاوم، منتفی نیست، عمل جراحی الزاما به بهبود بیمار منجر نمی­شود. باید گفت که جراحان از قبل اطمینان دارند که در چنین حالتی بخت زنده ماندن بیمار بسیار پایین است، زیرا بدون این دارو به هیچ وجه قابل درمان نمی­باشند.

دو دهۀ پیش شرکت دارویی "بایر" بزرگترین شرکت تولید دارو در آلمان تصمیم به تولید آنتی­بیوتیک جدیدی گرفت که بر باکتری­های مقاوم غلبه کند و امکان درمان بیماران مبتلا به "مقاومت آنتی بیوتیکی" را فراهم آورد. اما سال ۲۰۰۲ شرکت "بایر" وارد بازار بورس "وال استریت" ­گردید. اکنون دیگر این نیاز مردم و جامعۀ پزشکی به داروی مورد نیاز نبود که در ضرورت تولید نقشی ایفا می­کرد، بلکه اکنون این نوسانات بازار بورس بودند که برنامه و هدف تولید را دیکته می­کردند.

از آنجا که "آنتی بیوتیک جدید" جزو آن دسته از داروها به شمار نمی­آید که سود کافی بدهد، تحقیقات و مقدمات تولید در این زمینه به محاق رفت. به قسمی که کنسرن "بایر" در سال ۲۰۰۵ علنأ اعلام کرد که تولید آنتی­بیوتیک را متوقف کرده و دایرۀ تولید را به معرض فروش گذارده است. این اقدام کنسرن نامبرده باعث شد تا سهام آن در بورس ترقی کند زیرا سهامداران آزمند این کنسرن در پایان سال سود بیشتری دریافت می­کردند. عده­ای انسان سهامدار به­پاس مرگ عده­ای انسان بیمار ثروتمند شدند و می­شوند.

این فقط کنسرن "بایر" نیست که دایرۀ تحقیق پیرامون آنتی­بیوتیک جدید را تعطیل کرد. شرکت­های بزرگ دارویی یکی پس از دیگری دایرۀ تحقیق آنتی­بیوتیک جدید را تعطیل کردند. آخرینِ آنها شرکت "Sanofi & Novate" بود که در سال ۲۰۱۸ اقدام به تعطیل این بخش نمود، زیرا قادر نبود در بازار عرضه و تقاضا و رقابت کنسرن­ها سود مناسب را برای خود تامین کند. این تقبل خسارت "انسانی" منجر به آن شد که سهام این کنسرن در بازارهای بورس سقوط کند. حتی بزرگترین شرکت دارویی جهان "جانسون و جانسونJohnson & Johnson " در پاسخ به پرسش برنامۀ تلویزیونی "مانیتور" آلمان مبنی بر تولید آنتی­بیوتیک جدید با صراحت اعلام کرد: "این کنسرن نیز بخش تحقیق تولید آنتی­بیوتیک جدید را تعطیل کرده است، زیرا این داروی جدید تنها زمانی تجویز می­شود که بیمار دچار بیماری "مقاومت آنتی­بیوتیکی" شده باشد. از آنجا که تعداد این بیماران زیاد نیست (این واقعیت که 33 هزار نفر در سال در اثر این بیماری از بین می­روند، برای آنها بی­اهمیت است.- توفان)، لذا با این حجمِ کم، تولید آن صرف نمی­کند." مثلاً در مقایسه با داروهای سرطانی که هم گران است و هم پیوسته تجویز می­شوند و سود سرشار دارند، مقرون به صرفه نیست. یعنی به اندازۀ کافی سود نصیب سرمایه دار نمی­گردد. از این رو تحقیق در مورد تولید چنین دارویی تعطیل می­شود. به دیگر سخن تولید بر محور سود حداکثر است و نه بر مبنای نیاز جامعه.

رفیق استالین در این مورد در مقالۀ "مسئلۀ قوانین اساسی اقتصاد سرمایه­داری معاصر و سوسیالیسم" می­گوید: "خطوط و مطالبات عمدۀ قانون اساسی اقتصادی سرمایه­داری معاصر را می­شد تقریبا به این شکل فرموله کرد: تأمین حداکثر سود سرمایه­داری از طریق استثمار، خانه خرابی و فقیر شدن اکثریت اهالی کشور مفروض، ازطریق اسیر ساختن و غارت منظم خلق­های سایر کشورها، بخصوص کشورهای عقب مانده و بالاخره از طریق جنگ­ها ونظامی کردن اقتصاد ملی که برای تأمین بالاترین سودها مورد استفاده قرار می­گیرند."

امّا "خطوط مشخصه و مطالبات قانون اساسی اقتصادی سوسیالیسم را می­شد تقریبا به این شکل فرموله کرد: تأمین ارضاء حداکثر نیازمندی­های دائم التزاید مادی و فرهنگی همۀ اجتماع از طریق رشد و تکامل بدون انقطاع تولید سوسیالیستی بر پایۀ تکنیک عالی.

بنابراین: به جای تکامل تولید با گسیختگی­هائی از رونق به بحران و از بحران به رونق - رشد بدون انقطاع تولید؛ به جای وقفه­های متناوب در تکامل تکنیک که با انهدام نیروهای تولیدی اجتماع ملازم است؛ تکامل بدون وقفۀ تولید بر پایۀ تکنیک عالی."

امروز تعدا بیماران مبتلا به بیماری "مقاومت آنتی­بیوتیکی" در سراسر جهان سال به سال افزایش می­یابد. درحال حاضر ۳۳  هزار نفر تنها در اروپا در اثر ابتلا به این بیماری سالانه جان خود را از دست می دهند و کنسرن­های داروئی با بی­شرمی تمام تماشاگر صحنه­اند.

اکنون امید بیماران به شرکت­های کوچک تولید دارو است. برای مثال در "سانفرانسیسکو" - امریکا- محققین برای تولید ایـــن "آنتی­بیوتیک" اقدام به تأسیس شرکتی به نام "اِپ یو ژِن" کردند، به این امید که در صورت موفقیت یکی از شرکت­های دارویی بزرگ به سراغ آنها خواهند آمد و در این عرصه سرمایه­گذاری خواهد کرد.

این شرکت بالاخره بعد از ۱۵ سال کار پُر زحمت موفق به کشف این دارو شد. آنها حتی موفق به کسبِ مجوّز جهت تولید "آنتی­بیوتیک جدید" نیز شدند. اما پس از مدت کوتاهی آنها ناچاراً شرکت را تعطیل و اعلام ورشکستگی کردند، زیرا هیچ کنسرنی حاضر به سرمایه­گذاری در این بخش نشد. حتی شرکت "نوارتیس" که قبلاً آمادگی خود را برای همکاری و احتمالآ سرمایه­گذاری اعلام کرده بود، عقب نشینی کرد. دلیلش روشن است زیرا برای محاسبه این شرکتها تنها مخارج تولید مطرح نبود بلکه ظرفیت تولیدی آنها که آنرا در خدمت داروئی می­گذارند که بازار فروش نداشته و فقط جان انسان را نجات می­دهد از سود آنها در مقایسه با تولید سایر داروها می­کاهد.

طبیعی است که یک شرکت جدیدالتأسیس بدون همکاریِ مالیِ کنسرن­هایِ بزرگ از پس مخارج اولیۀ تولید برنخواهد آمد. جالب اینجاست که در اَوان همین اعلام ورشکستگی، شرکت "نوارتیس" جلسۀ سالانۀ سهامداران خود را برگزار کرد و در آن اعلام نمود که کنسرن در سال گذشته ۱۲ میلیارد دلار سود داشته است! علیرغم این، کنسرنِ "نوارتیس" از سرمایه­گذاری در عرصۀ تحقیق و تولید "آنتی­بیوتیک جدید" سرباز زد و مدیر عامل این کنسرن با صراحت اعلام کرد که ما تحقیق دراین زمینه را قطع کرده­ایم، زیرا طبق محاسبات ما از سرمایه­گذاری در زمینۀ تحقیق و تولید "آنتی­بیوتیک جدید" سود لازم حاصل نمی­شود. به همین سادگی! همین چرخش "نوارتیس" باعث شد که سهام "نوارتیس" در بازار بورس سیر صعودی به پیماید و به موازات آن باکتری­های مقاوم نیز روز به روز بیشتر و بیشتر شوند. محققینِ نا امید از کنسرن­ها  از دولت­های اروپایی یاری می­جویند تا در این بخش سرمایه­گذاری کنند. و دولت­ها - این نمایندگان سرمایه­داری و "پشتیبان حقوق بشر"!! - نیز از این کار سرباز می­زنند و همانند کنسرنهای دارویی شاهد مرگ ده­ها هزار نفر هستند. دلیلش روشن است. مواردی پیش می­آیند که دولت برای نجات سرمایه­داران، خود با توسل به ثروت عمومی و مالیات مردم به سرمایه­گذاری پرداخته زیر بغل شرکتهای بزرگ را می­گیرد و آنها را در صورت خطر ورشکستگی از این مهلکه نجات می­دهد ولی مورد فوق حتی با سرمایه­گذاری رایگان دولتی برای کنسرن­ها تولید این دارو و مساعدت دولتی صرف ندارد. دولت خود نیز حاضر نیست با یارانه دادن به موسسات دولتی و سرمایه­گذاری دولتی از مالیات مردم و ثروت عمومی جان مردم را نجات دهد. این دخالت دولت در ادراه امور تولید تلقی شده و مغایر با اصل خصوصی سازی و سیاست اقتصادی نئولیبرالیسم است.

آقای "اِشپان" وزیر بهداشت آلمان در این رابطه حتی حاضر نشد با خبرنگاران مصاحبه کند!

اما در عوض زمانی که خانم "فُن دِر لاین" وزیر سابق دفاع آلمان در سال گذشته تقاضای ۳۰ میلیارد اضافۀ بودجۀ نظامی تا سال ۲۰۳۰ را طلب کرد وی به عنوان عضو دولت با آن موافقت نمود.

برای دولت­هایِ نظامِ سرمایه­داری، سودِ سرمایه­داران به مراتب مهم­تر از سلامتیِ شهروندان است.

"توماس کرن" مدیر عامل سندیکای کنسرن­های دارویی با وقاحت تمام گفت: "برای شرکت­های دارویی صرف نمی­کند که برای تولید داروی جدید سرمایه­گذاری کنند، این دولت­ها و شرکت­های بیمۀ درمانی­اند که باید این وظیفه را به عهده بگیرند!!"

طبق محاسبۀ متخصصین تا سال ۲۰۵۰ حدود ۱۰ میلیون نفر در سال در اثر ابتلا به "مقاومت آنتی­بیوتیکی " جان خود را از دست خواهند داد که این رقم بیش از تلفات بیماران مبتلا به سرطان در حال حاضر است. آنوقت تولید این دارو سودآور خواهد بود و شرکتها با ساز و دهل "حقوق بشر" به­میدان آمده و آمادگی "بشردوستانه" خویش را برای تولید این دارو ابراز خواهند کرد.

حرص و ولع سرمایه داری کلیۀ عرصه ها را در بر می گیرد.

دررودۀ حیوانات(دام،طیورو ماهی فرق نمی کند) مقدار زیادی میکروب وجود دارد. زمانی که ما مدام به این حیوانات آنتــــی - بیوتیک می دهیم به سادگی این میکروب ها در مقابل آنتی بیوتیک مقاوم گشته و در بدن حیوانات "مقاومت آنتی بیوتیکی" ایجــــاد

می کند.

سرمایه­داری در تولید انبوه دام ( گوشت قرمز) و طیور و ماهی (گوشت سفید) با استفاده از آنتی­بیوتیک فراوان جهت جلوگیری از بیماری عفونی و نیز رشد سریع دام و طیور، باکتری­ها را در بدن آنها مقاوم ساخته و از این طریق به بدن میلیون­ها انسان انتقال می­دهند.

بیمِ آن می­رود که در ۲۵ تا ۳۰ سال آینده هیچ آنتی­بیوتیکی در بازار یافت نشود که بر باکتری­ها غلبه کند. بدترین حالت اینست که مقاومت در برابر آنتی­بیوتیک­ها به حدّی برسد که دیگر هیچ آنتی­بیوتیکِ جدیدی هم امکانِ مُداوای بیمار را نداشته باشد. در چنین حالتی کلیۀ انسان­ها در معرضِ ابتلاء به بیماری­های عفونی لاعلاج خواهند بود. به دیگر سخن عفونتیِ که ۳۰ سال پیش با یک آنتی­بیوتیکِ ساده از بین می­رفت ممکن است ۳۰  تا ۳۵ سال آینده برای مقابله با همان عفونت ساده هیچ آنتی­بیوتیکی وجود نداشته باشد.

یکی از راه­های جلوگیری از گسترش باکتری­های مقاوم بدون تردید کاهش اساسی مصرف آنتی­بیوتیک در پرورش انبوه دام و طیور و ماهی است، تا بتوان از مقاوم شدن باکتری­ها در رودۀ حیوانات و در نتیجه انتقال آن به بدن انسان جلو گرفت. آآیا سرمایه­داری طماع و حریص که هدفش دست­یابی به سود سریع و حداکثر است، تن به این خواست خواهد داد؟ پاسخ بدون تردید منفی است.

راه حل دیگر، همانگونه که قبلاً اشاره رفت، تحقیق در مورد تولید "آنتی­بیوتیک جدید" است که قادر به از بین بردن باکتری­های مقاوم باشند. در این عرصه باید از روش سوسیالیستی دخالت دولت در تولیدِ با برنامه استفاده کرد که با ماهیت نظام سرمایه­داری در تضاد است. این کارزارِ مبارزه با معتاد کردن دام و طیور به آنتی­بوتیک و تلاش برای نجات بیماران با کشفیات و اختراعات جدید، گام بزرگی در جهت حفظ محیط زیست است که این پدیده نیز با حرص و ولع نظام سرمایه­داری در تناقض قرار دارد. ما با نمونه­های دیگری در جهان نیز روبرو هستیم از جمله اینکه هنوز نخواسته­اند داروئی برای مبارزه با بیماری خطرناک اِبولا در آفریقا تولید کنند زیرا تعداد مرده­ها به حد نصاب کسب سود حداکثر نرسیده است.

برگرفته از توفان شـماره 236 آبان ماه 1398ـ oct سال 2019

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

وبلاگ کارگر آگاه

http://www.kargareagah.blogspot.se/

سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan