داعش
خراسان پرده
ساتری برای
اختفای
تروریسم
امپریالیستی
حمله
تروریستی
وحشتناکی که
در شامگاه
جمعه به سالن
کنسرت کروکوس
سیتی در حومه
مسکو رخ داد
حداقل بیش از
۱۳۰ کشته
برجای گذاشته
است. همین
مقدار مجروح
حداقل در
بیمارستانها
به سر میبرند.
این
حمله
تروریستی با
توجه به جنگی
که در اوکراین
ادامه دارد
نمیتواند بر
حسب اتفاق
صورت گرفته
باشد.
آمریکا
قبلا وقوع
چنین حادثهای
را اعلان کرده
بود تا اشراف
خود را بر
مسایل امنیتی
به رخ روسیه
بکشد و برای
خود حکم برائت
صادر کند. این
امر نشانه آن
است که آمریکا
با این
تروریستها
همکاری نزدیک
دارد و با این
اقدامش به
روسیه هشدار
میدهد که
باید با
تهدیدات و
خرابکاریهای
بیشتری حساب
کند، زیرا
برای آمریکا
شکست در اوکراین
قابل تحمل
نیست. به این
دلیل ساده که
این شکست یک
شکست
استراتژیک
برای
امپریالیسم
غرب به ویژه
امپریالیسم
اروپاست. غرب
اعتبار
اخلاقی خود را
در روند نسلکشی
صهیونیسم در
نوار غزه از
دست داده و
کاخ طلائی
«حقوق بشر»،
«فمینیسم»،
«دموکراسی و
آزادی» به
صورت غیرقابل
بازسازی در هم
فروپاشیده است.
تکمیل این
شکست در میدانهای
جنگ نظامی و
سیاسی مشکلات
آتی غرب را دو
چندان خواهد
کرد. تروریسم
داعشِ
امپریالیستی-
صهیونیستی در
روسیه، ادامه
همان صحنهگردانی
و عزاداری غرب
برای آلکسی
ناوالنی است
که با شکست
روبرو شده بود
و باید
تاثیرات انتخابات
آزاد در روسیه
و پیروزیها
در جبهههای
جنگ اوکراین
را به حداقل
برساند. این
اقدامات نیز
بخشی از تحقق
جنگ روانی
ترکیبی است.
این
حملاتِ ظاهرا
داعشی در
مسکو، اتفاقی
نیست، بخشی از
یک پروژه
طولانی مدت
غرب در آسیای میانه،
غرب آسیا برای
ایجاد ناامنی
و تخریب در
این ممالک
بوده تا
ساختمان جاده
ابریشم نتواند
به انتها
برسد. در این
پروژه پارهای
ممالک منطقه
از جمله ترکیه،
اسرائیل و
اوکراین نیز
منافع خویش را
نمایندگی میکنند.
این تروریسم
از جنس همان
حملات
تروریستیای
است که در
پاکستان علیه
مهندسان و
کارگران چینی
اتفاق افتاد
به طوریکه بعد
از آن حادثه نخست
وزیر پاکستان
که برآمد از
اراده آمریکا
و انگلیس است،
دوان دوان خود
را به سفارت
چین در اسلام
آباد رساند تا
مراتب ارادت و
عرض تسلیت خود
را ابراز کند.
شهباز شریف به
جای آنکه وزیر
امور خارجه
یا وزیر کشور
را به سفارت
چین بفرستد،
خودش راهی شد
تا مشخص شود
او که بیش از
همه به سمت
انگلیس و
آمریکا گرایش
داشته و دست نشانده
است تا چه
اندازه میداند
پاکستان به
چین وابسته
است و اگر چین
پایش را از
این کشور
بیرون بکشد چه
بلایی بر سر
اقتصاد نیمه
جان و ویران و
پر از فساد و
زد و بند این
کشور خواهد
آمد.
مشخص
است حمله به
کارگران چینی
توسط عناصر تروریستی
تکفیری و
تندرو، از
همان جنس
حملاتی است که
دستگاههای
اطلاعاتی-
امنیتی غربی
علیه ایران و
روسیه راه میاندازند.
داعش
خراسان را
آمریکا و
اسرائیل از
طریق ارتباطات
خویش در
سوریه، ترکیه
و افغانستان
بعد از فرار
آمریکا از
افغانستان
برپا کردهاند.
این داعش
ظاهرا برای
ایجاد خلافت
اسلامی در
ممالک قربانی نیز
مبارزه نمیکند
و هدفش آشکارا
مبارزه با
روسیه، چین و
ایران است.
جالب آن است
که این داعش
حتی به عملیات
انتحاری نیز
دست نمیزند و
برای فرار و
نجات جانش سر
از پا نمیشناسد
و این دنیا را
به آن دنیا
ترجیح میدهد.
این که داعش
را آمریکائیها
تاسیس کردند
جای کتمان
ندارد زیرا
خانم هیلاری
کلینتون چند
بار به آن
استناد کرده
است. حتی
دونالد ترامپ
در سخنانش در
مورد داعش
گفت: «داعش به
پرزیدنت اوباما
افتخار میکند.
او بنیانگذار
داعش است. او
بنیانگذار
داعش است.
بسیار خوب؟ او
بنیانگذار
است. او داعش را
تاسیس کرد. و
من میگویم
یکی از
بنیانگذاران
آن هیلاری
کلینتون فاسد
است.»
ناگفته
روشن است که
داعش خراسان
بدون تسلیحات،
تدارکات فنی،
تجهیزات،
اطلاعات
امنیتی، مالی
و ماهوارهای
هر گز نمیتواند
وجود داشته
باشد و رشد
کند. پول
زیادی که در
اختیار آنها
قرار دارد و
برای خرید
مزدور مورد
استفاده قرار
میگیرد،
نشان میدهد
که اهمیت عامل
اعتقاد مذهبی
در میان آنها حرف
مفت است. آنها
مزدور صرف
هستند و حتی
از قبل میدانستند
باید بعد از
انجام جنایات
تروریستی به
کدام سمت غرب
برای عبور به
اوکراین از
کدام پنجره
«نجات» عبور
کنند. آنها به
ابزار اعمال سیاستهای
امپریالیستی
بدل شدهاند
زیرا
امپریالیستها
نمیخواهند
دستان خویش را
مستقیما در
تخریب و آدمکشی
آلوده نموده و
از نظر حقوقی
و جهانی مشکلاتی
برای خویش
فراهم کنند.
داعش
هدفش تاسیس
خلافت اسلامی
نیست، تبدیل به
یک شرکت سهامی
ارائه خدمات
تروریستی است
که به آمریکا،
اسرائیل،
ترکیه،
اروپا،
اوکراین
سرویس میدهد.
مانند شرکت
آمریکائی
«بلاک واتر».
همین کار را
فرقه رجوی میکند
که در آمریکا
در این زمینه
دوره دیده
است.
تروریسمی
که در مسکو
اعمال میشود
اگر با نام
اوکراین،
اسرائیل و
آمریکا اعلام
شود، اعلان
جنگ رسمی با
دولت روسیه
است ولی
گریبان داعش
«نامرئی» و حاضر
در فضای مجازی
را کسی نمیتواند
بگیرد.
داعش
در عمل، همان
سیاست آمریکا
را در منطقه پیاده
میکند وبه
ابزار فشار و
تهدید جدیدی
در سراسر منطقه
بر ضد روسیه،
چین و ایران
بدل شده است.
تقویت داعش
خراسان را
باید واکنش
امپریالیسم
در متن چند
قطبی شدن جهان
و دست و پا زدنها
و تشنج مرگ
هژمونی
آمریکا در آن
ارزیابی کرد.
در
ایران نیز
غائله «زن،
زندگی، آزادی»
را برای تجزیه
و ویرانی
ایران به راه
انداختند، در
بلوچستان و
کردستان با
عملیات
تروریستی
برای تجزیه
ایران اقدام
کردند و سرانجام
با شکست این
پروژه
صهیونیستی،
به ترور کرمان
به دست داعش
خراسان متوسل
شدند. هدف آنها
ویرانی
ایران، ایجاد
فضای تهدید و
ناامنی در
میان مردم
بود. جنس هر سه
ترور یکسان
است. عوامل
اجرائی آن
آمریکائی،
اسرائیلی،
اوکرائینی
نیستند، ولی
سر نخ عملیات
آنها در دست
این منابع
اصلی تروریسم
است.
دولت
ترکیه که با
داعش و
تروریستهای
ادلب همکاری
نزدیک و
برادرانه میکند.
تاتارهای
داعشی را
تعلیم داده و
به اوکراین
اعزام مینماید.
آنها از طریق
ارتباطات
خویش در
جمهوری آذربایجان
و بخش ازبکنشین
افغانستان که
سابقا زیر
تسلط ژنرال
سابق «دوستُم»
در افغانستان
قرار داشت به
اجرای نقشهای
دراز مدت خود -
در زمانی که
دولت روحانی
در ایران
همراه وزارت
امور خارجهاش
به رهبری
خائنی به نام
جواد ظریف به
خیانتهایش
در ایران
ادامه میداد
- مشغول بودند
و هستند. دولت
ترکیه از همان
زمان، «ژنرال
دوستُم» ازبک
را با
دوراندیشی به
ترکیه برده و
برایش زندگی
شاهانهای
تدارک دید
زیرا برای
اعمال فشار به
ایران و تضعیف
ایران و دخالت
آشکار در امور
داخلی سوریه و
عراق به این
عوامل فشار و
تخریب
نیازداشته و
دارد. دولت
ترکیه در پی
تجزیه ایران،
در پی ایجاد
ناامنی در شرق
ایران است تا
بتوانند از
ایران در بخش
سوریه و عراق
امتیاز به دست
آورد. آنها نه
تنها در رسیدن
آب افغانستان
به خراسان
ایران تخریب
میکنند،
بلکه تمام
تجارب
تروریستی
خویش را در همکاری
با پانترکیستها
و صهیونیستها
در اختیار این
بنگاه جدید
تروریستی میگذارند
تا به موقع از
آنها استفاده
کنند. ترکیه
دوست ایران
نیست. اگر
دشمن آشکار
ایران نباشد،
رقیبی خطرناک
برای سرنوشت
ایران است.
اسرائیل مجروحان
داعش را در
مرز سوریه
درمان میکرد
و از طریق
ترکیه این
ارتباطات
خویش را با آنها
برقرار کرده و
به عنوان یک
نیروی راهبرد در
سیاستهای
داعش عمل میکند.
اعضای
داعش خراسان و
القاعده از
جمهوریهای
آسیای مرکزی
میتوانند به
طور قانونی در
ترکیه اقامت
داشته باشند و
کار کنند و با
موفقیت در
جامعه آنجا نفوذ
کنند. تمام اعمال
آنها زیر نظر
دولت ترکیه
است. این عده
در ترکیه
منتظر صدور
دستور برای
انجام حملات
تروریستی از
طرف بانیان خود
هستند. محله
باشاک شهیر
در استانبول
پناهگاه
محبوبی برای
مهاجران
ازبک، تاجیک و
ترکمن است. آنجا
زمین بکری
برای
سربازگیری
دولت ترکیه برای
نفوذ در داعش
خراسان است.
امروز داعش
خراسان وظیفه
آدمکشی،
ایجاد ناامنی،
تخریب را در
این منطقه به
عهده گرفته
است. آنها قصد
دارند خشونت،
قتل،
تروریسم،
تخریب را به
یک امر عادی
بدل کنند.
سیاست عادی
سازی تروریسم
و خشونت، بخشی
از سیاست
استراتژیک
آنهاست که در ایران
نیز، هم عملا
انجام دادند و
هم اکنون در
فضای مجازی
توسط عمال
نقابدار
صهیونیسم
انجام میدهند.
امپریالیسم و
متحدانش به
وجود چنین بنگاه
ارائه خدمات
تروریستی چه
در میدان و چه
در شبکه مجازی
و اجتماعی
نیاز دارند تا
راه جاده ابریشم
را ببندند، تا
ناامنی ایجاد
کرده و ممالک
را به تجزیه و
تفرقه بکشند.
داعش خراسان یکی
از ابزار فشار
و تهدید آنهاست.
آنها داعش
خراسان را به
عنوان ابزار
فشاری برای
تحمیل سیاستهای
منطقهای خود
ساخته و از آن
به موقع
استفده میکنند.
سرمنشاء آنها
ولی
امپریالیسم و
صهیونیسم
هستند که از
این ابزار بر
اساس مصالح،
مقتضیات زمان
و مکان
استفاده میکنند.
نقل
ازتوفان
شماره 290ارگان
مرکزی حزب کارایران
اردیبهشت ماه1403
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت آرشیو
نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در
توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام