توسل به سیاست اقتصادی نوین("نپ") در شوروی سوسیالیستی، برای توجیه نظام سرمایه­داری در چین(1)

کمونیسم جنگی؛ کمونیسمی بود که در زمان جنگ جهانی اول و مبارزه با ضد انقلاب گارد سفید در شوروی برقرار بود. دولت شوروی در این دوران برای تامین مخارج جنگ داخلی و خارجی نیاز به این داشت که مازاد محصول دهقانان را از آنها اخذ نماید و برای مصارف جاری به مصرف برساند. هر چه دهقانان تولید می­کردند، بجز بخشی که خود برای سد جوع احتیاج داشتند از آنها اخذ می­شد. این وضعیت تا زمانیکه جنگ جهانی اول و سپس جنگ داخلی در مجموع به مدت 7 سال ادامه داشت و دهقانان از بازگشت مالکان و بازگشت به وضع سابق هراس داشتند، به عنوان یک رویه معقول؛ حتی برای خود دهقانان قابل پذیرش بود. کمونیستها حتی در این زمینه به زیاده­روی پرداختند و موجبات نارضائی دهقانان را فراهم آوردند. لنین می­گفت که ما در این تعرض زیاد به­جلو رفته­ایم و حال برای آنکه از پشت جبهه منزوی نشویم باید به­عقب­نشینی تن در دهیم تا خود را برای تهاجم بعدی آماده کنیم. ولی با تغییر شرایط بعد از سرکوب آشکار ضد انقلاب باید در روش کمونیستها متناسب با شرایط روز تغییر بوجود می­آمد. در این دوره به­جای دریافت مازاد تولید از دهقانان؛ سیاست مالیات جنسی بر تولیدات کشاورزی حاکم شد. دهقانان، تولید اضافی خویش را حفظ کرده ولی بابت آن مالیات می­پرداختند. مالیات جنسی کمتر از میزانی بود که از مازاد تولید دهقانان اخذ می­گردید. دهقانان مجاز بودند بعد از پرداخت مالیات؛ مازاد تولید خویش را در بازار فروخته به داد و ستد مشغول شوند تا وضعیت اقتصادی آنها و در نتیجه وضعیت شهرها و داد و ستد میان شهر و ده افزایش و بهبود یابد. بدون بهبود وضعیت دهقانان امکان نداشت محصولات صنعتی را در کشاورزی به کار گرفت. پیآمدهای این سیاست طبیعتا رونق سرمایه­داری در شوروی بود. زیرا آزادی بازرگانی تا اندازه­ای موجب رونق سرمایه­داری می­شود. برای اینکه تبادل کالا بین شهر و ده صورت پذیرد باید به صاحبان صنایع خصوصی اجازه داده شود که بنگاههای کوچکی تاسیس کرده و در بازار به داد و ستد بپردازند.

برای اینکه درک کرد به­چه مناسبت کمونیستها در یک کشور مملو از خرده­دهقانی با سرمایه­داری عقب­مانده به اتخاذ چنین سیاستی(سیاست اقتصادی نوین نپ) متوسل شدند، باید وضعیت آن دوران را از نظر گذرانید.

در آن زمان بنیه و توان کشور شوروی تحلیل رفته و اقتصاد به ورشکستگی دچار شده بود. به علت سقوط تولیدات کشاورزی غله به شهرها نمی­رسید و قحطی و گرسنگی در همه جا خود را نشان می­داد. کارگران و بطور کلی شهرها به علت کاهش تولید، فقدان سوخت و وسایل حمل و نقل از لحاظ نان و مواد کشاورزی در مضیقه بودند. کارگرانِ گرسنه، کارخانه­ها را ترک کرده و برای سدجوع به روستا هجوم می­آوردند. کارخانه­های بسیاری تعطیل شده و در آن موسسات تولیدی نیز که هنوز کار می­کردند تولیدات در سطح نازلی قرار داشت، نان نبود، لباس نبود، کفش نبود، نمک نبود؛ نفت نبود. دولت سوسیالیستی نمی­توانست در مقابل غله­ای که از دهقانان دریافت می­کرد به آنها کالاهای صنعتی بدهد. داد وستد میان شهر و روستا مختل شده بود. دهقانان و کارگران از نیازهای اولیه زندگی محروم بودند.

لنین "به­مناسبت چهارمین سالگشت انقلاب اکتبر" نوشت:

"ما حساب می­کردیم و شاید هم بهتر است بگوئیم بدون آنکه به­اندازه کافی حساب کنیم فرض می­کردیم که با اوامر مستقیم دولت پرولتری تولید دولتی و توزیع محصولات دولتی را به شیوه کمونیستی در یک کشور خرده­دهقانی عملی سازیم. جریان زندگی اشتباه ما را نشان داد. یک سلسله مراحل انتقالی یعنی سرمایه­داری دولتی و سوسیالیسم لزوم یافت تا انتقال به کمونیسم را تدارک به­بینیم و آنهم با فعالیتی که سنوات مدیدی به­طول می­انجامید تدارک ببینیم. باید به­خود زحمت دهید که نه بر زمینه مستقیم شور و هیجان، بلکه به­کمک شور و هیجانی که مولود انقلاب کبیر است، بر اساس ذینفع و ذیعلاقه کردن اشخاص و بر اساس اصل بازرگانی، نخست پلهای استواری را که در کشور خرده­دهقانی بین سرمایه­داری دولتی و سوسیالیسم قرار می­گیرد بسازید؛ در غیر این صورت به کمونیسم نزدیک نخواهید شد، در غیر این صورت ده­ها و ده­ها میلیون نفر را به کمونیسم نخواهید رساند".(منتخبات لنین به­فارسی جلد دوم قسمت دوم ص 725). 

"لنین بر این عقیده بود که تا اندازه­ای آزادی داد و ستد موجب علاقمندی اقتصادی دهقان می­گردد، قوه تولیدی وی را بالا برده موجب ترقی و سریع کشاورزی می­شود و بر روی این اساس صنایع دولتی مستقر و سرمایه خصوصی از دَوَران بازار کنار زده خواهد شد و نیز؛ با گرد آوردن نیرو و وسایل؛ می­توان صنایع نیرومندی را که پایه اقتصاد سوسیالیسم است بوجود آورد و سپس تعرض قطعی را آغاز کرد تا اینکه بازمانده­های سرمایه­داری را در کشور نیست و نابود ساخت"(تاریخ حزب کمونیست بلشویک شوروی چاپ توفان صفحه 416).

لنین تفاوت میان کمونیسم جنگی و دوران اقتصادی "نپ" را چنین توضیح می­داد:

"کمونیسم جنگی آزمایشی بود برای اینکه بتوان دژ عناصر سرمایه­داری شهر و ده را با یورش و هجوم مستقیم تسخیر کرد" و  سیاست اقتصادی نوین عقب­نشینی بوده "تا بتوان موقتا به­پشت جبهه نزدیکتر شد و از یورش، به محاصره طولانی­تر این دژ اقدام ورزید تا اینکه پس از جمع­آوری نیرو از نو تعرض را آغاز نمود."(همانجا)

"تصمیم کنگره دهم در باره نپ، اتحاد اقتصادی محکم طبقه کارگر و دهقانان را برای ساختمان سوسیالیسم تامین می­کرد." تاریخ حزب کمونیست بلشویک شوروی چاپ توفان صفحه 418).

"لنین خاطر نشان می­نمود که مفهوم نپ مبارزه شدید حیاتی و مماتی بین سرمایه­داری و سوسیالیسم است. مسئله اساسی در این است که "کدام یک پیروز خواهند شد". برای به­دست آوردن پیروزی باید بهم­پیوستگی طبقه کارگر و دهقان و صنایع سوسیالیستی و اقتصاد روستائی را بوسیله توسعه همه جانبه مبادله جنس در میان شهر و ده تامین نمود."(همانجا 422)

"کنگره خاطر نشان کرد که واقعیت را نمی­توان فراموش کرد که در کشور، اقتصاد خرده روستائی برتری دارد. کنگره به­ویژه متذکر شد که ترقی صنایع، از آنجمله صنایع سنگین، باید مخالف با منافع توده­های دهقانی نباشد، بلکه باید به­منافع توده­های دهقانی و همه اهالی زحمتکش پیوستگی داشته و توسعه و رشد یابد. این تصمیمات، بر ضد تروتسکی متوجه بود که پیشنهاد می­کرد صنایع به­وسیله بهره­کشی ازاقتصاد روستائی برپا گردد، زیرا وی در عمل، منکر سیاست اتحاد پرولتاریا و دهقان بود"(همانجا 427).

از نظر سیاسی و تطور طبقاتی، طبقه کارگر به سوی اضمحلال می­رفت و پایه­های دیکتاتوری پرولتاریا به خطر افتاده بود. دیکتاتوری پرولتاریا در یک کشور خرده­دهقانی معنای دیگری ندارد، جز اینکه پرولتاریا برای جلب و تامین اکثریت، برای اینکه زبان اکثریت جامعه باشد، برای اینکه بتواند اراده اکثریت را بر جامعه تحمیل گرداند و به سوی سوسیالیسم روان گردد، باید با دهقانان غیر کولاک(دهقان سرمایه­دار در روستا-توفان) اتحاد کند. ولی این اتحاد متلاشی شده بود، زیرا کارگران نمی­توانستند به دهقانان چیزی دهند که وضعیت نابسامان زندگی آنها را بهبود بخشیده و اعتماد آنها را به سرکردگی پرولتاریا تامین کنند. به این جهت نه تنها این اتحاد شکستنی شده بود، بلکه نقش رهبری پرولتاریا در این اتحاد که شرط تعیین ماهیت دیکتاتوری پرولتاریاست نیز به­زیر پرسش می­رفت. لنین در این زمینه نوشت:

"6- برقراری مناسبات متقابل صحیح اقتصادی بین پرولتاریا و دهقانان

اتحاد بین دهقانان خرده­پا و پرولتاریا از نقطه نظر سوسیالیستی فقط درصورتی می­تواند کاملا صحیح و استوار باشد، که حمل و نقل و صنایع بزرگِ کاملا احیاء شده، به پرولتاریا اجازه دهد، در عوض دریافت خواربار از دهقانان، کلیه محصولاتی را که مورد نیاز آنهاست و برای بهبود اقتصاد آنان ضرورت دارد در اختیار آنان بگذارد. با وجود ویرانی عظیم کشور، حصول فوری این مقصود بهیچوجه ممکن نبود و سیستم ضبط مازاد برای کشوری دارای تشکل غیرکافی؛ عملی­ترین اقدام بود برای آنکه بتوان در جنگ بینهایت دشوار ضد ملاکین ایستادگی نمود. خشکسالی و بی­علیقی سال 1920 احتیاج دهقانان را، که بدون آنهم شدید بود بسیار شدت داد و انتقال بیدرنگ به مالیات جنسی را بی­چون و چرا ضروری ساخت.

مالیات جنسی معتدل فورا موجب بهبود فراوان وضع دهقانان می­گردد و در عین حال آنها را با توسعه کشتزارها و بهبود زراعت علاقمند میسازد.

مالیات جنسی انتقالیست از ضبط کلیه مازاد غله دهقانان به شیوه سوسیالیستی صحیح مبادله محصول بین صنایع و زراعت."(منتخبات لنین به فارسی جلد دو قسمت دوم صفحه  693).

و در ادامه آن آورد:

"8- موفقیت­های سیاست ما در رشته خواربار... دولت کارگری فقط در صورت داشتن یک ذخیره واقعی کافی خواربار قادر خواهد بود از لحاظ اقتصادی روی پای خود استوار بایستد و احیای صنلیع بزرگ را، گرچه به آهستگی ولی بلاانحراف، تامین نماید و یک سیستم مالی صحیح بوجود آورد."(لنین فارسی جلد دوم قسمت دوم صفحه 695).

در این دوره به عللی که برشمرده شد حزب بلشویک نیاز به یک عقب­نشینی داشت. ولی منظور از عقب­نشینی و اتخاذ این تاکتیک به این مفهوم نبود که باید استراتژی و هدف سوسیالیسم را از یاد برد و به سرمایه­داری تسلیم شد. این مبارزه طبقاتی مانند همان جنگ است. در جنگ نیز شما شاید مجبور شوید زیر آتش سنگین دشمن عقب نشسته و با ارزیابی جدید، تاکتیک جدید اتخاذ کنید، نیروی بیشتری گرد آورید، تسلیحات خود را بهبود بخشید و به مانورهای جدید دست زنید و همه این فعالیتها در خدمت آن است که به تهاجم قدرتمندتر برای نابودی دشمن طبقاتی بپردازید. این عقب نشینی برای خیزبرداشتن است. عقب نشینی بلشویکها عقب­نشینی در مقابل نظام سرمایه­داری نبود، عقب نشینی برای کسب تنفس بود، تا بتوانند بهتر سرمایه­داری را درهم بکوبند. ماهیت این عقب­نشینی سازشکارانه نبود مبارزه­جویانه بود.

ادامه دارد...

 

برگرفته ازتوفان شـماره 231 خرداد ماه 1398ـ ژوئن  2019

ارگان مرکزی حزب کار ایران(توفان)

www.toufan.org

نشانی پست الکترونیکی(ایمیل)

toufan@toufan.org

لینک چند وبلاگ حزبی

وبلاگ توفان قاسمی

http://rahetoufan67.blogspot.se/

وبلاگ ظفرسرخ

http://kanonezi.blogspot.se/

وبلاگ کارگر آگاه

http://www.kargareagah.blogspot.se/

سایت کتابخانه اینترنتی توفان

http://toufan.org/ketabkane.htm

سایت آرشیو نشریات توفان

http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm

توفان در توییتر

https://twitter.com/toufanhezbkar

توفان در فیسبوک

https://www.facebook.com/toufan.hezbekar

توفان درفیسبوک به زبان انگلیسی

https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts

توفان درشبکه تلگرام

https://telegram.me/totoufan