ورشکستگی
در محاسبه
ثروت آب در
ایران(2)
قنات
درادوار
پیشین، شهری
نظیر یزد - که
امروز مصرف آب
آن به زحمت از
طریق منحرفکردن
۳۰۰ کیلومتر
آب «زایندهرود»
تأمین میشود -
از طریق قنات
تأمین میشد.
برای نمونه
تنها «قنات
حسنآباد» که
۵۰۰ سال پیش
حفر شده است،
مصرف آب قریب
به نیمی از
جمعیت شهر را
تأمین میکرد.
آب این قنات
به ۱۱۷۰۰
سهمیه تقسیم
میشد که نسل
به نسل ادامه
یافته است.
سنت قنات به دو
هزار سال پیش
بازمیگردد.
در این سیستم،
آب مصرفی از
طریق یک کانال
زیرزمینی که
با دست حفر میشود،
تأمین میگردید.
طول آن معمولاً
۱۰ کیلومتر
است که تعداد
بیشماری چاه
در مسیرش حفر
شدهاند.
سرچشمه آب
قنات از کوه
است و با آب
زیرزمین - چاههای
واقع در مسیرش
- پیوسته
افزایش مییابد.
بزرگترین
حُسن سیستم قنات،
که یکی از
عجایب جهان بهشمار
میآید،
خودکفاساختن
اهالی از آب
مورد نیازشان
است. هنوز هم
بسیاری از
کشاورزان به
سهمیه آب قناتشان
وابستهاند.
اما مسئولین
نظام سرمایهداری
مافیائی فاسد
جمهوری
اسلامی به عوض
حفظ، توسعه و
گسترش این
سیستم تا آنجا
که سیاست آبی
کشور مجاز میدارد
و منافع مردم
را تامین میکند،
رانتخواران
و زمینخواران
را به جان
اهالی
انداختهاند
و مسیر آب را
عملاً تخریب و
در نتیجه سیستم
قنات را که
شاهرگ حیاتی
کشاورزان در
گذشته به شمار
میآمد، بدون
جایگزینی مختل
ساختهاند.
بسیاری از
زمینخواران
و بساز و
بفروشها
برای تأمین آب
به حفر چاههای
عمیق و عمیقتر
اقدام میورزند
و با کاهش آبهای
زیرزمینی،
ضربه مضاعفی
بر تأمین آب
از طریق قنات
وارد کرده و
میکنند.علاوه
بر این طبیعتا
در قناتهای
حفاریشده در
صدها سال پیش
هر از گاهی
ریزش میکنند
و جریان آب را
مختل میسازد.
اما دولت
جمهوری
اسلامی به عوض
کمک به کشاورزان
جهت ترمیم و
به طریق اُولا
تأمین آب آن
زمینخواران
را به جان
آنها انداخته
است. در تمام
دوران مکتوب
تاریخ ایران
ما میدانیم
که دولتهای
ایرانی و حتی
اقوامی که
ایران را
اشغال کرده
بودند و در
این کشور
مستحیل شده و
ساکن گشتند از
این نظام
آبیاری سنتی
استفاده
کرده، آنرا
توسعه داده و
مرتب با ایجاد
یک قدرت
متمرکزی
منطقهای بر
جاری بودن آب
بیمانع قناتها
نظارت کردهاند.
در اثر رفیق
احمد قاسمی «در
پیرامون «شیوۀ
تولید آسیائی»»
- منتشر شده
بار نخست توسط
«سازمان
مارکسیستی -
لنینیستی
توفان» و
تجدید چاپ در
فروردین سال 1400
توسط «حزب کار
ایران (توفان)» -
به اهمیت
تاریخی آب در
بقاء جامعه
ایران و
تاثیراتش در
شکل حکومتی
دوران فئودالیته
به درستی
اشاره رفته
است:
«گرایش
تاریخ ایران
پیوسته به ایجاد
دولتهای
بزرگ متمرکز
استبدادی
بوده است زیرا
که - چنانکه مارکس
در مورد
کشورهای
آسیائی به طور
کلی متذکر میگردد
- مسئله تامین
آب برای مردم
کشوری نظیر
ایران دارای
جنبۀ حیاتی
است و این
مسئله را در
شرایط قرون
وسطی جز با
استقرار
حکومتی مرکزی
و مقتدر و مستبد
نمیتوان حل
کرد. کافی است
که به شبکۀ
گستردۀ قناتها
و جادههای
ایران توجه
شود تا لزوم
چنین حکومتی
در شرایط قرون
وسطی واضح
گردد. از این
جهت فئودالیتۀ
متمرکز در
تاریخ ایران
پیوسته جنبۀ مترقی
داشته است.
وزرائی چون
خواجه نظامالملک
در روزگار
سلجوقیان و
امیر کبیر در
روزگار
قاجاریه که در
تاریخ ایران
به بزرگی معروف
شدهاند از
کوشندگان
ایجاد تمرکز
در رژیم فئودالی
بودهاند.
معروف است که
نظامالملک
برای اینکه
تمرکز دولت
سلجوقی را
نشان بدهد
دستمزد
ملوانان سیحون
را بر خراج
انطاکیه برات
کرد. نمونۀ
دیگر از تمرکز
فئودالی در
تاریخ ایران
پس از اسلام
را در عهد
پادشاهی
مغولان و به ویژه
اصلاحات
غازانخان میتوان
مشاهده کرد.
یکی کردن
اوزان، یکی
کردن پولها،
تثبیت مالکیتهای
دولتی و
غیردولتی،
روبراه کردن
چاپارخانهها
و غیره و غیره
از اقدامات
این دوره است.
در همین دوره
بود که برای
نخستین بار در
ایران - اگر چه
در مدتی
نسبتاً کوتاه -
اسکناس (بنام
چاو) به چاپ
رسید و به
گردش گذاشته
شد و این
نشانۀ رشد
اقتصاد
کالائی در آن
روزگار بود.».
این نگاه به
ارزش حیاتی آب
در ایران حاکی
است که توزیع
عادلانه آن به
تمرکز دولتی
وابسته است و
این یکی از
رازهای بقاء
ایران است.
رژیم سرمایهداری
جمهوری
اسلامی که با
تغییر قانون
اساسی با حکم
حکومتی راه سرمایهگذاری
نئولیبرالی
را به ایران
باز کرد و
شرافت و وجدان
عمومی را به
حراج گذارد و
همه چیز را خصوصی
ساخت، حال
باید بذر
خصوصی سازیهائی
را که کاشته
است درو کند. تمرکز
دولتی کجا و
خصوصی سازی
کجا؟
هنوز ۳۷
هزار قنات
فعال در کشور
وجود دارد که حدود
۱۰ درصد آب مورد
نیاز
کشاورزان را
بدون پمپاژ آبهای
زیرزمینی و در
نتیجه بدون
مصرف برق و
انرژی فسیلی
(گازوئیل)
تأمین میکنند.
متخصصان بر
این نظر هستند
که تأمین آب شهر
یزد بدون
منحرفکردن
«زایندهرود»
به سمت این
شهر در حیطه
امکان بود،
اما اکنون با
منحرفکردن
فصلیِ مسیر این
رودخانه به
سمت یزد نه
تنها اصفهان و
«ورزنه»، بلکه
مناطق جنوبی
آن نیز در
مضیقه شدید آب
قرار گرفتهاند.
امروز شهر
کویری یزد علیرغم
انحراف
«زایندهرود»
با کمبود آب
مواجه گشته
است و دولت
جمهوری
اسلامی در نظر
دارد که آب
خلیج فارس را
از فاصله ۵۰۰
کیلومتری به
این شهر
انتقال دهد و
رانتخواران
و دزدان را به
نوائی برساند.
سد
سازی
از سوی دیگر
«سدّ زایندهرود»
که در سال
۱۳۵۳ جهت
تأمین آب
صنایع و گسترش
شهرسازی
منطقه اصفهان
بنا شده بود،
قریب ۱۵۰۰
میلیون متر
مکعب آب را
پشت خود جا
داده است. اما
امروز برخی از
کارشناسان
معتقدند که
سیاست
سدّسازی خود
عامل کمشدن
آب در رودخانهها
به شمار میآید.
«فاطمه
ظفرنژاد»، یکی
از مشاورین
وزارت انرژی،
معتقد است: «من
دربرخوردی که
با روستائیان
داشتم،
آموختم که
دیدگاه آنها
نسبت به تأمین
آب با دیدگاه
من و وزارت
انرژی کاملاً
متفاوت است[!!] ... مشاوره
با آنها به من
آموخت که
سدّسازی برای
آنها مشکلات
بزرگی آفریده
است. در اثر
این تجربه
آموختم که ما
با ساختن سدّها
عملاً باعث
خشکشدن هر چه
بیشتر
رودخانهها و
دریاچهها میشویم».
سدّسازی که
در زمان رژیم
شاه با ساختن
۱۱ سدّ آغاز
شده بود، در
نظام جمهوری
اسلامی با
شدّت و حدّت
بیشتری ادامه
یافت. به قسمی
که ما امروز
شاهد ۶۵۰ سدّ
در ایران
هستیم! گاهی
اوقات بر روی
یک رودخانه ۴
یا ۵ سدّ بنا
شده است.
امروز ۴۰ درصد
از این سدّها
از حَیّزِ
انتفاع ساقطاند
زیرا اکثر
اوقات فاقد آب
هستند. چون یا
رودخانههایی
که سدّها در
مسیرش واقع
شدهاند،
خشک شدهاند و
یا آب موجود
در پشت سدّها
با مساحت زیاد
در اثر شدت
آفتاب و گرما
تبخیر میشوند.
در مناطق
کویری، بویژه
کویر مرکزی،
در اثر گرما و
تبخیر آب در
سال بین ۳ تا ۴
متر از ارتفاع
آب سدّها
کاسته میشوند
و در نتیجه
سدّ خود باعث
هدررفتن آب میشود.
«تقی فروَر»،
یکی دیگر از
کارشناسان،
معتقد است: «در
ایران هدف از
ساختن سدّ نه
تأمین آب است
و نه تأمین
برق، بلکه هدف
دریافت رشوه و
فربهکردن
شرکتهای
سدَّسازی است
که به طور
عمده در
مالکیت سپاه
است. این رشوه
و رانت است که
سیاست
سدّسازی را
معین میکند و
نه تولید و
توزیع برق و
آب». او سپس میافزاید:
«درست به همین
دلیل سالهاست
که برخی از
مسئولین در
استانها
تصمیم به
تخریب سدّهای
موجود گرفتهاند،
زیرا که این
سدّها نه تنها
مقرون به صرفه
نیستند، بلکه
به زیان محیط زیست
عمل میکنند».
و فراموش
نکنیم که
تخریب سدها
نیز باید با
شرکت همان
پیمانکاران
عملی شود. به
این ترتیب از
هر طرف که
بگیری به نفع
«اسلام» است.
«محمد حسین
پاپولی یزدی»،
معتقد است: «از
آنجا که شرکتهای
ساختمانی
متعلق به سپاه
فاقد امکان
دریافت
قرارداد ساخت
سدّ در خارج
از ایران
هستند، برای
رهائی از
ورشکستگی
نیاز به
دریافت قرارداد
از دولت ایران
برای ساختن
سدّ - سدهای
غیر ضرور - در
ایران دارند».
اکنون دوره
سدسازی به
پایان خود
نزدیک شده و دوره
لولهکشی آب
از دریای خزر
و خلیج فارس
به کویر مرکزی
در دستور کار
قرار گرفته
است. به دیگر
سخن منبع
جدیدی برای
برادران دزد و
رشوهخوار و
رانتخوار در
حال بوجود
آمدن است. دامن
زدن به بحران
آب و ایجاد
تشنگی مصنوعی
طبیعتا زمینه
روانی را برای
مشاغل نان و
آبدار برای برادران
شکارچی مومن
فراهم میسازد
تا ثروت ملی
را بر باد فنا
دهند. کسی از
این صدهزار
فامیل که بر
بانکهای
خصوصی تکیه
زدهاند، از
بهای تمام شده
برای هر لیتر
آب مصرفی که
باید از بحر
خزر و یا خلیج
فارس و یا
دریای عمان به
فلات مرکزی
ایران منتقل
شود، سخن نمیگوید.
این عملیات
عمرانی به
حفاری و خاکبرداری،
به تولید
لوله، به نصب
کارشناسانه آن،
به پمپاژ آب
از دریا و در
بین راه، به
انبار آب و... با
استفاده از
انرژی فراوان
فسیلی و یا
هستهای نیاز
دارد. تازه
این آب شور
باید به آب
شیرین توسط
تاسیسات فنی
لازم تبدیل
شود و به
محافظت از خط
لوله انتقال
آب در مقابل
حملات نظامی هوائی،
سوانح طبیعی و
یا عملیات
تروریستی، به
ایستگاههای
سر راه و تیمهای
مجهز نظامی و
تعمیراتی و...
نیاز دارد.
کدام «شیر
ناپاک خوردهای»
میخواهد
برای تامین
سود برای شرکتهای
خصوصی و
اقتصاد مبتنی
بر خون و
فامیل محوری
این خسارت را
به بودجه مالی
کشور تحمیل
کند.
وضعیت
رود کارون
یکی از
رودخانههائی
که به کارون
ختم میشود،
«رودخانه
کوهرنگ» است
که آب آن به
وسیله ۳ تونل
به «زایندهرود»
سرازیر میشود.
به این ترتیب
تونلهای سهگانه
کوهرنگ واقع
در دامنه
«زردکوه»،
سالانه یک
میلیارد متر
مکعب آب را که
در اصل سهمیه
رود کارون
است، به
«زایندهرود»
روان میسازند.
به این ترتیب
ظرفیت این رود
از ۸۰۰ میلیون
متر مکعب به
یک میلیارد 800
هزار متر مکعب
ارتقاء مییابد.
نکتهای که
مسئولان
کارچاقکن و
دزد به آن
توجه ندارند،
این است که با
تغییر مسیر یک
میلیارد متر
مکعب آب
مناطقی که در این
مسیر قرار
گرفتهاند،
زین پس از
منابع آبی
پایدار محروم
خواهند شد.
امری که بههمخوردن
تعادل محیط زیست
و در نتیجه وخیمترشدن
وضعیت
اقتصادی و
اجتماعی
اهالی این منطقه
را به دنبال
خواهد داشت.
روستائیان
شریفی که در
گذشته مشکلی
به نام کمبود
آب نمیشناختند،
اگر امروز
زبان به
اعتراض
گشایند -
(توضیحا این
که این بررسی
در زمان ریاست
جمهوری آقای
روحانی اصلاحطلب
و دوستدار
آمریکا صورت
گرفت و ما با
نتایج سیاستهای
تمام دول
اصلاحطلب
نئولیبرال از
بدو انقلاب تا
به امروز روبرو
هستیم.
اعتراضات
مردم در
خوزستان ویا
در اصفهان و
کهگیلویه ... که
در دوران آقای
رئیسی انجام
یافت پیشینه
قدیمی دارد و
برای حزب ما
قابل پیشگوئی
بود) - ، پاسخشان
زندان است.
مسئولین فاسد
و مزوّر
سازمان آب در
آن زمان، قبل
از انحراف
رودخانه به
مردم مردّد و
بدگمان قول
خرید بالگرد و
آمبولانس
برای بهداریهای
منطقه دادند،
امری که
هیچگاه جامه
عمل به خود
نپوشید. در
واقع آبی که
این مردم برای
تولید
کشاورزی و به
دیگر سخن
تأمین نیازهای
زندگی خود به
آن نیاز
داشتند، بدون
کوچکترین
جبران خسارتی
ربوده شد و
آنها را به
فقر و فلاکت
کشانیده است.
روستائیان
این منطقه و روستائیان
اطراف «زایندهرود»
تاکنون دهها
بار دست به
تظاهرات و
اعتراضات
گسترده زدند و
هر بار با
سرکوب
نیروهای
انتظامی رژیم
روبرو شدند.
به روی رود
کارون نیز دهها
سدّ برای
تولید برق و
آبیاری مزارع -
بویژه نیشکر -
که بسیار آببر
است، بنا شده
است. مصیبتزا
اینکه آبی که
از این مزارع
به رودخانه
بازمیگردد،
آلوده به کود
شیمیائی و
سموم ضدِ آفات
نباتات،
بویژه
«پِستیسید»
است. سیاست رژیم
جمهوری
اسلامی فاقد
دوراندیشی و
علمی است.
آنها به مصداق
«هرآنکس که
دندان دهد نان
دهد» کار میکنند.
نقل از
توفان ارگان
مرکزی حزب
کارایران
شماره 263 بهمن
ماه 1400
www.toufan.de
لینک
چند وبلاگ
حزبی
وبلاگ
توفان قاسمی
http://rahetoufan67.blogspot.se/
وبلاگ
ظفرسرخ
http://kanonezi.blogspot.se/
وبلاگ
کارگر آگاه
http://www.kargareagah.blogspot.se/
سایت
کتابخانه
اینترنتی
توفان
http://toufan.org/ketabkane.htm
سایت
آرشیو نشریات
توفان
http://toufan.org/nashrie_tofan%20archive.htm
توفان
در توییتر
https://twitter.com/toufanhezbkar
توفان
در فیسبوک
https://www.facebook.com/hezbekar.toufan.3/
توفان
درفیسبوک به
زبان انگلیسی
https://www.facebook.com/pli.toufan?fref=ts
توفان
درشبکه
تلگرام
https://telegram.me/totoufan