عربستان
سعودی عامل
تشنج و جنگ در
منطقه
عربستان
سعودی به یاری
آمریکا و
فرانسه دارای
نیروگاه اتمی
شده است و
محمد بن سلمان
رسما اعلام
کرده که
هرچقدر تمایل
داشته باشد به
درجه غنیسازی
اورانیومش میآفزاید.
این ادعا
معنای دیگری
ندارد جز این
که عربستان
سعودی در پی
تولید بمب
اتمی است. از
نظر اربابان
عربستان
سعودی، بمب
اتمی عربستان
سعودی و
اسرائیل خطری
برای صلح جهان
ایجاد نمیکنند
ولی بمب اتمی
موهومی
جمهوری
اسلامی صلح جهان
را بهخطر
انداخته است.
حتی زمانیکه
تمام شُعب
سازمانهای
امنیتی آمریکا
ادعای ایران
اتمی را تکذیب
میکردند،
اپوزیسیون
مزدور ایرانی
از بمب اتمی
ایران صحبت میکرد
که در دست عدهای
آخوندهای غیر
قابل کنترل قرار
داشته که صلح
جهان را به
خطر انداخته
است. همین
اپوزیسیون
اسرائیلی،
امروز در مورد
بمب اتمی
عربستان
سعودی نفتخیز
خفقان گرفته
است و
کوچکترین
خطری از جانب
عربستان
سعودی نه برای
ایران و نه
برای صلح
جهانی نمیبیند.
دلیلش روشن
است زیرا
عربستان
سعودی مخارج
زندگی پارهای
از این
سازمانهای
خودفروخته
ایرانی را پرداخت
میکند.
تقویت
عربستان
سعودی و
اسرائیل از
سیاستهای راهبردی
آمریکا در
منطقه است.
البته روسای
جمهور دروغگو
و مردم فریب
آمریکا هر روز
و هر ساعت سخنان
گوناگونی بر
زبان میآورند
که این خود محصول
تاکتیک سیاسی
و جنگ روانی
آنهاست، ولی
آنها در پی
تجدید منافع
گذشته خود در
منطقه هستند.
آمریکای سلطهگر،
ایرانی میخواهد
متواضع و حرفشنو
تا مانند
دوران سلطنت
پهلوی در این
منطقه از جهان
بدون مزاحمت جولان
دهد. ولی
واقعیت این
است که از بعد
از انقلاب
شکوهمند بهمن
در ایران
وضعیت
بطورکلی فرق
کرده و تناسب
قوا در منطقه
برهم خورده
است. ایران
کشوری است که
علیرغم دارا
بودن رژیم
فاسد، تبهکار،
ارتجاعی و ضد
حقوق انسانی،
نوکر آمریکا
نبوده و ایران
کشوری از نظر
سیاسی مستقل است
و این رمز درک
مسایل در
تحولات منطقه
میباشد. هر کس
این حقیقت را
درنیابد در
عمل دیر یا
زود به همدست
امپریالیسم و
ارتجاع عرب و
صهیونیسم در
منطقه تبدیل
میشود و هرگز
قادر نیست
تحلیل منطقی
از رویدادهای
منطقه و ایران
بدهد.
امپریالیسم
آمریکا
سیاستش را در
مورد ایران
تغییر نداده
است و همان
استراتژی تغییر
سیاست رژیم و
یا خود رژیم را
با عبارات
متفاوت ادامه
میدهد. ایران
اتمی برای
آمریکا
خطرناک است
ولی اگر ایران
نوکری آمریکا
را بپذیرد و
سیاست خارجی
خود را بر
اساس منافع استیلاجویانه
آنها تعیین
کند، آمریکا
نه تنها با داشتن
بمب اتم توسط
ایران مشکلی
ندارد، بلکه حتی
موشکهای
ایران با برد
کوتاه و متوسط
را نیز در
خدمت صلح
جهانی جا میزند
و از کبوترهای
صلح ایران سخن
میگوید.
آمریکا شاید
به حمله
مستقیم به
ایران دست نزند،
ولی بمباران
مناطق صنعتی،
نیروگاه هستهای،
بنادر و راهها
و سدها اساسا منتفی
نیست. آمریکا
میتواند
مناطق نفتی
جنوبی ایران
را اشغال کند
و با یاری
تجزیه طلبان کُرد
در غرب ایران
"ایران آزاد"
برپا کند.
آمریکا توان
اشغال ایران
را ندارد ولی
توان زدن ضربههای
مهلک به ایران
را دارد.
آمریکا در عین
حال سگهای
زنجیریش را در
منطقه به سوی
ایران گسیل
داشته است. از
اسرائیل
گرفته تا
عربستان
سعودی. ممالک
پاکستان و افغانستان
نیز در
اقدامات
تروریستی در
شرق و جنوب
ایران بیاری
عربستان
سعودی فعالند.
تقویت طالبان
در افغانستان
و مذاکرات
آنها در دوحه
با آمریکا در
عین حال تقویت
کسانی است که
با حمایت
عربستان
سعودی در شرق
ایران سنگر گرفتهاند
تا ایران را
تحت فشار قرار
دهند.
امپریالیسم
آمریکا تلاش
دارد به نیات
سیاسی خویش از
طریق جنگهای
نیابتی علیه
ایران آنهم به
صورت فرسایشی نایل
آید که این
امر برضد منافع
جنبش کارگری و
مبارزات مردم
ایران است و تنها
موجبات تقویت
رژیم جمهوری
اسلامی را در
پی دارد. این
تجاوز جای
تضادها را
تغییر خواهد
داد و موجی از
نفرت ملی بر
ضد تجاوزگران
ایجاد کرده و
سایر تضادها
را تحت الشعاع
قرار خواهد
داد.
اخیرا
آمریکا سیرکی
سیاسی در لهستان
برعلیه ایران
برپا کرده
بود. وضعیت
این سیرک
بقدری مضحک و
نابهنجار بود
که در پایان
آن نتانیاهو و
رهبران لهستان
به جان هم
افتادند و کار
این نشست با فضاحت
به پایان رسید.
شکست این نشست
که فقط جنبه تبلیغاتی
و فشار سیاسی
دیپلماتیک بر
ایران را داشت
بقدری زار بود
که خود آنها
نیز بر روی آن فورا
پرده استتاری
کشیدهاند و
سخنی از آن به
میان نمیآورند.
در تعقیب این
سیاست، اخیرا
عربستان
سعودی با مغز
تهی محمد بن
سلمان با فشار
و تهدید و
مخارج گزاف و
با شتاب شگفتاور
نشستی را در
مکه برضد ایران
سرهم بندی
کرده تا
سیاستهای
ترامپ را مورد
تائید قرار
داده و موجی
اعتراضی بر ضد
ایران در میان
دول و نه ملل
عربی ایجاد
کند. شعار
آنها این بود
که میخواهند
در بین خود
همبستگی
ایجاد کرده و
"دست در دست هم
به سوی آینده"
روان شوند.
ولی این نشست
نیز با شکست
مفتضحانه
روبرو شده
است. نه تنها
پارهای ممالک
عربی در آن
شرکت نداشتند،
بسیاری از
ممالک اسلامی
نیز از شرکت
در این نشست سرباز
زدند و تازه
در درون این
نشست شرکت
کنندگان با
یکدیگر توافق
نداشتند و
بسیاری نیز به
وجود توافق
تظاهر میکردند.
سوریه در این
نشست شرکت نداشت
و قطر نیز که
عربستان
سعودی علیرغم
تحریم و تحریک
علیه کشور قطر
مجبور شده بود
از آنها دعوت
به عمل آورد،
فرد درجه دومی
را اعزام کرده
بود که حتی به
محمد بن سلمان
نیز نگاه نمیکرد.
بحرین و مصر
مناسبات خود
را با قطر
برهم زدهاند
و خندهدار
است که از
همبستگی میان
آنها صحبت
شود. همین وضع
میان کشور
کویت و بحرین
قرار داشت که
از کنار هم
فرار میکردند.
دولت عراق حتی
در سخنرانی
خویش تائید کرد
که برضد ایران
جنگی نخواهد
کرد و با
ایران روابط
حسنهای دارد.
وی افزود جنگ
باعث تشنج و
تزلزل در منطقه
میشود و
عراقی که 1400 کیلومتر
مرز مشترک با
ایران دارد
حاضر نیست آنرا
بپذیرد.
پادشاه مراکش
در این نشست
شرکت نکرد و
فقط نمایندهای
اعزام نمود.
شکست نشست مکه
نشانه
دستپاچگی رژیم
عربستان سعودی
است که فقط با
همدستی
اسرائیل و
امارات متحده
عربی برضد ایران
به تحریکات
مشغولند تا با
دسیسه و توطئه
جنگی را به
ایران تحمیل
کرده و پای آمریکا
را در یک جنگ
تمام عیار به
میدان
بکشانند.
تحریکات و بمبگذاریها
در منطقه از
زمره این
ابتکاراتاند.
عوامل
بازدارندهای
در این میان
نقش بازی میکنند.
چین، ژاپن،
هند، کره
جنوبی که به
نفت خلیج فارس
وابستهاند با
هر تشنجی در
منطقه
مخالفند.
روسیه و
اتحادیه
اروپا نیز با
تجاوز آمریکا
به ایران
مخالف بوده
حاضر نیستند
به عنوان متحد
آنها عمل کنند
زیرا اوضاع
منطقه آنچنان
برهم میریزد
که از عواقب
آن در درجه
نخست اروپائیها
صدمه خواهند
دید. عامل مهم
دیگر که آماج
حمله ترامپ و
نوکران ایرانی
وی است،
اقدامات استراتژیک
و
دوراندیشانه
ایران در
سوریه؛
لبنان، فلسطین
و بسیاری
مناطق جهان
است که کار
اسرائیل را
زار خواهد کرد
و جنگ را به
ممالک مجاور
ایران نظیر
امارات متحده
عربی و عربستان
سعودی گسترش
میدهد که
دورنمای
تاریک آن برای
امپریالیسم
ترسناک است. موشکهای
ایران نیز
خاری در چشم
ارتجاع منطقه است
این است که
آنها خواهان
آنند که ایران
را خلع سلاح
کرده از نفوذش
در سوریه،
لبنان و فلسین
بکاهند تا راه
حمله به ایران
را هموار کنند.
در این
شرایط وظیفه
نیروهای
انقلابی در
درجه اول
ممانعت از جنگ
است. شعار
صحیح در این
دوره شعار
"دستها از
ایران کوتاه
باد" میباشد
واین شعاری
است که در
مقابل شعار
"جبهه سومی" و
یا "صدا و راه
سومی"ها که
هم خواهان
تجاوز آمریکا
به ایران بوده
وهم خواهان
جنگیدن در
کنار تفنگداران
آمریکا برای
"سرنگونی
رژیم ایران"
میباشند، قرار
دارد. شعار
آنها این است
"هم جنگ و هم
سرنگونی". مردم
و طبقه کارگر
ایران از این
عمال ستون
پنجم آمریکا و
صهیونیسم ننگ
دارند.
برگرفته
ازتوفان
شـماره 232
تیرماه
1398 ژولای
2019
ارگان
مرکزی حزب کار
ایران(توفان)
www.toufan.org
نشانی
پست
الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک
چند وبلاگ
حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام