عربستان
سعودی یکی از ارکان نفوذ امپریالیسم آمریکا و
صهیونیسم اسرائیل در منطقه
ماهیت تحولات اخیر در عربستان
سعودی را چگونه باید ارزیابی نمود؟
عربستان کشوری است که بعد از
فروپاشی امپراتوری عثمانی توسط قدرتهای
امپریالیستی با توجه به توازن جدید قدرتهای آنها در
چارچوب تقسیم مجدد جغرافیای جهان، ایجاد شد. همان
کسانی که این کشور را برپا داشتند، میتوانند به راحتی
فرمان بر نابودیش دهند. دونالد رامزفلد وزیر دفاع وقت آمریکا و دیک
چنئی معاون جرج بوش پسر، بارها به این "اشتباه خدای
یگانه انتقاد کردهاند که چرا مخاذن عظیم نفتی آمریکا را
در زیر خاک عربستان سعودی" قرار داده است. این گفتار که
ظاهرا به طنز بیان میگردد، حاکی از آن است که این کشور
فاقد حق حاکمیت ملی واقعی و تمامیت ارضی
قابل احترام است. بود و نبودش در دست آمریکاست. البته عدهای استناد
میکنند که اگر عربستان سعودی که میلیاردها دلارش را در
آمریکا سرمایهگذاری کرده است مصمم شود این ثروت را از
خاک آمریکا خارج کند کشور آمریکا با بحران روبرو خواهد شد. این
پژوهشگران طوری سخن میگویند و تحلیل میکنند که
گوئی ریش و قیچی در دست ملک سلمان است و کافی است
که به اشاره انگشتِ وی، آمریکا متلاشی شود. حال آنکه
حقیقت عکس آن است. ثروتی را که عربستان سعودی به آمریکا
برده است، بدون اجازه آمریکائی ها نمیتواند از آنجا خارج کند.
آنها همانگونه که ثروت دولت لیبی و ثروت شخصی معمر قذافی را
یک شبه خوردند و رویش نیز یک کوزه آب نوشیدند،
میتوانند در عرض چند ساعت ثروت عربستان سعودی و همه اتباعش را به
عنوان همدستان تروریسم بینالملل و پدرخوانده القاعده که درست
نیر هست، بالا بکشند. آمریکا فقط زبان گلوله و زور را میفهمد و
هرگز به هیچ سنّت، ضابطه، توافقنامه و قرارداد جهانی احترام نگذاشته و
نمیگذارد. سران عربستان سعودی نیز از این
پوسیدگی حکومت و عقبماندگی کشورشان خبر دارند.
میلیاردها دلار ثروت مردم این کشور به جیب خاندان
سعودی میرود و آنها مانند طفیلی با مفتخوری با
استبداد مخوف بر جامعه عربستان حکومت میکنند.
عربستان سعودی و اسرائیل، به
ویژه دو کشوری بودند که بیش از همه در اثر تحولات منطقه در
این عرصه هراسناک شدند به خصوص که دیدند بعد از تجاوز
امپریالیسم آمریکا به عراق، نفوذ ایران در این کشور
رو به افزایش نهاده و دامنه آن تا لبنان، سوریه، بحرین و
یمن نیز گسترش یافته است.
از آن تاریخ عربستان سعودی مستمرا
برای کاهش نفوذ ایران در منطقه از هیچ جنایتی
فروگذار نکرده است. اقدامات گسترده تروریستی و عملیات انتحاری
در عراق، سوریه، پاکستان، تقویت القاعده، طالبان و داعش، تسلیح
خویش تا دندان بهیاری امپریالیسم آمریکا که
زمام امور نظامی این کشور را صد در صد در اختیار دارد، تجاوز به
بحرین و یمن، استخدام مزدور و اجیر از سودان و ممالک
افریقائی، تحریک دولت پاکستان برای تجاوز به ایران
و... از نمونه کارهای این رژیم علیه ایران است و به
قولی در خفا به آمریکائیها گفته بوده است که "ایران
ماری است که باید سرش را به سنگ کوفت". اخیرا عربستان
سعودی بر روی اپوزیسیون خود فروخته ایران از جمله
سلطنت طلبان، مجاهدین خلق و حزب دموکرات کردستان ایران و پارهای
جریانهای ناسیونال شونیست کُرد ایرانی
سرمایهگذاری کرده است و تلاش دارد که میان
فعالیتهای خرابکارانه و تجزیه طلبانه این
اپوزیسیون و مزدورانِ طالبان در افغانستان و داعش در عراق و
سوریه هماهنگی ایجاد کند. حمایت ضمنی عربستان
سعودی از خودمختاری کردستان عراق و "همجوار" کردن مرز
ایران با اسرائیل در متن این سیاست راهبردی صورت
میگیرد. دولت عربستان سعودی از ترس رژیم ایران و
در متن سیاست راهبردی آمریکا، به اسرائیل نزدیک شده
است و به همکاری پشت پرده با آنها مشغول است و این امری
نیست که از چشم مطلعان سیاسی پنهان بماند. عربستان سعودی
با همدستی نظامیان در مصر، حکومت اخوان المسلمین را که
رقیب وهابیسم میدید، سرکوب کرد و به فشار به کشور قطر
متوسل شد تا آنها را از حمایت از حماس و اخوانالمسلمین باز دارد.
آنها میخواهند پردهدار کعبه به هر قیمت باقی بمانند و
رهبری دنیای اسلام را در چنگ داشته باشند، زیرا این خانهسیاه سنگی مقدس،
غاری مملو از گنج بیپایان است. درآمد آن بیش از درآمد مخاذن
نفت عربستان سعودی است.
عربستان سعودی در تهاجم
دپیلماتیک، سیاسی و نظامی اخیر خویش
نشان میدهد که دست در دست اسرائیل کار میکند و به میل این
کشور مانع میشود که ممالک اسلامی در مقابل همدستی کُردهای
بارزانی با صهیونیسم اسرائیل، برای تجزیه
عراق به حمایت از دولت عراق برخیزند. دولت نتانیاهو در
عین اینکه به مثابه تنها کشور جهان به صورت آشکار از کُردهای
ناسیونال شونیست تجزیه طلب عراق حمایت کرده و آنها را تشویق
به جدائی کامل نموده، که باید برای همسایگان نیز
سرمشق باشند در کنار عربستان سعودی و آمریکا قرار دارد که از ته دل از
این امر رضایت داشته به
تجزیه دامن میزنند و در پی تغییر
جغرافیای منطقه هستند. نشریه میدل ایست آی
نوشت:
"از آن زمان بین دو رژیم
منافع مشترکی شکل گرفت به ویژه در دو دهه اخیر. به
طور اخص هر دو رژیم خواستار مقابه با تلاشهای اتمی تهران و
همچنین توقف نفوذ منطقهای ایران و تبدیل شدن این
کشور به هژمون منطقه بودند.
در نتیجه استراتژیهای
مشترکی میان مقامات اسرائیلی در ارتش و اطلاعات
ایجاد شد و این مقامات شروع به دیدار با همتایان
عربستانی شان کردند.
رییس سازمان اطلاعات
اسرائیل موساد با رییس سازمات اطلاعات عربستان و رییس
شورای امنیت ملی این کشور دیدار داشت.
بر اساس گزارشها ایهوت اولمرت نخست
وزیر وقت اسرائیل نیز با بندر بن سلطان زمانی که
رییس سازمان اطلاعات و به طور همزمان رییس شورای
امنیت ملی کشورش بود دیدار کرده بود.
میر داگان رییس موساد
بین سالهای ۲۰۰۲ تا
۲۰۱۰ با ریاض درباره احتمال پذیرش طرح
اسرائیلی برای پرواز بر فراز حریم هوایی
عربستان در صورت نیاز به حمله به سایتهای هستهای
ایران گفت و گو کرده بود.
همه این دیدارها و گفت و گوها
به شدت طبقه بندی شده و محرمانه بوده است. مقامات اسرائیل میدانند
که هر نوع تاییدی بر این دیدارها به شدت آل سعود را
شرمنده خواهد کرد.
از دوران نتانیاهو تنها صحبتهای
مبهمی درباره منافع مشترک طبقه حاکمه جهان سنی با اسرائیل
علنی شده است. اما اکثر ناظران و تحلیلگران میدانند که
چنین عباراتی در واقع به صورت رمزی به عربستان و امارات و
بحرین و عمان و حتی قطر اشاره دارد.
یاریو لوین وزیر
گردشگری اسرایل در سفر اخیر خود به لهستان گفته بود از
آمریکا برای گفت و گو میان وزارت خانهاش با کشورهای
مختلف خلیج فارس درخواست کمک کرده است.
مسیر زمینی
دیگری که درباره آن صحبت کردیم مسیر ریلی
بین اسرائیل و اردن و عربستان و قطر و عمان و امارات است.
اسرائیل ۶۰
کیلومتر مسیر ریلی از بندر حیفا به بیت
شین در اردن دارد.
این
رژیم میخواهد این مسیر را به اندازه ۶
کیلومتر دیگر در مرز اسرائیل و اردن امتداد دهد. این
میتواند برای انتقاد کالا با قطار به جای استفاده از
کامیون مثمر ثمر باشد.“
همین نشریه تائید
میکند: "با همه اینها روابط اقتصادی و تجاری
بین اسرائیل و عربستان هم اکنون نیز بدون جدی شدن
مسیر ریلی آغاز شده است.
اسرائیل محصولات کشاورزی،
اطلاعاتی و سایبری و همچنین تکنولوژیهای
امنیتیاش را به بحرین، عمان و عربستان و امارات میفروشد.
بیشتر این مبادلات از
طریق یک کشور سوم مانند اردن و عراق و کردستان و یا قبرس انجام
می شود و برخی از آنها به صورت مستقیم.
محصولات صنایع پتروشیمی
نظیر مواد خام نیز از عربستان و از طریق اردن به دست
اسرائیل میرسد".
عربستان سعودی با این
سیاستش در پی تجزیه بخشهای بزرگی از ایران
است. آنها از جنبشهای ناسیونال شونیست کُرد ایران
برای تجزیه ایران حمایت میکنند و در ضمن
جریانهای تجزیه طلب در خوزستان و بلوچستان را تقویت
مینمایند. رهبران جریانهای کُرد ناسیونال
شونیست ایرانی حتی به همدستی با عربستان
سعودی و دریافت حمایتهای گوناگون از آنها افتخار
نیز مینمایند. در کنار نزدیکی عربستان به
اسرائیل و تلاش برای تجزیه ایران و یاری به
اپوزیسیون خودفروخته ایران، عربستان سعودی مجبور شده در
اثر فشار جهانی از یک طرف و گستردگی شبکه مجازی گوگل،
فیس بوک، یاهو، آیفون و... که مرزها را از بالای سر
ماموران سانسور میپیمایند به تغییراتی تن در
دهد که تا دیروز غیرقابل تصور جلوه میکرد. بیکباره حقوق
زنان در مرکز توجه سلطان سلمان قرار گرفته است. آنها حق رانندگی دارند، آنها
حق ورزش دارند و مهمتر اینکه آنها حق دارند به استادیومهای ورزشی
همراه با همسران و یا بستگان مذکر خود بروند. این "حرمت"شکنی
عربستان سعودی از یک طرف برای بستن دهان منتقدان به
سیاستهای این کشور است و از جانب دیگر یک دهنکجی
آشکار به رژیم جمهوری اسلامی است که با تمام قدرت مانع از آن
است که زنان کشور ما در استادیومهای ورزشی شرکت داشته باشند.
حال توپ به زمین رژیم ایران افتاده است و باید در مقابل
این مانور عربستان سعودی که از ایران در عرصه
"اصلاحات" سبقت گرفته است، واکنش نشان دهد. اقدامات عربستان سعودی
نگاهی به وضعیت سیاسی ایران و استفاده
تبلیغاتی از تضادهای اجتماعی کنونی در جامعه
ایران دارد و در این امر موفق بوده است.
عربستان سعودی ابزاری
برای دخالت در کشورهای منطقه
با نشستن بر انباری از دلارهای نفتی است. این کشور توانست
با زور تهدید و پول و فشار در گزارش سازمان ملل متحد که این کشور را
در فهرست سیاه قرارداده بود و متهم به کشتن کودکان در یمن کرده بود
خارج کند. این دومین بار است که عربستان سعودی با این روش
در اعمال سیاستهای زورگویانه خویش از مرز بیشرمی
گذر میکند. عربستان سعودی با این پشتوانه مالی،
سیاسی و دیپلماتیک مورد توجه دنیای
صهیونیسم و امپریالیسم است تا وی را آرایش
کرده و به جنگ ایران بفرستند. تلاش ارتجاع جهانی برای جلب افکار
عمومی برای محق جلوه دادن سیاستهای تجاوزکارانه عربستان
سعودی است. وضعیت این کشور را باید در متن سیاست
راهبردی امپریالیسم و صهیونیسم در منطقه مورد
ارزیابی قرار داد تا ماهیت این همه تناقضات روشن شود.
بر
گرفته از توفان شـماره 217 فروردینماه
1397ـ آوریل سال 2018
ارگان
مرکزی حزب کار ایران(توفان)
صفحه
حزب کار ایران(توفان) در شبکه جهانی اینترنت
www.toufan.org
نشانی
پست الکترونیکی(ایمیل)
toufan@toufan.org
لینک
چند وبلاگ حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت کتابخانه اینترنتی توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت آرشیو نشریات توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان در فیسبوک
https://www.facebook.com/toufan.hezbekar