فرحنده باد هشتم مارس روزهمبستگی زنان سرا سر جهان!

 

 درسال 1910 روزهشتم مارس بعنوان روز بین المللی زن اعلام گردیدوازآن پس همه ساله زنان آزاده این روز را گرامی می دارند ، ترازنامه مبارزه ودستآوردهای خودرا از نظرمیگذرانند وهمه نیروهای انقلابی وترقی خواه را  برای هدف نهائی یعنی آزادی کامل زن از قیود اجتماعی فرا می خوانند.

 

اما رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی این جرثومه ارتجاع وواپسگرائی بدون توجه  به سنت های  بیش از صد ساله  هشتم مارس ، روز ولادت دختر پیامبراسلام را بعنوان روز زن ایرانی برگزیده است. اگر روز هشتم مارس  روز نوید  پیروزی زن است ، روز این نوید که زن درجامعه تا مقام ومرتبه یک انسان آزاد وبرابر با مرد ارتقاء یابد  وواقعن ازحقوق  انسانی بر خوردار  گردد،  روز زن  در جمهوری  زن ستیز اسلامی  نشانه  سیر قهقرائی  زن بسوی  کنیزی و بردگی است، نشانه برقراری قوانین طایفه ای عقب مانده وبدوی آنهم در چهارده قرن  پیش  بر جامعه کنونی ماست. برای کسانیکه به قوانین اسلام درمورد زن آشنا می باشند روشن است که تعیین  روز تولد  فاطمه زهرا  بعنوان  روز زن درمقابل هشتم مارس نه یک جایگزینی  ساده و بی اهمیت  بلکه  یک سمتگیری روشن بسوی  لگدمال کردن  زن و پایمال نمودن حقوق انسانی اوست.

بررسی وضع زن ایرانی درخانواده ودراجتماع ، از جهت فرهنگی واقتصادی  و...... واقعیت هولناکی را برملا میسازد. دراینجا باید خاطر نشان نمود  که عدم برخورداری زنان از حقوق اجتماعی  برابر با مردان درایران  تنها  بخاطر اعتقادات  مذهبی هئیت حاکمه  کنونی نیست و به دوران پس از انقلاب تعلق  ندارد بلکه  قوانین  اسلامی  که امروز بر زنان  جامعه  ما تحمیل  میگردد  و آن را به قهقرا سوق میدهد ، در زمان  رژیم  پهلوی  وطبیعتن  قبل از آن نیز  اعمال میشد.منتها اکنون با با کنار  گذاشتن  قوانین مدنی  و یکه تازی  قوانین اسلامی ، آن آرایش را  که رژیم شاه  تحت  نام حمایت  از خانواده و آزادی زنان  برچهره موقعیت  زن ایرانی  کشیده بود ،زدوده و آن را عریان  درمقابل  دیدگان جهانیان  قرارداده است. تعمق درمورد وضع زنان  زحمتکش  که اکثریت زنان ما را  تشکیل میدهند روشن  میسازد که تفاوت  اساسی درحقوق  انسانی واجتماعی آنان درگذشته وحال حاصل نگشته است. موقعیت غیر انسانی  زنان  ایران ووجود اعتقادات اسلامی  و بهره گیری از قوانین  آن  وضع  زنان  بمراتب  وخیم تر است. با توجه به  شرایط  اقتصادی وفرهنگ حاکم  برجامعه  ما، قوانین  مدنی و رفرمهای  شاهنشاهی "آزادی زن"  وغیرونتوانست  ونمی توانست  وضع اکثریت  زنان ایران یعنی زنان زحمتکش  را بهبودی بخشد وانقلاب بهمن هم با تمام جانفشانی ها و شرکت گسترده  زنان  نه تنها  نتوانست حقوق پایمال  شده آنان را بکف آورد بلکه  با کسب  قدرت وتوسط روحانیت  حاکم ، زنان  به درجات  بیشتری  به عقب  رانده  شده اند، بطور خلاصه :

 

درخانواده ، زن  ازحقوقی متساوی  با شریک زندگی خود بهره مند  نیست  و بنا به درجه  فقر و بیسوادی  قشر  و طبقه ای  که به آن  تعلق  دارد " مقام"  دوم ، سوم، چهارم  و..... را  به او اختصاص  داده اند.  دراکثر  خانواده های  زحمتکش  زنان  دربرابر  تصمیمات شوهر ، برادر، برادرشوهر، دائی وعمو و.... وحتا  اولاد ذکور  خود حق  کمترین مخالفتی  ندارند. کارخسته  کننده ودائمی  خانه  به اضافه  بچه داری  امکان شرکت  درفعالیت های  اجتماعی ، تحصیل  ورشد  استعدادهای  آنان را  سلب میکند. اما همین  زن از حق  قیومیت فرزندان خود بی بهره است .

 

ازدواج زنان حتا در شهرها و درخانواده  های مرفه نیز نه با فکر و انتخاب آنان  بلکه  اکثرن بنابه اراده پدر و دربرخی موارد پدر ومادر انجام میگیرد. طبق  قوانین  ایران  چه درگذشته وچه درحال  دختر تا سن چهل سالگی  بدون  اجازه نامه  پدر قادر به ازدواج نیست!آیا این قانون که اسلامیست  انسانی نیز هست؟ این قانون  نشانگر آن است  که زن دراسلام و درایران  بمثابه  انسانی  که خود قادر به تفکر واتخاذ تصمیم  می باشد به حساب  نمی آید.  قابل  توجه آن که عدم برخورداری  زن از حق  انتخاب  تنها  به شریک  زندگی ختم نمی شود بلکه  شامل  تمام مسائل  حتا  انتخاب  لباس ، شغل ورشته تحصیلی  و....  نیز میشود. درمورد طلاق  هم وضع زن  به همین اندازه  و شاید  بیش ازاین  اسفناک است. درجامعه ما  علی الاصول  طلاق – جز برای  قشر بسیار کوچکی  اززنان  متمول – لکه  ننگ  ویاد نقطه  ضعف  محسوب  میشود. باید استفاده  ازدادگاههای حمایت ازخانواده  در زمان رژیم گذشته  را نیز  با توجه  به بیسوادی وفرهنگ  حاکم  بر اکثر خانواده ها  بخصوص  زحمتکشان  درنظر گرفت .اکنون  که دیگر حتا  برروی کاغذ هم  قانونی  به حمایت  از زنان موجود نیست. وضع زن طلاق گرفته  بویژه  آنکه شاغل  نباشد رقتبار است.. زن تنها  درجامعه ایران همواره تحت فشار های  شدید قراردارذد ومحیط اطراف او سرشار از سوء ظن ، تهمت وکنجکاوی  دیگران است وتنها  پیوند وازدواج  با مرد  شرافت و پاکی  اش را  تثبیت  نموده ووی را تحت  حمایت خود قرارمیدهد.  با روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی  این فقر فرهنگی  با قوانین  رسمی  واسلامی  نیز تثبیت  شده است و یورش  به زنان  آنان را نه به مقام  دوم  بلکه ازمقام  انسان  نیز  به عقب  رانده است .  سرکوب وفقر فرهنگی که  رژیم بدان  دامن می زند  امروز  ابعاد تازه ای  یافته و توهین  ودستبرد  به حقوق  زنان  به حد  جنایت علنی  رسمی  درمورد آنان رسیده است و  اسید پاشی به روی زنان  تبلوری ازاین سیاست ضد بشری است.

 

دردنیای سرمایه داری وامپریالیستی علیرغم تبلیغات فراوان اما از برابری زنان و مردان خبری نیست و زنان اولین قربانیان بحران و رکود اقتصادی هستند. اگر به موقعیت زنان در این جوامع و درزمینه های روبنائی و زیر بنائی چون بهداشت و خدمات پزشکی،آموزش و پرورش، کار و حرفه، حقوق مدنی و جایگاه اجتماعی و سیاسی نظری بیفکنیم، متوجه می شویم که برابری و مساوات میان زن و مرد نه تنها جامه عمل بخود نپوشیده است، بلکه گرایش به پسرفت نیز دارد. تعرض به حقوق زنان درجوامع پیشرفته صنعتی از ماهیت نظام سرمایه داری برمیخیزد و تنها با بر انداختن جامعه طبقاتی میتوان به این وضع پایان بخشید. آزادی زنان و تساوی کامل آنان با مردان جز با دست طبقه کارگر، جز درجامعه سوسیالیستی و درجریان ساختمان سوسیالیسم امکان پذیر نیست. فقط درجامعه سوسیالیستی است که زنان امکان می یابند کلیه استعدادهای جسمی و روحی خودرا به کاراندازند و در پروسه تولید اجتماعی فعالانه شرکت جویند. بیهوده نیست که رهائی زنان از هرگونه قید اجتماعی و تساوی حقوق آنان درتمام شئون سیاسی، اقتصادی  و اجتماعی یکی از  اصول مرامی حزب طبقه کارگر و جزو لایتفک مبارزه این حزب است.

حزب ما که درمسیر انقلاب سوسیالیستی ایران گام بر میدارد براهمیت  نقش زنان درانقلاب  توجه دارد و برای جلب آنها به صفوف خویش، برای بسیج آنان درسازمانهای توده ای به خاطر مبارزه علیه ارتجاع اسلامی و امپریالیسم میکوشد.

حزب ما در برنامه خویش به روشنی از حقوق زنان دفاع کرده و درمسیر استقرار تساوی حقوق زنان و مردان، لغو کلیه قوانین ارتجاعی مذهبی و غیر مذهبی، لغو هرگونه تبعیض ومحدودیت برحسب جنسیت، آزادی پوشش، آزادی ازدواج و انتخاب همسر و ازدواج غیر مذهبی، لغو کلیه قوانینی که به بهانه ناموس ارتکاب جنایت علیه زنان را توجیه میکنند، ممنوعیت فحشا بطور کلی و فحشا مذهبی بنام صیغه گری، آزادی سقط جنین و به رسمیت شناختن این حق برای زنان و.....میکوشد و پیگیرانه درجهت تحقق آن که با برافکندن رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی میسر است گام برمیدارد.

 

گرامی داشت هشتم مارس یعنی تائید پیکار زنان کارگر جهان درجهت بهبود وضع  اقتصادی خود و برابری درحقوق  صنفی وسیاسی با مردان ، یعنی تائید جنبش های  مترقی  زنان جهت کسب  برابری  کامل با مردان، یعنی  تائید مبارزه  برای رهائی فکر واندیشه  زن ازحصاری که تفاوت جنسیت  بدوراوکشیده است ، یعنی  تائید آزادی، برابری ومحو ستم! آنرا گرامی بداریم.

 

زنده باد هشتم مارس روز همبستگی زنان سراسر جهان!

سرنگون بادرژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بدست مردم ایران !

زنده باد سوسیالیسم این پرچم نجات بشریت!

حزب کارایران(توفان)

اسفند 1394

www.toufan.org