جایگاه
سوسیال
امپریالیسم
چین در وضعیت
جهان کنونی در
کجاست(1)
درجمهوری
تودهای چین،
بعد از انقلاب
کبیر اکتبر
شوروی در سال
۱۹۱۷، بزرگترین
انقلاب قرن
بیستم یعنی
انقلاب کبیر
اکتبر چین رخ
داد که دست
استعمارگران
غرب با سرسپردگی
«چانکایچک» را
از چین کوتاه
کرد. چین قرنها
قربانی ستم و
اسارت غرب
«بشردوست» بود.
خلق ایران به موقع
خود به رهبری
حزب توده
ایران،
همواره از انقلاب
چین و مبارزه
ضداستعماری و
ضدامپریالیستی
آنها دفاع
کرد. جمهوری
تودهای چین
در گذشته یک
کشور
سوسیالیستی
بود، که بعد
از روی کار
آمدن
رویزیونیستها
در درون حزب
کمونیست چین و
پذیرش تئوری
ارتجاعی «سه
دنیا» در داخل
حزب کمونیست
چین، نفی
دیکتاتوری
پرولتاریا و ...
از این کشور
سوسیالیستی؛
یک کشور سرمایهداری
دولتی ساخت که
امروز در
تکامل خویش به
کشوری سوسیال
امپریالیستی
مانند شوروی
فروپاشیده
سابق بدل شده
است. این
کشور، کشوری
سوسیال
امپریالیستی
است و نه فقط
سرمایهداری دولتی.
به گفته لنین سوسیال
- امپریالیستها
در عمل
امپریالیستی
رفتار میکنند
ولی در حرف از
سوسیالیسم
سخن میرانند.
آنها همان
نقشی را بعد
از روی
کارآمدن
رویزیونیسم
در چین به
عهده گرفتهاند
که سوسیال
امپریالیسم
شوروی بعد از
روی کار آمدن
رویزیونیستهای
خروشچفی در
اتحاد جماهیر
شوروی سابق در
پیش گرفت. چین
یک
امپریالیسم
نوخاسته است و
در حالی که
روز به روز به
قدرت آن
افزوده میشود
و در عرصه
جهانی برای
منافع ملی
خویش فعالیت
میکند،
امروزه نه از
نظر قدرت
اقتصادی به
عنوان دومین
قدرت و نه از
نظر قدرت و
نفوذ سیاسی،
نظامی،
فرهنگی هرگز
به پای آمریکا
نمیرسد. همین
خیل جاسوسان
آمریکائی در
ایران، که آگاهانه
و موذیانه بر
ضد چین با
تحریک به راه انداختنِ
تظاهرات؛ از
احساسات ملی و
ضد خارجی مردم
مارگزیده
ایران سوءاستفاده
میکنند،
همان بخشی، که
سرش
درآخورهای
منابع امنیتی
سیا، موساد و
عربستان
سعودی بوده و
یا غربزدگی و
تبلیغات
صهیونیستی تا
مغز استخواناش
نفوذ کرده
است، نشان میدهد
چقدر موقعیت
خرابکاری و
عینی برای
نابودی ایران
به دست آمریکا
مساعدتر است
تا در دست چین.
خطری که ایران
را بالفعل و
بالقوه تهدید میکند،
سوسیال
امپریالیسم چین
نیست،
امپریالیسم
آمریکاست که
صابون غارتگری
و چپاول و
خونریزی وی به
تن مردم ایران
همراه با
استعمارگران
بریتانیائی
در صد سال اخیر
مستمراً
خورده است و
دیگر با
هیاهوی ایرانیهای
خودفروش، این
تاریخ خیانت
قابل کتمان نیست.
این کشور چین
نیست که
تمامیت ارضی،
حق حاکمیت ملی
و حقوق ایران
را تهدید میکند
و با زبان
نژادپرستان و
زورگویان با
ایران صحبت می
نماید، این
رهبر «دنیای
آزاد»، امپریالیسم
تبهکار جهانی
آمریکاست، که
به خود اجازه
تحقیر سایر
ملل را میدهد.
این واقعیتی
است که ما در
دنیای کنونی و
در منطقه با
آن روبرو هستیم
و امنیت تمام
مردم منطقه را
به خطر انداخته
است. این
امپریالیسم
آمریکاست که
ایران را
محاصره
اقتصادی،
سیاسی و نظامی
کرده است و برای
خرابکاری
چمدانهای
پول در خارج
میان
اپوزیسیون
خودفروخته پخش
میکند.
اروپای متحد
نیز در کنار
آمریکا علیرغم
همه تضادهایش
با آمریکا به
عنوان متحد
ایستاده است.
تمام ارتجاع
منطقه در کنار
امپریالیسم
آمریکا قرار داشته
و کشور ما را
شبانه روز
تهدید میکنند.
اگر کسی
ریگی در کفش
نداشته باشد و
بخواهد اوضاع
جهان و منطقه
را واقعبینانه
و بدون تعصب
بررسی کند،
متوجه میشود
که کشور چین،
که همّ و غمّ
خود را محدود
به افزایش
قدرت اقتصادی
در محیطی خارج
از تشنج قرار
داده است،
خطری بالفعل
برای صلح
جهانی نیست.
حفظ صلح و
ایجاد آرامش و
تشنجزدائی،
تلاش برای رفع
اختلافات
کشورها در سراسر
جهان و به
ویژه منطقه
عبور جاده
ابریشم بخش
مهمی از سیاست
راهبردی فعلی
چین است،
زیرا این
سیاست در لحظه
کنونی به نفع
منافع چین میباشد
و در این
زمینه با
ایران دارای
منافع و حقوق
مشترک است.
«وانگ یی»،
وزیر امور
خارجه چین،
برای دستیابی
به امنیت و
ثبات در منطقه
با یک ابتکار
۵ مادهای
وارد
خاورمیانه
شده است. چین
قصد دارد ضامن
ثبات و میانجی
در تقریباً
همه درگیریهای
خاورمیانه،
حتی برای
فراهمآوردن
محل جهت
گفتگوهای
مستقیم بین
اسرائیلیها
و فلسطینیها
در پکن باشد.
بر اساس
نکات کلی
منتشر شده در
قرارداد ۲۵
ساله همکاری
ایران و چین
این همکاری
شامل سرمایهگذاری
و اجرای طرحهای
ایمنی،
امنیتی،
دفاعی،
فرهنگی،
کشاورزی،
اقتصادی،
علمی، جهانگردی،
نفت و انرژی،
زیرساختهای
مخابراتی و
فناوری
ارتباطات،
تجارت، بهداشت
و سلامت میگردد.
در یک کلام
تقریباً تمام
عرصههای
حیات جامعه
ایران را
دربرمیگیرد.
در عوض ایران
تخفیفهای
ویژه برای
فروش نفت برای
چین قائل میشود
که برابر پارهای
گزارشها تا
۳۲ درصد یعنی
حدود یک سوم
بهای نفت نسبت
به بهای پایه
جهانی تعیین
شده است.
البته این قیاس
تنها از نظر
تئوریک و
تبلیغات
مخالفان حاوی
ارزش است؛ ولی
در شرایط فعلی
از نظر عملی و
واقعی فاقد
اهمیت برای
ایران و مردم
میهن ما خواهد
بود. زیرا سالهاست
که با فشار
غیرقانونی
آمریکا و
اسرائیل،
ایران در عمل
حق فروش نفت
خود را در
جهان نداشته
بهای پرداخت
شده آن در
بانکهای زیر
نفوذ آمریکا
مسدود و یا
مصادره شده و یا
اینکه ایران
مجبور است
بدون دورنما و
امکان محاسبه
اقتصادی،
بدون اینکه
قادر به
برنامهریزی
درازمدت برای
تدوین اهداف
اقتصادی خود باشد،
با فروش نفت
قاچاق با همین
تخفیف ۳۲ درصد
و از جمله به
چین موافقت
کند و این خطر
مضاعف را نیز
بپذیرد که نفتکشهای
ایران از جانب
ناوگان
دریائی
آمریکا در آبهای
بینالمللی
متوقف شده،
نفتاش به نفع
آمریکا تخلیه
گشته و مصادره
گردد. آیا نگرانی
ایرانیانی که
بر
قراردادهای
خائنانه «دارسی»
و «کنسرسیوم
نفت» تا روز
آخر رژیم
گذشته صحه
گذاشتند و تا
امروز نیز به
نوکری «دنیای
آزاد» افتخار
میکنند، از
بابت این
تخفیف رژیم ج.
ا. به چین مضحک نیست؟
دل آنها برای
آمریکا میسوزد
و نه ایران.ادامه
دارد
برگرفته
ازتوفان
شـماره 254 اردیبهشت
ماه 1400 آوریل
2021
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
صفحه
حزب کار
ایران(توفان)
در شبکه جهانی
اینترنت
www.toufan.org
نشانی
پست
الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک
چند وبلاگ
حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در
فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan